پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته
نسرین که هنگام طلاق نمیتواند دختر شش سالهاش را از شوهرش بگیرد زندگیاش را جمع میکند و بیاطلاع شوهر به گوشهای از شهر پناه می برد.
اکران: خلاصه داستان «تابستان داغ»: نسرین که هنگام طلاق نمیتواند دختر شش سالهاش را از شوهرش بگیرد زندگیاش را جمع میکند و بیاطلاع شوهر به گوشهای از شهر پناه می برد. در فیلمی که ابراهیم ایرج زاد ساخته بازیگرانی نظیر صابر ابر، پریناز ایزد یار، میناساداتی و علی مصفا بازی می کنند. فیلم محبوب تماشاچیان در جشنواره گذشته که احتمالا فروش خوبی هم خواهد داشت، تا نشان دهد موج فرهادیسم را پایانی نیست.
پرداخت مناسب زوج ایزدیار و ابر و پرداخت نامناسب زوج ساداتی و مصفا در کنار هم در فضای داستانی آشنای این سال های سینما ایران که ریتم و تمپوی مناسبی دارد و دیالوگ هایش کوبنده و به اصظلاح رئال نما است. در هر صورت به هر ضرب و زوری مخاطب را پای کار سرگرم می کند. اما این که چقدر چنین فضاهای اصالت دارد، نکته ای است که برای علاقه مندان دیدن تصاویر و فضاهای تازه شاید در مورد «تابستان داغ» آزار دهنده باشد. ایزدیار در موقعیت شبیه به «ابد و یک روز» سینمای شبیه فرهادی، اجتماعی های چرک...
کیوسک: از خوشبختی های روزگار ماست که مجله ای مثل «فیلم» سرحال ادامه حیات می دهد. در آخرین شماره این ماهنامه قدیمی گفت و گو با سروش رضایی خالق سوریلند خواندنی ست. او در مورد پرویز و پونه و شیر شاه و دیگر مخلوقانش به تفصیل حرف زده و نکات جالبی را مطرح کرده، بخوانیدش. پرونده مفصل در مورد سینمای امیر نادری هم خواندنی از آب در آمده. پرونده ای که به مناسبت اکران فیلم «کوه» ترتیب داده شده.
نقد هایی بر ساعت 5 عصر مهران مدیری با نگاه هایی متفاوت به اضافه گفت و گوی خواندنی با سیامک انصاری در کنار مجموعه مطالبی در مورد فیلم تحسین شده «ورود» و همچنین بررسی و نگاه به فیلم های روز دنیا مثل: دانکرک و دیترویت و البته یک مقاله خواندنی در مورد وزیر ارشاد از دیگر خواندنی های این شماره ماهنامه «فیلم» است.
خورجین: «به سوی زندگی بهتر» به کارگردانی زک براف فیلمی کمدی - جنایی ساخت آمریکاست که در آن مایکل کین، مورگان فریمن و آلن آرکین بازی می کنند. فیلم راوی داستان چند بازنشسته است که هوس دزدی از یک بانک را می کنند . میزان باورپذیری آن ها تا حدی است که ما هم به عنوان مخاطب با دزدها همراهی و همدلی می کنیم. در واقع استفاده از کهن الگوی رابین هود در توجیه دزدی ها در این فیلم هم کاراست و در عین حال اثر سویه های انتقادی هم نسبت به نظام بیمه و تامین رفاه کارگران دارد. هر چقدر که فیلم کن لوچ (من دنیل بلیک هستم) سویه تند انتقادی دارد، این جا با مدلی نرم تر از همان مضامین مواجه هستیم. فیلمنامه کار البته ضعف هایی دارد، مثل کارگردانی آن که در یک سکانس اوج می گیرد و جای دیگر افت فاحش دارد. اما بازی بازیگران فیلم تقریبا بی نقص است.
کتاب: برای ماه آخر تابستان و برای روزهایی شهریوری که همیشه شتاب دارد و نمی فهمیم چه زمانی مهر تصرفش می کند، نثر موزون و دلنشین بهترین چاره است که زمان را کمی دست بیاندازد و حالمان را بهتر کند. کتاب های کریستین بوبن مناسب چنین حال و اوضاعی است. هر کدامش را که تجربه کنید، لذت بخش است از «دیوانه وار» تا «ابله محله».
«هنر اصلی در زندگی هنر فاصله هاست. اگر زیاد نزدیک هم باشیم می سوزیم و اگرهم دور باشیم یخ می زنیم. باید یاد بگیریم جای درست و دقیقمان کجاست...دیوانه وار»
«آدم ها دهانشان را بر شیشه ی قراردادها می گذارند و از نفس هایشان بخاری بر این شیشه ایجاد می شود. این بخار آن ها را از زندگی کردن، انتخاب کردن و عشق ورزیدن باز می دارد...فراتر از بودن»
نظر کاربران
بخش پیشنهادی کتاب خیلی خوبه. به خصوص که جمله ای از کتاب رو هم مینویسید