هواداران سریال «بازی تاج و تخت»، چه تیپی هستند؟
در میان طرفداران دوآتشه بازی تاج و تخت، همه نوع شخصیتی پیدا میشود؛ از کتاببازهای سریالگریز گرفته تا کسانی که بیخاصیتترین برنامههای تلویزیونی هم از زیر دستشان درنمیرود.
۱. بسیار بسیار گیج
بازی تاج و تخت آنقدر شخصیت اصلی و فرعی و داستان و ماجرا دارد که دنبال کردن همه آنها با هم برای عدهای کار سادهای نیست. گروهی از تماشاگران این سریال همانهایی هستند که مدام میپرسند: «این دیگر کی بود؟» «اینها کجا دارند میروند؟» «این کاراکتر مگر نمرده بود؟» خلاصه اینکه سریال دیدن با آنها اعصاب پولادین میخواهد.
2. خورههای کتاب
گروهی از بینندگان سریال کسانی هستند که مجموعه کتابهای بازی تاج و تخت را مدتها قبل از شروع سریال خواندهاند و حالا انگار فقط برای مچگیری سریال تماشا میکنند. در طول تماشای سریال دائما این جمله را از آنها میشنوید: «توی کتاب اینجا اینطوری میشود.» مثل آن است که خود جورج آر. آر. مارتین کنارتان نشسته و دارد برای شما سخنرانی میکند.
۳. دلنازکهای هراسان
گروهی هم هستند که موقع تماشای سریال کنترل تلویزیون از دستشان نمیافتد و دائما در حال جلو عقب کردن صحنههای دلخراش تکهپاره کردن آدمها و شکنجه کاراکترهای محبوبشان هستند. آنها از خشونت عریان سریال بیزارند و اگر دائما در حال جلو زدن صحنههای سریال نباشند، حداقل جلوی چشمهایشان را گرفتهاند که صحنههای دلخراش را نبینند.
4. دشمنان اسپویل
یک عده هستند که سریال را همزمان با پخش تماشا نمیکنند و تا بعد از تمام شدن یک فصل صبر میکنند. تا اینجای قضیه مشکلی نیست، مشکل از آنجا شروع میشود که این افراد از اسپویل شدن سریال هم بیزار باشند. اینجاست که با زمین و زمان میجنگند تا درباره اتفاقهایی که افتاده و از آن بیخبرند، چیزی نشنوند.
۵. عاشقان اسپویل
یک عده هستند که اسپویل نمیکنند، اما اسپویل شدن را دوست دارند. هیچ مقالهای درباره گیم آو ترونز نیست که در فاصله زمانی باقیمانده تا پخش فصل جدید سریال نخوانده باشند و دائما به دنبال این هستند که بفهمند چه قرار است به سرشان بیاید. این جملهای است که مدام از دهان آنها میشنوید: «وای… میدونی قراره چی بشه؟»
6. هیجانزدههای عصبانی
«بشین و صدایت درنیاید.» یک عده هستند که اگر بخواهید با آنها سریال ببینید، نفس هم نباید بکشید. چون یکصدم ثانیه از سریال هم نباید از دستشان در برود.
۷. از قافله جاماندههای جوگیر
پنج فصل از سریال پخش شده و تازه به فکر تماشای آن افتادهاند؛ آن هم در یکی دو هفته. این دسته چنان غرق سریال و کاراکترهایش میشوند که خودشان را بزرگترین طرفداران گیم آو ترونز میدانند و دائم با هیجان از ماجراهایی حرف میزنند که برای خیلیهای دیگر کهنه شده.
8. بدبینها
«این قراره بمیره… اون یکی هم همینطور. همشون میمیرن.» بعد از مرگ غافلگیرکننده ند استارک و اپیزود شگفتانگیز «عروسی خونین» یک عده از طرفداران سریال دچار فوبیای از دست رفتن و مرگ شدهاند. آنها هر لحظه منتظرند که کاراکتر محبوبشان به فجیعترین شکل ممکن به قتل برسد. البته تجربه نشان داده چندان هم بیراه نمیگویند.
۹. شیفتگان جان اسنو
این کیت هارینگتون بازیگر نقش جان اسنو با این سریال عاقبتبهخیر شد. روزبهروز به جمع کثیر شیفتگان این کاراکتر اضافه میشود. بعد از اینکه این کاراکتر مرد و زنده شد، هوادارانش چند برابر بیشتر شدند. برای تماشای سریال با این دسته از طرفداران پروپاقرص جان اسنو هم باید اعصاب پولادین داشته باشید.
10. خودنماها
این سریال هرچقدر هم که مهیج و تماشایی باشد، باز هم رفتارهای عجیب و غریب بعضی از طرفداران را توجیه نمیکند. این دسته کسانی هستند که موقع تماشای سریال از خودشان فیلم میگیرند و یوتیوب و شبکههای اجتماعی را از صحنه بالا و پایین پریدن و جیغ زدن و اشک ریختن خود پر میکنند.
۱۱. کنجکاوها
بعضیها هم هستند که هیچ از تماشای سریال لذت نمیبرند و فقط آن را میبینند که دیده باشند. آنها تحت تاثیر شلوغکاریهای طرفداران یا از سر کنجکاوی به تماشای سریال تن میدهند و اصلا برایشان مهم نیست کدام خاندانها با هم میجنگند و چه کسی از چه کسی متنفر است. فقط تماشا میکنند تا از قافله رفقا عقب نمانند.
12. رفیقبازها
یک عده هم هستند که چندان هم از سریال خوششان نیامده، اما لذت میبرند از اینکه هر هفته به بهانه تماشای سریال با رفقا دور هم جمع شوند و دور هم خوش بگذرانند و ادای طرفداران پروپاقرص و هیجانزده سریال را دربیاورند.
۱۳. هواداران قلابی
دسته آخر کسانی هستند که اصلا از گیم آو ترونز خوششان نیامده. اما پیش خودشان فکر میکنند حالا که جوی راه افتاده و همه را هوادار این سریال کرده، چرا آنها همرنگ جماعت نشوند و خودشان را بهعنوان دلباختگان سریال جا نزنند؟
نظر کاربران
گزینه ی 6 ام وقتی دارم گات میبینم کسی دور و برم باشه اعدامش میکنم فقط تنهایی با صدای زیاد
من هیچکدوم, از همون قسمت اول که پخش شد دیدمش کتاب جلد اولشم قبلتر خونده بودم, اون وقتا به هرکی میگفتم خوبه میگفت ول کن بابا الان همون ادما خیلی دو اتیشی تر شدن
خیلی خوب بود :))))))))