فیلم «حیات» ؛ یک سوءتفاهم سینمایی
فیلم «حیات» جزو آن دسته از آثاری محسوب میشود که شما را در موقعیتی عجیب قرار میدهد، به این شکل که اکثر مخاطبان جدیتر سینما تکلیف خود را با فیلم نمیدانند.
اما واقعیت این است که فیلم «حیات» ارتباط مستقیم عجیبی با آثار دیگر خالقاش دانیل اسپینوزا دارد، وجه مشترکی که جز «پول آسان» در تمام آثار مطرح وی رایج است و آن هم چیزی نیست جز ارائه فیلمی متوسط با حضور ستارههای تراز اول سینمای جهان. برای نمونه میتوان به اثری چون «خانه امن» اشاره کرد، اثری که با فیلمنامهای بسیار ضعیف باعث رویارویی دنزل واشنگتن و رایان رینولدز بود، اثر بعدی اسپینوزا «کودک ۴۴» نام داشت، اقتباسی از رمانی با همین عنوان به قلم تام راب اسمیت که بازیگرانی چون تام هاردی، گری اولدمن، نومی راپاس، وینسنت کسل و جیسون کلارک در آن هنرنمایی میکردند.
در هر صورت فیلم «حیات» اگر از دیگر آثار یادآوری شده از دانیل اسپینوزا بهتر نباشد، بدتر هم نیست و شاید بتوان آن را بهعنوان تجربه این فیلمساز در ژانر علمیتخیلی پذیرفت. فیلمی که قطعا اگر بدون ستارههای خوشنام و نشانش با بودجهای بهمراتب کمتر ساخته میشد به مراتب نتیجهای بهتر را برای مخاطبان علاقهمند به آثار بیمووی به ارمغان میآورد.
داستان فیلم با رسیدن گروهی فضانورد به نزدیکی سطح سیاره مریخ آغاز میشود، گروهی ششنفره که اعضای اصلی آن عبارتند از دکتر میرندا نورث (با نقشآفرینی ربکا فرگوسن)، دکتر دیوید جوردن (با نقشآفرینی جیک جیلنهال) و روی آدامز (با نقشآفرینی رایان رینولدز). این گروه که با هدف اکتشاف نادیدهها به سفری فضایی دست زدهاند متوجه میشوند اولین جسم زنده موجود روی سیاره مریخ را کشف کردهاند؛ اندامگانی مریخی که حیات را خارج از محدوده تفکر انسان به اثبات میرساند.
فیلم بیشک در همان نگاه اول سری فیلمهای «بیگانه» را در خاطر تداعی میکند، موضوعی که تا انتهای فیلم شما باور نمیکنید و منتظر تغییری در آن هستید. اتفاقی که هرگز رخ نمیدهد و «حیات» پس از تکیه دادن به «بیگانهها» به آثاری چون «جاذبه» و حتی «میان ستارهای» نیز دست درازی میکند. میتوان فهرستی طولانی از آثاری که فیلم «حیات» به آنها شباهت دارد تهیه کرد، اما نمیتوان از این واقعیت بهراحتی چشمپوشی کرد که این اثر بهشدت پتانسیل لازم برای مبدل شدن به فیلمی هیجانانگیز و قابل تامل را چه درون و چه بیرون از قاب را دارد. عنصرهایی که با ترکیب آنها «حیات» بهوجود آمده است متاسفانه ناکارآمد هستند و نمیتوانند از تواناییهای بالقوه خود استفاده کنند. در کلامی دیگر «حیات» اثری است که قدر عناصری که در اختیار دارد را نمیداند و به اثری در ژانر هیجانی و ترسناک مبدل میشود که نه میترساند و نه میتواند احدی را هیجانزده کند و درنهایت هم حرف تازهای برای گفتن در ژانر علمیتخیلی ندارد.
فیلمنامهنویسهای اثر ونیک و ریس از تمام مفهومهای آشنا در ژانر علمیتخیلی و زیرشاخه سفینه فضایی استفاده کردهاند و هیولای نسبتا قابل قبولی را ارائه میدهند. کالوین در حقیقت عامل اصلی پیشبرد داستان محسوب میشود که تفاوتهای شایاتی با دیگر همتایان سینمایی خود نظیر «بیگانه» و «غارتگر» دارد. پردازش شخصیت کالوین را شاید بتوان بهترین بخش عملکرد فیلمنامهنویسهای «حیات» در نظر گرفت؛ کالوین دارای هوش بسیار بالایی است و از سوی دیگر عامل اصلی ادامهدار شدن جنایاتش را میتوان از دو منظر متفاوت پیگیری کرد، در نگاه اول کالوین ترس فراوانی از موجوداتی که او را از مریخ دور کردهاند دارد و موضوع را اشتباه گرفته و با کشتن آنها گویی از زندگی خود دفاع میکند، در نگاه دوم قضیه کمی متفاوتتر است و کالوین برای ادامه حیات مجبور به جان گرفتن از طعمههایش است، او برای ادامه بقای خود موجودات جاندار اطرافش را به قتل میرساند. دو مضمونی که بیشک مانند دیگر آثار علمیتخیلی در این زیرژانر مسئله تروریست را پیش میکشد و قابل تعمیم به مسائل سیاسی روز جهان است.
از طرفی دیگر شخصیتپردازی انسانها در «حیات» بیاندازه ضعیف انجام شده است، آنها تنها موجوداتی تک بعدی هستند که باید برای کشته نشدن به دست کالوین تلاش کنند و حتا با زور حضور بازیگران نامآشنا و دوست داشتنی نیز نمیتوان با آنها همذاتپنداری کرد. در حقیقت مخاطب حتی قادر نیست از مرگ یکی از شخصیتهای درون سفینه ناراحت شود زیرا تا دقایق آخرین اثر اصلا شناختی از آنها ندارد. اسپینوزا و گروه فیلمنامهنویسانش حتی نمیتوانند بازیگرانی چون جیلنهال و فرگوسن را به تیپ نزدیک کنند و شما تنها شاهد عبور این بازیگران مانند روحهایی سرگردان از جلوی دوربین هستید. مسئله جالبتر در مقوله بازیگری این است که ترکیب این بازیگران ستاره مشهور، درست در زمانی جواب نمیدهد که تمامی این اشخاص در دوران اوج حرفه خود قرار دارند و آثار برجستهای در ژانرهای مختلف نظیر «تخریب»، «حیوانات شبزی»، «ماموریت غیرممکن: ملت یاغی» و «ددپول» تنها نمونههایی از حضور اعضای این گروه در دنیای سینما هستند.
در پایان باید گفت فیلم «حیات» مانند یک سوءتفاهم سینمایی شما را به چالش میکشد، اکثر مخاطبان جدیتر سینما و منتقدان و کارشناسان سینمایی رابطه خوبی را اثر برقرار نمیکنند و از سویی دیگر شاهد پسزدن فیلم توسط مخاطبان عادی سینما نیز هستیم. این در شرایطی است که «حیات» بهاندازهای که واکنش منفی دیده است، اثر بدی نیست و تنها بهعلت حضور نامهای مشهور در پشت و جلوی دوربین است که توقعات بالا میرود و همه را دچار سوءتفاهم میکند.
ارسال نظر