«عکس یادگاری با فرعون»؛ سفرنامه ای متفاوت از مصر
«یادداشت ها و برداشت های سفر مصر». این، زیرعنوان کتابی است با عنوان «عکس یادگاری با فرعون» که چاپ دوم آن، بهمن ماه سال گذشته منتشر شده است.
- عکس یادگاری با فرعون؛ یادداشت ها و برداشت های سفر. عباس نداری. چ ۲. تهران: نشر قو، ۱۳۹۴. ۱۰۸ ص. مصور (بخش رنگی).
«یادداشت ها و برداشت های سفر مصر». این، زیرعنوان کتابی است با عنوان «عکس یادگاری با فرعون» که چاپ دوم آن، بهمن ماه سال گذشته منتشر شده است. کتاب، حاصل سفر عباس نادری به مصر است؛ نویسنده و پژوهشگری که پیش از این آثاری در حوزه های دیگر از جمله شعر و ترجمه داشته و حالا یادداشت های خود از سفر مصر را به چاپ سپرده است.
از همان عنوان کتاب مشخص است که با کتابی متفاوت در نحوه ارائه و فرم رو به رو هستیم. برخلاف سفرنامه نویسی های معمول، نویسنده صرفا به ارائه مشاهدات خود از سفر نمی پردازد. وی در تلاش است ۴۷ قطعه مطلب در کتاب (که با عناوین جداگانه نوشته شده و البته اغلب با هم پیوستگی دارند) را با ارائه اطلاعاتی دقیق از جغرافیا، تاریخ و ارجاع به سایرین منابع مکتوب و بعضا غیرمکتوب، همراه سازد تا خواننده در کمترین کلمات، بیشترین بهره را از هر نوشته ببرد. آن چه در نوشته هایی چنین، معمولا خواننده را خسته می کند، به درازا کشیدن مطالب و عدم جذابیت آن است.
«به مسجد محمدعلی می روم. ساخته شده به سال 1265 هجری. در وضوخانه وسط صحن، قبه ای هشت ضلعی خودنمایی می کند، با اشعاری زیبا که بر آن نقش بسته است. به دو زبان: عربی و فارسی. اشعاری که بر چوب حک شده است:
روی ناشسته از صفات ذَمیم
نپذیرد نماز ربّ عظیم...
با دیدن اشعار فارسی در دل قاهره، به وجود می آیم. ایران فرهنگی در نظرم مجسم می شود؛ ایرانی که تا قاهره هم گسترش داشته است. سال ساخت مسجد، مصادف با دوران اوج زبان فارسی است. جای سعدی را خالی می کنم؛ از قند فارسی، علاوه بر طوطیان هند، طوطیان قاهره هم شکرشکن می شده اند.
اکنون بر بام قلعه صلاح الدین ایستاده ام. از فراز تپه های مُقطَم، قاهره دیدنی تر است؛ تا دوردست هر سو، گلدسته های مساجد در قاب دیدگان می نشیند.
یک ارابه [عرّاده] توپ، در این جا سال هاست خاموش مانده. تاریخ، به سان اثری سینمایی روایت می شود. روایتی بدون جلوه های ویژه و گریم و دکور. هر چه هست، اصل است، بی هیچ آلایش و پیرایه ای. می اندیشم که تاریخ، آیینه ای است تمام نما برای آنان که سودای دانستن- و البته بینشی برای عبرت پذیری- دارند.» (صص 52 و 53) نثر موجز و در عین حال روان نادری یکی دیگر از ویژگی های کتاب است. نثری که تا حدود زیادی، خاص نویسنده شده و از این منظر، پخته می نماید:
«رستوران کنار آبراه سوئز، ماوا می شود؛ برای صرف غذایی مصری با منظره عبور کشتی های غول پیکر از دریای سرخ به مدیترانه و بالعکس. از پنجره رستوران، می توان دریای سرخ را دید و آبراه سوئز را که می خرامد تا پس از گذشتن از شهرهای «اسماعیلیه»، «پورت سعید» و «قُنطره»، در منطقه «دُمیات» به وصال دریای مدیترانه برسد.
آن سوی آبراه، شبه جزیره سینا بر دامن هزاران سال تاریخ خفته است.» (ص 82)
آن چه در کتاب «عکس یادگاری با فرعون» حائز اهمیت است تلاش نویسنده برای ارائه اطلاعاتی درست به مخاطب است. در کنار این تلاش، نگاه شاعرانه و گاه طنز او نیز، به خواندنی تر شدن کتاب، کمکی شایان کرده است:
«از المعادی به محله اعیانی دیگری می روم؛ این بار به «زَمالِک» که در ترکی عثمانی «آلونک» معنا می دهد. جزیره ای در داخل قاهره که نیل از چهار طرف آن را در آغوش گرفته است. نام زمالک با تیم فوتبال معروف آن گره خورده است که در مسابقات باشگاه های آفریقا نیز صاحب عنوان است و سری میان سرها دارد!
هر ثروتمندی می تواند «آلونکی» داشته باشد در این جا؛ محله اغنیاء. مکانی برای عیش مکنت داران. هر شهری جایی دارد برای بالیدن اهل سرمایه به خود و محله شان. و این جا زمالک!» (ص ۴۶)
نثر نادری در این کتاب، ریتم خاص خود را دارد و احتمالا شاعربودن نویسنده، در این نوع نگارش تاثیر داشته است. نثر کتاب، علاوه بر ایجاز، پیچش هایی آشنا دارد. اغلب تعابیر نویسنده عکس «یادگاری با فرعون»، کوتاه، گویا و تاثیرگذار است. برای مثال، مطلب «اهرام سه گانه» چنین آغاز می شود:
«و این جا جیزه. شکوه یک هیمنه فروریخته! نخستین مکان عجایب هفت گانه.» (ص ۶۲)
خلق تصاویر بدیع از مشاهدات و نحوه توصیف آن ها از دیگر ویژگی ها و مشخصه های «عکس یادگاری با فرعون» است:
«شیری نشسته به صورت آدمی. این تمثال نگهبان اهرام است؛ ابوالهول. مجسمه ای ۷۰ متری با بینی ای که سپاه ناپلئون آن را نابود کرده و چندی پیش مرمت شده. مرمت بینی همه جا مهم است! حتی در جیزه و حالا بگیر که مال ابوالهول باشد. جا به جا گردشگران در حال گرفتن عکس یادگاری اند. شیر دوست دارد هنوز بِغُرّد... (ص ۶۸)
در کنار نکاتی که گفته شد، کتاب نقص هایی نیز دارد: در خصوص مصر معاصر، به زبان فارسی منابع بسیار کمی در دست است. طبیعی است که نام مکان های مصر، برای مخاطب فارسی زبان، بسیار ناآشنا باشد. اما نویسنده در ذکر نام ها، آوانگاری آن ها را که طبیعتا به درست خوانده شدنشان کمک می کند، ذکر نکرده است.
نکته دیگر این که پا نوشت های کتاب، گاه طولانی و خسته کننده است. درست است که پانوشت برای توضیح و تکمیل مطالب متن و به ضرورت ذکر می شود، اما طولانی بودن آن، در کتابی که داعیه ایجاز دارد، چندان پذیرفته نیست. (از جمله می توان به پانوشت های صفحات ۳۳ و ۸۳ اشاره کرد.)
با این حال، آن چه «عکس یادگاری با فرعون» را متفاوت کرده، علاوه بر قوت قلم نویسنده و توصیف های بدیع، طراحی، صفحه آرایی، گرافیک و چاپ عالی و تصاویر اختصاصی نویسنده از مصر است و چند عکس که به صورت تمام رنگی و روی کاغذ گلاسه چاپ شده است.
«عکس یادگاری با فرعون» نمونه ای موفق از سفرنامه نویسی معاصر است.
نکته مهم این که نشر قو علاوه بر تبلیغ مکتوب کتاب، دست به اقدامی دیگر برای دیده شدن بیشتر این اثر زده که در نوع خود بی نظیر است: تیزر تصویری این کتاب همزمان با انتشار چاپ نخست آن، با ساختاری حرفه ای تولید و به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد. چنین کاری، که تاکنون در فضای مجازی سابقه نداشت، به معرفی بیشتر کتاب کمکی شایان کرد و در کمتر از یک سال، کتاب به چاپ دوم رسید.
ارسال نظر