این روزها، خبر خوبی به تئاتریها رسیده است؛ هنرمندان این عرصه و مخاطبانش، صاحب سالن تازه دیگری شدهاند. به همت قاسم جعفری، كارگردان نام آشنای سریالهایی مثل مسافری از هند، خط قرمز و كمكم كن و با همراهی تئاتردوستان، تماشاخانه شهرزاد افتتاح شده است.
همشهری شش و هفت - سعیده نیک اختر: این روزها، خبر خوبی به تئاتریها رسیده است؛ هنرمندان این عرصه و مخاطبانش، صاحب سالن تازه دیگری شدهاند. به همت قاسم جعفری، كارگردان نام آشنای سریالهایی مثل مسافری از هند، خط قرمز و كمكم كن و با همراهی تئاتردوستان، تماشاخانه شهرزاد افتتاح شده است. این تماشاخانه تازه تاسیس در خیابان نوفل لوشاتو قرار دارد. تئاتر بهمن كوچیك از نخستین اجراهای این مجموعه است؛ تئاتر كمدی- اجتماعی كه بهار پارسال در سالن انتظامی خانه هنرمندان اجرا و با استقبال قابل توجهی روبهرو شد.
این تئاتر یك ساعته دیالوگ محور درباره مضرات سیگار و اعتیاد است و چهار بازیگر جوان اما شناخته شده و كاربلد، آن را پیش میبرند. تئاتری به ظاهر ساده و با شمایل تئاتر خیابانی ولی پر از جنب و جوش و حركت و دیالوگهای پرخنده. اجرای بهمن كوچیك از چهارشنبه هفتم تیر آغاز شده و بهمدت یك ماه، هر شب ساعت ۲۱:۱۵ روی صحنه میرود. هزینه بلیت این تئاتر هم ۳۰ هزار تومان است. به بهانه آغاز این تئاتر كمدی به پشت صحنه این تئاتر در تماشاخانه شهرزاد رفتیم و با چهار جوان سازنده كار، حرف زدیم. بهدلیل كمبود فضا و برای اینكه ریتم گفتوگوها فشرده شود با صرفنظر از پرسشها، گفتوگوها بهصورت یادداشت شفاهی تنظیم شدهاند.
مهران نایل
دورهمی چند بازیگر مولف
كارگردان و بازیگر نقش بهمن كوچیك. نایل ۳۶ ساله و اصفهانی است. لیسانس بازیگری را از دانشكده هنرهای زیبا و مدرك كارشناسی ارشدش را در زمینه كارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس گرفته است. اكثر مخاطبان او را با بازی در هشت سریال تلویزیونی و نیز بازی در نقش نادر ارشد، مدیر روزنامه زمانه در سریال شهرزاد میشناسند اما او بیشتر از اینكه در سینما فعالیت داشته باشد، بازیگر تئاتر است.
وقتی دانشجو بودیم، سفارشهایی برای كار به ما داده میشد كه از این راه كسب درآمد میكردیم. یكی از ایدههایی كه دانشكده هنرهای زیبا به ما داد نمایشی با عنوان «روز بدون سیگار» بود. وقتی این پیشنهاد را دادند، دور هم جمع شدیم و دو ساعتی با هم تمرین كردیم. نتیجه كار نمایشی حدودا ۲۰ دقیقهای شد. همین كار شاكله اولیه بهمن كوچیك را ساخت. این ماجرا گذشت تا اینكه تئاتر را با پختگی بیشتر بهعنوان پایان نامه فوق لیسانسام در دانشگاه تربیت مدرس، با محوریت تئاتر خیابانی ارائه دادم؛ چون حین اجرای كار به ما خیلی خوش گذشته بود و كار ایده خوبی هم داشت. پارسال تصمیم گرفتیم دوباره كار را اجرا كنیم كه بازخورد خوبی گرفتیم و مصمم شدیم امسال هم كار را اجرا كنیم. امسال با تمرین و پختگی بیشتر روی صحنه میرویم. متن هم با چند بازیگر مولف نوشته شده است.
در ابتدا هیچ نمایشنامه نوشته شدهای نداشتیم. تنها یك سفارش داشتیم كه قرار بود در روز نمایش، دانشجوها بیایند، سیگارشان را تحویل بدهند و جایش بستنی بگیرند! بنابراین با یك تئاتر با مضمون ضداعتیاد روبهرو بودیم بعدها همین ایده را با مضامین طنز مخلوط كردیم و نتیجهاش، نمایش طنز شد. در واقع به یك موضوع بسیار تلخ به نام اعتیاد بار طنز دادیم. در ابتدا فقط یك خط نمایشنامه داشتیم. متنها بعدا در گفتوگوهایمان درآمد. از اجرای پارسال تا امسال هرچه در تمرینها جلوتر رفتیم، خودمان نسبت به كار و متن حساستر شدیم. بار اول فقط ۳۰ دقیقه تمرین داشتیم و كار براساس بداهه شكل گرفت اما به مرور زمان حساسیت ما بیشتر شد و واقعا تمرینهای امسال، سخت و فوقالعاده بود. امیدوارم تماشاگری كه كار ما را میبیند، حالش بهتر شود.
سعی كردیم نسبت به گذشته مقدار كمی از شوخیهایمان به روز شود و اگر بینظمی در اجرایمان وجود داشت، مثلا در دیالوگهای هم میپریدیم یا حق دیالوگی ادا نمیشد، سعی كردیم به آنها فضا بدهیم تا دیده شود. یكی دیگر از موارد اجرای امسال ما تازه بودن سالن اجرا بود كه خیلی ایجاد استرس كرده بود. وقتی نخستین بار در بهمن ماه اینجا را دیدم با چند ستون مواجه شدم و خبری از سالن نبود! آقای قاسم جعفری با من تماس گرفت و دعوت كرد تا در این سالن، بهمن كوچیك را- كه تعریفش را شنیده بود- اجرا كنیم. تمام این مدت استرس این را داشتم كه سالن حاضر میشود یا نه. تا یك روز قبل از اجرا نجار و بنا و نقاش اینجا در حال كار بودند. دائم این نگرانی را داشتم و زمان اجرای كار چند بار جابهجا شد اما از بابت اینكه تماشاگر اینجا را بشناسد نگرانی ندارم. بهنظرم كاری كه خوب باشد خودش تماشاگر را میكشاند. در اجرای قبلی كسانی بودند كه كار را برای سومین و چهارمین بار تماشا كردند.
با وجود اینكه هیچ تبلیغی به شكل حرفهای نداشتیم استقبال خوبی از كار شد. از تمام دوستانی كه میتوانستم به نوعی از آنها كمك بگیرم، كمك گرفتم. حقیقتا با این فضای اصطلاحا تبلیغاتی حرفهای كه برای تئاتر شكل گرفته، خیلی اخت نشدم. هركدام از دوستان گروه علاوه بر بازی سعی میكنند در كارهای جانبی هم كمككنند. بهنظرم همین انسجام گروهی و كیفیت كار باعث جذب مخاطب شده است. درباره بازخورد كار هم با اتفاقهای جالبی روبهرو بودیم. مثلا چند نفر به من مراجعه كردند و گفتند:« ببخشید! ما بعد از تئاتر شما رفتیم و سیگار كشیدیم.» همین ببخشید گفتن و خجالت زدگی برای من كافی بود؛ چون فهمیدم برای آنها كار معنا داشته و مفهوم را منتقل كرده است. همین كه بهمن كوچیك توانسته ذهنی را درگیر كند، كافی است.
محمد بحرانی
كاری نبود كه بتوانم آن را رد كنم
سرشناسترین عضو گروه كه نامش با صداپیشگی جناب خان در خندوانه و آقوی همساده و ببعی در كلاهقرمزی گره خورده است. بحرانی ۳۶ ساله كه متولد شیراز است مثل مهران نایل، لیسانس بازیگری خود را از دانشگاه تهران و كارشناسی ارشدش را در زمینه كارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس گرفته است. او علاوه بر صداپیشگی شخصیتهای عروسكی با بازی در فیلمهای طبقه حساس، فرار از قلعه رودخان و نزدیكتر، قدرت بازیگریاش را نشان داده است. بحرانی، اجرا در رادیو هفت و همینطور گویندگی برخی كارهای مستند را هم در كارنامهاش دارد.
نیتم از اجرای این تئاتر نه دیده شدن است و نه بحث مالی؛ فقط بودن در این جمع چهار نفره برایم مهم است. از محیطهای دیگر فرار میكنم و به این جمع دوستانه پناه میآورم. از نخستین روز دانشگاه با همین گروه كار كردم و به آن بسیار اعتماد دارم. در تمام طول سالهایی كه كار كردم بهترین كارهایم با همین گروه بوده، حتی كارهایی كه در تلویزیون پیشنهاد دادند، به پشتوانه همین گروه بوده است. معرفم به گروه كلاه قرمزی، امیر سلطان احمدی بود كه در تمام این مدت مثل یك دوست، مشاور و همكار برای صدا پیشگی جناب خان به من كمك كرد. یا مهدی شاه پیری و مهران نایل خیلی اوقات به من مشاوره دادند. میشود گفت هیچ وقت بین ما جدایی نبوده است.
بهخاطر همین دوستیها با خیال راحت و با كمال افتخار این كار را در صفحه اینستاگرام خودم تبلیغ میكنم. این كار ریشه در دوستی چند ساله ما دارد. ما هم خوابگاهی و همگروهی بودیم و از جزئیات زندگی هم با خبریم. بهخاطر همین نیت هیچ كدام از ما درآمدزایی از این كار نیست، كما اینكه اگر هم بود اشكالی نداشت. همه ما از محیطهایی كه هستیم به این گروه پناه میآوریم برای اینكه حالمان بهتر شود. چون حال خودمان بهتر میشود، حال مخاطب هم خوب میشود. به مفهوم واقعی كلمه، ادعایی راجع به فرم خاصی از اجرای تئاتر نداریم، غیراز اینكه در همان یك ساعتی كه بیننده بهمن كوچیك هستید، حتما میخندید و حالتان خوب خواهد شد!
بهمن كوچیك، ماجرای شخصی است كه در بخشهای مختلف زندگیاش، با بدشانسی در معرض ابتلا به اعتیاد قرار میگیرد. سعی كردیم در هر اپیزود طعنهای به اتفاقات روز جامعه بزنیم، اتفاقاتی كه منجر میشود آدمها به سمت سیگار یا مواد مخدر بروند. مهران نایل نقش بهمن كوچیك را بازی میكند و بقیه نقشهای بازی در بازی را داریم؛ یعنی در اپیزودهای مختلف من پدر بهمن كوچیك، مأمور ثبت احوال و قاضی دادگاه میشوم. نكتهای كه در نمایش بهمن كوچیك وجود دارد، این است كه این متن در اجرا بداهه نیست.
متن در شكلگیری و تمرین، با بداههگویی ساخته شده است. این نیست كه در اجرا دیالوگ بداههای داشته باشیم؛ درواقع؛ كلامی به متن اضافه نمیشود. هر شب یك متن اجرا میشود و در شبهای بعدی چیز دیگری به آن اضافه نمیشود. سكوتها و ثانیهها در كار بسیار مهم هستند؛ مثل تجربهای كه در جنابخان داشتم، اگر سه ثانیه بعد از دیالوگ مهمان با او شوخی كنید، طنز محسوب میشود، اگر بعد از یك ثانیه شوخی كنید، برخورنده و تلخ است. طنز همین قدر جزئی نگر است. در تمرینها بارها سر ثانیهها با هم بحث كردیم تا به نتیجه مثبتی برسیم. الان این كار با جزئیاتش كاملا مشخص شده است.
میخواهم مجددا از علاقهام به این گروه و این كار بگویم. در دفتری مشاوره فیلمنامه میدهم و درآمدی برای گذران زندگیام از همین طریق وجود دارد و خدا را شاكرم. بعد از تمام شدن جنابخان در خندوانه، دستكم با 30 یا 40 پیشنهاد كاری در حوزه سینما، تلویزیون، تئاتر، كار عروسكی و... مواجه شدم كه نپذیرفتم اما بهمن كوچیك، كاری نبود كه بتوانم آن را رد كنم! مهران نایل شاهد است كه بهخاطر فشار كاری، گاهی به سختی میتوانم سر تمرینها حاضر شوم اما احساسم این است كه این من هستم كه به این كار احتیاج دارم نه این گروه به من. خودم را مدیون گروهی میدانم كه دارم با آنها كار میكنم.
امیر سلطان احمدی
حواسمان به ریتم هست
عروسكگردان پسر عمهزا در مجموعه كلاه قرمزی كه محمدرضا هدایتی، صداپیشه آن است. این هنرمند 36 ساله محلاتیالاصل علاوه بر عروسكگردانی با صداپیشگی عمو متل، حدود سه سال، در شبكه دو اجرای زنده داشت. همكاری با مریم سعادت، نگار استخر و نویسندگی، كارگردانی، بازیگری و ترانهسرایی از كارهای متنوع سلطان احمدی است. او سه سال قبل كلیپی با محمد بحرانی درباره قهرمانی ایران در جام جهانی 2014 برزیل ساخت كه كلی دیده شد.
وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، شروع كارم با صداپیشگی همراه شد. بعد سمت بازیگری كشیده شدم، خب! همه ما لیسانس بازیگری و ارشد كارگردانی داریم. نخستین كارهایی كه پیشنهاد شد كار كودك بود كه اصلا تجربهاش را نداشتم. در دانشگاه تجربه كار عروسكی داشتم، اما كار كودك نه. اصلا در این حیطه علاقه و تجربهای نداشتم، اما بهطور اتفاقی در جایی قرار گرفتم كه بعدها فهمیدم جای درست همانجا بوده است. حضور خانم سعادت همانقدر كه در شكلگیری مسیر كاری محمد بحرانی مؤثر بود، برای من هم مهم بود.
ایشان داور جشنوارهای بود كه در آن كارهای زیادی داشتیم. بعدا كه خواستند كار حرفهای عروسكی انجام دهند ما را به كار دعوت كردند. تصمیم اینكه شناخته و دیده بشوم یا نشوم بهعهده خودم بود. بعد از نخستین كارم از طرف مدیر شبكه كودك، پیشنهاد مجری ثابت به من داده شد اما اصلا با علایقم جور در نمیآمد. در دورهای هم كه با خانم استخر بهعنوان همكار عروسك سنجد، كار میكردم پیشنهادهایی به من شد كه باعث میشد مدام جلوی دوربین باشم اما انگار هیچ وقت این دیده شدن را دوست نداشتم. كیفیت كار برایم مهمتر بود. حتی با پیشنهاد خودم بعد از سه ماه، كار متوقف شد. پیشنهاد دادم سنجد از محیط استودیو خارج شود و به فضای باز بین بچهها برود و همراه خود خانم استخر گزارش تهیه كند.
در حقیقت خیلی برایم مهم نیست كه من را بهعنوان عروسك گردان پسرعمهزا بشناسند و بخواهند بازیام را با این عنوان در بهمن كوچیك از نزدیك ببینند! قبلا هم بازی میكردم. شدیدا به این بیت اعتقاد دارم: «این جهان كوه است و فعل ما ندا/ سوی ماآید نداها را صدا». اگر از همین امروز هر كدام از ما با عشق و علاقه سمت كاری برویم، آن اتفاق خوب برای ما میافتد.مدتهاست كه علایق شخصیام از عالم هنر كمی فاصله گرفته و به سمت عرفان و خودشناسی گرایش پیدا كردهام. با این نمایش هم میخواهیم كمی بهتر خودمان را بشناسیم. بنابرین اگر كار تئاتر نكنم ترجیح میدهم در حوزه عرفان پیش استادی شاگردی كنم و بعدا همان را تدریس كنم. در بهمن كوچیك نقش اصلی با مهران نایل است و ما تیپهای مختلفی عوض میكنیم. نقش من به نوعی راوی كار است كه آن را در قالب خواننده رپ اجرا میكنم.
ضمن اینكه بازپرس، زندانبان، پدر دوست بهمنكوچیك و پیر خانقاه هم میشوم. در این نمایش مخاطب میفهمد كه قرار است لایهای سطحی از هر تیپ را ببیند.او در ده دقیقه اول متوجه میشود كه اگر تیپها مدام عوض میشوند قرار نیست لایههای عمیق هر تیپ دیده شود و فقط لایه رویی هر تیپ مدنظر است. مهم ماجرایی است كه در حال اتفاق افتادن است.برایم به شخصه هم خواندن رپ و هم بازی كردن چند تیپ، خیلی كار سختی نیست. ضمن اینكه همه دوستانم در گروه هم هوش موسیقی خوبی دارند و هم خوب میخوانند و خوب هم بازی میكنند. لازمه بازیگری این است كه بازیگر درك درستی از ریتم داشته باشد، مخصوصا در كار كمدی. خوشبختانه گروه، تجربه كار در هر زمینهای را دارد. لازم است این نكته را هم بگویم كه حضور در تمرینهای آقای طهماسب به همه ما كمك كرده است. ایشان معلم بسیار خوبی هستند و باعث شدند هركدام از ما در حیطه كاری خودمان افراد موفق تری بشویم.
مهدی شاه پیری
سادگی جواب داده است
متولد ۵۹ در شهر اصفهان؛ این هنرمند ۳۶ ساله تجربه خوبی در حوزه بازیگری، نویسندگی و كارگردانی تئاتر دارد و چند جایزه بهخاطر حضور در تئاترهای مختلف گرفته است. شاه پیری، لیسانس بازیگری و فوقلیسانس كارگردانی را از دانشگاه تهران گرفته و بیشتر از یك دهه است كه در زمینههای مختلف تئاتر از نویسندگی تا عروسك گردانی فعال است.
همه ما لیسانس بازیگری داریم. كلا برای بازیگری آمده بودیم، اما بعدا هریك از ما به سمتی گرایش پیدا كرد. خود من نویسندگی و بازیگری كردم اما در سالهای اخیر چند كار عروسكی در جشنواره داشتم كه آنها را كارگردانی كردم. با این همه این گروه برایم دوست داشتنیترین جمع است. بهنظرم این كار بعد از چند سال هنوز برای مخاطب تازگی دارد. موضوع بهمن كوچیك اعتیاد است.بنابراین هیچ وقت تكراری نمیشود. كاش روزی میرسید كه مواد مخدر كلا از دنیا برچیده میشد. بنابراین تا هست باید دربارهاش صحبت كرد. علت دیگر تازه بودن كار این است كه ما از شوخیها و كنایههای به روزی استفاده كردهایم و این برای مخاطب جالب است. دائم اخبار و مطبوعات را دنبال میكنیم و در اتاق فكر به شوخیها فكر میكنیم. ضمن اینكه این نمایش قصه دارد و دراماتیزه شده است.
تئاتر و سینمای ما دوران بدی را سپری میكنند؛ چراكه از ادبیات و رمان و داستان كوتاه فاصله گرفته و كلا قصه را فراموش كردهاند. مهمترین ویژگی بهمن كوچیك این است كه بیانی ساده دارد. به قضیه اعتیاد از زاویه جدید و خلاقانهای نگاه كردهایم. این سادگی در دكور و لباس هم اتفاق افتاده است؛ هیچ دكور و گریم خاصی نداریم. همین باعث شده كار ما تاریخ مصرف نداشته باشد. تئاتر ما در دسته تئاتر بیچیز گروتوفسكی قرار میگیرد. تئاتری كه فقط بازیگر در آن مهم است و میتواند جای همه آكسسوارهای صحنه بازی كند.این نمایش از نظر مخاطب عامهپسند است و میتواند از هر سنی مخاطب داشته باشد. سادگی در كار ما جواب داده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر