۵۶۰۸۱۱
۵۰۱۵
۵۰۱۵
پ

«روال عادی»؛ سرگردان میان دروغ و حقیقت

محمدرضا خاکی که برخلاف پرکاری در حوزه پژوهش و تدریس و ترجمه، یکی از کم‌کارترین کارگردانان تئاتر است، تصمیم به اجرای مجدد روال عادی گرفته است؛ کاری که به قول اصغر همت نمایشی خلاف «روال عادی» تئاتر ایران است

روزنامه ایران - شکوه مقیمی : یک میز و دو صندلی روی یک صفحه بزرگ شطرنج؛ مردی میانسال(مسعود دلخواه) با ظاهری نه‌چندان شیک و مرتب رو به سالن و مردی جوان (کوروش سلیمانی) با کت و شلوار و کفش براق پشت به تماشاچی؛ مرد جوان کمیسر است که دیگری را برای بازجویی به دفتر خود احضار کرده است . مرد میانسال ۱۵سال خبرچین بوده است؛ شنیدن این شغل واهمه و بی‌اعتمادی را در فضای سالن می‌پراکند. آن هم خبرچینی که از کار خود راضی است و آن را با همان «روال عادی» که عرف شده است انجام می‌دهد. حالا دو آدم سرشار از شک و بدبینی و سوءظن روبه‌روی هم نشسته‌اند.
«روال عادی»؛ سرگردان میان دروغ و حقیقت
کمیسر، خبرچین را برای نامه‌ها و اتهاماتی که به او از سوی افراد مختلف به اداره آمده است، احضار کرده اما خبرچین ادعا می‌کند تمام آن نامه‌ها را خودش نوشته و برای رد گم کردن فرستاده است تا دیگران به او مشکوک نشوند و نفهمند که خبرچین است، آن هم یک خبرچین حرفه‌ای که تمام استعداد، تخیل و نویسندگی‌اش را در نامه‌های خبرچینی خرج می‌کند؛ نامه‌هایی که می‌تواند او را بزرگترین دشمن ملت معرفی کند. از همینجاست که نمایش وارد روال غیرعادی می‌شود. هرچقدر نمایش در نگاه اول ساده به نظر می‌آید، هرچه بیشتر که می‌گذرد، کاراکترها گیج‌ترت می‌کنند و تازه می‌فهمی گروه چه کار سختی را برای اجرا برگزیده است.
حرکات چشم و ابرو و دهان مسعود دلخواه چنان ماهرانه و حساب‌شده انجام می‌شود که تماشاگر را در آونگ دروغ و حقیقت سرگردان می‌کند و تماشاگر دلش می‌خواهد پلک بر هم نزند، مبادا لحظه‌ای از نگاه خاطرجمع و بازیگوش خبرچین و چشمان نگران و مغرور کمیسر که در طول نمایش فروریخته و از هم می‌پاشند، غافل نشود. قدرت نمایشنامه و اجرا چنان در هم پیچیده‌اند که تماشاگر را وادار به دنبال کردن یک نفس آن حجم از دیالوگ‌ها و نشانه‌ها می‌کند. کوروش سلیمانی هم که در این اجرای جدید به جای ایوب آقاخانی ایفای نقش می‌کند توانسته رابطه درستی با خبرچین برقرار کند. هر دو بازیگر توانسته‌اند از پس گردش شخصیت‌ها و تغییر موقعیت ضعف و قدرت را که پیچش اصلی داستان است، با مهارت و به کمال برآیند.
محمدرضا خاکی که برخلاف پرکاری در حوزه پژوهش و تدریس و ترجمه، یکی از کم‌کارترین کارگردانان تئاتر است، تصمیم به اجرای مجدد روال عادی گرفته است؛ کاری که به قول اصغر همت نمایشی خلاف «روال عادی» تئاتر ایران است. به بهانه اجرای مجدد این کار پس از 7سال درادامه، گفت‌وگوی ما را با کارگردان اثر می‌خوانید.

آقای خاکی! شما کارگردان کم‌کاری هستید، چرا به جای یک اجرای جدید، تصمیم به بازاجرای «روال عادی» گرفتید؟

درست است، من در طول ۲۵سال، چهار، پنج اجرا بیشتر نداشتم. سال گذشته نمایشنامه‌ای از وجدی معود به نام «آتش‌سوزی‌ها» ترجمه کردم و تمام تلاشم را کرده‌ام تا با تمام توانایی که در خود سراغ داشتم آن را ترجمه کنم و دوست داشتم شرایطی پیش بیاید که این نمایشنامه را اجرا کنم و چندماه پیش که بعد از مدتی تصمیم گرفتم دوباره کار اجرایی داشته باشم، آتش‌سوزی‌ها گزینه اولم بود. اما این نمایش به لحاظ اجرا و تعداد بازیگر و گروه اجرایی نمایش سنگینی است. بازیگرهایی هم دعوت کردم تا تناسب آنها را از نظر فیزیک، صدا و نوع بازی بسنجم، چراکه با بعضی از پرسوناژهای اصلی نمایش، که زن هم هستند، از سن ۱۴ تا ۶۰ سالگی مواجهیم و گروهی را باید انتخاب می‌کردیم که این تغییر بازیگر به خاطر تغییر سن، برای تماشاگر باورپذیر باشد زیرا نمایش کاملاً رئال است. به خاطر این مشکلات نتوانستیم به این نقطه نهایی برسیم و اجرای آن را به زمان دیگری موکول کردم. پس از آن نمایش دیگری را به نام «خیاط»، اثر اسلاومیر مروژک با ترجمه خودم به دست گرفتم که نمایش جمع‌وجورتری بود اما در آن هم به مشکل بازیگر اصلی مرد برخورد کردم. برای همین تصمیم گرفتم «روال عادی» را که مدت‌ها بود تصمیم به اجرای مجدد آن داشتم، به صحنه ببرم.

این تصمیم چه علت‌هایی داشت؟

اجرای اولیه با جام جهانی فوتبال همزمان بود و ساعت اجرا با بسیاری از بازی‌ها تداخل داشت و باوجود استقبال خیلی خوبی که از کار شد افراد بسیاری کار را ندیدند. آن زمان نیز مثل حالا امکانات رسانه‌ای و تبلیغات مجازی وجود نداشت و خیلی‌ها از اجرا بی‌خبر ماندند، برای همین بسیاری از ما تقاضا داشتند که کار را دوباره به صحنه ببریم. حدود دوسال پیش ما تا مراحل نهایی بازاجرا رسیدیم اما هم من و هم آقای دلخواه به داوری جشنواره تئاتر فجر دعوت شدیم و اجرا در آن زمان منتفی شد تا به اکنون رسیدیم.

بازاجرای تئاتر چقدر اهمیت دارد؟

بعضی از نمایش‌ها برای هنرجوها و دانشجویان تئاتر مانند یک کلاس درس است. بازاجرای چنین کارهایی به نسل‌های مختلف اجازه می‌دهد که بتوانند از این کلاس‌ها بهره‌مند شوند. کلاس‌هایی که از بسیاری از مباحث تئوری سودمندترند.

کدامیک برای شما لذت‌بخش‌تر است، اجرای جدید یا بازاجرا؟

من تقاضای کار و اجرا بسیار داده‌ام اما متأسفانه یا خوشبختانه در بیشتر مواقع پاسخی دریافت نکرده‌ام. خب هر کارگردانی دوست دارد نمایشنامه‌های جدیدی کار کند، بویژه که من نمایشنامه‌های جدیدی در این سال‌ها ترجمه کرده‌ام و با استقبال خوبی هم روبه‌رو شدند. نمایشنامه‌هایی که از هرنظری برای مخاطبان محدود نمایش که بیشتر آنها دانشجویان و همکاران تئاتری هستند بسیار مفید است. اما به خاطر اتفاقاتی که این سال‌ها در تئاتر ما افتاده است شرایط انجام کار جدید دشوار شده است.

چه اتفاقاتی؟

رویکردها و روحیه‌های تئاتری در ارتباط با مخاطب، بویژه طی این دهه اخیر، کاملاً دگرگون شده است. تئاترها بیشتر به گیشه نگاه می‌کنند، چهره‌محور شدند و بسیاری از چهره‌های سینمایی به خاطر این خیال اشتباه که رواج یافته و فکر می‌کنند ورود به تئاتر کار ساده‌ایست، سلیقه مخاطب را عوض کرده‌اند؛ تماشاگر هم کم‌کم عادت کرده است به دیدن چهره‌های مورد علاقه‌اش برود نه تماشا و درک تئاتر. این اتفاق عارضه‌ای جدی برای تئاتر است و امیدوارم روزی مسئولان تئاتر و خود جامعه تئاتر به خود آیند و به این مسأله فکر کنند. البته این در جامعه ما اتفاق جدیدی است. اروپا این دوره‌ها را طی کرده است؛ اما تفاوت اینجاست که آنها با شیوه‌های درست خود این معضل را برطرف و راه‌حل‌ها را پیدا کرده‌اند و وضعیتی ساخته‌اند که تئاتر باقی بماند. ما هم باید دنبال این شیوه‌ها باشیم.

یعنی نباید دنبال مخاطب گسترده برای تئاتر بود؟

تحصیلات، تخصص و زندگی من تئاتر است، اما هیچ‌گاه به تئاتر به چشم تجارت و منبع درآمدی عجیب‌ وغریب نگاه نکرده‌ و نخواسته‌ام به هر قیمتی که شده است سالن تئاترم را پر از تماشاگر کنم. اگر مخاطب تئاتر را بشناسد و آن را دوست داشته باشد به نظرم جست‌و‌جوگر خواهد بود و تئاتر را می‌بیند و می‌یابد. در همین «روال عادی» بیشترین تلاشمان این بوده است که بتوانیم نمایش پاکیزه‌ای در صحنه‌ای درست و مرتب، با حداقل‌های ممکن ارائه کنیم و امیدوارم که تماشاگر کار را بپسندد.
«روال عادی»؛ سرگردان میان دروغ و حقیقت

با توجه به تغییر یکی از دوبازیگر نمایش، تمرین‌های جدید به چه صورت بود؟

تمرین‌ها در زمان‌های معین و فشرده‌ای صورت گرفت و به اندازه کافی برای تمرین زمان گذاشتیم.

اجرا بعد از 7سال دچار چه تغییراتی شد؟

در حوزه طراحی و اجرا تغییرات زیادی انجام نشد. این نمایشنامه یک ویژگی خاصی دارد و آن این است که شبیه یک قطعه موسیقی می‌ماند که هرنوازنده‌ای همان قطعه را با همان نت‌ها می‌نوازد؛ حالا ممکن است ضرباهنگ دست نوازنده‌ها متفاوت باشد و ریزه‌کاری‌ها و زینت‌های متنوعی داشته باشد ولی کلیت قطعه همان است. این نمایش هم کلیتش همانی است که ۷سال پیش من روی اجرای آن فکر کردم، با طراحمان صحبت کردم و ویژگی‌های اجرایی آن را در کوچکترین حرکات، حتی سکوت‌ها و تأکیدها بیرون کشیدیم و طراحی نمودیم و در این اجرا هم آن را حفظ کردیم.

یعنی بزرگ‌ترین تغییر این اجرا بازی آقای سلیمانی است؟

بله، حضور ایشان و همچنین گذشت ۷سال از اجرا و ته‌نشین شدن آن در من، موجب شد رابطه خوب و به شکلی متفاوت‌تر نسبت به اجرای پیشین، بین دو پرسوناژ، یعنی کمیسر و خبرچین، روی صحنه اتفاق بیفتد برای خود من دلنشین‌تر است و برخی از تماشاچیان که اجرای قبل را هم دیده بودند اذعان داشتند که این اجرا را بیشتر می‌پسندند.

«روال عادی» نمایشنامه‌ای است که برون‌ریزی و حرکات فیزیکی زیادی ندارد و بازی‌ها پر از جزئیات هستند، چه اندازه این جزئیات از دل نمایشنامه بیرون آمده‌اند؟

جنس این نمایشنامه از نوعی است که در یک فضای بسته بین دو پرسوناژ اتفاق می‌افتد و آنچه در تئاتر کنش جسمانی نام دارد بسیار مینیاتوری می‌شود و کوچکترین حرکت از هر پرسوناژ برای تماشاگر تبدیل به یک کنش نشانه‌شناسانه می‌گردد. حال مخاطب در لحظه‌لحظه با نمایش همراه شده تا متوجه شود درون این کاراکترها چه می‌گذرد.
چالش، تنش و ضرباهنگ درونی که در این نمایش وجود دارد در مینیمال‌ترین شکل ممکن اتفاق می‌افتد و همزمان یک جان و ریتم درونی را ایجاد می‌کند که تماشاگر نسبت به رابطه دو کاراکتر جست‌و‌جوگر و کنجکاو می‌شود و تلاش می‌کند از تجربه‌ها و داشته‌های خودش برای تفسیر هر کلمه، جمله و حرکتی که روی صحنه اتفاق می‌افتد استفاده کند که البته همه اینها به حسن نمایشنامه مربوط می‌شود، زیرا توسط یک استاد نمایشنامه‌نویسی، ژان کلود کریر نوشته شده و آنقدر دقیق است که حتی دوتا از عبارات را نمی‌توان از نمایشنامه خارج کرد و گفتن یک کلمه اضافه هم ساختمان نمایشنامه را به هم می‌ریزد و حکم زائدی دارد.
درنهایت همان گونه که پیش از این گفتم «روال عادی» یک نمایش تک‌پرده‌ای خیلی خوب است که می‌توان آن را به‌عنوان یک الگوی نمایشی در کلاس‌های نمایشنامه‌نویسی درس داد و تحلیل کرد تا ببینیم چگونه می‌توان در حداقل‌ها، در یک فضای بسته، بدون هرگونه کنش جسمانی بیرونی، یک ضرباهنگ را ایجاد کرد و خواننده یا تماشاگر را برای ادامه دیدن و خواندن اثر وسوسه کرد.

واکنش تماشاگران را در هنگام اجرای کار دیده‌اید؟

خوشحالم این را بگویم که وقتی توجه و دقت تماشاگران و واکنش آنها را نسبت به آن ظرافت‌ها و ریزه‌کاری‌ها می‌بینم، متوجه می‌شوم که تمام نکاتی که در طول تمرین به آنها فکر می‌کردیم درست از آب درآمده و خیالم راحت می‌شود که روی آنها توجه به‌جایی داشته‌ایم.
«روال عادی»؛ سرگردان میان دروغ و حقیقت

درواقع نمایش شبیه یک بازی در بازی است که بازی درونی از نقطه‌ای برای مخاطب رو می‌شود که جایگاه قدرتی پرسوناژها عوض می‌شوند!

بله، این یک نمایش سهل ممتنع است که اگر کسی از بیرون به آن نگاه کند و بخواهد برای دیدن آن تصمیم بگیرد ممکن است از خودش بپرسد چرا باید نمایشی را تماشا کنم که دونفر، آن هم دو مرد(خنده) پشت میزی نشسته‌اند، که ویژگی‌های رایج سوپراستارها و سلبریتی‌های این روزها را ندارند و تماماً دیالوگ می‌گویند. البته باید تأکید کنم که آقایان دلخواه و سلیمانی هردو از یک سطح کاری خیلی خوب برخوردارند. اما تماشاگر با گذشت چند دقیقه چنان غرق نمایش می‌شود که آن شوک آخر علاوه بر اینکه نقطه پایان نمایش ماست ناگهان تماشاگر را آگاه می‌کند که نمایش تمام شد و باید از یک فضای کاملاً پنهان و مخفی درونی به روزمرگی خودش برگردد.

شما متن اصلی کار که به زبان فرانسه است را هم خوانده بودید؟

بله و با مطالعه متن اصلی متوجه شدم آقای اصغر نوری ترجمه بسیار خوبی از این کار انجام داده‌اند و من هم از همان استفاده کردم.

اجراهای بعدی‌تان همان دو کاری است که در ابتدا گفتید به مشکلاتی برخورده‌اند؟

بله، اگر «آتش‌سوزی‌ها» روزی به اجرا برسند مخاطب با نمایشی روبه‌رو می‌شود که به لحاظ مضمون به شرایط روز منطقه و مردمان ظلم‌دیده منطقه مربوط است و هم از لحاظ اجرا کاری متفاوت است. این نمایشنامه به سرگذشت بخشی از مردم فلسطین می‌پردازد، رنجی که از یک سو جنگ و از سوی دیگر حق داشتن سرزمین به همراه آورده‌اند و در این نمایش با حاد‌ثه‌های غیرمنتظره‌ای توأم شده است که بیان‌کننده موقعیت مردم، بویژه زنان منطقه است. آتش‌سوزی‌ها فریاد بزرگی است برای دفاع از کرامت انسانی. من این نمایش را خیلی دوست دارم و امیدوارم شرایط اجرای آن فراهم شود و در آینده‌ای نه چندان دور این اتفاق بیفتد. کار دیگر نیز همان «خیاط»، کاری طنز و ساتیریک است و طی نامه‌ای که برای مدیریت تئاتر شهر داده‌ام امیدوارم فرصت اجرایی به ما داده شود.

آقای خاکی! آیا مثل چندسال پیش دوباره «روال عادی» یا کارهای دیگرتان را در شهرستان‌ها هم به صحنه می‌برید؟

یکی از ضرورت‌های تئاتر ما این است که تئاتر به شهرستان رود. نوجوانی و علاقه‌ام را با دیدن تئاترهایی داشتم که از تهران به کرمانشاه می‌آمدند و بسیاری از تئاترها که برای صحنه آماده می‌شدند به شکل مأموریت از طرف اداره تئاتر آن زمان گروه‌ها به تمام شهرستان‌ها می‌رفتند. این کار دو خاصیت داشت؛ اول اینکه نمایش‌ها در این سفرها جامی‌افتادند و آماده‌تر می‌شدند و دیگری اینکه ارتباط خوبی بین تئاتری‌ها و علاقه‌مندان تئاتر با گروه‌های حرفه‌ای تئاتر آن زمان اتفاق می‌افتاد. بسیاری از دوستی‌ها و آشنایی‌های من با بزرگان و بازیگران و کارگردانان آن زمان پیدا کردم و این عشق و علاقه‌ای در من ایجاد کرد. امیدوارم این نیاز به شکل سیستماتیک و با برنامه‌ریزی صحیح رفع شود و برای تئاتر ما بسیار مهم است.
برش

روال عادی نوشته «ژان کلود کریر»، همسر نهال تجدد است. او که به خاطر سفرهای متعددش به ایران و تأثیرات ژرفی که بر هنرمندان ما گذاشته، در ایران به‌عنوان یک نویسنده فرانسوی-ایرانی شناخته می‌شود، از دهه ۶۰ میلادی تا امروز، همواره به عنوان یکی از بزرگترین فیلمنامه‌و نمایشنامه نویسان سینمای جهان مطرح بوده است.

طنز گزنده، توجه به پوچی‌های زندگی و نوعی سوءظن به صاحبان قدرت از جمله ویژگی‌های آثار ژان کلود کریر است. کر‌یر در «روال عادی»، که خود خرق عادتی در دنیای نمایش و نمایشنامه‌نویسی است، به خوبی نشان می‌دهد که در جوامع دیکتاتور با حکومت‌های توتالیتر، کارهایی چون خبرچینی و خیانت، که از ترسناک‌ترین و غیرعادی‌ترین چیزهاست به امری عادی و روزمره تبدیل می‌‎شود؛ تا جایی که خبرچین این نمایشنامه اعتراف می‌کند جور دیگری بلد نیست بنویسد... این حکومت‌ها چنان افراد را در بند نامرئی خود می‌کشند و ذهن‌ها را طوری تربیت می‌کنند که «روال عادی» در جامعه جاری می‌شود و آنهایی که استعداد بیشتری در امور عادی‌شده دارند، گاهی روال غیرعادی پیش می‌گیرند تا دوام و بقای بیشتری بیابند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج