۵۵۳۶۲۸
۱ نظر
۵۲۶۷
۱ نظر
۵۲۶۷
پ

انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

اگر صدای چکاچاک شمشیر از این مطلب می شنوید تعجب نکنید؛ این صفحه درباره انیمه سریالی است به نام «افرو سامورایی»؛ انیمه ای که قهرمانش یک سامورایی سیاهپوست تنهاست.

هفته نامه کرگدن - اسم نویسندگان، به متن رجوع شود: اگر صدای چکاچاک شمشیر از این مطلب می شنوید تعجب نکنید؛ این صفحه درباره انیمه سریالی است به نام «افرو سامورایی»؛ انیمه ای که قهرمانش یک سامورایی سیاهپوست تنهاست.

سیاهپوست کیمونوپوش

رامبد خانلری: چند روز پیش در خیابان آقای ژاپنی یا کره ای یا چینی را دیدم که روی تیشرتش به فارسی نوشته شده بود: «میهن». آدم های زیادی درخواست می دادند که با او عکس بگیرند یا از او عکس بگیرند. به گمانم این عکس ها را برای صفحه اینستاگرامشان می خواستند. وقتی همین حرف را به یکی از دوستانم گفتم، او از من پرسید که یک آدم ژاپنی یا کره ای با این تیشرت چه جذابیتی دارد؟ من جواب سوالش را می دانستم، اما موفق به گفتن آن چه از ذهنم می گذشت، نمی شدم.
انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

یادم هست که چند سال پیش مردم دنیا از دیدن عکس یک کودک سیاهپوست در کنار یک آدم برفی کیفور شدند و این عکس تا مدت ها میان کاربران فضای مجازی دست به دست می شد. دیدن یک عرب با دشداشه و لباس عربی پشت یک لامبورگینی یا فراری تا حدی خنده دار است، در حالی که بازار اول تمام ماشین های لوکس و لاکچری عرب ها هستند.

ماجرا همین جاست که نژاد با توجه به مختصات برای آدم ها محدودیت هایی درست می کند و گذر از این محدودیت ها گاهی می تواند برای دیگران خنده دار یا جذاب باشد. انیمه «افرو سامورایی» بر گذر از همین محدودیت اقلیمی سوار است. سامورایی بودن یک شغل سنتی تمام وقت ژاپنی است و دیدن هر سامورایی غیرژاپنی جذاب است.

سال ها پیش تماشای انیمه های سریالی را با «یوگی اوه» شروع کرده بودم. انیمه های زیادی بر مبنای بازی های کارتی وجود دارد که یوگی اوه در کنار «دیجیمون» از معروف ترین آن هاست. بعد از دو فصل تماشای یوگی اوه، تماشای انیمه را فراموش کردم. در مقابل «آواتار» و «ناروتو» و «بلیچ» مقاومت کردم. چند مرتبه خواستم ناروتو را تماشا کنم، اما جلوی خودم را گرفتم که مبادا تجربه تله یوگی اوه تکرار شود. تا این که به اصرار یکی از دوستانم تماشای انیمه و انیمیشن پنج قسمتی افرو سامورایی را شروع کردم.

موقع تماشای انیمه و انیمیشن طراحی فضاها و شخصیت ها برای من بسیار مهم است و یکی از دلایلی که من را وادار به تماشای این انیمه پنج قسمتی کرد، همین طراحی فضاها و شخصیت هایش بود. فضاهای شبه نوآر این انیمیشن و شباهت هایی که میان افرو سامورایی و «شهر گناه» چه از نظر ترکیب رنگی و چه از نظر شخصیت ها و محتوا وجود دارد و صدای «ساموئل ال. جکسون» که روی شخصیت اصلی خوش نشسته است، برایم جذاب بود. در کل باید گفت این انیمه از آن آثاری است که باید به تماشای آن نشست، چون فقط خودش به خودش شبیه است.

شما به بهانه این پنج قسمت در سفری قهرمان را همراهی می کنید. این انیمه براساس مانگایی به همین نام ساخته شده است. کهنه سربازی در ژاپن فئودال به خونخواهی پدر با سه سرباز مبارزه می کند. داستان اثری تمثیلی است و تمی مذهبی دارد. همان طور که من به تماشای انیمه علاقه مند شدم، شما هم بعد از تماشای افرو سامورایی به دنیای انیمه علاقه مند خواهید شد و آنوقت می توانید دو تا از پیشنهادهای قبلی ما به نام های «دیگری» و «حمله به تایتان ها» را جدی بگیرید.

دنیای انیمه، دنیای داستان است؛ داستان هایی پر از اتفاق، پر از ماجرا و پر از سحر و جادو. خود من هر وقت فکرم زیادی مشغول است، به تماشای انیمه می نشینم، چون این همه اتفاق عجیب و غریب من را از فکر بیرون می آورد و با خودش به همراه می برد.
انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

داستان یک سربند پهلوانی

روناک حسینی: بچه که بودیم سریالی از تلویزیون پخش می شد به اسم «پهلوانان نمی میرند» که اتفاقا داستانش درباره مرگ پهلوانان بود. در عالم کودکی هم برای ما سوال بود که اگر قرار است انقدر رک و صریح پهلوانان نمیرند، پس چرا یکی یکی در طول داستان کشته می شوند؟
البته موضوع این سریال ظاهرا دسیسه جاسوسان خارجی بود، اما آنچه پهلوانان را می کشت، طمع رفقایشان به چیزی بود که تنها یک پهلوان می توانست داشته باشد؛ بازوبند پهلوانی. این بازوبند را می شد در یک کشتی عادلانه و جوانمردانه از آن خود کرد. یک راه دیگر هم این بود که پهلوانانی را که صاحب این بازوبند می شدند، یکی یکی در دالانی تاریک، مخفیانه با ضربه چاقو از پشت سر غافلگیر کرد و از میان برداشت.

سریال «افرو سامورایی» البته ربط چندانی به رسم و رسوم پهلوانی ایرانی ندارد، اما جنگ بر سر نشان قدرت، آدم را یاد داستان بازوبند پهلوانی می اندازد. در داستان افرو سامورایی، دو سربند قدرت وجود دارد. سربند شماره یک را قوی ترین فرد به پیشانی می بندد و سربند شماره دو را نفر دوم.

تنها کسی که می تواند با صاحب سربند شماره یک مبارزه کند و در صورت پیروزی سربند را صاحب شود، کسی است که سربند شماره دو را به پیشانی بسته است. برای به دست آوردن سربند شماره دو، هر کسی می تواند با صاحب آن مبارزه کند و در صورتی که پیروز شد، اجازه مبارزه با قدرتمندترین فرد را پیدا می کند. البته این جا وقتی از پیروزی می گوییم، قریب به یقین درباره مرگ بازنده حرف می زنیم، چرا که تنها در این صورت است که مدعی اصلی از سر راه برداشته می شود.

داستان از این قرار است که پدر افرو، صاحب سربند شماره یک است و قوی ترین فرد. این سربند قدرتی به همراه دارد که دردسرهایش کمتر از حلقه جادوی فرودو نیست. روی نامبارک قدرت، گریبانگیر پدر افرو می شود و باقی داستان، شرح مبارزه های افرو در قالب یک جنگجوی ماهر، قوی و سختدل است که زندگی ماجراجویانه ای برای خود انتخاب کرده است. او در این مسیر با انواع و اقسام جنگجوها درگیر می شود و خرده روایت هایی هم در کنار این مبارزه ها به جریان می افتند.
انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

این سریال، در قالب انیمه ساخته شده است، اما به شیوه ای که همه چیز بسیار شبیه به ژاپن مدرن است و فرهنگ شخصیت های داستان تلفیقی است از فرهنگ مردمان شرق و غرب. همان قدر که گیتار الکتریک در این انیمه جا دارد، برای کاتانا هم امکان عرض اندام هست.

ساختار این انیمه بسیار شبیه به ساختار سنتی انیمه است. تصاویر ثابت می مانند و آدم ها حرف می زنند و ما صدای فکرهایشان را هم می شنویم. اگر بخواهیم با معیار خواب و بیداری این انیمه را بسنجیم، باید بگویم ممکن است آنقدر جذبتان نکند که بتوانید بر خواب و خستگی غلبه کنید. حتی ممکن است در میانه یکی، دو قسمت اول خوابتان ببرد و اصلا برایتان مهم نباشد که بالاخره پهلوانان، سامورایی ها، قهرمان های افسانه ای یا مبارزهای سرسخت می میرند یا نمی میرند.

این سریال، فضایی سرخ و تیره دارد و از انواع صحنه های مبارزه و دو نیم کردن آدم ها خالی نیست. از این رو احتمالا تماشای آن برای افراد رقیق القلب مناسب نیست.

اینا چیه می بینید؟

المیرا حسینی: هیچ وقت نفهمیدم این میزان از خشونت برای چیست؟ چرا در یک فیلم، سریال یا انیمه باید کسی دستش را بکند توی چشم دیگری، سر و دست و پا قطع کند و بعد هم با آرامش در جوی خونی که از مردم ساخته، قدم بزند و مثلا به سمت هدفش حرکت کند. بعد هم دوربین زوم کند روی چهره های وحشت زده بی و دست و پا یا از کمر جداشده که جان به جان آفرین تسلیم کرده اند. خب که چی؟ یعنی ما همان طور که قهرمانمان انگشتش را می کند توی چشم رقیب، بلدیم خشونت را توی چشم مخاطب فرو کنیم؟ مثلا مخاطب قرار است بترسد؟ هیجان زده شود؟

بی خیال! اگر مخاطب این صحنه ها من باشم، پوفی می کنم، بالشم را از این رو به آن رو بر می گردانم که ور خنکش زیر سرم باشد و پشت به صفحه نمایش فیلم، خواب مبسوطی به بدن می زنم. شمشیرکش قهار را هم با کرور کرو بینوای بخت برگشته که قرار است تکه تکه شوند، به حال خود رها می کنم تا هر چقدر که دلش می خواهد، بزند و بکشد و سلاخی کند، ببینم کجای دنیا را می گیرد! گیرم که این انیمه سریالی، «افرو سامورایی» باشد و کلی طرفدار داشته باشد و آن را براساس یک مانگای کاردست ساخته باشند.
انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

مانگا و انیمه ندیده که نیستیم! مثلا انیمه «دیگری» خون و خونریزی و کشتار داشت، بسیار هم داشت، ولی پایه و اساسش چیز دیگری بود و داستان جذابی را دنبال می کرد که این اتفاقات برای پیش بردن آن داستان جذاب لازم بودند؛ اما انیمه ای که اُس و اساسش شقه شقه کردن آدم هاست، لااقل برای من هیچ جذابیتی ندارد.

ادعا نمی کنم که این روحیه ام جهان شمول است و هیچ کسی نمی تواند با انیمه افرو سامورایی ارتباط مفید برقرار کند و از تماشایش لذت ببرد. می دانم که این ادعا از فرط بی اساسی، پایه هایش روی ابرهاست، بلکه براساس شواهد و قراین احتمالا امثال من اندکند، چون هم مانگایش پرطرفدار شده- که اگر پرطرفدار نبود، انیمه ساختنشان چه بود؟- هم انیمه اش دل خیلی ها را برده و هم یک بازی براساسش ساخته شده که جمع مشتاقان بازی را دور خودش جمع کرده است و سرشان را گرم.

بازی اش هم مثل انیمه و مانگا، پایه اش روی شرحه شرحه کردن آدم هاست. تازه این آپشن را در اختیارتان می گذارد که چطور و از کجا دست به کار تقسیم آدم ها به قطعات نامساوی شوید. برای خودش معیار و ملاک نیز دارد. مثلا اگر ضربه تان درست و حرفه ای باشد، خون بیشتری از طرف مقابل روی زمین ریخته خواهدشد و اگر خوب نباشد، خون کمتر است.

افروی بازی انواع سلاح های سنتی را هم دارد و از در و دیوار و صخره و سنگ بالا می رود که همه فن حریف تر جلوه کند و دل بازی دوستان را ببرد. هر چند این چیزها نه تنها دل من را نمی برد که بیشتر حس اشمئزاز و چندش می دهد. طرفدار «چشم در برابر چشم، دنیا را کور می کند» و «خون را که با خون نمی شوند» نیستم، ولی این ها دیگر شورش را درآورده اند.

بعد جالب است که خیال کرده اند همین که روی کله این سامورایی جنایتکار موهایی به قاعده پشمک بزرگ بگذارند، جذابیتش تکمیل است؛ آن هم از این پشمک بزرگ ها که قدیم ترها توی شهربازی دست بیشتر بچه ها بود. نخیر؛ نه آن چهره آفتاب سوخته و لباس پاره پوره و ابروهای درهم گره شده به کمکتان می آید، نه خونسردی و سکوت افرو.

دوستان طرفدار این سریال اعتقاد دارند که با نوشتن این یادداشت پنبه خودم را زده ام و از چشم خواهم افتاد، بس که این انیمه حرفه ای و جذاب است، اما باکی نیست. من که این سریال را با یک خواب دل انگیز تاخت می زنم و انیمه را نیمه کاره رها می کنم که حساب کار دستشان بیاید با کشت و کشتار صرف نمی شود مخاطب را راضی نگه داشت.

مختصر مفید درباره سریال «افرو سامورایی»

تهیه و ترجمه: مستانه تابش

• تاکاشی اکازاکی، نویسنده و تصویرساز ژاپنی، اولین قسمت از مانگای «افرو سامورایی» را در سپتامبر سال 1999 در مجله نونو هائو منتشر کرد. این مانگا در ده قسمت منتشر شد و انتشار آن تا ماه می سال 200 به طول انجامید.
انیمه «افرو سامورایی»؛ وقتی یک سامورایی قهرمان می شود

• تصویرسازی و شخصیت پردازی این مانگا از علاقه اکازاکی به موسیقی هیپ هاپ و سول و رسانه آمریکایی الهام گرفته شده است. او از دوران نوجوانی طرح شخصیت های دوست داشتنی و آفریقایی- امریکایی خود را روی کاغذهای باطله و جعبه های دستمال کاغذی می کشید.

• در سال ۲۰۰۷ کمپانی گونزو که یکی از استودیوهای مشهور پویانمایی ژاپنی است، این مانگا را در پنج قسمت برای پخش در تلویزیون ساخت. کارتون هایی همچون «باسیلیسک»، «به ان اچ کی خوش آمدید»، «گانتز»، «گانکوتسو» و «هلسینگ» از دیگر ساخته های این استودیو است.

• پس از پخش این انیمه، در سال 2009 پخش انیمه سینمایی «افرو سامورایی: رستاخیز» شروع شد که توانست برای دریافت دو جایزه امی نامزد شود.

• به دنبال پخش این مانگا، تاکاشی اکازاکی داستان اصلی را در دو جلد دوگانه برای انتشار آماده کرد تا فقط در امریکای شمال منتشر شود.

• با توجه به موفقیتی که پخش تلویزیونی این مانگا به دست آورد، یک بازی ویدئویی نیز براساس این داستان ساخته و در سال 2009 وارد بازار شد.

• بخشی از موسیقی سریال افرو سامورایی توسط گروه موسیقی وو- تِنگ کلن ساخته و اجرا شده است که با سبک هیپ هاپ در نیویورک فعالیت می کند. آهنگ های این گروه آن قدر محبوب هستند که در سال ۲۰۰۸ سایت About.com، آن ها را بهترین گروه رپ تاریخ نامید.

• با توجه به صحنه های خشنی که در افرو سامورایی نمایش داده می شود، سایت آی ام دی بی در صفحه مربوط به راهنمای والدین، دیدن این سریال را تنها به بزرگسالان و نوجوانان بالای هفده سال توصیه کرده است. صحنه های خشن همراه با خونریزی این انیمه باعث شده است در بخش خشونت 10 امتیاز کامل را از آی ام دی بی بگیرد.

• شرکت آی جی ان (Imagine Games Network) که در سانفرانسیسکو مستقر است و در تولید و پخش بازی ها و محصولات سرگرم کننده کامپیوتری فعالیت می کند، در سال ۲۰۰۹ افرو سامورایی را در فهرست صد انیمه برتر تاریخ قرار داد. صحنه های خشن و شخصیت های جذاب و داستان عجیب و غریب این مانگا دلیل قرارگیری آن در این فهرست بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    اوا خاک به سرم چرا ناروتوووو ندیدییییی؟ ؟؟

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج