آلبوم «فروغ»؛ صدای علیرضا قربانی و اشعار فروغ
«علیرضا قربانی» آلبوم جدید خود را براساس اشعاری از «فروغ فرخزاد» منتشر کرده است. اواخر هفته گذشته هم قرار بود کنسرتی از این اثر برگزار کند که با آن اتفاقات عجیب و غریب و البته نفرت انگیز جریان های تروریستی در تهران عنوان کرد که به احترام کشته شدگان این حادثه، کنسرت را به روز دیگری موکول کرده است.
«فروغ» شاعر جذابی برای اهالی موسیقی است و در این سال ها، بسیاری از آهنگسازان و خوانندگان آثار خود را براساس اشعار او تدوین کرده اند و حالا خواننده نام دار موسیقی سنتی نیز با وجود آنکه تمامی اشعار اثر جدیدش بر اساس سروده های این شاعر نیست، با این وجود تصمیم گرفته تا نام اثرش را «فروغ» بگذارد و در یادداشتی پیرامون این اثر بنویسد:
اما آنچه شعر فروغ را برای اهالی موسیقی جذاب می کند، جریان داشتن موسیقی در بافت این اشعار به صورتی کاملا طبیعی است و البته درون مایه های اشعار شاعری که زندگی و مرگ زودهنگامش او را بدل به یکی از اسطوره های ایران معاصر کرده است. او موسیقی را بسیار دوست داشته و در یکی از یادداشت هایش می نویسد: «بعد از موزیک به سینما علاقه دارم. متاسفانه در شهری که فعلا زندگی می کنم از نعمت دیدن یک فیلم خوب همیشه محرومم.»
«فروغ» زندگی را به بکرترین شکل ممکن به تصویر می کشد و به همین خاطر است که موسیقی نیز در اشعار او تا همین اندازه بکر است؛ به اندازه ای که به نظر می رسد او بیش از آنکه دست به انتخاب اوزان مختلف بزند، انتخاب هایش براساس قریحه موسیقایی بوده است و ابزارهای سازنده موسیقی درونی در شعر او به خصوص در دو دفتر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» کارکرد ویژه ای دارند.
انسجام کلام ادبی او بر اثر روابط متعدد آوایی و موسیقایی بین کلماتش به خوبی قابل مشاهده است. فروغ خود درباره فضای اشعارش گفته است: «من در شعرم، بیشتر از هر چیز دیگر، سعی می کنم نقصی را که می شود اسمش را کمبود کلمات گوناگون نامید، جبران کنم. شعر ما مقداری سنت به دنبال دارد، کلماتی دارد که مرتب در شعر دنبال می شود. اینها مفهوم خودشان را از دست داده اند و در گوش ما دیگر مفهومشان اثر واقعی خودش را ندارد.
در ثانی، کلمه هایی که سنت شعری به دنبال دارند با حس شعری امروز ناجور در نمی آیند، به خاطر اینکه زندگی عوض شده و مسائل تازه ای مطرح شده که حس های تازه ای به ما می دهد و ما به خاطر بیان این حس ها احتیاج به یک مقدار کلمات تازه ای داریم که چون در شعر نبوده اند، در شعر آوردنشان خیلی مشکل است. من سعی می کنم این کلمات را وارد شعر بکنم و فکر می کنم این کار درستی هم هست چون شعر امروز اگر قرار باشد شعر جاندار و زنده ای باشد، باید از این کلمات استفاده کند و آنها را در خودش به کار گیرد.»
شاید همین ها باعث شده تا «قربانی» از اشعار او بهره بگیرد تا جدیدترین اثر خود با آهنگسازی «سامان صمیمی» را منتشر کند که چون دیگر آثارش با استقبال مخاطبان رو به رو شد.
قربانی در سال های فعالیت آوازی خود با فراگیری ردیف آوازی، تلفیق شعر و موسیقی، بینش و زیبایی شناسی در آواز و البته انتخاب های درست، توانست خود را به عنوان یکی از شناخته شده ترین خوانندگان ایرانی مطرح کند. آغاز فعالیت های جدی قربانی در عرصه موسیقی به اجراهایش در ارکستر موسیقی ملی به خوانندگی «فرهاد فخرالدینی» بر می گردد؛ اما اجرای تیتراژ سریال شب دهم و آلبوم «اشتیاق» جایگاه او را بین مخاطبان تثبیت کرد.
«اشتیاق» به آهنگ سازی فرهاد فخرالدینی اولین حضور قربانی در عرصه رسمی بود که نوازندگان شناخته شده ای در آن نواختند و قربانی در همان اولین گام توانست توانایی های خودش را به رخ مخاطبان بکشاند و تحریرها را چنان ادا کند که نوید ظهور خواننده ای جدید را در موسیقی ایران می داد.
در تصنیف «حتی به روزگاران» او هم بم خوانده و هم اوج و در هر دو نیز توانسته نمره قابل قبولی دریافت کند. او همچنین در «خشت و خاک» روی اشعار فردوسی کاری به معنای حقیقی سنتی ارایه داد و از سازهایی نظیر بالابان، دونلی، تنبور، دوتار، سازهای کوبه ای که به نوعی جزو سازهای فراموش شده به حساب می آیند، در این اثر استفاده کرد و توانست به خوبی لحن حماسی و در عین حال دراماتیک فردوسی را به نمایش بگذارد.
آلبوم «سوگواران خموش» به آهنگ سازی پژمان طاهری، فرصت دیگری بود برای اینکه «علیرضا قربانی» توانایی های صوتی خود را به خوبی نمایش دهد. قربانی در جای جای آلبوم اوج پرقدرت خود را به رخ می کشد. تحریرهای ارائه شده توسط او در گام های بالا هم مشخص و قابل تشخیص است. او «سرو روان» را در حالی با «علی قمصری» منتشر کرد که این آهنگساز جوان در آن زمان چندان شناخته شده نبود. او در این اثر هم از بم تا زیر با قمصری می خواند و این حرکت رفت و برگشتی را انجام می دهد.
آلبوم «منظومه سمفونیک مولانا» با آهگسازی هوشنگ کامکار و با تکخوانی علیرضا قربانی در سال 1387 منتشر شد. این آلبوم که شامل اجرای زنده اثر با رهبری ارنست فون مارشال است، دربردارنده شاه بیت هایی از غزلیات مولاناست که در کل مفهومی واحد از حالات عرفان و عشق مولانا را تداعی می کنند.
در تاریخ 8 نوامبر 1009 کنسرت باشکوه منظومه سمفونی مولانا (به مناسبت هشت صدمین سال تولد مولانا در سال 2007) با آهنگسازی هوشنگ کامکار، صدای دلنشین علیرضا قربانی، اجرای ارکستر سمفونی جوانان شهر دوسلدورف آلمان و در باشکوه ترین سالن این شهر، سالن «تن هاله»، مجاور رودخانه راین که محل برگزاری کنسرت های کلاسیک است، روی صحنه رفت.
انتشار آلبوم «رسوای زمانه» در سال ۱۳۸۸ که حاصل همکاری علیرضا قربانی با استاد زنده یاد همایون خرماست، نقطه عطفی در کارنامه هنری قربانی به حساب می آید. در این آلبوم قربانی مجموعه ای از تصنیف های ماندگار استاد همایون خرم بازخوانی کرد. «قاف عشق» عنوان آلبوم بعدی است که با همراهی علیرضا قربانی و گروه اشتیاق منتشر شد.
قربانی در آلبوم «بر سماع تنبور» روی اشعاری از مولانا و سلیمان ساوجی آواز خواند. این اولین همکاری قربانی با خانواده پورناظری ها بود. او خواننده محلی ساز تنبور نیست اما آنچه ارائه داده، باعث می شود برای آوازش در «بر سماع» ادای احترام کنیم. «جلوه گل» عنوان آلبوم بعدی است که علیرضا قربانی به عنوان خواننده در آن حضور داشت. در این آلبوم داریوش طلایی، نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی و جمشید شمیرانی به عنوان نوازنده تنبک حضور داشتند.
آلبوم «جلوه گل» که در سال ۹۰ روانه بازار موسیقی شد، شامل دو اجرا از هنرمندان داریوش طلایی (تار) علیرضا قربانی (آواز) و جمشید شمیرانی (تمبک) در دستگاه همایون و آواز ابوعطا است که سال ۱۳۸۳ در پاریس ضبط شده است. اما قربانی در آلبوم «حریق خزان» روی اشعار حافظ، فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج آوازها و تصنیف هایی خواند که به سرعت میان مردم جای خود را باز کردند و حریق خزان و ارغوان تا حد هیت شدن یک آهنگ پاپ هم پیش رفتند.
قربانی که حالا دیگر توانایی اش را در بازخوانی ترانه های ماندگار نشان داده بود این بار در همراهی با کامبیز روشن روان، آلبوم «رفتم و بار سفر بستم» را روانه بازار موسیقی کرد. «قطره های باران» آلبوم دیگری بود که در سال 93 به عنوان دومین همکاری مشترک علیرضا قربانی با خانواده پورناظری ها منتشر شد. در این آلبوم که آهنگسازی آن را کیخسرو، سهراب و تهمورس پورناظری انجام داده بودند، مخاطب تلفیقی از فضای غربی و موسیقی سنتی ایران را شاهد بود.
استفاده از فرهنگ موزیکال ملل مختلف در آلبوم «قطره های باران» علاوه بر بافت چندصدایی قطعه اول، در ریتم پنج ضربی قطعه «تا بیکران» در حضور پررنگ چنگ در قطعه «نقش فرش دل» و همین طور در گام پنج صدایی قطعه «در زیر چتر باران» هم مشهود است؛ جایی که سازهای ایرانی حس موزیک آسیای شرقی را تداعی می کنند.
ساخته های سامان صمیمی در دستگاه «همایون» تحت عنوان آلبوم «سودایی» در سال ۱۳۹۳ در فرانسه منتشر شد. رپرتوار این اثر مطابق آنچه در کنسرت صمیمی و قربانی روی صحنه رفت، براساس موسیقی آنسامبل ایرانی است و برای سازهای تار، کمانچه و پرکاشن طراحی شده است. در نمونه صوتی این کار از ساز بم کمان هم استفاده شد.
این هنرمند که تاکنون در ابعاد مختلف موسیقی تجربه آزمایی کرده، هنر آوازش را در کنار هنرهای نمایشی به کار گرفته و موفق هم ظاهر شدهاست. او تیرماه سال 91 در اجرای اولیه «اپرای حافظ» بهروز غریب پور به عنوان خواننده حضور یافت و ابیات متعلق به حافظ و درج شده در نمایشنامه را در این اثر خواند. قربانی پس از تجربه موفقش در «اپرای حافظ» مدتی بعد هم در یکی از اجراهای موسیقی- تئاتر «ترانه های قدیمی» محمد رحمانیان، اثری کوتاه را با همراهی سامان احتشامی برای حاضران اجرا کرد.
نظر کاربران
دمتون گرم، مطلب عالی بود.