گفت و گو با «گوهر خيرانديش»، بانوی هزار چهره سینما (۲)
گوهر خیراندیش که به عنوان گوهر سینمای ایران تاکنون بیش از ده ها فیلم و سریال را در کارنامه کاری خود دارد، مدتی است که بعد از وقفه چند ساله اش در تلویزیون، با سریال «دیوار به دیوار» باز هم در قاب جعبه جادو حاضر شده است. این بازگشت بهانه ای شد تا گفت و گو مفصلی با وی داشته باشیم.
خیراندیش همچنین از نگرانی تعریف کرد که پیش از شروع کار از همکاری با هنرمندان جوان و تازه کاری که در این گروه هستند، داشت، نگرانی که به گفته خودش بعد از شکل گیری گروه فهمید که بی مورد بوده است.
این بازیگر در ادامه گفت و گویی که آن را می خوانید، از فیلمنامه نویسی و پیشنهاداتی گفت که قرار بود آنها را کارگردانی کند، اما به جهت فرزندانش که لازم است به آنها سر بزند، مجالی برای شرکت در کار زمان بری که به حضور دائم وی نیازمند باشد، ندارد. علاوه بر این ها رنجش وی از تلویزیون نیز موضوع دیگری بود که خیراندیش از آن صحبت کرد.
به سراغ فاصله تان از تلویزیون برگردیم؛ شما بعد از مجموعه نوروزی «ما فرشته نیستیم» فلورا سام در اواخر سال ۹۲ دیگر در تلویزیون حضور نداشتید، این در حالی است که پیش از این مجموعه نیز ما کارهای به یادماندنی و جذابی از شما دیده بودیم. بگویید چه شد که این وقفه کاری برای شما رقم خورد؟ و در این سال ها کار نکردید؟
حقیقت این است که من مقداری در حوزه انتخاب پوشش خانم ها در تلویزیون به مشکل برخوردم، گاهی سایه روسری من آن هم در لحظه ای که مشغول بازی لحظه حساس و اوج یک کار بودم، باعث می شد کار را قطع کنند. چرا که شبیه به مو دیده شده بود، یا در مورد لباس ها نیز، گاهی اصرار به پوشیدن لباس های گشاد و یا فرم های خاصی که من را آزار می داد، مثلاً زمانی که دوربین روبرو بود، می گفتند حالت قوز کرده راه برو و وقتی قرار بود نمای پشت سر را ضبط کنند، می گفتند حالت کمان به خودت بگیر.
شما سال های بسیاری است که با قالب ها و ژانرهای گوناگون، در دنیای بازیگری حضور داشته اید و با کارگردان های به نامی کار کرده اید. با توجه به این تجربیات، امروز اوضاع سریال سازی و تولیدات را چطور می بینید؟ چرا که هر از گاهی افت و خیزهایی در تولیدات دیده می شود، به نظر شما کدام مقصرند؟ فیلمنامه، کارگردانی، بازی ها و…؟
انبوه سازی و پر کردن آنتن به هر قیمتی از ایرادات اصلی است که به کیفیت آثار آسیب می زند. به هر قیمتی و با هر متن و محتوایی که نمی شود وقت مردم را گرفت. به همین دلیل همانطور که گفتم انبوه سازی، تکرار کارهای قدیمی، خرج نکردن، بودجه نداشتن و عدم حساسیت روی تهیه کننده، کارگردان و نویسنده، به نظرم از عواملی اند که سطح کارها را پایین آورده اند. اما این اوضاع مدتی است تغییر کرده است.
جای شکر دارد که مدتی است، تلویزیون تقریباً برنامه اش را عوض کرده و متوجه اتفاقی که افتاده، شده است. مدتی است که این اتفاق رخ داده و این جای خوشحالی دارد.
شما تجربه کار کمدی را نیز داشته اید و مدتی است که این شبها در «خندوانه» در قالب استندآپ هایی که توسط جوانان علاقمند به این حوزه اجرا می شود مشغول قضاوت کار این افراد هستید، کمی از شکل گیری بخش خنداننده برتر در «خندوانه» و عاملی بگویید که باعث شد شما در این برنامه حاضر شوید.
این شیوه برنامه سازی و بخشی که شاهد آن هستید، در خیلی از کشورها در حوزه های گوناگونی معروف است و ساخته می شود. جدا از الگویی که از این کشورها گرفته ایم، خود من چون از شیراز به تهران آمده بودم همیشه فکر می کردم که باید بستری برای استعدادهای بچه های شهرستان و شهرهای ایران فراهم شود. بعد از این، زمانی که این کار پیشنهاد شد، من خوشحال بودم که می توانم با چهره بازیگران و هنرمندان جوانی که از شهرهای مختلف و تهران می آیند، آشنا شوم و فضایی فراهم شود که با نمایش هنر آنها در تلویزیون این افراد هم در شهر خودشان فعالیت شان را شروع کنند و هم به وسیله کارگردان های بزرگ انتخاب شوند. بعد از مطرح شدن این فضا در برنامه «خندوانه» قرار شد من به همراه همکاران دیگرم، تعدادی از این بچه ها را انتخاب کنیم.
شیوه نمایش قضاوت هایی که شما در این بخش از «خندوانه» انجام می دهید، متفاوت است و اغلب نظر خاصی از داوران درباره شرکت کنندگان پخش نمی شود، این اتفاق از قبل برنامه ریزی شده؟ درست است؟
بله، واقعیت این است که هم برای من و هم بقیه داوران سخت بود که جلو دوربین به یکی از این بچه ها بگوییم تو بد هستی یا استعداد نداری و… . زمانی که من از آقای تبریزی خواهش کردم که همراه ما به داوری بنشینند، ایشان تعجب کردند که چرا به او گفته ام. من هم عنوان کردم اگر شما که فیلمساز کمدی هستید نیایید، پس که باید بیایید! ایده اولیه کار از خود رامبد جوان بود اما در مرحله بعد بحث داوران مطرح شد، در اینجا ما از برخی ها مثل محسن تنابنده و رضا کیانیان دعوت کردیم، اما آنها به شدت مشغول بودند و در نهایت به آقایان پسیانی و تبریزی رسیدیم.
یعنی انتخاب داوران با شما بود؟
برای این بخش از من پرسیدند و من هم پیشنهاداتی دادم، بعد هم قرار شد که خود من با آنها تماس بگیرم، اما همانطور که گفتم عده ای مشغله های کاری خود را داشتند. کمال تبریزی در اینجا با پذیرفتن دعوتی که شد، واقعاً من را خوشحال کردند. ایشان هم موافق بودند که ما بچه ها را جلو دوربین قضاوت نکنیم.
خود شما بعد از این همه سال تجربه و علاقه ای که دارید، به فکر برنامه سازی و یا کارگردانی نیفتادید؟
بارها برای تولید یک برنامه و اداره آن به من پیشنهاد شد، اینکه در جمعی که یک گروه اتاق فکر، نویسنده و طراح دارد حاضر شوم، اما من کمی ترسیدم و با خودم فکر کردم که لازمه این کار این است که من تمام وقت در اختیار پروژه باشم. از سوی دیگر زمانی که من آقایان رامبد جوان و مهران مدیری را دیدم و در جریان استرس ها و نگرانی هایشان قرار گرفتم، می ترسیدم که من هم درگیر این اضطراب ها شوم و از زندگی شخصی خودم و دخترانم فاصله بگیرم وگرنه ما تا پای عقد قرارداد هم پیش رفتیم اما همانطور که گفتم ترسیدم و دیدم که من نمی توانم در این حد زمان بگذارم، چرا که یکی از دخترهای من آلمان و دیگری آمریکا است، به همین جهت مقدور نبود که چنین وقتی برای یک کار بگذارم.
در حوزه کارگردانی چطور؟
من بارها سناریوها و طرح هایی داشته ام که حتی آن را به تلویزیون فروخته ام. الان هم کارهایی را می نویسم و بدون اسم به گروه های سینمایی و تلویزیون می دهم، اما زمان ساخت آنها را نداشته ام.
چرا بدون اسم آنها را ارائه می دهید؟
گاهی آدم مجبور می شود به خاطر دستمزد کاری را انجام دهد. وقتی که کاری هم سفارشی است فقط می نویسم و به اسم خود گروه، آن را عرضه می کنم، در این مواقع خودم آگاهانه انتخاب می کنم کار را با اسم سفارش دهندگان بنویسم. بارها شده که خواسته ام کارگردانی کنم، اما وقتی مشکلات کارگردانی مثل گذشتن از مرحله گرفتن مجوز، پخش، ممیزی ها و موارد این چنینی را در همکارانم می بینم، جداً می ترسم نزدیک این کار بروم و نگران می شوم که نتوانم یک تنه از عهده این روند و طی مراحل آن برآیم.
بله، درست می گویید. از این بحث که بگذریم، می خواهم بدانم این روزها، علاوه بر کارهایی که مشغول آن هستید، پیشنهاد دیگری در حوزه تئاتر، سینما و یا تلویزیون داشته اید که قرار است در آن فعالیت کنید؟
بله، پیشنهاد که همیشه هست، در تئاتر مدتی پیش قرار بود با آقای ژکان کاری را به روی صحنه ببریم، ولی متاسفانه به دلیل اینکه پای من شکست و سخت بود با این پا سر صحنه حاضر شوم و از سوی دیگر باید در یک سفر به دخترانم سر می زدم، نتوانستم در این کار حاضر شوم. اما چند کار سینمایی در پیش دارم که برخی از آنها در حال نگارش اند و بعد از اتمام آنها در صورتی که تایید شوند و به توافق برسیم به اطلاعتان می رسانم. از سوی دیگر پیشنهادات زیاد دیگری در تئاتر و حوزه های دیگر وجود دارد که آنها را دوست دارم اما به دلیل کمبود زمانی که دارم، نمی توانم در خیلی از آنها حاضر شوم. جدا از اینها قرار بود کارهای دیگری را در ایرانشهر داشته باشم اما چون رسانه ای نشده بودند، الان هم نمی توانم از آنها بگویم.
دلتان برای صحنه تنگ نشده است؟
چرا، خیلی دلم می خواهد تئاتر کار کنم، اما به دلیل مشغله هایی که وجود دارد، تا الان نتوانستم در تئاتر حاضر شوم. امیدوارم زودتر فرصت مناسبی برای کار تئاتر فراهم شود.
شما از آن دست هنرمندانی هستید که با جرأت و البته درایت، انواع ژانرها و نقش ها را تجربه کرده اید و شاید با نگاه به کارنامه بلند بالای کاریتان جای هیچ پرسوناژی خالی نباشد. با همه اینها نقشی بوده که هنوز دلتان بخواهد که آن را بازی کنید؟
من خیلی دوست دارم نقش های تاریخی که به آنها خیلی علاقمندم و بیشتر در تئاتر اتفاق می افتد را بازی کنم. نقشهایی که از متون کلاسیک و تاریخی نمایشنامه های ایرانی و خارجی گرفته شده اند. این نقش ها برایم خیلی جذابند و فکر می کنم جای آنها واقعاً در تولیدات ما خالی است.
از جای خالی آثار کلاسیک بین تولیداتمان گفتید. به نظرتان دیگر چه کمبودهایی در این میان دیده می شود که گاهی منجر به دلزدگی بیننده و افت کارهای موجود می شود؟
این موضوع بیشتر جنبه کارشناسانه دارد و آنها بهتر می توانند تحلیل کنند، اما از لحاظ نمایشی می توانم بگویم که متاسفانه ما از لحاظ تأثیرگذاری روی مخاطب از حیث فرهنگی مقداری ضعیف عمل کرده ایم. ما نویسندگان خیلی خوبی داشتیم که گاهی کمتر دیده می شدند، مثل گروهی که «اشک ها و لبخندها»، «میوه ممنوعه» و… را نوشتند. کارهایی که واقعاً ماندگار و جذاب بود. ما این دست نویسندگان را کم داریم، کسانی که قلم خوبی دارند و شأن ادب و فرهنگ در آن مجموعه ها را حفظ کرده اند. به نظرم باید از این دست نویسندگان بیشتر دعوت شود.
و به عنوان سوال آخر، در روزهای انتخاب رییس جمهور هستیم و شما هم در برهه های گوناگونی این دوران را تجربه کرده و دیده اید. صحبتی در این خصوص دارید؟
بله، اتفاقاً می خواستم در این خصوص به مردم عزیزم بگویم که هر ایرانی هیچ وقت نباید حق رأی دادن را از خودش سلب کند. ما در مقطع حساس تاریخى کشورمان قرار گرفته ایم نباید بى تفاوت باشیم . «آنهایی که انتخابات را تحریم میکنند ؛ با این ادعا که بین بد و بدتر قرار گرفته اند ، با عدم حضورشان در حقیقت به بدتر رآى داده اند .» به همین جهت باید همه حواسمان را به این نکته جلب کنیم که اگر درانتخابات شرکت نکنیم ، فضا را براى افراطیون و آدم هاى نالایق فراهم کرده ایم.
ارسال نظر