خوانندگی روی پرده نقره ای؛ «تیک آف» یا سقوط آزاد؟!
هر چقدر بعضی از بازیگران گرفتار تب خوانندگی می شوند و صدایشان را در معرض قضاوت و شنیدن مخاطبان قرار می دهند تا عیارشان جدا از هنر بازی در این عرصه هم سنجیده شود، از آنسو خوانندگان هم کم پا در کفش بازیگران نکرده اند
هر چقدر بعضی از بازیگران گرفتار تب خوانندگی می شوند و صدایشان را در معرض قضاوت و شنیدن مخاطبان قرار می دهند تا عیارشان جدا از هنر بازی در این عرصه هم سنجیده شود، از آنسو خوانندگان هم کم پا در کفش بازیگران نکرده اند. چه پیش از انقلاب و چه پس از آن نمودهای این ادعا کم نبوده اند که بارها در همین بانی فیلم هم به آنان پرداخته ایم. با این حال آیا می توان گفت که خوانندگان تضمین مناسب و قابل اطمینانی برای فروش فیلم ها بوده اند یا خیر. مروری کوتاه بر حضور بازیگران در فیلم های پس از انقلاب حاکی از آن است که این تجربه چندان خوشایند و پولساز نبوده و در اغلب موارد به شکست انجامیده. در واقع بر خلاف تجربه های موفق و دلنشینی که در ترانه خوانی امثال مهران مدیری، رضا رویگری و… به عنوان بازیگران مطرح در عرصه خوانندگی شاهد بوده ایم، در جبهه مقابل، خوانندگان طرفی در بازیگری نبسته اند.
رضا یزدانی؛ مُصِر و با انرژی
رضا صادقی، شکست و خداحافظ!
فرزاد فرزین، فروش نازل در سینما، استقبال در شبکه ویدئویی
«من از سال ۸۶ به بعد حدود ۱۴ پیشنهاد بازی را رد کردم که یکی از آنها فیلمی از آقای جیرانی بود که رسانه ای هم شد. چهره بودن در انتخاب من بی تأثیر نبوده است، اما این را هم باید در نظر بگیریم که به همه چهره ها این پیشنهاد ارائه نمی شود». اینها بخشی از صحبتهای حمید عسگری در یکی از مصاحبه های چند سال پیشش است. فیلمی که وی از آن صحبت به میان آورده، گویا قصه «پریا» ساخته فریدون جیرانی بوده که سال ۸۹ با بازی مصطفی زمانی ساخته شد. گویا جیرانی همان زمان از عسگری می خواهد که پیش از آغاز فیلمبرداری یک دوره فشرده بازیگری را سپری کند که همین مسئله موجب می شود او پس بزند. عسگری البته چند سالی پس از آن صبر کرد تا با فیلم «دو دوست» در سال ۹۳ ساخته محمد بانکی وارد سینما شد. فیلمی ضعیف و سطحی که او در آن با الهام حمیدی و سحر قریشی همبازی شد و نقش یک داشت.
او در سال ۹۳ با فیلم «شانس، عشق تصادف» ساخته آرش معیریان که از تولیدات دفتر پویا فیلم بود و کیفیت نازلی داشت، دومین تجربه بازیگری خود را سپری کرد. فیلم بازسازی یک فیلمفارسی به نام «امروز و فردا» ساخته عباس شباویز و حتی اسم آن هم عاریه گرفته شده از ساخته سال ۱۳۳۸ حسین مدنی بود. در هیچیک از دو فیلم مذکور، عسگری نقش خواننده را نداشت و بیشتر جوانی عاشق پیشه بود.
البته «دو دوست» پس از «شانس عشق تصادف» اکران شد، ولی در هر حال ساختار سطحی هر دو فیلم این سوال را پدید آورد که وسواس عسگری در ورود به سینما، چطور منجر به بازی در این دو فیلم شده است. البته در سایت سوره سینما فیلم «بانوی من» ساخته یدا… صمدی در سال ۸۱ هم جزو بازیهای عسگری ثبت شده که اشتباه است.
شادمهر عقیلی، تنها موفق پرفروش
شاید در میان مجموعی از خوانندگانی که طعم بازیگری را چشیدند، شادمهر عقیلی موفق تر از همه بود. او سال ۷۹ در سالهایی که در اوج شهرت به سر می برد و هنوز به آمریکا مهاجرت نکرده بود، جلوی دوربین «پر پرواز» رفت. خسرو معصومی این فیلم را با فیلمنامه ای از خودش و کیانوش عیاری و با بازی زیبا بروفه و مرجان شیرمحمدی ساخت. فیلم فروش فوق العاده ای کرد و مشخصاً این توفیق مرهون بازی و خوانندگی عقیلی در فیلم بود. فروش فیلم فقط در تهران ۲۰۰ میلیون تومان بود که آن زمان رقم بالایی محسوب می شد. او انصافاً در نخستین تجربه اش مسلط هم بازی کرده بود. گر چه معصومی درباره این فیلم گفته: «من می توانم ۳۰ تا فیلم مثل «پر پرواز» بسازم، اما زمانی که قرارداد این فیلم را امضا کردم، در خیابان گریه کردم که به سمت این سینما رفتم!»
عقیلی یک سال پس از آن پیشنهاد سعید سهیلی را پذیرفت و جلوی دوربین فیلم «شب برهنه» رفت. سهیلی که گیشه داغ «پر پرواز» را دیده بود، دوباره از شادمهر در نقش خودش، یعنی یک خواننده استفاده کرد که علی قربان زاده و زهرا محمودی همبازیان او بودند. فیلم آن طور که پیش بینی می شد از آب در نیامد و شکست سختی خورد. همین تجربه بد، شادمهر را برای همیشه از سینما دور کرد. شادمهر که در نواختن ویولن، گیتار و پیانو تبحر دارد، از این مهارت خود در فیلمهایش بهره برد. حتی این اواخر شایعاتی مبنی بر ساخت «پر پرواز ۲» و بازگشت شادمهر به کشور شنیده می شد که همگی تکذیب شدند. شادمهر تنها خواننده ای است که در فیلمی که نقش اصلی آنرا داشت، موجب فروش فوق العاده آن شد و همه متفق القول این فروش را به پای او نوشتند.
مهدی مقدم، منفی هجده!
مهدی مقدم افتتاحیه به شدت بدی در سینما داشت. او اگرچه در اوایل دهه ۸۰ با آلبوم «سونامی» کار موسیقی خود را آغاز کرد. فیلمی که گفته می شد اغلب بازیگرانش با پرداخت مبالغی امکان بازی در آن را یافته اند که این مسئله در مورد مقدم هم گویا صدق می کرد. فروش فیلم به شدت نازل بود و خیلی زود هم از پرده کنار رفت. مقدم در این فیلم ترانه خوانی می کرد که ترانه «بمیرم و نبینم» را هم در آن اجرا کرد. فیلمنامه ای با پایه های سست و شخصیت های ناپرورده و اجرایی غیر قابل قبول، بستری نبود که مقدم بتواند از آن طرفی برای خود بربندد.
مقدم سال ۹۲ هم فیلم «قرار بعدی، همان جا» را بازی کرد که محسن توکلی کارگردانی اش کرد و پوریا پورسرخ، رضا رویگری، نیما شاهرخ شاهی، صدف طاهریان و… دیگر بازیگرانش بودند. خروج طاهریان از کشور، اکران این فیلم را که از عوامل و داستانش می توان کیفیت آنرا حدس زد، منتفی کرد. فیلمی که اگر هم اکران می شد، قطعاً کمکی به مقدم نمی کرد.
حمید خندان، ناموفق
حمید خندان همانطور که در عرصه موسیقی جدی و پر کار نبود، در سینما هم به بازی در دو فیلم «قلب های نا آرام» و «زن بدلی» بسنده کرد. تجربه هایی که برای او راهگشای مسیری تازه نبودند. «قلب های نا آرام» تنها ساخته مجید مظفری در مقام کارگردان، خندان را در نقش اول داشت و شیلا خداداد که آن زمان با سریال «مسافری از هند» به شهرت رسیده بود، رُل مقابل او را بازی می کرد. او در این ملودرام عاشقانه نقش جوانی به نام بهرام را داشت که یک موزیسین و خواننده بود و در فیلم هم شاهد خوانندگی او بودیم. مظفری کوشیده بود تا از شهرت نسبی خندان برای فروش بهتر فیلمش بهره بگیرد، اما اثر قرص و محکمی را تحویل نداده بود تا برای تماشاگر جذاب باشد. خندان هم در این فیلم بازی مسلطی نداشت.
او چهار سال بعد در فیلم کمدی «زن بدلی» ساخته مهرداد میرفلاح باز هم جلوی دوربین رفت و نقش فرعی داشت. این فیلم با استقبال نسبی تماشاگران مواجه شد، ولی ویژگیهایی همچون داستان نامتعارف (هر چند کپی بود)، بازیگران کمدی شناخته شده مثل رضا شفیعی جم، رامبد جوان و ماهایا پطروسیان و… در این توفیق گیشه ای سهم عمده ای داشتند و قضیه به نفع خندان تمام نشد.
مازیار فلاحی، قابل اطمینان جلوی دوربین
فصل سوم سریال «قلب یخی» فرصتی در اختیار مازیار فلاحی قرار داد که در نقش خودش جلوی دوربین برود، ساز بنوازد و ترانه بخواند. فلاحی چهره سمپاتی دارد و شخصیت او در این مجموعه ویدئویی نیز مثبت بود و به او امکان را داد تا محبوبیت خود را نزد طرفدارانش افزایش دهد. او که ملقب به «سلطان احساس» است، در کلیپی در قسمتی از این سریال برای مرحوم علی طباطبایی خواند که پس از مرگ ناگهانی این بازیگر جوان، حسابی در فضای مجازی هیت شد. گرچه ساخت و توزیع این سریال ناتمام ماند و بستری هم برای فلاحی نبود که در صورت تداوم، در حوزه بازیگری بتواند خود را تثبیت کند. او در این سریال نقش خودش را به عنوان مازیار فلاحی بازی کرد.
فلاحی سال گذشته در نقشی فرعی در فیلم «یادم تو رو فراموش» همبازی حسین یاری، آزاده مهدی زاده و ماهچهره خلیلی شد. تماشای این فیلم ثابت می کند فلاحی در بازیگری گرفتار یک پسرفت مشهود شده و راحت بودن او با دوربین در «قلب یخی»، احتمالاً تحت تأثیر هدایت سامان مقدم بوده است. این فیلم در بخش چشم انداز سینمای ایران به نمایش در آمد و جزو آثار ضعیف جشنواره سی و پنج فجر بود. فلاحی در این فیلم هم ترانه می خواند و نقش یک آهنگساز و خواننده را دارد.
بنیامین، زیر سایه گلزار
بنیامین بهادری سال گذشته شاهد اکران نخستین فیلم خود در جایگاه یک بازیگر بود.هر چند فیلم، سهم بیشتری برای محمدرضا گلزار و هنرپیشه هندی اش دیا میرزا قائل بود و فروش رکورد شکن آن که به مرز ۱۵ میلیارد رسید، به پای این زوج رسید.
داود ناقور هم از جمله خوانندگانی بود که دوستی اش با شادمهر عقیلی، او را به جمع بازیگران فیلم «پر پرواز» راه داد. ناقور یکی از نقشهای فرعی فیلم را بازی کرد که دوست شادمهر بود و کافی شاپ داشت. ناقور همانطور که در عرصه موسیقی حضور کمرنگی داشت، در سینما هم دوام نیاورد و چهار سال بعد در فیلم ضعیف «انتخاب» ساخته تورج منصوری بازی کرد که آن هم توفیقی برایش در پی نداشت. فیلم یک کمدی سطح پایین بود که فروش هم نکرد. شایعه ساخت «پر پرواز ۲» و بازگشت شادمهر هم نخستین بار توسط او مطرح شد.
نظر کاربران
به نظر من از بین بازی این افراد افتضاح تر از همه بنیامین بهادری در فیلم بمبی،بود ،فکر میکنم اگه یه نفر رو از تو کوچه میاوردن خیلی بهتر بازی میکرد ،هرچند که خود فیلم هم زیاد چنگی به دل نمیزد وفقط به خاطر گلزار فروش داشت ،ولی بازی این بنیامین،،خیلی افتضاح بود ،،،امیدوارم که عقلش بکشه ودیگه دور وبر سینما افتابی نشه