خوش نقشی آقای خوش لهجه در «دیوار به دیوار»
حسن زارعی، بازیگر نقش خلیل زاده در «دیوار به دیوار»، این روزها به یکی از برگ برنده های اصلی این سریال تبدیل شده. او درباره اینکه چرا استعدادش دیر کشف شده و برای خلق این کاراکتر چه مسیری طی کرده می گوید.
سریال «دیوار به دیوار» که پخش آن از شبکه سه ادامه دارد، خیلی زود یک پدیده معرفی کرد؛ حسن زارعی در نقش شاهرخ خلیل زاده. او بدون افتادن در دام اغراق، مردی میانسال و دغدغه مند را خلق کرده که رفتارش به دل می نشیند و مواجه شدنش با دیگران و به ویژه همسر و فرزندان «شیرین» است. ظرافت لهجه و خصلت های شیرازی را به خدمت نقش درآورده و حالا به جرات می توان نمره قبولی پای کارنامه اش در «دیوار به دیوار» گذاشت.
زارعی برای رسیدن به این نقش چه کرده؟ استعداد او چرا اینقدر دیر شناخته شده؟ او به این سوال ها و دیگر پرسش ها پاسخ داده است.
قرار گرفتن در نقش شاهرخ خلیل زاده چطور اتفاق افتاد؟ با سامان مقدم آشنایی قبلی داشتید؟
از همکاری و دوستی من با سامان مقدم سال ها می گذرد. اما این بار به عنوان بازیگر با ایشان همکاری کردم. خلیل زاده برایم پیچیدگی های خاص خودش را داشت. تلاش کردم تا این کاراکتر باورپذیر باشد و بتوانم نقش را به خود نزدیک کنم.
وقتی فیلمنامه را خواندید مواجهه تان با نقش چطور بود؟
نقش خلیل زاده برایم مثل راه رفتن روی لبه تیغ بود. باید بسیار مواظبت می کردم که کاراکتر سمت لودگی نرود و از طرفی خشک و جدی نشود.
این نقش یک بستر مناسب بود تا خیلی بهتر از قبل دیده شوید. خودتان این را از ابتدای کار متوجه نشده بودید؟ آیا دیده شدن خلیل زاده پیش بینی نشده بود؟
واقعیتش این است که من نقش را برای دیده شدن بازی نکردم و تصوری هم از این اتفاق نداشتم. یعنی به آن فکر نمی کردم. تنها چیزی که ذهن مرا درگیر خودش کرده بود این بود که از عهده نقش با راهنمایی های آقای مقدم به خوبی برآیم. البته دیده شدن خلیل زاده از این رو برایم خوشایند است که به خودم می گویم راه را اشتباه نرفتم.
مردهای میانسال زیادی در حرفه بازیگری هستند که خیلی تلاش می کنند تا دیده شوند، اما شاید بیشترین دلیل دیده شدن شما رئال بودن شخصیت خلیل زاده است. چطور به این شخصیت رسیدید؟ این شخصیت برای خودتان ما به ازای بیرونی دارد؟
تجربه دیدن رفتارها و آدم ها و نوع برخوردشان با مسایل مختلف همیشه برایم جذاب بوده. بیشتر اوقات مردم را مطالعه می کنم؛ با ریزشدن در رفتارشان و نوع عملکردشان در موقعیت های مختلف. بی شک این مطالعات فردی برای خلیل زاده به کمکم آمده اند.
در قسمت های اول سریال که موقع رونمایی از شخصیت هاست، خیلی لهجه شیرازی غلیظ نداشتید و مختصات شیرازی در رفتارتان دیده نمی شد، اما هرچه از سریال می گذرد این ویژگی ها در شخصیت تان اضافه می شود. از یک جایی به بعد تصمیم گرفتید این خصوصیت را وارد داستان کنید یا از ابتدا قرار بر این بود؟
ببینید از ابتدای طرح داستان قرار بود خانواده خلیل زاده شیرازی باشند، شاهرخ و مهری شیرازی صحبت کنند اما بچه ها به دلیل بزرگ شدن در تهران، به فرهنگ شیرازی خیلی نزدیک نباشند.
من و گوهر خیراندیش از همان سکانس اول حضور در سریال، با لهجه شیرازی با هم صحبت می کردیم، اما لهجه غلیظ بود. حتی بعد از گذشت چند قسمت پیام هایی از همشهریان شیرازی دریافت کردم مبنی بر اینکه این نوع بیان و لحن برای لهجه شیرازی خیلی بهتر است از اینکه بخواهیم خیلی غلیظ و کش دار صحبت کنیم. اما صحبت شما هم درست است، یک سری ریزه کاری ها در امتداد داستان اضافه شد، مثل اینکه از یکجا به بعد مهری کیترینگ می زند و غذای شاخص آشپزخانه اش کلم پلو شیرازی است. اما اینها هیچ کدام بر مبنای این نبود که پس از مدتی براساس واکنش مردم این جزییات را اضافه کنیم. ما سعی کردیم کم کم مردم را با فرهنگ شیرازی این خانواده آشنا کنیم.
یکی از کارگردان هایی که با گوهر خیراندیش کار کرده بود در برنامه ای تلویزیونی می گفت، گوهر خیراندیش از برداشت سه و چهار به بعد گرم می شود و تازه خودش را پیدا می کند. بازی در مقابل او برای تان چگونه بود؟صمیمیت گروه بازیگران این سریال کاملا مشخص است، کار با آنها راحت بود؟
کارگردانی که درباره اش صحبت می کنید، درباره گوهر خیراندیش حتما مزاح کرده است چون ایشان و کلا همه بازیگرها قبل از رفتن جلوی دوربین تمرین می کنند و در نهایت آن چیزی که تمرین می شود مقابل دوربین می رود. همچنین گروه بازیگران «دیوار به دیوار» ترکیب جالبی از چند نسل هستند که کارکردن کنار تک تک شان برای بنده جذاب و پراز آموختن بوده است.
حسن زارعی در «دیوار به دیوار» نشان داده بازیگر توانایی است. چرا این همه سال نقشی نداشتید که به این اندازه شما را برجسته کند؟ چرا اینقدر دیر دیده شدید؟
من سال های زیادی را ایران نبودم و این مسئله باعث شد که چند سالی از این عرصه دور باشم. بعد از مجموعه «این خانه دور است» با امین تارخ تصمیم گرفتیم که مدرسه بازیگری تاسیس کنیم و اولین آموزشگاه مستقل بازیگری را راه انداختیم. خیلی از بازیگرهای معروف امروز در همان آموزشگاه دوره گذراندند، مثل مهتاب کرامتی، رامین راستاد و... بعد از گذشت پنج سال از تاسیس آموزشگاه به کشور امارات رفتم. از آن به بعد دیگر جلوی دوربین نرفتم اما در زمینه کارهای سینمایی و تولیدات در این عرصه در پشت صحنه فعالیت هایی داشتم.
به نظر خودتان نباید این استعداد زودتر در نقش های برجسته تر نشان داده می شد؟
البته شاید عدم حضور من با سوالی که مطرح کردید متفاوت باشد. اما در اختیار داشتن فرصت برای ارائه استعداد همیشگی نیست و باید موقعیت های به وجود آمده را غنیمت شمرد. چه در جوانی و چه در میانسالی. گاهی نشستن و منتظر بودن راهی به جایی نمی برد. از طرفی وقتی نگاه می کنیم خیلی از بازیگرها و کارگردان ها بوده اند که با یک کار به چشم آمده اند و از آن به بعد مسیر کاری شان پررنگ تر شده. این اتفاق ویژه ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد.
از این موقعیتی که با این سریال به دست آوردید باید مراقبت کنید، چون خودتان بهتر می دانید که مردم فراموشکار هستند، برای این چه تصمیمی دارید؟
بله کاملا درست است و این مسئله وسواس من را برای انتخاب نقش و ادامه فعالیت در این عرصه بیشتر خواهدکرد.
نظر کاربران
با لهجه شیرازی با هم صحبت می کردیم، اما لهجه غلیظ "نبود"
خیلی خیلی خیلی زیبا و دوست داشتنی بازی میکنه!
بقیه هم خوبند البته