چرا عاشق شخصیت های کلاه قرمزی هستیم؟
کلاه قرمزی و داستانهایش از دهه ۱۳۷۰ لبخند بر لب ما مینشاند. بر مبنای این شخصیت محبوب عروسکی ۳ فیلم سینمایی «کلاهقرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» ساخته شده که با استقبال مخاطبان روبهرو شده است.
مجله سیب سبز: کلاه قرمزی و داستانهایش از دهه ۱۳۷۰ لبخند بر لب ما مینشاند. بر مبنای این شخصیت محبوب عروسکی 3 فیلم سینمایی «کلاهقرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» ساخته شده که با استقبال مخاطبان روبهرو شده است. امسال نیز به روال سالهای گذشته کلاه قرمزی در تعطیلات نوروز به همراه دوستانش پسرخاله، آقای همساده، فامیل دور، ببعی، جیگر، گابی و... بار دیگر به جمع خانوادههای ایرانی آمدند. براساس نظرسنجیهای انجام شده از طرف شبکه 2 سیما، این مجموعه محبوبترین برنامه نوروزی بوده است. قبل از ورود این مجموعه به رسانه، فقدان برنامه تلویزیونی شاد و مفرحی که مناسب تمام اعضای خانواده باشد حس میشد که خوشبختانه با زیرکی و خلاقیت سازندگان، کلاه قرمزی توانست مثل یک کاراکتر زنده باور شود و جا بیفتد که البته این امر درباره سایر عروسکهای مجموعه به واسطه تکهکلامها و آهنگ صدا و مدل حل مسئله صدق میکند. خانم مهدیه رضایی، مشاور خانواده و هنردرمانگر درباره خصوصیات هر کدام از این عروسکها و پیامی که میخواهند برسانند، توضیح میدهد.
مجری، خلاقیت بااوست
مجری برنامه گذشته از اجرای هنرمندانهاش که باعث باورپذیرشدن عروسکها میشود، نمونه یک الگوی بسیار ارزشمند برای والدین است. آرامش، جدیت، صبوری، شادابی و به روز بودن از بارزترین صفات شخصیتی اوست. علاوه بر این، او هنر مهارت ارتباط موثر با کودک را نیز بسیار خوب آموزش میدهد. مثلا در قسمتی که گابی و جیگر خیالبافی میکردند و با اغراق آن را تعریف میکردند آقای مجری با صبوری خوب گوش میداد و آنها را تشویق به بازی واقعی میکرد. نقشآفرینی نمایشی، خلاقیت دیگری است که آقای مجری در بعضی از قسمتها از آن استفاده میکند. نقشآفرینی نمایشی فعالیتی است که بر اساس داستان مختصر نمایشی فیالبداهه انجام میشود. زمانیکه عروسکها نمایش اجرا میکردند و نقش میگرفتند بر مبنای کاراکترشان حل مسئله میکردند مانند زمانی که یکی از مهمانان برنامه از عروسکها میخواهد نقش کسی را ایفا کنند که خبر دزدیده شدن ماشین را میدهد و هر عروسک ضمن پیدا کردن راهحل مخاطب را میخنداند. از سوی دیگر، با این روش عروسکها به نوع رفتار خودشان با دیگران هم پی میبردند مثل زمانی که جیگر در نقشی نمایشی خودش را برای رفتن به مهمانی صدا میکند و در جواب ناگهان فریاد میزند و خوب صحبت نمیکند به اشتباه رفتاری خود پی میبرد. این فعالیتی است که والدین هم میتوانند برای فرزندانشان از آن استفاده کنند مثلا به یک کودک پرخاشگر موقعیت ایفای نقش در نقش دوست خودش را که مورد حمله یا آسیب قرار میگیرد، بدهند.
کلاهقرمزی، عاقلتر از گذشته
به نظر میرسد کلاه قرمزی سر به هوا که اغلب با شیطنتهایش اشتباهاتی را مرتکب میشود و داستانهایی را رقم میزند، در مجموعه نوروز ۱۳۹۲ رفتارش در مقایسه با کاراکتر سایر عروسکها مثل جیگر، گابی و.. عاقلانهتر است. این مسئله درباه پسرخاله هم صدق میکند که البته این تغییر وابسته به گذشت زمان نیز هست. انگار که پس از گذشت سالها آنها هنوز بزرگ نشدهاند اما رفتارشان برای مخاطب جا افتادهتر شده است. او حرفهایش را در قالب شوخیهای ساده میزند و هنگامی که با آن لباس یقه اسکی به آقای مجری خیره نگاه میکند و بدون هیچ تردیدی حرفـش را بـا آن تـن صدا تکرار میکند، ما را به خنده میاندازد. در حقیقت کلاه قرمزی کودک درون هر کدام از مخاطبان را بیدار میکند و باعث ایجاد فضایی توأم با انرژی میشود.
جیگر، با تکرار محبوبیت میگیرد
جیگر الاغی است که با تکرار یک کلمه «جیگر» تاکید دارد که به مخاطب یادآوری کند محبوب است و دیگران عاشق او هستند بنابراین آنها حق ندارند او را چیزی جز جیگر صدا کنند.
پسرخاله، همیشه آماده کمک
پسرخاله عروسکی است که محبوبیتش به واسطه آمادگی همیشگی او برای کمک به دیگران و به زبان سادهتر مرام و معرفتش است؛ خصوصیت اخلاقی که در جامعه، در حال کمرنگ شدن است. آرامش، خونسردی و ساده گرفتن همه موضوعات از جانب پسرخاله او را بسیار دوستداشتنی میکند. از طرف دیگر او خیلی رک و بیپروا صحبت میکند. این خصوصیت هم در دنیایی که انسانهایش پیچیده در تعارفات معمول هستند، جالب و قابل ستایش است.
بچه، جیغ جیغو
«بــــــعله»، «نـــخیر» و «جیغ و دست و هورا» تکه کلام «بچه» است که به مهدکودک میرود و حکایت از تکرار و کلیشهای است که بیشتر برنامههای کودکان که هدف آموزشی دارند به آن مبتلا میشوند و عاری از خلاقیت، تفکر و مهارت برای کودکان هستند و ویژگیهای فردی کودکان را در نظر نمیگیرند.
ببعی، معلم زبان
عادی جلوه دادن تسلط بر زبان انگلیسی توسط ببعی و اینکه به هر حال در زندگی روزمره امروز بچههای ایران کلاس زبان رفتن و تاکید بر زبان انگلیسی چالش والدین و بچههاست از دیگر نکات مثبت این مجموعه است. ما میبینیم که او مسلط به آوازهای لاتین است و آنها را با تن صدای آهسته زمزمه میکند و این امر و لهجهاش ما را شاد میکند.
فامیل دور، همهچیزدانی شیرین
فامیل دور ظاهری ساده و روستایی دارد اما لهجهاش، لهجه خاصی را تداعی نمیکند و مخاطب را با سادهترین کلمات وادار میکند که به موضوعات مختلف فکر کند مثل آنجایی که میگوید: «اسم من فامیل است و فامیل من دور است» یا زمانیکه میگوید: «مشکل نمره پایین کلاه قرمزی از در کلاس است حتما در کلاس خراب است» در هر مکالمهاش از کلمه در استفاده میکند. اشاره قسمتهایی از این مجموعه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و همدردی پنهان با مخاطبان، خندیدن را سادهتر و شادی را بیشتر میکند؛ مثلا میتوان به یکی از قسمتهای این مجموعه اشاره کرد که شخصیتهای عروسکی قصه، حراج لوازم دسته دوم به راه انداخته بودند و «فامیل دور» قیمتها را به دلار اعلام میکرد و مدام در حال گرفتن آخرین نرخ دلار از صرافیها بود یا در یکی دیگر از قسمتها، «فامیل دور» در نقش یک درخت پاییزی، سعی داشت تا «پسر عمهزا» را که ایفاگر نقش برگ درخت بود از خود جدا کند، موضوع یارانهها را پیش کشید و گفت: «بچه بهت میگم برو؛ یارانهات را هم قطع کردند من چطور خرج شماها رو بدم.» یا شخصیت «ببعی» که قیمت یک عدد کلم بروکلی دسته دوم را ۲ دلار اعلام میکرد که در نوع خود جالب بود.
همه پیامها غیرمستقیم است
در این برنامه دستاندرکاران از رساندن پیامهای آموزشی به کودکان غافل نبودند و روی مسائلی مثل مسواک زدن، خوردن میوه و سبزی، داشتن تحرک بدنی و موارد دیگر تاکید کردند که البته این کار بسیار زیرکانه و به صورت پیامی نهفته بین قصه و شوخی کاراکترهای عروسکی با آقای مجری بود؛ مثل قسمتی که ببعی از کاهو برای کادو دادن به آقای مجری استفاده کرد. این روش انتقال پیام که کاملا غیرمستقیم است و والدین تذکری درباره آن نمیدهند، از نظر آموزشی برای کودکان بسیار مفیدتر است. داشتن حرف تازه، نوآوری و حرکت با موضوعات اقتصادی- اجتماعی که دغدغه روزمره زندگی واقعی مخاطب است از ویژگیهایی است که در نهایت با سادگی و صداقت کودکانهای همراه میشود و تلخی و جدیت آن موضوعات را تبدیل به طنزی شیرین میکند و مخاطب هر گروه سنی را وادار به خندیدن میکند و بسیاری را فارغ از سن و سال پای گیرندههای تلویزیون مینشاند.
نظر کاربران
در آستانه روز پدر و پخش برنامه کلاه قرمزی به همین مناسبت برای آقای مرجی می نویسم اگر به گوشش نرسد حد اقل شاید حرف دل دیگرانی چون من باشد.
"آقای مجری عزیزسلام
در روزگار کودکی که سایه پر محبت پدر را بر سر نداشتم با لبخند تو شاد شدم وبا اخم تو دلگیر ، حرفهایت را چون زینتی آویزه ی گوش کردم و مهر پدری را در تو جستجو نمودم.
همیشه دوست داشتم که بگویم پدر مهربان همه ی بچه های ایران دوستت دارم."
سلام خسته نباشید
ای کاش تصاویر بالا رو با کیفیت بالا میذاشتین.
میشه بذارید؟