۵۱۴۳۹۳
۵۴ نظر
۵۰۹۹
۵۴ نظر
۵۰۹۹
پ

نگاهی متفاوت به پدیده «حامد همایون»

همایون در آلبوم جدیدش سعی کرده «حال عاشقانه» را در اولویت انتخاب ترانه ها قرار دهد. او چندان از فراق ناله نمی کند و مثل باقی هم مسلکی هایش به دنبال ناله کردن از دست معشوق خیانت پیشه نیست، اما این حال خوب عاشقانه به چه قیمتی باید به مخاطب تحمیل شود؟ چطور می توان به این حال خوب دست یافت وقتی یک جای کار ناجور می لنگد؟

هفته نامه صدا - افرا امیری: دیگر روالی عادی شده که یک خواننده پاپ ناگهان به قول معروف گل کند و ترانه هایش همه جا به گوش برسد. مسافران زیادی امسال عید در معیت ترانه های آلبوم جدید «دوباره عشق» حامد همایون تعطیلات را سپری کردند. در واقع هر جا که می رفتی از شنیدن صدای این خواننده در امان نبودی.
در اتوبوس، رستوران، مناطق دیدنی و تاریخی و ... این که چرا چنین اتفاقی برای یک خواننده می افتد بدون شک نیاز به تحلیل های هنری و جامعه شناختی دارد؛ ولی فارغ از بحث همه گیر شدن یک خواننده و خوب یا بد بودن این پدیده نگاهی به ماهیت آلبوم این خواننده شاید پر بدک نباشد.

در آهنگ های این آلبوم، همه چیز در سطح قرار دارد. کلام، که یکی از مهم ترین عناصر یک ترانه است، بی مایه، فقیر و گرته برداری از ادبیاتی است که اقبال و رواجش را می توان در پیام های نصیحت گونه و انبوه تلگرامی دید. ادبیاتی با ظاهری فریبنده که در بطن خود هیچ محلی از اعراب ندارد. این که با کلمات ظاهرا شیک، بخواهی یک آن عاشقانه را به تصویر بکشی، تلاشی است که لابد اغلب ترانه سرایان انجام می دهند؛ اما این که در یک ترانه با خطاب «عشقم!» عناصر شاعرانه دیگری مثل باران یا قدم زدن کنار ساحل را تلفیق کنی، حاصل همینی می شود که با آن روبروییم: ابتذال!
نگاهی متفاوت به پدیده «حامد همایون»

در واقع نگاهی به مسیر ترانه سرایی در دهه های گذشته نشان می دهد که ما از چه اوجی به چه حضیضی رسیده ایم، و این که همین ترانه های خنک مایه و میانه حال، حالا به عنوان ترانه های محبوب شمرده می شوند تنها و تنها حکایت از پایین آمدن سلیقه مخاطبی دارد که زمانی در ترانه های موسیقی پاپ اش می توانست دایره لغت و دانش ادبی و رشد ذهنی اش را ارتقا دهد.

از سوی دیگر، آویختن به دامن مولانا انگار حالا به یک نوع مد فرهنگی همه گیر بدل شده که می تواند خیلی چیزها را توجیه کند. می تواند از شمایل خواننده، آدم فرهیخته ای بسازد که دستی هم بر آتش ادبیات دارد و از قضا مولاناخوان و مولوی شناس حرفه ای است. اما برخوردی که با شعرهای مولانا می شود آنقدر دم دستی و مبتذل است که باورت نمی شود می توان با کسی مثل او چنین برخورد سخیفی داشت.

پیدا کردن یک ریتم تکراری که اغلب در خوانش شعرهای مولانا خود را به مخاطب نشان می دهد و تکرار بی وقفه آن ریتم حاصل همه تلاش خوانندگانی است که گرچه سودای عامه پسند بودن در سر می پزند اما نیم نگاهی به مخاطب الیت جامعه دارند. نتیجه می شود آلبوم همین آقای همایون، شعرهایی که با قرار گرفتن در بافت ملودی، آهنگ، صدا، تنظیم و پرداخت با همان چترت فراموشت نشه عشقم! چندان فرقی نمی کنند.

همایون در آلبوم جدیدش سعی کرده «حال عاشقانه» را در اولویت انتخاب ترانه ها قرار دهد. او چندان از فراق ناله نمی کند و مثل باقی هم مسلکی هایش به دنبال ناله کردن از دست معشوق خیانت پیشه نیست، اما این حال خوب عاشقانه به چه قیمتی باید به مخاطب تحمیل شود؟ چطور می توان به این حال خوب دست یافت وقتی یک جای کار ناجور می لنگد؟

ریسه کردن کلمات پشت سر هم و ادای آنها با لحنی که نه شاعرانه است، نه عاشقانه است و نه حتی حرفه ای؛ قرار است ما را به کجا برساند؟
نگاهی متفاوت به پدیده «حامد همایون»

روزگاری بود که خوانندگان پاپ این مملکت هر ترانه را به معنای واقعی کلمه با صدای شان اجرا می کردند. شنیدن آن کلمات و نحوه اجرای آن از زبان آن خوانندگان می توانست به درک درست آهنگ کمک کند و گاهی چنان «هم آنی» به وجود می آورد که تبدیل به بخشی از زندگی و حافظه جمعی ما می شد اما آنچه که امروز به عنوان موسیقی پاپ به ما عرضه می شود در بهترین حالت همین اتفاقاتی است که برای آلبوم «دوباره عشق» افتاده است؛ مدتی لقلقه زبان این و آن و بعد هم فراموشی که لابد «به هزار زبان در سخن است.»

یکی دیگر از نکاتی که هنگام شنیدن این آلبوم (که البته برای نگارنده کاملا از سر اجبار و به خاطر قرار گرفتن در جمع های دوستانه یا خانوادگی بوده است) به نظر می رسد لحن خواننده است. لحنی که می خواهد همان کلمات قلابی پر طمطراق را با شکوه به من شنونده حقنه کند. کش دادن ادات و آواهای بلند، تاب دادن به بیان کلمات و آنها را از هویت خود دور کردن یکی از خصوصیات خوانندگی این خواننده جوان است. گویی که ما با دکلمه ای روبروییم که دست بر قضا موسیقی و ریتم هم همراهی اش می کند.

اشتباه همین جاست که فکر کنیم این نوع لحن و بیان را باید مشخصه کار حامد همایون دانست. خیلی ها و شاید هم خود او گمان می برند با چنین لحنی و با چنین روشی برای ادای کلمات می توان خود را از خیل بی شکوه خوانندگان دیگری که به قول عوام از خانه قهر کرده و تصمیم گرفته اند خواننده شوند، جدا خواهد ساخت اما مشکل این است که این مشخصه تنها شمایلی از واقعیت دارد. همه چیز در سطح می ماند و بافت اثر را تبدیل به مضحکه ای می کند که هیچ کس نمی داند به سازش چطور باید رقصید؟

اگرچه موسیقی پاپ همیشه تاییدش را از مردم می گیرد و این مردم هستند که تصمیم می گیرند چه اثر جاودانه شود و چه اثری به محاق فراموشی برود اما اقبال کوتاه مدت از یک آلبوم ملاک و معیار درستی برای خوب بودن یک اثر نیست، همچنان که زمانی آهنگ های بی مایه «ساعت دیوار چشمات قلبم، نمیای، نمیای...» فراگیر شده بود و حالا کمتر اثری از آن در فلش های حافظه یا ضبط صوت ها دیده می شود.

در روزگاری که موسیقی پاپ انگار در ناله کردن خلاصه شده و در غیاب صدای زنانه، مردان با صداهای زیر و نازک، همه چیز را به ناله هایی سخیف تبدیل می کنند، انتخاب این لحن و تبدیلش به یک مشخصه برای حامد همایون بیشتر شبیه شوخی است. بحث حتی بر سر متفاوت بودن نیست. بحث این است که متفاوت بودن در این عرصه، آنقدر دم دستی و راحت شده که هر کسی می تواند مدعی شود با بقیه فرق دارد.
نگاهی متفاوت به پدیده «حامد همایون»

آلبوم «دوباره عشق» مقبول خیلی ها افتاده است. از مردم عادی که منعی برای شنیدن موسیقی نمی بینند گرفته تا کسانی که با شک و تردید مذهبی به موسیقی نگاه می کنند و به هر اثری روی خوش نشان نمی دهند. علت چیست؟ شاید بگویید به خاطر این که خواننده توانسته با همه قشری از جامعه ارتباط برقرار کند اما به نظر نگارنده چنین نیست، علت این اقبال همگانی فقط و فقط در یک چیز خلاصه می شود: خواننده می خواهد همه را راضی کند!
از روشنفکر و کتابخوان گرفته تا بچه مسلمان مذهبی و راننده تاکسی و فلان کارمند شرکت خصوصی. او به همه نظر دارد و می خواهد با هر کس از ظن خودش یار شود، نتیجه چه می شود؟ شتر گاو پلنگی که نمی دانی باید با آن چه برخوردی داشته باشی؟ نمی دانی آن را باید در کدام دسته تقسیم بندی کنی یا اصلا چرا باید با چنین چیزی ارتباط برقرار کنی.

ماجرا این است: در بازار سلیقه های تنزل یافته به صفر و در عرصه ای که هیچ غول زیبایی در آن قد علم نمی کند، پا گرفتن خواننده ای مثل حامد همایون اتفاق عجیبی نیست. چیزی است در حد یک تب که به زودی فروکش می کند و جایش را به دیگری می دهد، همچنان که پیش از این تب مرتضی پاشایی ها و فرزاد فرزین ها همه گیر شده بود و رفته رفته فرو نشست.

هر هنرمندی در شروع کارش باید یک انتخاب ساده بکند: این که به سلیقه مخاطب تن بدهد یا سلیقه مخاطب را شکل بدهد؟ این پرسشی است که بسیاری از هنرمندان اصیل و صاحب نام ما با کارشان به آن معنا بخشیده اند، اما ظاهرا خیلی وقت است که این پرسش با حذف بخش دومش به یک اصل برای هنرمندان امروزی در آمده است.
تن دادن به سلیقه مخاطبی که دست بر قضا هنرمندانی از همین دست آن را به شدت پایین آورده اند و حالا با آثارشان زیر سوال هم می برند. در مملکتی که شعر حرف اول را می زد و می زند و تاریخ یک سرزمین با شعر روایت شده است، این وضعیت، وضعیتی گریه دار و تاسف بار است که به چنین ترانه ها و آهنگ های دم دستی رضایت دهیم و از شنیدنش خوشحال باشیم و تازه بخواهیم دیگران را هم در شنیدنش - شده به زور - سهیم کنیم.

گرته برداری از پشتوانه ادبی و استفاده از آن در یک اثر هنری البته که امری مذموم نیست اما چگونه استفاده کردن و با چه رویکردی به آن پرداختن نگاهی حرفه ای و کاربلد می خواهد که ظاهرا در بین نسل جوان موسیقی پاپ از آن خبری نیست که نیست.
نگاهی متفاوت به پدیده «حامد همایون»

بیایید لااقل امیدوار باشیم که این خواننده جوان به این موفقیت ناپایدار و زودگذر دل نبندد و به فکر پیشرفت به معنای درست آن باشد. نه تفکری که هم اکنون دارد؛ به این گفته هایش دقت کنید و آن وقت عمق فاجعه را درک: «علاقه ام به موسیقی وقتی خیلی جدی تر شد که شروع کردم به تدریس. وقتی هم که شما می خواهید درس بدهید باید دایره اطلاعات تان را خیلی وسیع کنید.
من همیشه کتاب می خواندم اما وقتی قرار شد درس بدهم به شدت هر چه بیشتر کتاب می خواندم. اوریجنال کتاب تکنیک جهانی آواز نوشته لارابرانیک آندرسن را تهیه کردم چون می دیدم ترجمه اش آن طوری که باید مرا راضی نمی کند. بعد اتودش را پیدا کردم. تقریبا هم اتودهای آواز برکلی را از طریق ebook گرفتم. یک آموزشگاه در شیراز بود که به ما کمک می کرد این کار را انجام بدهیم. تک تک تمرینات اینها را انجام دادم.
کتاب صدای خود را آزاد کنید نوشته راجر لاو را که یکی از بزرگ ترین اساتید و خواننده های بزرگ دنیاست خواندم. کتاب تجربیات ایشان را خواندم. وقتی می خواستم تدریس را شروع کنم کتاب تاریخ موسیقی را شاید ۱۵ بار خواندم. اول خیلی نمی فهمیدم و برای کسی که می خواهد شروع کند سخت است اما وقتی ساز اضافه شد و هارمونی را یاد گرفتم کم کم توانستم یاد بگیرم. یعنی فوکوسم در موسیقی این طور بود که بخش علمی را با مطالعه جلو می بردم.»

خب این آقا با خواندن چند کتاب تدریس هم می کند. بیاید امیدوار باشیم اگر نمی توانیم شاهد روزهای اوج ترانه و موسیقی پاپ در چند دهه گذشته باشیم، لااقل از شنیدن چنین چیزهایی معاف شویم و بتوانیم جایگزین بهتری برای آنها پیدا کنیم. البته یادتان نرود دعا کنید که خوانندگان پاپ لااقل دست از سر مولانا و غزل های بی نظیرش بردارند و معنویت و عرفان و عشق را آنگونه که در تک تک کلمات غزل هایش تکثیر شده به سخره نگیرند. همیشه نزدیک ترین راه بهترین راه نیست. کاش لااقل ستارگان حلبی این روزهای موسیقی پاپ این یک مفهوم را درست درک کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    شما یک تحقیقی در مورد شعرای مولانا میکردین بد نبود آهنگ مردم شهر ترانه سراش مولانا نیست محمد رضا نظری شاعرش هست!!!!!!!!!!!!!!
    واقعا چی رو نقد میکنین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ ها

    • بدون نام

      کجا گفته شعر های مولانا ؟؟؟
      گفنه سبک مولانا
      بادقت بخون

  • حجت

    شما یا استاوود(به قول حامد حمایون :D ) فراستی هستید یا از اقوامش یا از دوستانش یا از هم کیشانش یا خلاصه خیلی به فراستی جان نزدیکه سبکتون!!!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      تنها چیزی که میتونم درباره ی کار این خواننده بدم اینه : سبک ، سطحی و بی ارزش.

    • بدون نام

      آره سبک فراستی نوشتی

  • فرهاد

    بدجور حرص و کینه تو لحنتون داد میزنه . ذره ای منطق و تحلیل درست تو نوشته تون نمیبینم. به این جملات تو متنتون دقت کنید: "این که در یک ترانه با خطاب «عشقم!» عناصر شاعرانه دیگری مثل باران یا قدم زدن کنار ساحل را تلفیق کنی، حاصل همینی می شود که با آن روبروییم: ابتذال!"
    (پس تلفیق عشقم با باران میشه ابتذال!! عجب. چه ذهن آشفته ای دارید شما!!)
    "برخوردی که با شعرهای مولانا می شود آنقدر دم دستی و مبتذل است که باورت نمی شود می توان با کسی مثل او چنین برخورد سخیفی داشت."
    (حداقل قبل از تحلیل یه تحقیق میکردید تا بفهمید هیچکدوم از اشعار این آلبوم واسه مولانا نیست و شما بخاطر سواد احیانا اندکتون تو این حوزه از لحن شعر احساس کردید که از مولاناس)
    "یکی دیگر از نکاتی که هنگام شنیدن این آلبوم (که البته برای نگارنده کاملا از سر اجبار و به خاطر قرار گرفتن در جمع های دوستانه یا خانوادگی بوده است) به نظر می رسد لحن خواننده است."
    (تو این جمله هم به صورت کاملا ناشیانه حرص و کینه ی خودتون رو نشون دادید. یه منتقد حتی اگه از آلبوم یا فیلم یا شخص متنفر هم باشه هیچوقت تو نقدش نباید بگه از سر اجبار دیدم و شنیدم . لابد از سر اجبار هم دارید اینجوری خودتون رو با این نقد خال میکنید. حتی آقای فراستی با اون تندیش هم اول نقدهاش همچین جمله ای رو بکار نمیبره چون انقد حرفه ای هستش که میدونه با همچین جمله ی سخیفی فقط خودشو ضایع تر میکنه)
    "در بازار سلیقه های تنزل یافته به صفر و در عرصه ای که هیچ غول زیبایی در آن قد علم نمی کند، پا گرفتن خواننده ای مثل حامد همایون اتفاق عجیبی نیست."
    (اینجا هم اومدید تصویر یه آدم کافه ای روشنفکر سیگار بدست بوف کور خون از خودتون نشون بدید که شما سلیقه دارید و بقیه نمیدونن سلیقه ی خوب چی هست. و البته با توهین به این همه خواننده ی خوب و قابل تأمل)
    "بیاید امیدوار باشیم اگر نمی توانیم شاهد روزهای اوج ترانه و موسیقی پاپ در چند دهه گذشته باشیم، لااقل از شنیدن چنین چیزهایی معاف شویم و بتوانیم جایگزین بهتری برای آنها پیدا کنیم."
    (تو جمله ی آخرتون هم نشون دادید قصد شما تحلیل محبوبیت و گل کردن حامد همایون نبود. فقط تخریب و آرزوی محو شدنش بود. اتفاقا دقیقا باید یکی برای شما تحلیل کنه این قضیه رو که چرا یکی مثل حامد همایون یک ذفعه محبوب جامعه میشه تا بجای اینکه حرص بخورید منطقی برخورد کنید با این رفتار جامعه)
    موفق باشید

    پاسخ ها

    • بدون نام

      عالی بود. کاملا با نظر شما موافقم نویسنده آدم بخیل و حسودی بوده :)))))))))

    • بدون نام

      یک منتقد یک اثر رو از سر اجبار گوش نمی ده بلکه کاملا بی طرفانه گوش می ده و اون رو قضاوت می کنه، پس معلومه منتقد نیستی و از سر کینه چنین مطلبی رو نوشتی. راستشو بگو حامد همایون چیکارت کرده که نشستی روزی رو ببینی که فراموش بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • بدون نام

    خب آخه واقعا سواله اینهمه خواننده و استعداد عجیب نیست یکیشون انقدر راحت معروف بشه درحدی که لندنم کنسرت بذاره؟! .....اصلا چیزی مثل دستای پشت پرده یا پارتی حس نمیکنید؟

  • علی

    حسادت.....

  • بدون نام

    فارغ از اینکه نویسنده یه جاهایی تند رفته مثل اینکه می گه اگه آهنگهاش رو شنیده نه از سر اختیارکه به خاطر قرار گرفتن در محیط بوده (که همین صحت قضاوتش رو مورد سوال قرار میده)، اما در کل و اگه همه جانبه به مجموعه پاپ خوانها نگاه کنیم خیلی بیراه هم نگفته.

  • Click4u

    من سبک خوندش رو دوست دارم و اینم بگم که چنین سبکی رو رده ی سنی بین 25 تا 50 سال رو در برمیگیره !

    پاسخ ها

    • صدف

      من خودم شاهد بودم در کنسرت هاش افراد بالا 60 و 70 سال هم حضور داشتن

  • سهیل

    دوستی عزیزی که انقد یک طرفه و بی منطق نقد کردی بهتره اینو بدونی که با این طرز حرفت کوچکترین توجهی به این نوشته نمیشه و تنها جای سوال که باقی میمونه اینه که مشکل شما با این خواننده به قول خودت سخیف یا دیگر همکارانش که دارن ابتذال و ترویج میدن چیه؟ و اینکه سعی کن اگه در همچین موقعیتی قرار داری که مطلبی بنویسی سعی کن منصفانه بنویسی چون این هایی که گفتی از نظر خواننده یه چور عقده گشایی کردی که خودت دلیلشو بهتر میدونی ,البته که ایشون بسیار آهنگ های زیبایی نه تنها از نظر من بلکه از نظر بیشتر شنوندگان خوانده و طرفدار های زیادی دارد و مایه ی شادی بسیاری از هم وطنان چه در داخل و چه در خارج از ایران فراهم کرده. پس زحمت نکش و با این نوشته های مغرضانه خودت رو خسته نکن و متاسفم برای این خبرگزاری به خاطر داشتن چنین نویسندگان و البته نبود نظارت بر انتشار چنین مطالب سخیفی .

  • فرهاد گلچین

    پروردگارا نقدهای منتقدین ما را از بغض و کینه شخصی دور بفرما
    آمین

  • بدون نام

    نقدش منطقی نبود اما کاملا موسیقی ایشون از کیفیت پایینی برخورداره

  • mori

    بنده با نظر نویسنده کاملا موافقم
    بدیهی است وقتی خواننده ای با این موج عظیم از سوی مخاطب مورد اقبال قرار میگیرد نوشتن این نقد بازتاب مثبتی هم نخواهد داشت ! چرا که اگر قرار باشد حرف شما خریدار داشته باشد و مخاطب مثل شما فکر کند چنین آثاری در جامعه طرفدار نخواهد داشت .....
    دوست عزیز نگران نباشید
    با گذر زمان ( خیلی زود ) آبها از آسیاب خواهد افتاد و مخالفان به حرف شما و البته من ! خواهند رسید !
    خیلی زود !

    پاسخ ها

    • بدون نام

      نقد كردن اصلا اشكالي نداره، مشكل لحن زشت و پر از كينه نويسنده است. ايشون با اين لحن نوشتن بيشتر شخصيت خودشونو نقد كردن تا حامد همايون

  • بدون نام

    من آلبوم این آقا رو گوش نکردم ولی قبول دارم سلیقه ی خوب جاشو داده به سلیقه ی مبتذل و سطحی و دم دستی و آبکی و ....

  • احسان صادقی

    سلام به همه.
    لحن این مطلب می تونست کمی حرفه ای تر باشه تا از همون اول،خوانندگان حالت تدافعی نگیرن. اما به طور کلی نقد درستی هست.
    چون تعریف جناب همایون رو از دوستان شنیدم،آلبوم و دانلود کردم ولی به همین دلایلی که در این مطلب بهش اشاره شد،پاکش کردم.
    بنده و خیلی از عزیزانی که چنین موسیقی هایی رو نقد می کنن،بغض و کینه ای نسبت به خواننده یا ترانه سرا و...ندارن،فقط این و می دونن که وضع موسیقی و ترانه ما می تونه_و باید_خیلی خیلی بهتر از این باشه.
    نکته ای که باید در نظر داشت اینه که جدای از سواد و تعهد خواننده به شعر،ترانه و کلا ادبیات، موضوع دیگه بحث سرمایه س. یعنی خواننده برای کم کردن هزینه های آلبوم با افراد متوسط یا حتی ضعیف کار می کنه. مثلا به جای اینکه بخواد پنج میلیون برای یه ترانه بده به فلان ترانه سرا که واقعا ترانه هاش حرف تازه ای برای گفتن داره،با یک پنجم این پول ده دوازده تا ترانه ضعیف می خره.
    در مورد ادای اصوات هم واقعا یه تغییر کاملا سطحی و نازله.
    به هر حال هر کسی سلیقه ای داره و خوبه که این تضارب آرا به جای دلخوری،به بهتر شدن هممون کمک کنه.
    همگی عزیزان پاینده باشید.

  • کامی

    حامدهمایون هم یه خواننده است که تاریخ مصرفش تموم میشه

  • بدون نام

    یکی دیگر از نکاتی که هنگام شنیدن این آلبوم (که البته برای نگارنده کاملا از سر اجبار و به خاطر قرار گرفتن در جمع های دوستانه یا خانوادگی بوده است) به نظر می رسد لحن خواننده است.
    شما چطور کسی رو مورد نقد قرار میدید که اهنگ های اونو درست مورد بررسی قرار نداده اید و به قول خودتان از سر اجبار.
    اجباری به نوشتن این متن هم وجود نداشت.
    از برترین ها بعدیده.

  • بدون نام

    چه دل پری! چقدر غر زد نویسنده!

  • saeed

    به کل نقد کاری ندارم اما منظور از ایتذال در هنر و موسیقی کارهای مبتذل نیست دوستان و سطحی نشون دادن روابط انسانها منظور هست
    همچنین ربط دادن ترانه به شعر مولانا هم درسته و منظور وزن شهر و نحوه خوندنش مثل خیلی از اشعار مولاناست.

  • بدون نام

    دوستان بیاییم هیجان زده نشیم و منصف باشیم این نقد کاملا به جاست فقط اثباتش زمان میخواد اما اگرکمی حافظه مون یاری کنه میبینیم دیگرانی هم بودند که یه شبه گل کردند اما الان مردم اصلا یه ترانه هم ازش گوش نمیدند یعنی حتی امتحان نمیکنند ببیند کارجدید طرف خوبه یا بد
    به این میگن تاریخ مصرف

    چیزی که مثلا تو کارکسانی مثل همایون شجریان نیست ایشان هم پاپ می خوانند هم سنتی اما تاریخ مصرف ندارند
    من خودم البوم دوباره عشق رو خیلی گوش دادم و الان دوسش دارم اما علاقه من مثل سه ماه پیش نیست
    بنیامین هم همین طوری بود مشخصه تاریخ مصرف دار رو نمیشه از بعضی آهنگ ها جدا کرد .باز هم میگم زمان صحت این نوشته رو تاییدمیکنه پس صبور باشیم

    پاسخ ها

    • امید

      دوست عزیز مطمئنی که همایون شجریان تاریخ مصرف نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در نظر ایرانی جماعت همه چیز تاریخ مصرف داره و بعد از مدتی باید دورانداخته بشه این شامل همه می شه، شما فکر می کنی آیا کسی الان حاضره استاد شجریان گوش بده تعداد انگشت شماری، کسی دیگه علیرضا افتخاری گوش می ده؟ کسی مثل قدیم ها برای گوگوش و ابی و داریوش سر و دست می شکنه

  • dani

    ایشون فقط تلاش داره شاد بخونه... زیاد مهم نیس شعرش چی میگه و ایا تحریرهای خوبی داره؟
    کیفیت متوسط (رو به پایینی) داره
    پیش بینی میکنم به زودی فراموش میشه...
    همینجوری که شاخ های اینستاگرام ایشون رو معروف کردن ( زیر صدای کلیپ ها اینستاگرام بود)
    به همون سرعت فراموش میشه.

    پاسخ ها

    • رضا

      فراموشی خاصیت ایرانی جماعته، ایرانی جماعت حافظه تاریخی ضعیفی داره، کلا عادت داره همه چی رو فراموش کنه، نگران نباش من و شما هم فراموش می شیم

  • بدون نام

    چقد عقده اي!!!

  • ليلا

    لطفا نويسنده محترمم ببرين لندن.لندن رو دوست داره
    گرامي بزرگوار همينه هميشه با اوني كه قدرت دستشه هم مسير باش نه اينكه مقابلش بايستي

  • کتی

    بدبختای حسود.چشم ندارید ببینید یکی داره پیشرفت میکنه.باید حتما انقدر باهاش بجنگید تابکوبیدش زمین

  • نازی

    ایول به حااااووومد
    به کار خودت ادامه بده داداش

  • امین

    آفرین به شما نویسنده ی مقاله
    واقعا جز بهت و حیرت چیزی نمیمونه برای شخص آشنا به موسیقی، نه وقتی میبینه این فرد میخونه، بلکه وقتی میبینه این فرد تا این حد مخاطب داره! اگر امثال هایده و ابی و سایر خوانندگان پاپ (حتی با همه ی کاستی ها) در این کشور اجازه ی فعالیت داشتن، امثال حامد همایون و فرزاد فرزین و بنیامین بهادری جرات حرف زدن هم پیدا نمی کردن، چه برسه به انتشار آلبوم!
    حقیقتا از نقد‌ آگاهانه ی شما لذت بردم. ممنون از شما که هستید و می نویسید.

    پاسخ ها

    • مینا

      ابی و هایده و داریوش جای خود، حامد همایون و بنیامین و.... هم جای خود. الان شما نمی تونی نسل جدید رو با ابی و داریوش راضی کنی، اونا دنبال سبک و شعرهای جدید هستن

  • بدون نام

    صداش که عالیه

  • بدون نام

    صداش عالیه و بقیه چیز ها به نظر من مهم نیست

  • علی محمدی معاضد

    با سلام
    من نه نقد ادبی بلدم و نه موسیقی اما این اقا با کنسل کردن کنسرتش در اردبیل بخاطر این که تمام بلیط هاش فروش نرفته بود یه نمره منفی در کارنامه اش ثبت کرد به نظر من یک طرف موسیقی شنوده است و این اقا داره شنوند ه شو از دست میده

    پاسخ ها

    • احمدی

      شما مطمئنی به این دلیل کنسرتشو کنسل کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • فامیل دور

    بنده هم قبل از خوندن این مقاله نظرم همین بود که بزودی این آقا با همه آهنگاش روی اعصاب میره و از مد می افته ، من که الانم نمیتونم گوش بدم

  • بدون نام

    شد یک دفعه کسی جایی در دل مردم باز بکنه و گروهی چوب نقد و تهمت ابتذال بهش نزنند .

  • یه دیوونه

    به نظرم حامد همایون یکی از بهترین خوانندگان کشور است ومن اهنگاشو خیلی دوست دارم

  • حسین

    منظور کلی نوبیسنده اینه که مهم نیست که. کی چی میگه مهم اینه که چی میگه ...فقط به شخص خاصی نیست .واقعا من تعجب می کنم چیه اهنگای این خواننده بقیه رو مجذوب کرده جز دوتا پیچوندن صدا توی هنجره که کارو خراب تر کرده..در هر صورت رضایت یه امر نسبیه .همه می دونن که شرکت بنز سازنده بهترین ماشینهای دنیسات ولی با این حال برای عام مردم کیفیت زیاد ملاک نیست در دنیا فروش شرکت های تویتا و هیوندا و درجه دو و درجه سه بسیار بیشتره.

    شخصیت خواننده بسیار محترم و خیلی خیلی با انگیزه و با هدف دارن خوانندگی رو دنبال می کنن پیش بینی میکنم بعد از یه افت خیلی شدید دوباره با عوض کردن سبک باز هم سر زبونا میفته که حتما کارای بهتر و قویتری میسازه .ارزوی موفقیت براتون دارم اقای حامد همایون عزیز

    پاسخ ها

    • رسولی

      نخریدن بنز به این دلیله که قیمت بسیاری بالایی داره و هر کسی توان خرید اونو نداره، وگرنه مردم دنیا می دونن کیفیت بنز خیلی بالاتر از تویوتا و هیونداست. اینا چه ربطی داشتن

  • سعید

    به نظرم در نقدتون خیلی کینه دار صحبت می کردید ،سوال: یعنی هیچ نکته مثبتی نداشت این خواننده؟

  • سعید

    به نظرم در نقدتون خیلی کینه دار صحبت می کردید ،سوال: یعنی هیچ نکته مثبتی نداشت این خواننده؟

    پاسخ ها

    • ملیکا

      ایشون همه یکار هاشون مثبت

  • رضوی

    به نظرم تحلیل شما بیشتر شبیه دعوا با یک نفره تا نقد حرفه ای، این نوع خواندن یک سبکه نه ابتذال، بعد هم سبک پاپ همینه، نکنه توقع داری سبکش شبیه استاد شجریان یا همایون شجریان باشه، سبک پاپ همینه تازه به نظرم حامد همایون سطح سبک پاپ رو بالا برده نه اینکه تنزل داده باشه. یه جایی نوشته بودید که قصد خواننده اینه که تمام گروه های مختلف مردم رو راضی نگه داره برای همینه که آلبوم هاش همه گیر شده از قصاب تا نونوا و دکتر و مهندس گوش می دن، مگه این عیبه!!!!!!!!!!!!!! اتفاقا این توان یک خواننده رو نشون می ده که بتونه همه رو در هر سنی راضی نگه داره نه اینکه به عنوان یک عیب براش محسوب بشه، من خودم کنسرتش رفتم از هر سنی بگید توی کنسرتش بودن، از نوجوون تا افراد مسن، زن و مرد بودن این نشون می ده که همه مردم دوسش دارن و متعلق به یگ گروه خاصی نیست. یعنی با آهنگ هاش تونسته با تمام گروه های مختلف مردم چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور ارتباط برقرار کنه. و این ربطی به این نداره که ممکنه چند سال دیگه مثل بقیه خواننده های پاپ فراموش بشه، این به عیب حامد همایون بر نمی گرده بلکه نشون می ده حافظه تاریخی مردم ایران ضعیفه و کلا عادت دارن یکی رو بالا ببرن بعد بکوبن زمین. حامد همایون اگر چند سال دیگه فراموش بشه نشان از بی معرفتی مردم ایران داره نه سطحی و نازل بودن شعرهاش و صدای بدش البته از نظر شما.

  • توکلی

    "هر هنرمندی در شروع کارش باید یک انتخاب ساده بکند: این که به سلیقه مخاطب تن بدهد یا سلیقه مخاطب را شکل بدهد؟ " منتقد عزیز این جمله رو که خودت نوشتی یک بار دیگه بخون. اتفاقا حامد همایون سلیقه مخاطب رو شکل داده و مخاطب از سبک اون خوشش اومده، چون سبک جالبیه و تونسته از هر سنی رو جذب کنه و یک سبک جدید ابعدا کرده که با بقیه متفاوته، وگرنه سلیقه مخاطب ایرانی اونقدر متنوع هست که از توان هر کسی بر نمی آید که بتونه همه رو راضی کنه و از این جهت باید به حامد همایون تبریک گفت که هم سلیقه مخاطب رو به قول شما شکل داده و هم تونسته همه گروه های مختلف با هر سن و فرهنگ و سطح و جایگاه رو راضی کنه. این حسن محسوب می شه نه عیب. بعد هم اینکه چرا وقتی یه نفر می تونه برای مدتی مردم رو شاد کنه و راضی نگه داره بعضی ها به فکر زمین زدنش می افتن!!!!!!!!!!! اگر مردم بنیامین و رضا صادقی، فرزاد فرزین و... غیره رو فراموش کردن بخاطر ابتذال اونها نبوده بخاطر اینه که دنیای کنونی جای توقف نیست بلکه اونقدر تنوع در همه زمینه ها هست که هر چیزی تاریخ مصرف خودشو داره الان کسی حاضره با آیفون 4 کار کنه وقتی 7 اومده؟ مگر تعداد معدودی. پس این ربطی به ابتذال نداره، بعد هم نویسنده این مطلب مشخصه که سبک پاپ رو با سنتی دقیق تشخیص نمی ده، اگر درست تشخیص می داد متوجه می شد که پاپ با سنتی متفاوته. بعد هم اگر شما واقعا منتقد هستی باید هر اثری رو بدون اجبار دوستان گوش بدی و نقد درستی بنویسی وقتی یک اثر رو از روی کینه و با بی رقبتی و بخاطر سلیقه شخصی نقد می کنی نتیجه اش می شه این نقد که بیشتر شبیه عقده گشایی شده تا نقد. یک منتقد نظر شخصیشو وارد نقدش نمی کنه و بگه از سر اجبار گوش دادم و فلانی رو دوست ندارم. بعد هم دوست نداری چرا درباره اش نقد می نویسی؟ اتفاقا اصولی در نقد نویسی هست که می گه اگر یک اثر ارزشمنده باید نقدش کرد اثر به قول شما مبتذل قابل نقد نیست که اینقدر خودتو خسته کردی و راجع به چیزی که از سر اجبار گوش دادی نوشتی. خوبه از سر اجبار بوده وگرنه 50 صفحه درباره اش می نوشتی! حامد همایون یه چیز ویژه داشته که شما رو وادار کرده که درباره اش بنویسی. بعد هم خیلی خودتو باهوش فرض نکن که پیش بینی کردی چند سال دیگه فراموش می شه چون طبیعیه خاصیت جهان کنونی فراموشیه هر کسی در هر مقطعی روی کار می آید وبعد هم فراموش می شه، شما اگر تا سال دیگه اسمی از اوباما شنیدی.....تا سه چهار سال دیگه مسی و رونالدو از اوج فاصله می گیرن و افراد دیگه جای اونها رو می گیرن، الان پله کجای این جهانه، تازه در کشورهای دیگه اینقدر با افراد مشهورشون بی رحم نیستن ، فراموش می کنن چه برسه به ایرانی جماعت که کلا فراموش کاره.

  • میثم

    نقد خوبی بود.یادمه اواخر دهه هفتاد موسیقی پاپ تو اوج بود و نوپا .اصفهانی امیر کریمی افشار خلج شادمهر حسین زمان ... اینا با وجود کلی مشکلات ممیزی پاپ رو سر و شکل دادن .

  • یه شاعر و نوازنده

    انقدددر حساااااادت. خیلی زشته. چرا اینجوری نقد کردین؟ این نقد نیست این یه حمله از سر اتش گرفتن جیگرته. اقای منتقد زشته یکم خودتو کنترل کن. برو یه لیوان اب بخور. حامد همایون چون توی 6 ماه نزدیک به 250 شایدم بیشتر کنسرت داشته و رکورد گینس رو زده طبیعی هم هست که حسود و بدخواه زیاد داشته باشه. از خدا میخوام بهش کمک کنه و هر روز موفق تر از دیروز باشه.

    پاسخ ها

    • عمو اکبر

      رکورد گینس ربطی به فرهنگ ادب و شعر و هنر ما ندارد . شاید الکسی تگزاس و عمو جانی هم رکورد زدن به ما چه

  • عمو اکبر

    سلام . من میخوام بگم این دست از خوانندگان فقط میخوانند و هنر آواز را بلد نیستند . وقتی تعداد زیادی از مردم میتونند به راحتی کار این فرد را بخوانند پس هنرش چیه ؟ وقتی صدای یک نفر در اندازه مثلا 15 کلید پیانوست پس هنرش چیه . یا باید همان اندازه که صدا دارد صدایی خاص مثلا مخملی یا . . . باشد ولی میبینیم نیست . این آقا پول خرج کرده مطرح شده همین . من حاضرم با بسیاری از این خوانندگان مسابقه بدهم برای امتحان یک کار همایون شجریان رو با گام صدای ایشان و با حجم و ضرافت بخونید نزدیکش هم شد قبوله . بسم اله

  • بدون نام

    حامدهمایون خوبه اونایی هم ک میگن بدحسودیشون میشه بهش
    چش حسوداش دراد حامد کارت عالیییییییی حرف نداری

  • ملیکا

    کامی شما فضولی نکن وهمه ی شما که نظر میدن درد عمه هاتون میخوره

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج