وب سایت سینما گیمفا : ژانر علمی تخیلی را به سادگی میتوان یکی از محبوبترین ژانرهای سینما دانست. خلق مکانهایی که فاصله بسیار با ما دارند و تکنولوژیهایی که در آینده به احتمال فراوان شاهد آنها خواهیم بود دقیقا همان چیزی است که بسیاری از مخاطبان سینما مشتاق به مشاهده آن هستند. علم و تخیل از همان زمان آغاز پدیده فیلمهای سینمایی در این صنعت حضور داشتهاند. ولی سوال اینجا است که کدام یک از آنها به واقع دلچسب هستند؟ پاسخ دادن به این سوال به نحوی که بتوان تمام طرفداران این ژانر را راضی نگه داشت کاری تقریبا غیرممکن است. در این لیست قصد داریم ۳۳ فیلم برتر سینما را در این ژانر محبوب رده بندی کرده و معرفی کنیم. با ما همراه باشید.
Robocop «پلیس آهنی»
نکات مثبت بسیاری در مورد فیلم «پلیس آهنی» وجود دارد؛ البته برای شفافتر شدن موضوع، فیلم مد نظر ما نسخه اوریجینال آن در سال ۱۹۸۷ است. اگر علاقه مند به فیلمهای اکشن و فراخشن هستید باید بگوییم که این فیلم در لیست شما نیز حضور خواهد داشت.
در کنار این موضوع یک نکته در مورد «پلیس آهنی» وجود دارد که آن را از سایر فیلمهای صرفا جذاب و سرگرم کننده متمایز میکند و آن استفاده از طعنه و طنز معنی دار در آن است. این فیلم در واقع پیامی مهم برای جامعه مدرن دارد، پیامی که شاید در جامعه کنونی نیاز بیشتری بدان باشد تا در دهه هشتاد میلادی. «پلیس آهنی» فیلمی هوشمند است که به مخاطب خود احترام میگذارد و در کنار این موضوع بر حسب اتفاق از روشهای فوق العاده خونین برای بیان داستان خود استفاده میکند.
Looper «چرخهگر»
کار کردن پیرامون مبحث سفر در زمان با در نظر گرفتن مقوله پیوستگی کاری بسیار دشوار است چرا که مخاطبان به فهمی آسان از آن نیازمندند. کارگردان رایان جانسون، در مورد فیلم «چرخه گر» به صورت کامل به این موضوع واقف بود و به خوبی توانست از پس آن برآید.
قرار دادن جوزف گوردون لویت و بروس ویلیس در فیلمی هیجانی پیرامون موضوع زمان در مقبل یکدیگر با استفاده از عناصر درگیر کنندهی سبک نوار توانست هم طرفداران جان سخت و هم مخاطبان عادی سینما را علاقه مند بدان کند. همچنین پایان فیلم کماکان پس از گذشت سالها از اکران خود ما را به تفکر وا میدارد.
The Fifth Element «عنصر پنجم»
فیلم «عنصر پنجم» ساختهی لوک بسون که این روزها مشغول ساخت عنوان پر سر و صدای Valerian and the City of a Thousand Planets است، از آن فیلمهایی است که برای قرار گرفتن در ژانر علمی تخیلی به زمانی مختصر نیاز داشت. در واقع فیلم توانست عملکردی قابل قبول در گیشه داشته باشد، اما فاصلهی بسیاری با تبدیل شدن به یک پدیده جهانی داشت.
بعدها با گسترش سرویسهای پخش آنلاین فیلم، بسیاری از مخاطبان توانستند این فیلم مشاهده کنند که واکنش اکثر آنها را نمیتوان منفی قلمداد کرد. بروس ویلیس یک راننده معمولی تاکسی است که توسط زنی خوش چهره با بازی میلا یووُویچ وارد نبردی کهکشانی برای بقا میشود. داستان مرکزی بسیاری ساده است اما به لطف بازی به یاد ماندنی بازیگرانی چون کریس تاکر در نقش روبی رُد و آهنگهای منحصر به فرد که هیچ کس آنها را فراموش نخواهد کرد، «عنصر پنجم» این پتانسیل را دارد که بتواند همواره در این لیست ماندگار باشد.
Tron «تیرون»
در دهه ۸۰ میلادی کامپیوتر توانست جای خود را در خانه اکثر خانوادهها با درآمد متوسط باز کند، در نتیجه انقلابی عظیم در بازار خرید و فروش آن به وجود آمد اما با این حال در آن دوران افراد بسیار کمی قابلیت درک این وسیله را داشتند. این بخش از جنبه علم و تخیل توسط بنیان و اساس فیلم «تیرون» به واقعیت تبدیل شد، فیلمی که این سوال برایش وجود داشت که به واقع چه چیزی در درون این وسیله انجام میگیرد.
با اینکه شاید در زمان حاضر بسیاری این موضوع را منقضی شده تلقی کنند اما به طور قطع نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که فیلم در زمان اکران خود به چه موفقیتهایی دست یافت. جلوههای کامپیوتری استفاده شده برای نمایش دنیای دیجیتالی در زمان خود بی همتا بودند. پیشرفتهای بدست آمده برای تولید این فیلم بعدها در بسیاری از فیلمها مورد استفاده قرار گرفت.
The Abyss «پرتگاه»
در حالی که بسیاری از فیلمهای علمی تخیلی در حیطه ستارگان و کهکشانهای دور اتفاق میافتند، برخی از آنها در حوزه و محدوده سیاره خودمان جریان دارند. «پرتگاه» نشان میدهد که بیگانگان در عمق اقیانوسهای ما زنده هستند، که این موضوع نشان میدهد جیمز کامرون خیلی قبلتر از فیلم تایتانیک در مورد آبهای موجود در پیرامون ما کنجاو بودهاست.
استفاده از عنصر کلاستروفوبیا (ترس از فضای بسته) در فضای این فیلم قابل لمس است که آن را تبدیل به تجربهای لذت بخش از آغاز تا پایان آن میکند. به علاوه، این فیلم توانست شخصیتهای طراحی شده توسط کامپیوتر را به یک سطح بالاتر برساند که این موفقیت بزرگ به لطف تلاشهای استودیوی Industrial Light & Magic عملی شد. البته کمی باعث تعجب بود که فیلم نتوانست موفقیتی بزرگ را در گیشه تجربه کند. اگر این فیلم را تماشا نکرداید بهتر است سریعا این مشکل را حل کنید.
Inception «تلقین»
در حالی که کریستوفر نولان توانست با عملکرد بدون نقص خود در سری فیلمهای شوالیه تاریکی توجهات را بیش از پیش به محتوای کتابهای مصور جلب کند، اما در واقع این فیلم ساخته شده توسط او در میان آن فیلمها بود که توانست همگان را متحیر کند. از بسیاری جهات، فیلم را باید تنها سرقتی ساده تلقی کنیم. با این وجود، نکته مهم این است که اطلاعاتی که اعضای تیم برای سرقت آنها را مد نظر دارند در داخل ذهن شخص مورد نظر قرار دارد، در نتیجه آنها میبایست با استفاده از تکنولوژی پیشرفته وارد رویای ناخودآگاه او شده و اطلاعات مورد نظر را استخراج کنند.
«الهام» تمام ویژگیهای لازم را به عنوان یک علمی تخیلی درجه یک دارا است. فیلم دنیایی تخیلی را با قانونهای مشخص خلق میکند که داستان بایستی بدان وفادار باشد که این موضوع باعث میشود مخاطبان در بسیاری از موارد آن را واقعی ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند. این موضوع در کنار جلوههای بصری خیره کننده که در بسیاری از موارد به جای طراحی در کامپیوتر به صورت عملی فیلمبرداری شدهبود، این فیلم را در اوج شایستگی در این لیست قرار میدهد.
Ex Machina «اکسمشینا»
موضوع هوش مصنوعی در سالهای اخیر در بسیاری از فیلمهای علمی تخیلی مورد بررسی قرار گرفتهاست. با این وجود، هیچ کدام از آنها نتوانستند همانند «اکسمشینا» به خوبی این کار را انجام دهند. آلیسیا ویکاندر نقش ایوا را برعهده دارد، وجودی مصنوعی که ممکن است هوشیار بوده و احساسات داشته باشد.
آیا واقعا انسانها میتوانند با ماشینها ارتباط برقرار کنند درست همانگونه که با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟ و اگر ما این توانایی را داریم، این موضوع چه معنایی میتواند برای مفهموم زنده بودن داشته باشد؟ «اکسمشینا» از جمله آن فیلمهای دراماتیک و علمی تخیلی است که به سختی میتوان مشابهی برای آن پیدا کرد. در نهایت باید گفت که این فیلم در مورد رابطه دو فرد است، حتی اگر یکی از آنها به صورت کامل واقعی نباشد.
Edge of Tomorrow «لبه فردا»
تام کروز تقریبا همواره در تمام فیلمهای خود اوقات خوبی را برای مخاطبان رقم زدهاست. با این وجود عنوان نادیده گرفته شدهی «لبه فردا» خیلی بیشتر از اوقات خوش را برای طرفداران ژانر علمی تخیلی به همراه داشت. داستان پیرامون کاراکتر کروز جریان دارد، افسر نیروی ارتش که به هیچ وجه حضور در میدان نبرد را تجربه نکردهاست و حال مجبور است در خط مقدم آن حضور داشتهباشد.
او به طور اتفاقی و در طی فعل و انفعالی قدرتی را به دست میآورد که به واسطه آن به این موضوع پی میبرد که چرا موجودات بیگانه در تمام نبردها به پیروزی میرسند. در واقع بیگانگان این توانایی را دارند که پس از هر شکست زمان را به گذشته برگردانده و اشتباهات خود را تصحیح کنند. حال که او نیز این قابلیت را به دست آوردهاست، تلاش میکند با استفاده از آن کلید پیروزی در این نبرد نابرابر را به دست آورد. همچنین در این فیلم این فرصت را دارید که بارها کشته شدن کروز را مشاهده کنید!!!
Back to the Future «بازگشت به آینده»
و حال که موضوع بحث به سمت سفر در زمان کشیده شدهاست بهتر است پیرامون محبوبترین فیلم در این شاخه از ژانر علمی تخیلی صحبت کنیم. نادرتر از فیلمهای علمی تخیلی آمیخته شده با درام، فیلمهای علمی تخیلی با درون مایه طنز است، با این وجود «بازگشت به آینده» این مهم را به نحو احسن انجام میدهد.
این موضوع حقیقت دارد که مکانیک علمی تخیلیِ فیلم تنها به این دلیل وجود دارد که شخصیت مارتی مکفلای از دهه ۸۰ میلادی بتواند سال ۱۹۵۵ را تجربه کند، اما در عین حال فیلم به بسیاری از سوالات احتمالی مخطبان خود پاسخ میدهد از جمله اینکه اگر گذشته را تغییر دهیم چه تغییری در آینده اتفاق میافتد؟ یا اینکه اگر والدین خود را در گذشته ملاقات کنیم چه تاثیری بر روی آینده خواهد داشت؟
12 Monkeys «دوازده میمون»
تری گیلیام فیلمهای بسیاری خوبی را در ژانر علمی تخیلی کارگردانی کردهاست که تعدادی از آنها رقابتی نزدیک برای قرار گرفتن در این لیست داشتند. با این وجود، تصمیم بر این شد که بهترین فیلم علمی تخیلی او عنوان «دوازده میمون» باشد. داستان فرستادن مردی به گذشته برای پیشگیری از یک بیماری کاملا پیش پا افتاده به نظر میرسد اما باید بگوییم که پیش پا افتاده به هیچ وجه در مورد فیلمهای گیلیام حادث نمیشود.
فیلمی که اولین نامزدی اسکار را برای برد پیت به همراه داشت و یکی از بهترین بازیهای بروس ویلیس در آن اتفاق افتادهاست را نمیتوان به راحتی نادیده گرفت.
The Day the Earth Stood Still «روزی که زمین ثابت ایستاد»
این سوال بنیادی که آیا ما تنها موجودات زنده در جهان هستیم همواره یک پای ثابت فیلمهای علمی تخیلی از زمان شکل گیری آنها بودهاست. پاسخ به این سوال باعث به وجود آمدن یکی از بهترین فیلمهای این ژانر به نام «روزی که زمین ثابت ایستاد» شدهاست. امروز استفاده از عبارت «Klaatu barada nikto» کماکان رایج ست که نشان میدهد این فیلم چه تاثیری بر روی فرهنگ آن روزها گذاشتهاست.
شاید این سوال برایتان به وجود آید که چند نفر واقعا به این موضوع واقفند که این عبارت از فیلم مذکور به یادگار مانده است. بسیار اتفاق افتادهاست که در فیلمهای موجود پیرامون موجودات فضایی، این موجودات طبیعتی دشمنانه داشته باشند اما حتی در سال ۱۹۵۱ نیز فیلمی وجود داشت که این سوال را مطرح کند که اگر ما در این بین نژاد متجاوز باشیم چه؟
نظر کاربران
با سلام خدمت دوستان فیلمی که دانشمندان در اتاق های سفید تو در تو گیر کرده اند و زمان در اتاق های متفاوت تعریف متفاوتی دارد رو اسمشو میدونه