گفت و گو با محسن تنابنده:
«پایتخت ۵» بهترین «پایتخت» است!
محسن تنابنده از جمله هنرمندانی است که به عنوان بازیگر، نویسنده و کارگردان فعالیت های بسیاری را در کارنامه کاری خود در سینما و تلویزیون دارد. وی در سال ۸۶ با نگارش سریال «پیامک از دیار باقی» به تلویزیون آمد و بعد از آن مجموعه هایی چون مأمور بدرقه، چاردیواری، پایتخت ۱ تا ۴ و سرزمین کهن را در تلویزیون بازی و نویسندگی کرد.
تنابنده نوروز امسال با سریال «علی البدل» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری؛ بازهم در قاب جعبه جادو حاضر شد و در آن علاوه بر بازیگری، سرپرستی نویسندگان و بازیگردانی را نیز عهده دار شد. او این روزها مشغول سریال «پایتخت۵» شده است؛ مجموعه ای که به گفته وی از ۲۵ فروردین با اتفاقات جذابی کلید می خورد. تنابنده در گفت و گویی که با بانی فیلم داشت علاوه بر دشواری هایی که سریال «علی البدل» به همراه داشت، از ویژگی ها و شکل گیری رخدادهای موجود در این مجموعه تعریف کرد. وی همچنین مجموعه «پایتخت۵» را بهترین پایتختی دانست که مردم دیده اند.
در ادامه این گفت و گو را می خوانید:
با فضای کلی کار شروع کنیم، سریال «علی البدل» در کنار پرداخت به موضوعات و مسائل موجود در اجتماع، در برخی موارد طعنه ای هم به موضوعات سیاسی می زد؛ مایلم خودتان بگویید که تا چه حد قصد داشتید که به این فضا نزدیک شوید؟
- من در کار ترسی از سیاسی شدن آن نداشتم. چون تماتیک و مبنای داستان براساس شرایط سیاسی آن روستا طراحی شده و اینکه شما می فرمایید در برخی موارد، این موضوع در حد کلام می شود و عمق پیدا نمی کند، خیلی نمی توانم آن را بپذیرم، به این جهت که، اصلاً مبنای این قصه، براساس ۲ خان طراحی شده، که از ۲ جناح که با هم مخالفت هایی دارند، هستند. از سوی دیگر این ۲ جناح در شورایی که حکومت روستا دستشان است، با هم همراهند و براساس مناسبات آنها و رویارویی شان با یکدیگر است که بالطبع تمام آدم هایی که در آن جامعه زندگی می کنند، دچار منفعت یا ضرر می شوند.
در واقع این جایگاه هایی که بعضاً سیاسی دیده می شدند، جایگاه زندگی روتین و اجتماعی این افراد است.
- بله، دقیقاً همانطور است.
به سراغ نقشتان برویم، کمی از آقاسی بگویید. اینکه با توجه به گزیده کاری شما در بازیگری، بعد از «پایتخت»، در «علی البدل» در قالبی متفاوت از کارهای قبلی تان و یک نقش منفی حاضر شدید. نگران بازخوردهایی که این پرسوناژ می تواند داشته باشد، نبودید؟
- بله، درست است این کار متفاوتی بود و برای یک بازیگر هر چه نقشش با کارهای قبلی اش متفاوت تر باشد، بهتر است. من هیچ وقت نگران منفی یا مثبت بودن یک نقش نیستم، اینکه پردازش شخصیت چگونه است، چه کار کرد و اهمیتی در قصه دارد، از هر چیزی برایم مهمتر است. من خیلی در تلویزیون فعال نیستم مگر کاری که خودم در آن دستی داشته باشم. در این سریال هم از آنجایی که می دانستم قبلاً چه کار کرده ام، حس کردم که بهتر است نقشی کاملاً متفاوت با کارهای قبلی ام داشته باشم.
و جذابیت هایی که آقاسی برایتان داشت چه بود؟
- شخصیت آقاسی، کاراکتری است که وقتی همین گونه سمبلیک و از وجوه تیپیک اش به آن نگاه می کنی، آدمی است که یک پایش می لنگد، یعنی اگر نشانه ای بخواهیم ببینیم، متوجه می شویم که او یک لنگی و مرض دارد. آقاسی، آدمی است که از شرایط نابسامان، دو قطبی بودن و عدم اتحاد یک روستا استفاده می کند و خودش به شرایط و نان و نوایی می رسد که نمونه بیرونی کم ندارد.
اتفاق دیگری که در این مجموعه برخلاف سریال «پایتخت» رخ داده، حضور شخصیت ها و افرادی است که غالباً منفی هستند و وقتی با زندگی آنها آشنا می شویم، می بینیم که هر کدام رندی و اشتباهات ویژه خود را داشته اند.
- خوب است هر کاری در جایگاه خودش دیده شود، اما طبیعتاً قصه اصلی این سریال، رویارویی دو خان، درگیری هایی که از این تقابل شکل می گیرد و تأثیراتی که روی آدم های آبیاری یا آبناری می گذارد، است. به همین دلیل اگر هیچ وقت جنگی بین این ۲ پرسوناژ رخ نمی داد، شاید این قصه نیز شکل نمی گرفت. اینکه شما به «پایتخت» اشاره کردید، باید بگویم که در آن کار ما اصلاً شخصیت منفی نداریم و آدم هایی هستند که در اثر سادگی هایی دچار اشتباهاتی می شوند که آنها ماجراهایی را بوجود می آورند، اما در «علی البدل» صحبت از نظام فاسد یک روستا است، اینکه افرادی چگونه توانستند در مسند بمانند و جنگ هایی که از مقابله آنها با یکدیگر حاصل می شود.
همه اینها درست است، اما در کل بار مثبت آدم هایی که در داستان هستند، به جهت درگیری با انواع اتفاقات و ماجراهای منفی، مقداری کم است، این اتفاق ریسک نبود؟ اینکه مردم این حجم از بدی را پس بزنند؟
- برای من استایل قصه اینگونه بود و کامنت هایی که از تماشاگران دیدم حاکی از این موضوع نبود و این موضوع که آدمها به جهت منفی بودن دوست داشتنی نیستند را هنوز ندیدم و اگر وجود داشته باشد قطعاً ضعف هایی است که ما داریم. ضمن اینکه، این قصه شاید از بی سلیقگی تلویزیون، اصلاً قرار نبود که در عید پخش شود، چون در عید توقعاتی چون ایجاد یک فضای شاد و خنداندن وجود دارد و این قصه اصلاً برای عید ساخته نشده بود و از اوایل قرار بر پخش ۲۶ یا ۳۰ قسمت بود. در همین راستا اگر دقت کنید، متوجه می شوید که چیزهایی در آن دیر شروع می شود. علاوه بر این، به دلیل نابسامانی روزگاری که این قصه قرار بود کلید بخورد، یعنی رفتن آقای سرافراز و شک و تردید برای فرد بعدی ما را در فشاری قرار داده بود که مجبور شدیم کارهایمان را فشرده کنیم.
چارچوب ها و فضای موجود در تلویزیون که به آن اشاره کردید، در نمایش داستان اذیت تان نکرد؟
- نه، چنین چیزی نبود، ولی فکر می کنم نشان دادن این مسائل بهتر از پنهان کردن آن است. اگر از پنهان کردن تا الان نتیجه ای حاصل شده، خوب نباید نمایش دهیم، اما وقتی حاصل نشده باید این کار را کنیم. به طور مثال وقتی شما ثمرات اعتیاد را می بینید می توانید به مردم جامعه بفهمانید که چه چیز خطرناکی است، ولی وقتی پنهان کنید همه می گویند که این چه چیزی است که اینگونه پنهانش کرده اند.
به فضای اصلی کار برمی گردیم، داستانی که بین ۲ خان و در فضایی نو که شاید خیلی ها آن را ندیده اند، رقم می خورد. فکر می کنید این مسئله چقدر می توانست به کار و دیده شدن آن کمک کند و یا تا چه اندازه بر دفع یا جذب مخاطب موثر بود؟
- ما پس از سالیان سال شاید توانستیم، تا جایی که ممکن است کارهایی را کنیم که فارغ از عمیق یا سطحی بودن آن، شباهت های بسیار زیادی به لحاظ طرح قصه، نوع رخدادها، آدم ها، نوع لوکیشن و… دارند. با لطبع تغییر ذائقه یک عدم بالانس را بوجود می آورد، همچنین اینکه تماشاگر در نوروز منتظر چه نوع کاری است خود اختلال ایجاد می کند. در مورد گروه ما نیز، من تا جایی که دیده ام، مردم کارهای ما را با هم نوع خودش یعنی مثلاً «پایتخت» مقایسه می کنند نه کارهای دیگر. من فکر می کنم که باید آرام آرام این فرهنگ را جا بیندازیم و یاد دهیم که کارهای متفاوتی داشته باشیم نه اینکه چون ۳ کار به موفقیت رسیدند ما دائماً آن کارها را تکرار کنیم.
یکی از صحبت هایی که بعد از پخش در مورد «علی البدل» وجود داشت، شباهت و مقایسه آن با سینمایی «ایران برگر»، ساخته جعفری جوزانی بود، شما در این خصوص چه نظری دارید؟
- اول اینکه قصه «علی البدل» خیلی زودتر از «ایران برگر» نوشته شده است و برای حدود ۹ سال پیش است و خیلی قبل از این سینمایی ما آن را در تلویزیون مطرح کردیم، اما چون درگیر «پایتخت» هم بودیم و فصل را از دست می دادیم، مدام اجرای کامل آن به تعویق می افتاد. ایده این قصه نیز به زمانی برمی گردد که من روزی به لاهیجان رفته بودم و وقتی که در حوضچه های آب گرم بودیم، عده ای که برای یک شوراشهر بودند دور هم در آب نشسته بودند و ضمن آب تنی، حرف های سیاسی شان را نیز می زدند، فکر کردم که این خیلی اتفاق جذابی است که مثلاً گروهی از شورای شهر در حالی از کمبود آب حرف می زنند که خودشان در آب غوطه ور هستند.
در مورد سریال «علی البدل» به جهت اینکه مخاطب، جامعه و کارهای روتینی که وجود دارد را دیده است، فکر می کنید ممکن بود که نتواند فضای روز را با فضای خیالی شما تطبیق دهد؟
- فکر می کنم، نه، چون کار اشارات خیلی گنگی ندارد. مهمترین نکته این است که مخاطب امروز کمتر حوصله قصه دارد، به ویژه در کشوری که بیشتر مردمش سیاست زده اند؛ مگر اینکه آن قصه، داستان خیانت یا عشق باشد و خارج از آن کار سخت می شود. این اتفاق تنها به ایران مربوط نیست، بلکه در همه جهان دیگر کمتر کسی رمان می خواند و آدم ها می خواهند خیلی زود همه چیز را به آنها بدهند؛ دیگر مردم کمتر با قصه های درشت و طولانی ارتباط برقرار می کنند.
با این اوصاف ممکن است ما در سال های بعد شاهد «علی البدل ۲» باشیم؟
- عمده کارهایی که به ۲ و ۳ و… می رسند به اقبال عمومی برمی گردد، اینکه چقدر این اقبال وجود دارد، چقدر مردم کار را دوست دارند و اینها. چرا که قاعدتاً شما برای مخاطب کار می سازی. برای این سریال هم زحمت بسیاری از چیدمان و بازیگران گرفته تا طراحی صحنه، قصه و… کشیده شده، اما مسئله دیگر تغییر ذائقه مردم است که ممکن است مقداری نابسامانی داشته باشد.
فکر می کنید آن اقبال نصیب «علی البدل» هم می شود؟
- در مورد «علی البدل» باید بگویم هر چه جلو می رفت مخاطب بیشتری پیدا می کرد و الان به صورت رندوم وقتی کامنت ها را می بینیم، متوجه شده ام که اقبال خوبی پیدا کرده است و از طرف دیگر این تابوشکنی هم باید بوجود بیاید. اینکه شما مخاطب را به دیدن یک مدل کار عادت دادید و حالا دیدن یک کار جدید با اتمسفر جدید شاید کمی زمان ببرد.
کمی هم از «پایتخت ۵» بگویید، چه خبر از این سریال؟
- «پایتخت ۵» در حال نوشتن است و فکر می کنم از ۲۵ فروردین کلید می خورد.
چه ویژگی ها و چالش های جدیدی در این مجموعه وجود دارد؟
- واقعیت این است که نمی توانم فعلاً چیزی بگویم.
نسبت به سری های قبل چطور؟ چه برآوردی از سری پنجم دارید؟
- فکر می کنم این سری از نظر من بهترین پایتختی است که مردم می بینند. البته این نظر من است چون شاید بعضی ها عقیده دیگری داشته باشند. من همیشه تلاش می کنم که هر چه انرژی دارم بگذارم و برای بازخورد آن باید صبر کنیم تا پخش شود.
نظر کاربران
جفتشون عالی بودن
باسلام وخسته نباشی )
باقن سریال پایتخت 5 بهترین. پایتخت است.
ممنون . ومر30
مشکل فیلم لهجه مازنی یا اوج یا ازدواج اطفال نیست.
کل داستان و ساخت فیلم بی مزه شده. مردم انتظار داشتند مثل سالهای گذشته باشه که نشد. مگه سری قبل که اونهمه بخش که تو چین و مالزی گرفتین و کلا حذف شد مردم چیزی گفتن ؟ سریال از حالت طنز در آمده و شده معرفی یک سوپرمن جدید به نام نقی ! من که آخر فیلم رو ندیدم ولی قول میدم نقی هست که باز هم میزنه پدر داعش رو در میاره و همه رو نجات میده. از علیرضا خمسه هم انتظار بیشتری میره. ولی ایشان هیچ چیزی نداره که مردم رو تو این سریال بخندونه. کلا نتونستم یه لبخند بزنم . شماها اینهمه هزینه کردید.
کافیست قرارداد ها را چاپ کنید و فقط قیمت نمادین که روی برگه قرار داد اومده رو مردم ببینند تا متوجه بشن که فقط چند میلیارد بازیگران گرفتند و چقدر هزینه فیلم و سفر و عوامل و فروش به شبکه شده.
آن دو دختر بچه (سارا و نیکا ) را هر سال از سوئد میآورید ایران چند ماهی از درس و مدرسه دور میمانند و هزینه اضافی همراهانشان را هم میدهید لااقل نقش دو عروسک را بازی نکنند و کمی نقش و دیالوگ به آنها بدهید
پایتخت پنج ضعیف ترین مجموعه پایتخت است. پانزده شانزده قسمت از این سریال گذشته ولی دریغ از کمی طنز.
قسمتهای قبلی بهتر بود. آنها که میگویند بهترین قسمت است لطف کنند یک پلان خنده دار را برای ما تعریف کنند.
البته اگر من هم بودم جلوی دوربین تلوزیون نمیگفتم بد است و هر چه که گزارشگر یادم میداد را تکرار میکردم.
هیچ بقالی نمیگوید ماستم ترش است .
چرا از قسمتهای قبل اینقدر انتقاد نشد ؟ امیدوارم پایتخت 6 بهتر باشد.
با تمام ارزشی که برای اقای تنابنده قایلم ولی باید بگم پایتخت پنج فوق العاده افتضاح بود قسمت های اولش بهتر بود ولی شش قسمت اخرش واقعا افتضاح و بد بود از حالت کمدی وارد تراڗدی شده بود متن خوبی نداشت این سری هما خوب بازی نکرده بودو ازش انتظار بیشتری میرفت قسمت های یک تا چهار پایتخت خیلی جالب بود ولی این سری اصلا موضوع قابل توجهی نداشت من دو قسمتش رو ندیدم وهیچی از دست ندادم خیلی بد بود اگه قرار قسمت شش پایتخت ساخته شه حتما روش خیلی فکر کنید و بیشتر بهش جنبه طنزبدید
ضعیفترین و بیمزه ترین بخش شد که ! فلسفه بودن بابا پنجعلی چیست ؟ قیافش خنده دار است؟ دیالوگ کمدی دارد ؟ حرکاتش طنز است ؟ داستان را روانتر پیش میبرد؟ فضای فیلم را شاد میوند ؟
این نقش برای پتیتخت یک یا حداکثر دو کمی جواب داد . کاش نقش بهبود را نگه میداشتید و این رو برمیداشتید. اصلا کم کم روی روح و روان بیننده میرود و وقتی داریم سریال را دنبال میکنیم مانند یک خروس بی محل میپرد وسط و یک چیز بیمزه میگوید و حال همه را میگیرد. از آقای خمسه بعید بود.
ضعیفترین و بیمزه ترین بخش شد که ! فلسفه بودن بابا پنجعلی چیست ؟ قیافش خنده دار است؟ دیالوگ کمدی دارد ؟ حرکاتش طنز است ؟ داستان را روانتر پیش میبرد؟ فضای فیلم را شاد میوند ؟
این نقش برای پتیتخت یک یا حداکثر دو کمی جواب داد . کاش نقش بهبود را نگه میداشتید و این رو برمیداشتید. اصلا کم کم روی روح و روان بیننده میرود و وقتی داریم سریال را دنبال میکنیم مانند یک خروس بی محل میپرد وسط و یک چیز بیمزه میگوید و حال همه را میگیرد. از آقای خمسه بعید بود.