شخصیت هایی که از انسان های واقعی الهام گرفته شده اند!
برخي از بهترين شخصيتهايي كه در سينما و تلويزيون، فيلمها و سريالهايي بر اساس انها ساخته شدهاست، الهام گرفته از شخصيتهاي حقيقي در دنياي واقعي هستند.
بسياري از آنها چنان ماجراهاي عجيب و غريبي از سرگذراندهاند و يا انسانهايي چنان غير معمولي هستند كه باور واقعي بودن داستان زندگي آنها كمي سخت و دور از ذهن به نظر ميرسد.تعداد اين خصيتها كم نيستند اما در اينجا قصد داريم به ۱۵ كاراكتر مشهور خيالي كه در دنياي واقعي وجود داشته اند و بر اساس زندگي و شخصيت آنها و داستانهايي كه براي آنها رخ دادهاست، فيلمها و سريالهايي ساخته شدهاست اشاره كنيم. با ذكر اين موضوع كه اينها تنها تعداد نمونهاي از آنها هستند كه اگر قرار به معرفي همه آنها باشد، نياز به توضيح و تفضيل زيادي است.
«رفيق» در فيلم «لبوفسكي بزرگ»
شخصيت فيلم: در فيلم «لبوفسكي بزرگ» ساخته «برادران كوئن»، «جف بريجز» نقش «ديود» يا همان «رفيق» را بازي ميكند. او شخصي الكي خوش است كه با يك پولدار امريكايي به اشتباه گرفته ميشود و درگير شبكهاي از جرم و جنايت ميگردد.
شخصيت اصلي: برادران كوئن اين شخصيت را از يك تهيهكننده و پخشكننده مستقل فيلم ساكن لوسانجلي بهنام «جفري داود» الهام گرفتهاند. او جزئ گروهي بود كه بهخاطر اعتراض بخشونتآميز به جنگ ويتنام، به زندان افتادند. او همانند شخصيت فيلم، انساني خوشگذران بود و گاهي اقات نزديكانش او را «رفيق» صدا ميكردند.
«نورمن بيتز» در فيلم «رواني»
شخصيت فيلم: در تريلر سراسر تعليق «آلفرد هيچكاك»، «نورمن بيتز» درگير غرور و مادر سختگير خود است و از زنان انتقام ميگيرد. «آنتوني پركينز» نقش «بيتز» را بازي كردهاست و موفق شده يكي از شرورترين و شيطانيترين شخصيتهاي منفي تاريخ سينما را خلق كند.
شخصيت اصلي: هيچكاك ايده ساخت «رواني» را از كتابي به همين نام گرفتهاست كه توسط «رابرت بلاش» نوشته شدهاست. او اين شخصيت را از روي يك قاتل سريالي در ويسكانسين بهنام «اد جين» كه عقدهاي از مادرش داشته ساختهاست. او مانند زنان لباس ميپوشيد و از آن بدتر پس از كشتن قربانيانش پوست آنها را براي درست كردن يك لباس براي خود ميكند. اين ايده علاوه بر «رواني» در فيلم «سكوت برهها» نيز استفاده شدهاست.
«ناكي تامسون» در سريال «امپراتوري پيادهرو»
شخصيت فيلم: «استيو بوشمي» در اين سريال محصول شبكه «اچ بي او»، نقش «تاكي تامسون» خزانهدار آتلانتيك سيتي را كه در زمان ممنوعيت خريد و فروش مشروبات الكلي در نيوجرسي به اين تجارت اشتغال داشت، بازي ميكند. او به همراه برادر كلانترش «الي» و يك سرباز سابق به نام «جيمي» كه مانند پدر به «تاكي» احترام ميگذارد يكي از بزرگترين سازمانهاي جنايت و قاچاق را در دنيا شكل ميدهد.
شخصيت اصلي: اين شخصيت از سياستمداري به نام «اينوش ال جانسون» كه در آتلانتا زندگي ميكرد و با كنترل قدرتهاي سياسي محل زندگي خود موفق به تشكيل سازماني براي خلافكاريهاي متعدد از جمله خريد و فروش مشروبات الكلي و قمار شده بود، الهام گرفته شدهاست. مانند «تامسون» همسر اول «جانسون» نيز مرگي زودهنگام داشت و او هم سرانجام بهخاطر فرار مالياتي در دادگاه محكوم شد.
«لوسي ويتمور» در «۵۰ قرار ملاقات اول»
شخصيت فيلم: او شخصيتي است كه پس از تصادف به همراه پدرش، حافظه كوتاهمدت خود را از دست داده و تنها حوادث روزي كه اين سانحه برايش رخ داده را به ياد ميآورد. او هر روز از خواب بيدار ميشود در حالي كه فكر ميكند همان روز است و اطرافيانش هم تمامتلاششان را بهكار ميبرند تا او متوجه چيزي نشود. سرانجام «آدم سندلر» در نقش عاشق دلباخته او كاري ميكند كه او هر روز با بيداز شدن از خواب با تماشاي يك نوار ويدئويي ظبط شده در همان روز همهچيز را بهياد بياورد.
شخصيت اصلي: «ميشله فيلپات» زني بريتانيايي است كه در دو سانحه رانندگي مجزا دچار آسيب مغزي شدهاست. او تنها روز حادثه در سال ۱۹۹۴ را به خاطر ميآورد و هيچ چيز بعد از ان در يادش نمانده است. همسرش هر روز بايد به او درباره زندگيش توضيح بدهد. او گاهي مجبور ميشود با نشان دادن آلبوم عكس خانوادگي او را متقاعد كند كه چه اتفاقي افتاده است.
«فرانك ابگنيل» در «اگه ميتوني منو بگير»
شخصيت فيلم: در اين فيلم ساخته «استيون اسپيلبرگ»، لئوناردو ديكاپرو» نقش يك جوان كلاهبردار را بازي ميكند كه با استعداد بينظير خود در نقش بازي كردن به جاي شخصيتهاي مختلف و گول زدن مردم، آنهم با سن كمتر از ۱۹ سال، اف بي آي را تحت تاثير قرار داد. در فيلم مي بينيم كه او خود را جاي يك دكتر، يك خلبان و يك وكيل جا ميزند. اما در پايان اين «تام هنكس» در نقش «كارل هانراتي» مامور اف بي آي است كه او را به دام مياندازد و دستگير ميكند.
شخصيت اصلي: «فرانك ابگنيل» يك شخصيت واقعياست. او از سن ۱۶ سلاگي كار جعل چك را آغاز كرد و موفق شد در طول پنج سال ۲.۵ ميليون دلار با اين كار به جيب بزند. او موفق شد خد را در نقش يك دكتر، يك وكيل، مامور زندان و يك خلبان جا بزند و دوبار از دست پليس فرار كند. اف بي آي چنان تحت تاثير مهارت او قرار گرفت كه بعد از پنج سال از گذشتن محكوميت او در زندان، به عنوان مشاور و سخنران در دانشگاه پليس، استخدامش كرد. او در حال حاضر شركت مشاوره براي كلاهبرداري خود را اداره ميكند.
«برادران منتل» در «طنين مرگ»
شخصيت فيلم: «ديويد كراننبرگ» در اين درام روانشناختي، از «جرمي آيرنز» در دو نقش به عنوان برادران دوقلوي همسان به نامهاي «اليوت» و ب«ورلي» كه همه چيز زندگيشان را با هم شريك هستند استفاده ميكند.
شخصيت اصلي: اين فيلم بر اسا رماني به نام «دوقلوها» نوشته «بري وود» و «جك گريزلند» نوشته شده كه كمي از زندگي «استيوارت» و «سايريل ماركوس» الهام گرفتهاست كه با هم در نيويورك زندگي ميكردند. مانند فيلم آنها معتاد به داروي خوابور بودند كه جسدشان در سال ۱۹۷۵ در آپارتمانشان پيدا شد.
«هري كالاهان » در «هري كثيف»
شخصيت فيلم: «كلينت ايتسوود» در نقش «هري كثيف» كارآگاهي است كه در يك سري فيلم، در تعقيب قاتل سريالي به نام «اسكورپيو» ماجراهايي برايش رقم ميخورد.
شخصيت اصلي: «هري كثيف» بر اساس زندگي كارآگاه «ديو توشي» كه رئيس تيم تحقيق درباره قتتل يريالي «زودياك» در سانفرانسيسكو بود، ساخته شدهاست. او كارآگاهي آتشين مزاج بود كه «هري كثيف» اولين نقشي نبود كه از او الهام گرفته شدهاست. نقش «استيو مككويين» در فيلم «بولينت» يعني «فرانك بولينت» هم از روي او ساخته شدهاست. چند دهه بعد «ديويد فينچر» براي فيلم «زودياك» كه نقش «توشي» را در فيلم »مارك روفالو» بازي ميكرد، از مشاورههاي وي استفاده نمود.
«جيمز باند» در «آكا ۰۰۷»
شخصيت فيلم: اين شخصيت يك فوق جاسوس كاريزماتيك است كه براي سرويس امنيتي جاسوسي بريتانيا اينتلجنت سرويس كار ميكند و براي انجام ماموريتهايش به دور دنيا سفر ميكند. «شون كانري»، «تيموتي دالتون»، «پيرس برازنان» و «دانيل گريگ» از جمله ستارههاي سينما هستند كه در نقش اين مامور خوشلباس و موفق ظاهر شدهاند.
شخصيت اصلي: «يان فلمينگ»، نويسنده كتابهاي اوليه «جيمز باند» است. جالب اينجاست كه شخصيت اين جاسوس معروف، بر اساس شخصيت خود «فلمينگ» نوشته شدهاست و بسياري از علايق و خصوصيات او را در خود دارد. اما علاوه بر اين شخصيت «باند» آميخته با خصوصيات بسياري از ماموران سرويس مخفي بريتانياست كه «فلمينگ» با آنها روبرو شدهاست. هرچند كه هيچكدام از آنها به تنهايي كاريزما و مهارتهاي «۰۰۷» را نداشتهاند.
«دون دراپر» در «مردان ديوانه»
شخصيت فيلم: اين شخصيت با بازي «جان هم» در سريال ساخت «اي ام سي»، تيهكننده جذاب آگهس هاي بازرگاني در نيويورك دهه شصت است. اما عليرغم ظاهري موجه، شخصيتي خوش گذران و عياش دارد.
شخصيت اصلي: بخشي از شخصيت «دن دراپر» از يك مدير بااستعداد شركت ساخت آگهي به نان «دراپر دانيلز» الهام گرفتهشدهاست. اما تفاوت او با شخصيت حقيقي در اين است كهدر دنياي واقعي، «دانيلز» مانند فيلم عياش و خوشگذران نبود و توانست حتي به قائممقامي شركت تبليغاتي كه در آن كار ميكرد ارتقا پيدا كند.
«ريموند» در «مرد باراني»
شخصيت فيلم: در اين فيلم «داستين هافمن» نقش «ريموند»، دانشمند عقبافتادهاي را بازي ميكند كه حافظهاي فوقالعاده در محاسبات رياضي دارد.او با وجود اينكه از درك بسياري از مفاهيم مانند ارزش پولي عاجز است، اما به تمام مسالهها جواب ميدهد. وقتي برادر خودشيفتهاش «چارلي»، با بازي «تام كروز»، براي به دست آوردن ارثيه پدرش قصد دارد او را به لسآنجلس بازگرداند، متوجه استعداد او ميشود وسعي ميكند از اين راه پولي به جيب بزند.
شخصيت اصلي: وقتي «بري مارو»، فيلمنامه «مرد باراني» را مينوشت، از يك شخصيت حقيقي به نام «كيم پيگ» اهل آرلينگتون تگزاس الهام گرفت. او به دليل اختلالات مغزي، دچار اوتيسم بود اما با توانايي بينظير ذهني خود مي توانست بهطور مثال روز دقيق تولد كسي را كه در صفحه روزنامه آن روز تاريخش نوشته شده بود، بگويد. «داستين هافمن» چندين بار با وي ملاقات داشت و رفتار او را مطالعه كرد. «بري مارو» وقتب اسكار بهترين فيلمنامه را دريافت كرد، آنرا به «كيم پيك» اهدا نمود.
«راكي بالبوآ» در «راكي»
شخصيت فيلم: «راكي بالبوآ» با بازي «سيلوستر استالون» در اين فيلم، بوكسوري اهل فيلادلفياست كه با توجه به استعدادي كه دارد به دنبال موفقيت نيست. اما پس از آشنايي با دختري، تصميم ميگيرد به نهايت موفقيت برسد. او سرانجام با «آپولو كريد» بزرگترين بوكسور دنيا مسابقه ميدهد و موفق ميشود ۱۵ راند در مقابل او مقاومت كند تا نامش در تاريخ ثبت شود.
شخصيت اصلي: «استالون» كه گارگردان و نويسنده اين فيلم هم بود، براي شخصيت «راكي» از چندين قهرمان بوكس از جمله «راكي مارچيانو» قهرمان افسانهاي سنگين وزن، «جو فريزر» و «جيك لاموتا» الهام گرفت. كه اين آخري الهامبخش فيلم «گاو خشمگين» «اسكورسيزي» نيز بودهاست. اما بيشترين تاثير را «چاك وپنر» بر شخصيت «راكي بالبوآ» گذاشت. او در مسابقه با «محمدعلي كلي» ۱۵ راند دوام آورد و سرانجام در راند پاياني ناك اوت شد.
«تراويس بيكل» در «راننده تاكسي»
شخصيت فيلم: در فيلم «مارتين اسكورسيزي» محصول ۱۹۷۶، «رابرت دنيرو» نقش يك راننده تاكسي را بازي ميكند كه دچار بيماري بيخوابي است. او در تاكسي خود با افراد متفاوت روبرو ميشود و حوادثي برايش رخ ميدهد كه چهره خشن و سياهي از شهر در برارش ميبيند و تصميم ميگيرد يكي از نامزدهاي سناتوري شهر را بكشد.
شخصيت اصلي: «آرور برمر» هم مانند «تراويس» شخصي دور از اجتماع و آشفته است. او تصميم ميگيرد «ريچارد نيكسون» يا «جرج والاس» را بكشد. اما در نهايت دستگير ميشود. اما ماجراي اين فيلم در دنياي واقعي به همينجا ختم نشد. «جان هينكلي» كه بهشدت تحت تاثير اين فيلم بود، سرش را مانند «تراويس» تراشيد و تصميم داشت «رونالد ريگان» را به قتل برساند.
«فرانك كاستلو» در «مرحوم»
شخصيت فيلم: در فيلم تحسين شده و برنده اسكار «مارتين اسكورسيزي»، «جك نيكلسون» نقش يك رئيس گروه گانگستري را بازي ميكند كه مانند بسياري زا انها خودشيفته و مغرور است. او خبرچيني به نام «كالين ساليوان» با بازي «مت ديمون» را به ذرون نيروي پليس ميفرستد غافل از اينكه درون نيروي خودش هم يك نفوذي از اف بي آي كه نقش آنرا «لئوناردو ديكاپريو» بازي ميكند، وارد شده است.سرانجام «كاستلو» توسط «ساليوان» در جريان يك معامله مواد مخدر درست پس از اينكه معلوم ميشود خودش هم يك خبرچين براي اف بي آي بودهاست كشته ميشود.
شخصيت اصلي: كاراكتر «كاستلو» تقريبا از روي «وايتي بلگر» رئيس يك گروه جنايات سازمان يافته در بوستون كه در يك محله براي خود حكومتي داشت ساخته شدهاست. اما او تبديل به يك خبرچين براي اف بي آي ميشود و اداره پليس از تمام جنايات و جرائم او در ازاي اطلاعاتي كه ميدهد، چشم پوشي ميكند. اما در سال ۱۹۹۴، يكي از خبرچينها به او اطلاع ميدهد كه كيفرخواستي از سوي اداره پليس عليه او در جريان است و اين باعث ميشود وي براي مدت ۱۶ سال ناپديد شود. اما سرانجام در سال ۲۰۱۱ پليس او را در سانتا مونيكا جلوي آپارتمانش دستگير ميكند.
«ويكتور ناورسكي» در «ترمينال»
شخصيت فيلم: اين نقش را «تام هنكس» بازي كردهاست و «ويكتور ناورسكي» مردي است كه در فرودگاه جان اف كندي گير ميافتد. نه به دليل انقلاب قريبالوقوع ميتواند به كشورش باز گردد و از سويي به دليل اينكه به دليل انقلاب در شوروي ديگر پاسپورت وبي بريا ايالات متحده اعتبار ندارد ميتواند وارد خاك آمريكا شود. اين جاست كه فرودگاه به محل زندگي او تبديل ميشود به عنوان يك كارگر غيرقانوني در آنجا كسب درآمد ميكند.
شخصيت اصلي: «مهران كريمي ناصري» يك پناهنده ايراني است كه از سال 1986 تا 2006، تا زماني كه مريض شد و نياز به بستري شدن داشت، در فرودگاه شارل دوگل فرانسه زندگي كردهاست. كتاب داستان زندگي او دستمايه الهام براي شخصيت فيلم «ترمينال» قرار گرفتهاشت. با دزديده شدن چمدانش مدارك هويتي خود را از دست ميدهد و مجبور مي شود در فرودگاه زندگي كند.
تمام شخصيتها در سريال «واير»
شخصيت فيلم: اين سريال ساخت شبكه اچ بي او، درباره جنايات سازمانيافته در بالتيمور و مريلند است و جريان طبيعي كه در قاچاق مواد مخدر و مبارزه دولتهاي محلي را با آن نشان ميدهد.
شخصيت اصلي: تقريبا تمام شخصيتهاي مهم در اين سريال مابهازاي خارجي دارند. «بابلز»، «عمر ليتل»، «مارلو استنفيلد»، «جي لندزمن» و «بانك مورلند» در دنياي واقعي هم وجود دارند.
ارسال نظر