گفتوگو با احمدرضا معتمدی
سایه ملاحظات غیرفرهنگی کوتاهشدنی نیست!
بعد از انتخابنشدن فیلم «بوفکور» به کارگردانی احمدرضا معتمدی از سوی هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر، این کارگردان سینما نامهای به رئیسجمهور نوشت و درآن مطالبات خود را مطرح کرد. این نامه که به طور اختصاصی در اختیار «شرق» قرار گرفته بود، در تاریخ ٢٣ بهمن منتشر شد.
بازخوردهای نگارش نامه مستقیمتان به رئیسجمهور را چگونه دیدید؟
در حقیقت نکتهای که میخواهم بیان کنم، این است که من مطالبه فرهنگی- هنری دارم که محتوای نامه اینجانب درون این context فرهنگی- هنری قابل تفسیر است. حالا نمیدانم چرا تاکنون پاسخ مناسبی دریافت نکردهام! نمیدانم چه دستی در کار بود که حرف مرا از محمل اصلیاش خارج کرد و کوشید بهواسطه سیاسی معرفیکردن نامهام، من را که معترض بودم در جایگاه متهم بنشاند؟!
واقعا چرا به شخص رئیسجمهور نامه نوشتید؟ مگر در وزارتخانه ارشاد کسی نبود که پاسخگو باشد؟
برای اینکه هیچکدام از مسئولان جشنواره پاسخگو نبودند! بارها با تلفن مسئولان جشنواره تماس گرفتم اما جواب ندادند.
مشاور آقای وزیر چطور؟
آقای حیدریان تلفن من را جواب دادند. اما پاسخ روشنی دریافت نکردم.
چطور؟
یعنی جواب روشنی ندادند. فقط گفتند این موضوع را پیگیری میکنم و به شما خبر میدهم. ایشان و آقای رضاداد همدلی زیادی با من کردند. حتی آقای رضاداد که فیلم را دیده بود از امتیاز ویژه فیلم برای جایزه کارگردانی سخن میگفت. اما بههرحال نتیجهای برای حضور فیلم در جشنواره حاصل نشد.
با این نگاه که همیشه و همهجا اعلام کردهاید با سیاست کاری ندارید و مایل نیستید فرهنگ و هنر را با سیاست درآمیزید. آیا نامه به رئیسجمهور به سیاسیشدن موضوع دامن نمیزند؟
به هیچ عنوان. دلیلش هم کاملا مشخص است. ببینید من فیلمی با عنوان «راهرفتن روی سیم» ساختم که فیلمی روشنفکرانه و فرهنگی است. حالا هیئت انتخاب فیلم را نپذیرفت. من اعتراض کردم و بايد دلیل آن را به من میگفتند که نگفتند! کما اینکه به آقای عیاری گفتند فیلم «کاناپه» مشکل حجاب دارد یا درباره فیلم «مَلی و راههای نرفتهاش» بهصراحت گفتند ترویج فمینیست است.
من دغدغههای شما را کاملا میفهمم. اما میدانید طبق قانون اساسی پست ریاستجمهوری، پستی سیاسی است و بالاترین فرد از نظر اجرائی در کشور محسوب میشود. شما که به ایشان نامه نوشتید، خودبهخود مسئله سیاسی هم میشود. نظرتان چیست؟
ایشان فقط یک مقام سیاسی نیست، بلکه رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و همینطور بالادست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هست. درضمن، نه محتوای فیلم من سیاسی است و نه نامهای که به ایشان نوشتم. اگر به متن نامه من توجه کرده باشید، درک میکنید که من مطلقا از وجه فلسفی و فرهنگی به همه معماران فرهنگ و هنر این سرزمین اشاره کردم. چرا یک موضع فرهنگی خالص را به سطح نازل موضع سیاسی فرومیکاهند؟! این همه آیات و روایات، این همه شعر و اسطوره و ادبیات در تاریخ چند هزارساله برای تشخیص و تبیین یک موضع فرهنگی ناکافی است؟! چرا مباحث سترک فرهنگ این مرزوبوم را با ژورنالیسم سیاسی درهم میآمیزید؟!
همین نگاه و دید فلسفی وزنهای به واژگان شما داده که فهم مطلب را کمی دشوار کرده. به عبارت دقیقتر، کلمات مغلق هستند. به نظر شما این متن بهراحتی قابل فهم است؟
خیر، اینطور نیست. متنی که من نگاشتم، مطابق نثر معیار بود و برای اهل فرهنگ و هنر، فهمپذیر. از این گذشته، حتی اگر کسی یا کسانی از فهم این متن ناتوان بودند، چرا به جای پرسش درباره مضامین فرهنگی آن، به تأویل سیاسیاش دست زدند؟! این بیش از درکنكردن، نوعی مصادره به مطلوب و استفاده ابزاری است.
البته علم سیاست هم برای خودش دنیایی دارد. منتها سیاسیکاریمان هم شده پتکی بر سر آن!
کاملا، البته منظور من هم همین است. بنده سیاسیکاری که نوعی دغلکاری است را نقد میکنم. وگرنه علم سیاست وزنهای است. اصلا فارابی کتابی درباره سیاست دارد یا خواجه نظامالملک خودش شخصیتی سیاسی است.
آقای معتمدی! یکی از کارهای درخشان شما فیلم «زشت و زیبا» در سال ١٣٧٧ بود که مفاهیم عرفانی بهزیبایی در این فیلم به تصویر کشیده شد. چرا به این مسیر ادامه ندادید؟
اتفاقا سؤال من هم همین است. چرا فیلمی که در آن زمان به جشنواره فیلم کن دعوت شد، به این جشنواره ارسال نشد؟ چرا فیلمی مثل «دیوانهای از قفس پرید» که منتخب از نگاه مردمی بود به شماره دوم تنزل پیدا کرد؟
واقعا شما پاسخ آن را نمیدانید؟
واقعا نمیدانم! و هنوز هم در پی جواب هستم.
شاید هم سرنوشت شما مثل فلسفه شده! چون اساسا فلسفه یعنی پرسش. شما که سالها میپرسید و جوابی دریافت نمیکنید؟!
(میخندد) اما بااینحال، من به درخواست بازیگران و عوامل فیلم ناچار شدم دنبال قضیه را بگیرم؛ فیلمی که با حداقل سرمایه و امکانات ساخته شد ولی دیده نشد!
چرا به کمیسیون فرهنگی مجلس که فراخوانده شدید، نرفتید؟
مرا دعوت کردند. ظاهرا کمیسیون فرهنگی مجلس جلسهای تشکیل داده بود که صدای معترضان به داوری جشنواره را بشنود. اما من به داوری جشنواره کاری نداشتم. من حتی یک فیلم از فیلمهای جشنواره را ندیدم که بخواهم گزارشی درباره جشنواره به کمیسیون بدهم. من مطالبه فرهنگیام را فقط از طریق یک نامه فرهنگی به مسئول اصلی فرهنگ کشور منتقل کردم و هنوز و همچنان پیگیر مطالبهام هستم.
کتاب «فلسفه فیلم» شما بهتازگی بهعنوان کتاب سال در جشن کتاب سینما برگزیده شده است. مایلم دلیل نگارش و پرداختن به این موضوع را بدانم؟
همانطور که در نامه هم ذکر کردم، فلسفه فیلم رشته تخصصی و آکادمیک ٣٥ساله اینجانب است که دو جلد دیگر آن که در موضوع نظریه فیلم معاصر است در آینده به طبع خواهد رسید. این کتاب نتیجه پژوهشها و تحقیقات دراز مدتی است که از سر شوق به ذات سینما در سالهای متمادی حاصل شده است و در همینجا از دیدگاه مثبت هیئت داوران هم تشکر میکنم.
ارسال نظر