کیت بکینسل را از سری فیلمهای اکشن و فانتزی «دنیای زیرزمینی» بهخاطر داریم، بازیگری پرانرژی و خوشقریحه که در کنار آنجلینا جولی مهمترین قطبهای بازیگران زن در سینمای اکشن را برای مدت یک دهه تشکیل میدادند.
روزنامه صبا: کیت بکینسل را از سری فیلمهای اکشن و فانتزی «دنیای زیرزمینی» بهخاطر داریم، بازیگری پرانرژی و خوشقریحه که در کنار آنجلینا جولی مهمترین قطبهای بازیگران زن در سینمای اکشن را برای مدت یک دهه تشکیل میدادند. درحقیقت او با حضور در فیلمهای اکشن سعی داشت در چهره جدیدی برای خودش، درست کند و درنهایت پرسونای سینماییاش را دچار تحول کرد.
پیش از این او بازیگری بود که در فیلمهای ژانر رمانتیک و ملودرام نقشآفرینی میکرد. او متولد لندن است و از همین رو فعالیت حرفهای خود را با حضور در آثار رماننویسهای مشهور انگلیسی همچون جین آستن (برای مثال فیلم تلویزیونی «اما») آغاز کرد، سپس در بلاکباسترهای بزرگ هالیوودی نقش قالب همسر نگران را در مثلثهای عشقی ایفا کرد که در این دوره نیز میتوان از «پرل هاربر» مایکل یاد کرد و ناگهان وارد دنیای فیلمهای اکشن شد.
«ون هلسینگ» در کنار هیو جکمن، «برفزدگی» در کنار گابریل مچت و «یادآوری کامل» در کنار کالین فارل تنها نمونه هایی کوچک از آثار اکشنی است که او در آنها نقشآفرینی کرده است. وقتی که در سال گذشته خبر حضور بکینسل در اثر رمانس دیگری (آن هم برگرفته از دنیای جین آستن) منتشر شد کمتر کسی فکر میکرد این خبر به حقیقت بپیوندد. او پس از سالها دوری از ژانری که با آن وارد سینما شد بار دیگر قصد داشت خودش را در این ژانر محک بزند.
این چالش به اندازهای برای طرفداران این بازیگر ۴۳ساله دور از ذهن بود که گمان میکردند بکینسل نیز مانند بسیاری از بازیگران زن ژانر اکشن تاریخ سینما، به علت بالارفتن سن قصد دارد به ژانر دیگری رو آورد. این شایعات بیشتر از چند روز طول نکشید و خبر حضور وی در قسمت پنجم «دنیای زیرزمینی» و فیلم ترسناک «اتاق ناامیدیها» به تمام این زمزمهها خاتمه داد. بکیسنل تنها بهعلت علاقه مفرطش به آستن، دنیای آثار عاشقانه و شخصیت چندبعدی لیدی سوزان در «عشق و دوستی» قصد داشت در این نقش بازی کند.
در هر صورت کیت بکینسل یکی از بهترین بازخوردها در حرفهاش را برای بازیکردن در فیلم «عشق و دوستی» در نقش لیدی سوزان، شخصیت برجسته و پیچیده رمان جهانی جین آستن (که آن را در دروان نوجوانیاش نوشته است) دریافت کرده است. لیدی سوزان؛ بیوه متشخصی که امیدوار است عایدی و آینده مناسبی برای خود و دخترش فراهم کند.
قابل ذکر است بکینسل اثر مهم دیگری را برای سال آینده در انتظار نمایش دارد. این اثر باعنوان «تنها پسران زنده در نیویورک» درامی درباره مشکلات خانوادگی است و فیلمساز خوشقریحه و جوانی چون مارک وب، سکان هدایت آن را در دست دارد. این بازگشت بکینسل به ژانرهای جدیتر سینما را میتوان به فال نیک گرفت، او بازیگر بااستعدادی است که قدرت نقشآفرینی خود را در ژانرهای مختلف به نمایش گذاشته است. این مصاحبه با گاردین پیش از آن است بکینسل با تعریف و تمجیدهای فراوان بابت این نقشآفرینی روبهرو شود. او در این مصاحبه نگاه خود نسبت به نقش لیدی سوزان، فیلم و آثار جین آستن بدون واسطه بیان می کند.
آیا این فیلم توانسته حس شما را در مورد این باور که آدمها هرچه پیرتر میشوند خوددارتر می شوند تغییر دهد؟
ما همیشه به آستن بهعنوان شخصیتی باوقار میاندیشیم. رگههایی از خشم در زیر لایههای زندگی شخصیتهای رمانهایش در داستان وجود دارد که من واقعا از دیدنش لذت میبردم. انگار او، خودش را از آن خشم تهی میکند تا توانایی نوشتن چیزهای دیگر را پیدا کند. او زن بسیار باهوشی است که با قیدوبندهای اجتماعی مواجه است. بنابراین با قراردادن خود در آن جو میتوان با حسهایی که او ایجاد کرده است همراه بود.
میگویند شخصیت لیدی سوزان درکی زیرکانه از طبیعت مردان، دارد. آیا کلید موفقیت اجتماعیاش را در همین مسئله میبینید؟
بله؛ البته باید زمان را هم در نظر گرفت. چون بسیاری از امور در دست مردان بود و زنان باهوش به اجبار زیرکی خود را در این زمینه به خرج می دادند. لیدی سوزان کسی است که قدرت فوقالعادهای در اعمال قدرت بر مردها دارد تا هر آنچه را می خواهد به انجام برساند. نفوذ کلام و شیوه رفتار باوقار و در عین حال هدایتگرش خیرهکننده است. البته زمانه امروز فرق کرده است. خوشبختانه. منظورم این است که زنان باهوش می توانند از ذکاوت و درک طبیعت آدمها در کارهای بهتری استفاده کنند.
یکی از چیزهایی که در این فیلم از مخاطب دعوت میکند تا به آن فکر کند این است که «خدای من، ما زنها چه سالهای طولانی را پشت سر گذاشتهایم.» ولی اگر بخواهیم این داستان را در قالب مدرن و امروزی بیان کنیم باید بگویم که داستانی از آن باقی نمیماند. شما میدانید زنان برجسته بسیاری در عناوین مهم اجتماعی هستند که دیگر به سازوکارهای محدودکننده گذشته توجهی نمیکنند. لیدی سوزان ناچار میشود راههای ماکیاولی را بگذراند چراکه جامعه به او مفری برای برونریزی و شکوفایی هوشمندیاش نمیدهد.
آیا لیدی سوزان را شخصیتی با اعتماد بهنفس کامل میدانید؟
بله؛ فکر می کنم که او اتکا و اعتماد بهنفس آهنین نسبت به خود دارد و من عمیقا به او حسودیام میشود. طبیعت او عملگرایی شگفتانگیزی دارد. او وقت رابرای کاری که میخواهد انجام دهد تلف نمیکند و کاملا برایم شخصیت نویی است. فکر میکنم ما با همه تلاشهایمان تا رسیدن به چنین شخصیت مستحکم و عملگرایی خیلی فاصله داریم.
چه چیزی شما را بیشتر از همه چیز پریشانخاطر میکند؟
تغییرات جوی واقعا مرا آزار میدهد، بهنظر نمیرسد که اقدامات سیاسی درستی که باید انجام شود، در این مورد صورت گرفته باشد و این مسئله کمی قضیه را ترسناک می کند.
به نظرتان عشق واقعی، دوستی است؟
اینطور قکر میکنم. عشق در نام فیلم که تیتر رمان هم نیست بین کاراکتر کوله و کاراکتر من وجود دارد.
میگویند شما بسیار علاقه دارید نقشهای زنان خودنما و -بهطرز غافلگیرکنندهای- متکبر را بازی کنید؟
من در فیلمهای زیادی بازی کردم که مردم آنها را ندیدهاند و خیلی از مخاطبان هم آنها را دیدهاند ولی مردم عادت دارند همیشه شما را با همان چند فیلم آخری که بازی کردهاید بهیاد بیاورند.انتخاب نقشها بستگی به اولویتهای شما دارد که چگونه حرفهتان را درک یا تجربه کرده باشید. برای من این توانایی که قادر باشم در ژانرهای مختلف بازی کنم جالب است.
مهم این است که در این تجربه شخصی شما چه میزان معنا وجود دارد و درک آن معناها چه تاثیری بر شما میگذارد. اگر باعث شود که چیزهای حیرتآوری در مورد خودتان کشف کنید عالی است. بهنظرم برای بازیگر واجب است که از خودش سوال بپرسد که در چه سطحی قرار دارد چراکه اگر بخواهد و اگر واقعا بخواهد میتواند خودش را بهتر کند.
آیا شما با لیدی سوزان موافق هستید که حقایق، ترسناک هستند؟
بعضی وقتها؛ در کل همیشه دلم میخواسته حقایق را بدانم و الزاما هم از دانستن آنها خوشحال نشدهام. آنچه مورد علاقه من است شفافیت و صداقت است ولی این رویکرد کمی زندگی را میتواند بیرحم کند. شاید اوضاع در وضعیت حبابی بهتر باشد. فکر میکنم که بهتر است با صراحت بدانیم با چه چیزی سروکار داریم.
به خصوس در سال ۲۰۱۶؟
بله؛ قدری شرایط عجیب شده است. کشور زادگاهم خودش را از اتحادیه اروپا جدا کرده و این موضوع بهتنهایی مسئله ترسناکی است. نشانههایی از دردسر و ناآرامی از این موقعیت تازه و عجیب را حس میکنم که بهوجود آمده است و حقایق هم کاملا بهصئرت چیزهای ترسناکی ظاهر شدهاند.
از لس آنجلس، بریتانیا چگونه بهنظر میرسد؟
در سال هفت تا هشتبار به آنجا میروم و مادرم و بهترین دوستهایم در بریتانیا هستند. حال خیلی غریبی دارد که زادگاهتان خودش را جدا کند و از زمانی به بعد بهصورت مستقل و جدا از شما باشد. شما در لسآنجلس هستید اما این فکر را در سرتان دارید و مثل غربتزدهها میدانید که وقتی برگردید خیلی چیزها متفاوت شده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر