سریال «تاج» را ببینیم یا نبینیم؟
«تاج» جایزه بهترین سریال درام و بهترین بازیگر نقش اول زن را از گلدن گلوب دریافت کرد و نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بخش سریال هم شد؛ موفقیتی که نشان داد سرمایه گذاری نت فیلیکس بی دلیل نبوده است.
روزنامه ها و سایت ها به خاندان سلطنتی حمله و جزییات فراوانی از چگونگی زندگی آن ها منتشر کردند. گفتند ملکه غذاهایی می خورد که هیچ وقت دمای بدنش را بالا نمی برد، هیچ وقت لباس پلی استر نمی پوشد و همه لباس هایش از نخ و پشم خالص است، همیشه چای ارل گری از شرکت توینینگز با خودش حمل می کند و فقط از آن می نوشد و عاشق اسب است و هزاران کلاه در کاخ باکینگهام دارد. آن ها به ثروت او هم اشاره کردند: دارایی او ار حدود 340 میلیون یورو ارزیابی کردند که این میزان پول، او را به یکی از ثروتمندترین زنان جهان بدل می کند. به این سرمایه، مجموعه تمبری را اضافه کنید که 120 میلیون پوند می ارزد.
در حالی که مجلات و سایت هایی مثل تایمز و هافینگتون پست مدام اسراری از زندگی اشرافی و ریخت و پاش ها منتشر می کردند بعضی هم تلاش می کردند اهمیت این خاندان را گوشزد کنند. ولی مردم انگلستان رغبتی به این مقام اشرافی نداشتند و موضعی منفی نسبت به آن گرفته بودند. سریال «تاج»، درست در همین شرایط ساخته شد.
فیلم ملکه
پیتر مورگان در سال 2006 فیلمنامه ای به نام «ملکه» نوشت که به ماجرای کنار آمدن خاندان سلطنتی با مرگ پرنسس دایانا می پرداخت. فیلم را استیون فریرز، کارگردان مشهور انگلیسی ساخت و هلن میرن در نقش ملکه الیزابت درخشید و علاوه بر جایزه گلدن گلوب، اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را هم گرفت. فیلم در زمان اکران سر و صدای زیادی به پا کرد و پرداختن به جزییات خانواده سلطنتی انگلیس بحث ها و جدل های مختلفی به راه انداخت.
مسئله این بود که تا آن زمان کسی به زندگی این گروه نپرداخته بود و خونسردی، مخفی کاری و محافظه کاری آن ها را زیر ذره بین نبرده بود. مگر پرنسس دایانا آمیخته به راست و دروغ هایی بود که در همه آن ها پای خانواده سلطنتی انگلستان هم وسط بود و خیلی ها مرگ او را برنامه این خاندان برای لاپوشانی فساد دربار می دانستند. دایانا بیش از ملکه و جانشینش، چارلز، مشهور و محبوب بود و این، خطری بود برای خانواده ای که می خواست خودش را محبوب قلب ها نشان دهد.
با این حال فیلم «ملکه» نقطه آغازی برای بررسی وضع این خاندان بود. مورگان که در این پروژه موفق عمل کرده بود به این فکر افتاد که داستانش را مفصل تر کند. او در ده سال گذشته دو فیلم تاریخی مشهور هم کار کرد: «آخرین پادشاه اسکاتلند» و «فراست نیکسون». تخصص او مباحث تاریخی بود و در تئاتر هم درباره هنری هشتم نمایشنامه ای نوشته بود. بنابراین او شروع به تحقیق کرد تا فیلمنامه پرجزییات تری درباره این خانواده ها بنویسد.
رفته رفته شخصیت الیزابت دوم برای او جذاب شد و کم کم او سوژه اصلی فیلم شد. موضوع به قدرت رسیدن او و زد و بندهای چرچیل و باقی سیاست مداران کهنه کار انگلیس برای حضور یک زن در راس قدرت این کشور موضوعی بود که مورگان را جذب کرد. او شروع به نگارش فیلمنامه «تاج» کرد و درست در روزهایی که جنجال های فراوانی سر هزینه های سلطنتی این خاندان مطرح بود یکی از گران ترین سریال های تلویزیونی جهان هم تولید شد.
سریال چطور ساخته شد
مهم ترین سوال این است که چرا موضوع به قدرت رسیدن الیزابت برای شبکه ای مثل نت فیلیکس جذاب بود. نت فیلیکس ساخت سریال را به دو شرکت لفت بانک پیکچرز و سونی پیشنهاد داد. ولی برآورد آن ها حیرت انگیز بود: آن ها برای ساخت فصل اول سریال به بودجه ای در حدود 100 میلیون دلار نیاز داشتند. رقمی که یک رکورد در عالم سریال سازی بود.
نت فیلیکس شروع به مشورت کرد تا بداند یک داستان تاریخی درباره شخصیتی که اصولا تزیینی است می تواند مخاطبان را جلب کند یا نه. موفقیت سریال «دانتن ابی» و تعداد مخاطبان آن، کمپانی نت فیلیکس را قانع کرد که سرمایه گذاری روی داستان های تاریخی می تواند سودآور باشد. این سریال در فصل های متعددش مخاطبان میلیونی داشت و یکی از پرطرفدارترین آثار دهه اول قرن بیت و یکم بود.
نت فیلیکس ریسک را پذیرفت و ایده مورگان را برای تولید تایید کرد. برای کارگردانی سریال افراد مشهور انتخاب شدند. مهم ترینشان استیون دالدری است؛ کارگردان فیلم هایی مثل «بیلی الیوت»، «ساعت ها»، «کتاب خوان» و «فوق العاده بلند و خیلی دور». دالدری که اشتیاق زیادی به کارگردانی این سریال داشت معتقد بود داستان ـ«تاج» درباره آرزوهایی است که پشت درهای بسته کاخ باکینگهام و خانه شماره 10 وست مینستر شکل می گیرد. اما جز دالدری، کولین جارولد (کارگردان نسخه بازسازی شده همه مردان شاه) و فیلیپ مارتین هم اپیزودهایی از سریال را کارگردانی می کردند. ولی مهم تر از کارگردان ها، انتخاب بازیگران بود: بازیگر نقش جوانی الیزابت یک چالش مهم بود چون الیزابت زیبا و کاریزماتیک نبود و این دو ویژگی به ضرر سریال بود.
چطور می شود سریالی درباره یک شخصیت ساخت که نه زیباست، نه فرصت انجام عمل خارق العاده ای را دارد نه کاریزماتیک و جذاب است و نه چهره فعال اجتماعی است. موضوع این بود که خود سوژه، به دلیل مرموز بودن، جذاب بود ولی عوامل ناچار بودند که در عین ارجاع به واقعیت، معیارهایی را هم در نظر بگیرند.
آن ها می باید بازیگری را انتخاب می کردند که تماشاگر را جذب کند. انتخاب مورگان نامتعارف بود او کلر فوی را انتخاب کرد؛ ستاره جوان سریال «دترویت کوچک» و فیلم های «آکادمی خون آشامان» و «خانمی در ون». بازیگری که کسی فکر نمی کرد بتواند یک استعداد خارق العاده باشد اما مورگان شم قوی داشت او را انتخاب کرد. فوی با این که زیبا نبود، چهره ای معقول داشت و بیش از حد عادی بود. او کس بود که می توانست شخصیت الیزابت دوم را در تماشاگر تداعی کند.
برای انتخاب بازیگر نقش پرنس فیلیپ دشواری چندانی وجود نداشت. گروه خیلی زود به این نتیجه رسید که بهترین گزینه مت اسمیت ستاره سریال «دکتر هو» است. باقی هم از بین ستارگان مشهور سینما و تلویزیون انگلستان انتخاب شدند. فیلمبرداری سریال در آفریقای جنوبی و انگلستان انجام شد و گروه بعد از آماده سازی آن منتظر واکنش تماشاگران ماند.
پخش آن چطور بود
قسمت اول و دوم سریال در نوامبر ۲۰۱۶ برای مخاطبان انگلیسی و کمی بعد همه سریال در دسترس مخاطبان نت فیلیکس قرار گرفت. سریال در میان ناباوری همگان شگفت انگیز ظاهر شد و مخاطبان وسیعی پیدا کرد. مهم تر این که در فصل جوایز شگفتی آفرید.
«تاج» جایزه بهترین سریال درام و بهترین بازیگر نقش اول زن را از گلدن گلوب دریافت کرد و نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بخش سریال هم شد؛ موفقیتی که نشان داد سرمایه گذاری نت فیلیکس بی دلیل نبوده است. «تاج» هفت جایزه معتبر از جشنواره ها و مراسم مختلف تلویزیونی دریافت کرد و اتفاق در هفت رشته هم نامزد جایزه شد. نقدها بسیار مثبت بود و ستایش های فراوانی را نصیب سازندگان کرد.
بیش از هر چیز پرداخت به جزییات، تبدیل کردن قصه آدم ها به یک داستان جذاب و طراحی شخصیت های متفاوت از هم که اهداف مختلفی را در به قدرت رسیدن الیزابت دنبال می کردند مورد توجه قرار گرفت. ولی مهم ترین موضوع بدل شدن یک زن ساده به شخصیتی سیاسی بود که برای منتقدان جالب بود. نت فیلیکس تنها به این فکر کرده بود که یک فصل سریال را تولید کند بنابراین قصه جوری نوشته شده بود که نیازی به ادامه نداشته باشد.
ولی موفقیت فوق العاده ای آن تولیدکننده ها را راضی کرد تا به فکر تولید فصل دوم آن بیفتند. در حال حاضر، فصل تازه آن فیلمبرداری می شود و نوامبر سال 2017 زمان پخش آن خواهدبود.
چرا خیلی ها نگران سریال بودند
مورگان در کنفرانس مطبوعاتی سریال جزییاتی از ساخت سریال را بازگو کرده است. او گفته که خانواده سلطنتی از وقتی که شنیدند قرار است درباره شان یک سریال ساخته شود به شدت نگران و هیجان زده بودند. آن ها تسلط و کنترلی روی متن داستان و جزییات نداشتند و مورگان هم سعی می کرد تا درام خودش را بنویسد و اسیر محافظه کاری این خانواده نشود. برای همین علیرغم پیگیری ها و اصرار این خاندان، شرکت های تهیه کننده حاضر نشدند متن را در اختیار خانواده سلطنتی قرار بدهند و تنها با ذکر این نکته که این سریال، موضعی منفی نسبت به شما ندارد کار را تمام کردند. اما چرا این خانواده نسبت به موضوع حساس بودند؟
آن ها کم و بیش فهمیده بودند که مورگان در تحقیقاتش به مشکلات زناشویی فیلیپ و الیزابت پی برده و با کمی خیال پردازی و داستان سرایی درباره آن، می تواند به بخش عمده ای از واقعیت زندگی این دو شخصیت دست پیدا کند.
مورگان درباره رابطه ملکه و همسرش گفته است که آن ها گزینه ای مثل طلاق را پیش رویشان نداشتند و ناچار بودند که با هم زندگی کنند. اما در فیلمنامه، فیلیپ ناراحتی و ناراضی است و می داند که دیگر نمی تواند شخصیتی آزاد باشد و از نوع رفتار حاکم بر این خانواده به ستوه می آید. ولی این ها به معنی مثبت بودن رویکرد سریال نسبت به فیلیپ نیست.
«تاج» داستان قربانی شدن و قربانی کردن آدم هاست و اگرچه ستاره سریال، الیزابت دوم است ولی او را پاک و منزه هم نشان نمی دهد. «تاج» بیش از هر چیز داستان به قدرت رسیدن و مهار شدن به وسیله سنت ها و قوانین است، یک جور قدرت نمادین که در دنیای واقعی خاصیتی ندارد و همین منجر به تضاد و آزار صاحب قدرت می شود. برای همین هم سریال «تاج» با همه خاصیت اتوبیوگرافی که دارد اثری است درباره قدرت و شخصیت هایی که شیفته آن هستند.
تاج چه جور سریالی است
خب، این سریالی است که هم وجه تاریخی دارد و هم وجه سیاسی و موضوع آن درباره شخصیتی است که با به قدرت رسیدن عملا گرفتار سنت ها شده و نمی تواند آزادی عمل چندانی داشته باشد. جذابیت این جاست که «تاج» بیش از هر چیز درباره تناقض هاست، درباره محدودیتی که یک شخصیت پیدا می کند و قدرتی که ظاهرا در دست اوست ولی عملا از آن دیگری است.
سریال مدام در این تناقض ها غوطه می خورد و مسئله قدرت را با زندگی شخصی و آرمان ها و نگرش افراد دیگر مخلوط می کند. بنابراین «تاج» بیش از آن که یک سریال تاریخی صرف باشد یا به مسائل سیاسی تکیه کند، یک جور مرور تاریخی و امروزی روی خاندانی پرحاشیه است و از دل روابط آن ها و مسائل شان به دنبال بازنمایی واقعیت است. از ایننظر این سریال می تواند برای دوستداران سریال های تاریخی و سیاسی جذاب باشد ولی راستش این سریال معما، حادثه و اکشن ندارد و همه چیز به سبک «دانتن ابی» آرام و در دل کاخ ها و خانه های اشرافی می گذرد. بنابراین اگر یک درام پرحادثه را می پسندید این سریال به دردتان نمی خورد.
ارسال نظر