«بُمرانی ها»، گروهی پر از سادگی و شگفتی!
«بمرانی ها» آدم های ساده ای هستند. خودشان هستند، دقیقا مثل موسیقی شان. اهل ادا و اطوار نیستند؛ اهل اینکه اصرار داشته باشند خودشان را چیزی نشان دهند که نیستند. موسیقی شان اگر چه حالا خیلی چیز عجیب و غریبی هم ندارد؛ اما بی تکلف است و برای همین هم هست که مخاطبان کارهایشان را دوست دارند.
می گویند که: «خیلی زور» می زنیم که برای ساختن کاری «زور نزنیم». می گویند که با همه چیز شوخی دارند و با موسیقی شان بیشتر از هر چیزی دیگری. اصلا اسم گروه شان هم یکی شوخی بزرگ است: «روزی بهزاد می خواهد یک ایمیل آدرس بسازد. برای آنکه یاهو اسم آی دی را قبول کند، مجبور می شود یک «B» به اول فامیلی اش اضافه کند. در حقیقت اسم آدرس آیدی می شود «bomrani». این اسم روی بهزاد می ماند و حتی آدم ها بهزاد را در چت به اسم بُمرانی صدا می زنند.
بهزاد زمانی که در ایران بود، چند تا شعر داشت که می خواست برای آنها آهنگ بسازد. بعدها با کمک گرفتن از استاد گیتارش، برای آنها آهنگ نوشت و آنها را در یک آلبوم جمع کرد و اسم آلبوم را گذاشت: «بُمرانی».
جمع شدن این گروه هم همین اندازه ساده و عجیب و غریب است. استادان هر سه شان یکی بوده و با هم دوست می شوند و یکی دو نفرشان هم فامیل «بمرانی»- عمرانی- دارند. بهزاد متولد ۶۴ است و گرافیک خوانده. به قول خودش دکترای فوق دیپلم دراد. «من کلاس گیتار می رفتم پیش حمیدرضا بهزادیان و بعد دیگر نرفتم. رفتم دانشگاه یک سری شعر نوشتم و رویش گیتار زدم. یه جایی تصادفی دوباره حمیدرضا را دیدم و به او گفتم من این آهنگ ها را دارم و چی کار کنیم و آیا امکانش هست که آلبوم بشود؟
اول در کافه ها شروع به زدن می کنند و می شوند از این گروه های زیرزمینی، بعد یواش یواش اجراهای پژوهشی می گذارند و بعد در تئاتر فعال می شوند و برای چند گروه تئاتری موسیقی می نویسند.
«صد سال پیش از تنهایی ما» و «گروتسکی بر هواشناسی دروغ و تنهایی» از سجاد افشاریان، «هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک» از فرهاد آییش و «بداهه گویی های برنارد آلبا» از بهنام تشکر از جمله فعالیت هایشان در حوزه تئاتر است. در حوزه فیلم هم چند تجربه می کنند که «خواب زده ها» از فریدون جیرانی از جمله آنهاست. همین هم کمک شان می کند تا بالاخره بتوانند روی زمین بیایند. تا به قول خودشان به شکل خیلی شانسی نمی توانند مجوز بگیرند.
سال ۹۲ در گزارش سالانه تئاتر شهر به عنوان پرکارترین گروه موسیقی فعال در زمینه تئاتر شناخته می شوند و مجوزشان را می گیرند و از آن به بعد هم کارهایشان را به همین شیوه و سبک ادامه می دهند. «اتوبوس قرمز» در سال ۹۳ اولین اثری است که از آنها منتشر می شود. آلبومی برای کودکان و بعدتر این گروه جوان در سال ۹۴ فصل تازه ای از فعالیت های خود را با آلبوم «مخرج مشترک» آغاز می کند و در سالن برج آزادی و برنامه خندوانه، کنسرت هایی می گذارد که با استقبال مخاطبان رو به رو می شود.
از آن سال ها تا الان، همچنان کنسرت های متعدد می گذارند و آلبوم شان را می دهند. گروه هم به همان شکل اولیه حفظ می شود. این اتفاق عجیبی است در سرزمینی که کار جمعی کردن در آن اگر محال نباشد، بسیار سخت است.
«جهان» می گوید: «ما کار جمی کردن را از تئاتر یاد گرفتیم. برای روی صحنه بردن یک اجرا مهم نیست که هر کسی چه کاری انجام می دهد. هر کدام از اعضای گروه ممکن است به جز نقش و وظیفه خودشان، کارهای دیگری را هم برای گروه انجام دهند.»
برای همین است که ادعا می کنند منافع گروه بُمرانی به سلیقه تک تکِ آنها ارجحیت دارد!
به هر حال «بمرانی» در آغاز فعالیت حرفه ای اش با انتشار آلبوم «مخرج مشترک» توانست توجه ها را به خودش جلب کند؛ اما اگر بخواهیم بازه ای یکساله برای فعالیت آن در نظر بگیریم، متوجه طی شدن روندی عجیب برای این گروه می شویم.
بمرانی در آغاز با موسیقی نسبتا متفاوتی که در فضای شکل گرفته موسیقی تلفیقی وجود داشت؛ شاید توانست هویتی برای خود ایجاد کند؛ اما از سوی دیگر وقتی به آلبوم جدیدشان- گذشتن و رفتن پیوسته- نگاه کنیم، متوجه می شویم انگار آن گروه نابالغ که در آغاز تنها ایده هایی جذاب اما بعضا ناقص داشت، امروز سر و شکلی به خودش داده است. این اتفاق نه تنها به واسطه فاصله گرفتن از فضای کارهای آغازینش بلکه به واسطه تجربیات و آزمون و خطاهایی در انتشار تک آهنگ ها و اجراهای زنده اش به وجود آمد و این فرصت را به گروه داد تا بتواند ارتباطی بهتر با مخاطبانش برقرار کند.
بمرانی در آلبوم «مخرج مشترک» چهره ای از خود ناشن داد که در گذشتن و رفتن پیوسته آن را به کلی بهم ریخت؛ هر چند که همچنان موسیقی بمرانی شخصیت اعضای آن را یدک می کشد و از آنجایی که این گروه حداقل در ترانه های خود همواره سعی در مطرح کردن مسائلی شخصی دارد، می توان خط و ربط هایی میان دو آلبوم این گروه پیدا کرد.
چنان که مشخص است، «گذشتن و رفتن پیوسته» یک نقطه مهم در کارنامه بمرانی به شمار می آید؛ آلبومی که عمرانی درباره اش می گوید: «ما سعی کرده ایم در آلبوم جدید، انتخاب گرایانه عمل کنیم و آن جنس شلوغ موسیقی مان را کنترل کنیم که احتمالا می تواند نظر افراد بیشتری را به خود جلب کند. حال و هوای این آلبوم با تاکید بر حس تنهایی و فقدان، عاشقانه تر شده است».
این موضوع نه تنها از برآیند استقبال مخاطبان بلکه از نظر رشد فکری اعضای گروه در ارائه یک پکیج منسجم قابل بررسی است.» اما «آرش» یکی از اعضای بمرانی معتقد است با ید با مد روز همراه شوی تا بتوانی محصولت را بفروشی و شنیده شوی تا بتوانی محصولت را بفروشی و شنیده شوی. اما موضوع این جا است که اگر چنین کاری بکنی، گروه بعد از یک آلبوم تمام می شود. چون باید همچنان با مد روز پیش برود که خب نمی شود و این جوری شخصیت اصلی خود را از دست می دهد. از آن طرف هم مخاطب، مد روز را می خواهد.»
این مسئله که بمرانی تاکنون توانسته شخصیتش را حفظ کند نکته قابل توجهی است؛ اما از سوی دیگر نمی توان حرکت این گروه به سمت عامه پسند شدن را انکار کرد. البته بخشی از این مسائل مثل پخش سوپرمارکتی آلبوم قطعا از اقدامات تهیه کننده است تا بتواند موسیقی بمرانی را به مخاطبین گسترده تری برساند؛ اما از سوی دیگر بمرانی در اثر تازه خود این پتانسیل را بیشتر تقویت کرده تا طیف وسیع تری امکان ارتباط با آن را داشته باشند.
اگر بخواهیم نگاه مستقیمی به «گذاشتن و رفتن پیوسته» داشته باشیم متوجه می شویم که این بار «بمرانی» مشخصا تلاش کرده تا بسیاری از قطعات آلبوم، ملودی هایی داشته باشند که به سادگی در ذهن می ماند و مخاطب هم سریع تر با آن ارتباط برقرار می کند، ه ر چند که همچنان فرم و محتوای اشعار تا حدی از کلیشه های موجود دور است اما در نهایت می توان گفت اکثر قطعات این آلبوم با تلاش برای عامه پسند شدن ساخته شده اند.
بررسی این موضوع که چگونه بمرانی در طول یکسال فعالیت رسمی توانسته به نقطه ای برسد که با گروه ها و خواننده های مشهور جریان رسمی پاپ رقابت کند خود موضوعی است که از نقاط مختلف می توان آن را بررسی کرد، اما آنچه مسلم است این است که در این برهه از زمان، گروه هایی که با عنوان گروه های موسیقی تلفیقی فعالیت می کنند در حال رقابت با جریان رسمی موسیقی پلمپ هستند و به نظر می رسد در خیلی از نقاط از آنها هم پیشی گرفته اند.
در این بین اگر به جایگاه «بمرانی» نگاهی بیندازیم شاید آلبوم «مخرج مشترک» تلاش شجاعانه تری بود و در آن، گروه صرفا تلاش داشت تا آنچه را خودش دوست دارد بدون در نظر گرفتن هیچ مسئله دیگری به مخاطب ارائه کند اما قطعا گذشتن و رفتن پیوسته تلاشی موفق تر و هدف مندتری است که بر آینده فعالیت گروه نیز تاثیر خواهدگذاشت.
«آرش عمرانی» درباره قطعات بمرانی از آلبوم اول تاکنون می گوید: «تک تک قطعات یک ویژگی مخصوص به خود دارند؛ چه در شعر و چه در موسیقی. ولی شاید آن زمان، اتفاقی که در ذهن مان داشتیم نیفتاد و همیشه یک کفه آن سنگین تر بود. اما فکر می کنم در این آلبوم توانسته ایم به آنچه که در ذهن داشتیم، نزدیک شویم و آن را شسته رفته تر پیش ببریم و برای همین به چشم آمده است.»
اما کیارش عمرانی معتقد است بمرانی این روزها نامش در کنار گروه های عامه پسندی شنیده می شود که شباهتی به آنها ندارد: «ما به قطعات این آلبوم، به صورت تک قطعه نگاه کرده ایم؛ اما «مامان» قطعه ای بود که فکر کردیم می تواند خلوت تر باشد تا گوش مخاطب هم کمی استراحت کند. ما در این قطعه می خواستیم موسیقی را در سراستاین این بخش از ترانه که می گوید «غصه نخور» پیش ببریم و سعی نکردیم با موسیقی اتفاقات بد را به تصویر بکشیم. در کل ما همه تلاش مان را کردیم موسیقی بیشتر به عنوان پس زمینه ای برای درک بهتر ترانه باشد.»
بهزاد عمرانی درباره ضبط این آلبوم به نکته ای اشاره می کند که بسیار جالب است. او می گوید: «آلبوم، از بسیاری جهات مدیون داشتن استودیو شخصی است. ما در استودیوی خودمان تمرین کردیم و هشتاد درصد این آلبوم را هم همین جا ضبط کردیم. من شاید بارها یک قطعه را خواندم تا بالاخره راضی شدم اما در یک استودیوی اجاره ای معمولا این اتفاق نمی افتد. ما در پروسه تولید این آلبوم، ازا ین نظر خیلی راحت تر بودیم و این طوری برخی هزینه هایمان هم کاهش پیدا کرد.»
به طور کلی در آلبوم جدید بمرانی آنچه بیش از همه مشهود است، هدف مندبودن گروه در ساخت قطعات است. چنان که اعضای آن می گویند برای هر قطعه تلاش شده تا هویتی خاص شکل بگیرد. هویتی که چندان پیچیده نیست اما نسبت به تجربیات گذشته گروه تمیزتر و با وسواس بیشتری ساخته شده است.
امادر پایان اگر نگاهی به فعالیت برمانی از آغاز فعالیتش تاکنون بیندازیم شایدب توانیم آینده ای را ببینیم که بمرانی از امروزش هم مشهورتر شده و احتمالا جنس عده زیادی از مخاطبانش هم تغییر کرده است. حرکت بمرانی ها برای پرطرفدار شدن در فضایی که صنعت موسیقی امروز دارد اگر با همین روند پیش برود، شاید به سمتی باشد که به تغییرات عمده تری در ساختار موسیقی این گروه منجر شود. هرچند این مسئله شاید از طرفی برای گروه خوشایند باشد، اما از سوی دیگر امکان از دست رفتن هویتی که بمرانی با آن ساخته شد نیز وجود دارد.
ارسال نظر