پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته
«آبنبات چوبی» ساخته ی حسین فرحبخش، کاری است که می شود برای تماشا در منزل انتخابش کرد.
البته که زمان چنین نمایشی برای طرح و بحث های این چنینی کافی نیست، اما نمایش به خوبی و با توجه به بضاعتش ذهن بیننده را درگیر می کند. زبان اکسپرسیونیستی کار که البته با یک رئالیسم به اندازه، ترکیب شده انتخاب مناسبی برای چنین موضوعی است. اکسپرسیون کار آن قدر اغراق آمیز و شلخته نیست و درصدی از واقع گرایی را با خودش دارد. چون متن به اندازه کافی دهشتناک است. در ضمن مضمون شاخص کار شاید دعوت کارگردان به عدم انفعال روشنفکران است. او گویی می خواهد بگوید که روشنفکر دیکتاتور را دیکتاتور می کند، با انفعالش و با خوشبینی کاذب به آینده ی نامعلوم.
داستان یک پسر با مادری که او را به دنیا آورده و مادر دیگری که او را بزرگ کرده. در تمام لحظات اثر نمی دانید باید دلبسته ی کدام یک از شخصیت ها باشید و همین باعث می شودد که فیلم خسته و دلزده تان کند. «گیتا» را نبینید. مشابه اش چه درفرم روایت، چه در مضمون در همین تلویزیون خودمان یافت می شود. بیچاره مریلا زارعی و حمیدرضا آذرنگ که تلاش هایشان بی نتیجه مانده!
این دوماهنامه بحث کافه نشینی و جایگاه آن میان روشنفکران را از دهه ۴۰ شروع می کند و به دهه نود می رسد. گریز به کافه نشینی های مرتضی کیوان و تسلط حلقه چپ بر افکار وعقاید او و یا مصاحبه با لیلی گلستان و مرور اندیشه های ابراهیم گلستان و تاثیر کافه نشینی ها آن دهه بر روند فرهنگ و هنر و تولیدات فرهنگی و رفاقت ها و دشمنی های نامداران آن زمان از خواندنی های «آنگاه» در اولین قدم است.
فیلم البته مشکلات زیادی دارد. دیر داستان را شروع می کند و یا گره ای که دیر بسته می شود. همچنین بازی ضعیف سحر خانم قریشی در کنار تک سکانس ضعیف شقایق فراهانی که در کنار شخصیت قابل پیش بینی عطاران، جملگی به فیلم ضربه زده. اما با همه ی این ها اگر یک فیلم متوسط سرگرم کننده برای تماشا در منزل می خواهید، «آبنبات چوبی» انتخاب بدی نیست. البته مساله آخر موسیقی پرحجم خودنمایانه است که کمی تحمل می خواهد!
کتاب در حجمی کم اما با نثری قدرتمند و متنوع هر آنچه از تاریخ استبداد و وابستگی نیاز است، پیش رویتان می گذارد. یعنی فقط ادبیات و بازی با واژه ها نیست. چیزهایی بیشتر دارد. تجربیاتی شاید بعضا مشترک که واکنش همدلانه ما را بر می انگیزد. منظور از تجربیات مشترک تجاوز بیگانگان و زیاده خواهی قدرت های بزرگ است.
«انبوه زندانیان در انواع لباس های راه راه خطوط آهن و در نوار باریک سایه ها، دراز کشیده بودند و به سنگینی و نامنظم نفس می کشیدند. هرازگاهی چند کلمه ای به زبان خودشان رد و بدل می کردند و بی حال و بی اعتنا چشم دوخته بودند به آدم های موقر با یونیفرم های سبزرنگ به سبزی درختان نزدیک، ولی غیرقابل دسترس به برج کلیسای دوردستی که ناقوس هایش هم اکنون به نماز فرا می خواندند»
نظر کاربران
به نظر من آبنبات چوبی فیلم خیلی خوبی بود و پایان غافلگیرانه ای داشت و اتفاقا از جمله بازیهای خوب سحر قریشی و شقایق فراهانی بود.
چ قسمت جالبی بود ندیده بودم تا حالا