گفتوگو با کیسی افلک، ستاره «منچستر کنار دریا»
کیسی افلک در ۴۱ سالگی هنوز چهرهای شبیه به نوجوانها دارد، هنگام صحبت کردن نه به آن اندازه که از یک بازیگر انتظار دارید زبان بدن دارد و نه حتی لبهایش را هنگام جاریشدن کلمات حرکت میدهد، گویی او هنوز یک بومی اهل ماساچوست است که تازه سروکلهاش در شهری بزرگ پیدا شده است.
چه زمانی فهمیدید که میخواهید بازیگر شوید؟
هیچ لحظهای در زندگی من وجود ندارد که در آن تصمیم گرفته باشم که بازیگر شوم، این کاری است که دوران نوجوانی انجام میدادم و درحالحاضر ۳۰ سال است که به آن مشغولم، هیچ زمان نمیخواستم تمام زندگیام را بهعنوان یک بازیگر بگذرانم، برای همین در این سالها بهصورت متناوب شغلهای دیگری را نیز امتحان کردهام. تقریبا همیشه بازیگری را بهچشم فعالیتی دلی دیدهام.
اولین نقش برجسته خود را حدود ۲۰ سال پیش، در فیلم «برایش بمیر» اثر گاس ونسنت ایفا کردید؛ این تجربه در آن زمان چه تاثیری روی شما گذاشت؟
واقعیت این است که در آن روزها واقعا به فکر این نبودم که با حضورم در فیلم «برایش بمیر» بازیگر بهتری خواهم شد، ۱۸ ساله بودم و درک کمی از اتفاقات اطرافم داشتم، انتخابهای زیادی را پیشروی خودم میدیدم. بیشتر سعی میکردم هر آنچه کارگردان میخواهد را انجام دهم و آبروی خودم را نبرم. حالا که ۲۰ سال از این فیلم میگذرد حس میکنم بسیار خوششانس بودم که در اوایل شکلگیری کارنامهام در چنین اثری بازی کردهام.
اندرو دامنیک، فیلمساز بسیار متفاوت و بااستعدادی است. او فرآیند ساخت این اثر را برای من مبدل به کلاسی برای آموزش فیلمسازی کرد. او کنترل کاملی روی نقش من داشت، نه از اینگونه کنترلها که بازیگر را مانند یک آدمک چوبی میکند، فشاری زیادی که اندرو روی بازیگر میآورد برای قرارگرفتن هرچه بهتر بازیگر در نقشی است که ایفا میکند.
بازیگران زیادی به فیلمسازی رو آوردهاند اما تجربه شما «هنوز اینجا هستم» اثری بسیار عجیب و متفاوت بود. تماشاگران سردرنمیآوردند که چه چیزی در فیلم هست و چه چیزی نیست! نظر خودتان در مورد واکنش مخاطبان چیست؟
حس خوبی نسبت به این واکنشها دارم، واقعا چنین احساسی دارم، دروغ نمیگویم، خیلی خوب! واقعا حسم خوب است. من میخواستم فیلمی بسازم که شبیه به یک فیلم مستند باشد که توسط یک آدم تازهکار ساخته شده است. میخواستم این موقعیت را تا جایی که میشود حس کنم. مشکلی با اینکه اثری سرگرمکننده بسازم نداشتم ولی بیشتر علاقه داشتم فیلم از دیدگاهی که توضیح دادم، سرگرمکننده باشد.
راستش وقتی فیلم را در انتها به دیگران نشان دادیم تعجب کردیم، اکثر مخاطبان فیلم را یک مستندنما قلمداد کردند. ما میتوانستیم دوره بیفتیم و درباره سبکوسیاق فیلم توضیح بدهیم ولی من حس کردم اینکار توهین به شعور مخاطب است و او باید خودش سر از دنیای نامعمول اثر دربیاورد. ساخت «هنوز اینجا هستم» سالهای زیادی از عمر من را بهخود اختصاص داد و حتی باتوجه به بازخوردهای منفیای که داشت شاید ادامهای برای آن بسازم.
همان سال در «قاتل درون من» ایفای نقش کردید، کاراکتری فوقالعاده قدرتمند که مخاطبانش را بهشدت تحتتاثیر قرار میداد. چگونه نقش چنین موجود ناراحتکنندهای را ایفا کردید؟
خودم از میزان خشونتی که آن کاراکتر داشت بهشدت متنفرم، علاوه بر اینکه چنین خشونتی هرگز از من سر نمیزند حتی قدرت تماشا کردنش را نیز ندارم. مایکل وینترباتم پیش از آغاز فیلمبرداری به من گفت که میخواهد صحنه خشونتآمیز فیلم بهشدت شوکه کننده باشد و حتی تا جایی که میشود ترسناک بهنظر برسد تا به مخاطب این حس متنقل شود که این اتفاق واقعا درحال رخ دادن است.
چگونه وارد ذهن شخصیتی که در «منچستر کنار دریا» ایفا میکنید شدید؟
کار خاصی انجام ندادم، تنها هرروز که سر صحنه حاضر میشدم حس بیچارگی میکردم تا نقش درست از کار در بیاید.
گرچه فیلم «منچستر کنار دریا» فضای بسیار تیره و سیاهی دارد و بار سنگین درام تلخی که روایت میکند در برخی لحظات کشنده بهنظر میرسد ولی باز هم واجد موقعیتها و لحظات طنز و بامزهای است که به زیبایی اجرا کردهاید، چگونه تعادل میان این لحظات بهشدت متفاوت را حفظ کردید؟
اصل ماجرا این است که به کارگردان اثر کنی (لانرگان) و متن اعتماد کردم. حتی کلمهای در فیلمنامه وجود نداشت که کنی آن را با دقت انتخاب نکرده باشد و نکته مهمتر این است که کنی حس شوخطبعی را در غمگینترین موقعیتهای زندگی بهخوبی میشناسد. این حس شوخطبعی از دل درام بیرون آمده و هیچگاه اثر را دچار دوگانگی نمیکند.
این حس را داشتید که پیشینه تئاتری بودنش در فیلمسازیاش تاثیر گذاشته است؟
من در یکی از نمایشهایش نیز بازی کردهام، او سر صحنه تئاتر هم بسیار قاطعانه و سریع کارش را پیش میبرد. چند باری هم متنهای دیگری که نوشته بود را با یکدیگر روخوانی کردیم بنابراین بهاندازه کافی با نوشتههایش آشنایی دارم که هرگز لازم نیست نکتهای در متن را برای من توضیح بدهد. در هر صورت او ثابت کرده است که هنگام کارکردن با وی میتوانید به او اطمینان کنید و بیشتر بر نقشی که ایفا میکنید تمرکز کنید.
ارسال نظر