کارگردان مشکل گیتی از سینما، خودش و فیلمش میگوید
کار میکنم تا به رویاهایم برسم...
«مشکل گیتی» جدیدترین فیلم بهرام کاظمی است. کارگردانی که در اوایل دهه ٧٠ با نخستین فیلمش پادزهر خود را بهعنوان سینماگری مستعد شناساند و از آن پس اگرچه با فیلمهای «هدف»، «از صمیم قلب»، «عروس فراری»، «شبی در تهران» و این آخرین فیلمش «مشکل گیتی» حضوری با تداوم در سینمای ایران داشته، اما پیداست که نتوانسته خود را بهعنوان سینماگری محبوب در میان منتقدان که همگان در انتظار فیلم جدیدش باشند، به تثبیت برساند.
آقای کاظمی چند سالی بود که خبری از شما نداشتیم، یعنی حدود هفت- هشتسال میشد که بهرام کاظمی در سینما فعالیتی نداشت. میتوانید برای شروع بحث بگویید این چندسال را چه کار میکردید؟
نه اینقدر هم دور نبودم. در این سالها من فیلم «شبی در تهران» را داشتم...
خب، آن فیلم که مربوط به سال ١٣٨٦ است، یعنی همان هشتسال که گفتم از سینما دور بودید دیگر...
بالاخره ما در سینمای ایران کار میکنیم، نمیشود بیتوجه به اوضاع و احوال این سینما درباره کمکاری یک فیلمساز حرف زد. من که هیچ؛ شما که باید بهتر بدانید درحالحاضر فیلمسازان بسیار بهتر و قویتری هستند که حدود ١٠سال است نتوانستهاند کار جدیدی بسازند. وقتی اوضاع اینگونه است، طبیعی است من بهرام کاظمی هم بعد از هشتسال توانسته باشم فیلم بسازم.
بگذریم؛ خاطرم هست یک زمانی بیشتر سراغ ساخت فیلمهای اکشن- پلیسی میرفتید و البته در آن نوع خاص کارهای نسبتا موفقی هم ساخته بودید. با توجه به استقبالی که از آن نوع فیلمها صورت میگرفت، این انتظار به هیچوجه وجود نداشت که کارگردان چنان آثاری که در آن ژانر تثبیت هم شده بود، بیاید سراغ فیلمهای خانوادگی آپارتمانی با مایههای کمیک...
خب قطعا شما خودتان بهتر میدانید که دیگر این روزها شرایط برای ساختن چنان فیلمهایی چندان مهیا نیست. فیلم اکشن یا پلیسی امکانات میخواهد، سرمایه میخواهد، تجهیزات میخواهد، پرهزینهتر است و... خب سخت است دیگر.
این سختی باعث شده شما و دیگر فیلمسازان دور این سینما را خط بکشید؟
سینمای پلیسی ژانری است که الان در سینمای ایران غایب است و آشکارا جای خالیاش به شدت حس میشود. درواقع الان سالها میشود که ما در سینمای ایران فیلم پلیسی خوب نمیبینیم. البته باید اضافه کنم که ژانر پلیسی تنها ژانر غایب سینمای این روزهای ایران نیست. ما سینمای کودک و فیلمهای روستایی هم دیگر نداریم و خیلی از انواع دیگر فیلمسازی که همهشان زیر سایه فیلمهای آپارتمانی گم شدهاند...
دلیل این اتفاق را در چه میدانید؟ میتوانید بهعنوان فیلمسازی که چند فیلم در نوع پلیسی ساخته، چرایی غیبت این ژانر را در سینمای امروز ایران تحلیل کنید؟
خب یکی از دلایل این اتفاق، گذشته از نبود اراده در مدیران فرهنگی برای تولید و حمایت از آثار ژانرهای فراموش شده سینمای ایران؛ سلیقه مردم است. نمیتوان انکار کرد که در حالحاضر مردم بیشتر از فیلمهای خانوادگی با مایههای اجتماعی استقبال میکنند. ما هم مگر جز این است که برای مردم فیلم میسازیم؟ مگر جز این است که مردم باید با خرید بلیت و استقبال از فیلمها امکان ساخت آثار بعدی را برای ما به وجود آورند؟
یعنی اینکه فیلم اکشن و پلیسی ساخته نمیشود؛ فقط به بیمیلی مدیران و پرهزینه بودن این نوع فیلمها مربوط میشود؟
نه؛ قطعا چنین نیست. ببینید، فیلم پلیسی گذشته از هزینه به تجهیزات نیاز دارد. شما میدانید ما، یعنی فیلمسازانی که روابط آنچنانی نداریم، فقط و فقط برای داشتن یک هفت تیر سر صحنه با چه دشواریهایی مواجه میشویم؟ این البته سادهترین مشکلی است که در فیلمسازی ما وجود دارد. زمان ساخت یک فیلم پلیسی برای هماهنگکردن حضور یک خودرو پلیس سر صحنه، باید به دهها اداره و ارگان مختلف نامه زد؛ هر اداره و ارگانی هم که ماشاءالله کارشناسان خودش را دارد؛ بنابراین برای اینکه خودرو پلیس سر صحنه داشته باشیم، باید سناریویی را که با معیارهای جمهوری اسلامی مجوز گرفته است، در هر ارگانی با توجه به سلیقه آنها بازنویسی کنیم و تازه معلوم هم نیست که درنهایت همکاری خواهند کرد یا نه یا هماهنگی برای گرفتن صحنههای اکشن بهخصوص در فضاهای شهری که باید خیابان بسته شود، جمعیت کنترل شود، امنیت و ایمنی فضا رعایت شود و...
البته در این میان نکتهای هم هست که نباید نادیده گرفته شود. بعضیوقتها مدیران و تهیهکنندگان تصویر ذهنی خودشان را بهعنوان واقعیت محض پنداشته و به عبارتی چیزی را که فقط در ذهن خودشان وجود دارد، نهتنها باور میکنند، بلکه حتی براساس این تصویر ذهنی فعالیتهایشان را هم تنظیم میکنند. نمونهاش همین موضوع استقبال نکردن مردم از فیلمهای اکشن و پلیسی است.
آخر مگر در این چندسال اخیر چند فیلم اکشن و پلیسی خوب و خوشساخت تولید و اکران و البته با شکست اقتصادی مواجه شدهاند که تهیهکنندگان و حتی کارگردانانی چون شما به این نتیجه رسیدهاید که مردم از این نوع فیلمها استقبال نمیکنند؟
در این زمینه کاملا حق با شماست. نه؛ من خودم بهجز «گناهکاران» آقای فرامرز قریبیان موردی سراغ ندارم که در این سالها یک فیلم پلیسی خوب اکران شده باشد. در آن مورد هم با اینکه از فروش فیلم اطلاع دقیقی ندارم -و ظاهرا در مقایسه با خیلی فیلمهای دیگر اکرانشده فروش بهتری داشته- اما واقعا فیلم حرفهای و خوب و آبرومندی بود.
آقای کاظمی میتوانید بگویید از میان فیلمهایی که ساختهاید؛ فیلمهایی چون «پادزهر»، «هدف»، «از صمیم قلب»، «عروس فراری»، «شبی در تهران» و «مشکل گیتی» کدام یک از این فیلمها را به سلیقه خودتان نزدیکتر میدانید؟
من خودم نخستین فیلمم «پادزهر» و این آخرین فیلم یعنی «مشکل گیتی» را بیشتر از بقیه فیلمهایم میپسندم. «پادزهر» که در سال ٧٢ ساخته شد و در آن آقای جمشید هاشمپور، صالح علا، مرحوم خانم گلچین و... بازی کرده بودند،تا پیش از ساخته شدن این آخرین کار، فیلم محبوب من بود که این یکی نیز به آن اضافه شد...
بله؛ این درست است...
در حالحاضر از زمان ساخت نخستین فیلم شما بیستوسه- چهار سال میگذرد...
بیست و سه- چهار سال؟
اگر «پادزهر» را که در سال ٧٢ ساخته شد مبنا قرار دهیم بیستوسه سال میشود. میتوانید به این پرسش پاسخ دهید از جایگاهی که در این یکچهارم قرن در سینما به دست آوردهاید، راضی هستید؟
از چه نظر؟
بگذارید این گونه بگویم زمانی که فیلم اولتان را میساختید، اگر به سال ٩٥ فکر میکردید خودتان را در چه جایگاهی تصور میکردید؟
این چیزها را که نمیشود پیشبینی کرد. اینکه آدم بیاید پیشبینی کند که بیستوچندسال بعد چه جایگاهی خواهد داشت، ممکن نیست...
در رویاهایتان خودتان را کجا میدیدید؟
خب، آدم کار میکند تا جایگاه خودش را کمکم به دست آورد.
فکر میکنید در این سینما به حقتان رسیدهاید؟
نه؛ البته این فقط من نیستم، خیلیهای دیگر هم هستند که بسیار بهتر از من بوده و خانهنشین هستند و ١٠سال است فیلم نساختهاند و با هیچ متر و معیاری در این سینما به حقشان نرسیدهاند. نیازی نیست در اینباره اسم کسی را بیاورم؛ هرکس اندکی با اوضاع سینما آشنا باشد، قطعا چنین کسانی را خوب میشناسد.
درباره موانعی که در سینمای ایران جلوی پیشرفت یک فیلمساز را میگیرد میتوانید صحبت کنید؟
همین موانعی که مقابل سینمای بخش خصوصی و مستقل هست. تا زمانی که دولت تصدیگری خود را از سینما جمع نکند، این مشکلات خواهد بود و در واقع آش همین آش خواهد بود و کاسه هم همین کاسه. دلیل اینکه این همه فیلمساز خوبه بیکار داریم جز این مورد نیست. این درحالی است که فیلمهای دولتی به سفارش ساخته میشوند، به سفارش اکران میشوند، به سفارش روی اکران نگهداری میشوند و به سفارش فروش بالا پیدا میکنند. در این نبرد نابرابر که دولتیها میلیاردی کار میکنند و مستقلها میلیونی، آشکار است که آسیب اصلی این موضوع به من و امثال من خواهد رسید
ارسال نظر