آشنایی با کشورهای صاحب سبک در سینما: بلژیک
صنعت سینما برای بلژیکیها به گونهای خاص ظهور و بروز یافت. دلیل اصلی به موقعیت جغرافیایی و همچنین پیشینه فرهنگی ادبی و اقتصادی این کشور باز میگردد.
سينماي صامت بلژيك در آغاز نحت تاثير سينماي فرانسه است. در دهه ۲۰ كارگردانان بومي كار را آغاز ميكنند. بيشتر توليدات در دهه ۲۰ به توليدات مستند اختصاص دارد. بعد از جنگ جهاني دوم بلژيك امكاناتي براي ساخت و ساز در اختيار ندارد. از اواسط دهه ۵۰ تا ۶۰ كم كم جواناني به تاثير از موج نو سينماي فرانسه فيلمهاي خوبي ميسازند. اما همه اينها جرقهاي بيش نيست...
بلژيكيها از ديرباز تحت تاثير همسايههاي بزرگتر خود بودند. از اينرو زبان و ادبيات كشورهاي همسايه نفوذ زيادي در مناطق همجوار داشت. براي مثال در شمال اين كشور هنوز زبان و ادبيات فلاندري(هلندي زبانان) زبان و گويش اصلي است. جنوب بلژيك متاثر از زبان فرانسوي است و به اين دو؛ منطقهي مرزي كوچك در شرق بلژيك با آلمان فدرال را در نظر بگيريد كه اهالي آن عمدتا به آلماني تكلم ميكنند.
در واقع كشوري كه ۳ زبان همسايه در آن رواج دارد؛ در زمينه فرهنگي وامدار تمامي آنهااست. بسياري از شاعران و اديبان بلژيكي فقط به يكي از زبانها مسلط بودند و در نظر داشته باشيم كه هر زبان و ادبياتي داراي پيشينه و تاريخ فرهنگي و اجتماعي خاص خود است. اين مشكلات همگي باعث شدند تا هنرهفتم در بلژيك عليرغم فراگير بودن؛ چند پاره هم باشد. تصور كنيد هنوز يك زبان واحد در اين كشور وجود ندارد تا سينماي اين كشور بتواند بدان به صورت واحد تكلم كند.
در بلژيك فيلمسازان تا زمان فروغ سينماي صامت مشكلي از اين بابت نداشتند. به لحاظ فني و گرايش فيلمسازي و برداشت سليقه؛ سينماي صامت بلژيك ملهم از سينماي فرانسه بود. كه البته عمدتا كارگردانان و عوامل فرانسوي در توليدات سينمايي اين كشور نقش اول را داشتند.
در دهه ۲۰ فيلمسازان بومي كم كم خود را به اين صنعت تحميل ميكنند. تا پايان جنگ جهاني دوم سينماي بلژيك حقيقتا تعطيل ميشود و تا چند سال بعد از جنگ نيز بدنه سينمايي آه در بساط ندارد. در دهه ۶۰ به تاثير از موج نوي سينماي فرانسه؛ جوانان تحصيلكرده آثار مستقل و مستند قابل قبولي توليد ميكنند. اما تمام اينها جرقهاي بيش نيستند.
از ۱۹۶۴ به بعد دولت بلژيك سهم يارانه ثابتي را براي سينماي بلژيك در نظر ميگيرد كه اين مهم باعث مي شود توليدات بيشتر شود. در اين سالها "آندره دلواكس" با ساخت چند فيلم خوب مستند و داستاني مانند fellini و jean rouch هر دو محصول ۱۹۶۲؛ كه از آثار رمان نويسهاي بلژيكي اقتباس كرده بود ؛ رهبري نسل جوان سينماي بلژيك را به عهده ميگيرد.
اثار دلواكس داراي تعصب زباني و قومي نبود در واقع اگرچه او خود يك فلاندري زبان بود اما فيلمهايش براي بلژيكيها تقريبا ملي جلوهگري ميكرد. در حال حاضر به سبب همين آثار دلواكس به او لقب پدر سينماي ملي بلژيك داده شده است. وي از اولين سينماگراني بود كه آثار نويسنده مهم فلاندري زبان بلژيك يعني "فليكس تيمرمانس" را به زبان فيلم برگرداند.
"ژاك برل" نيز در دهه 70 وارد بدنه سينمايي بلژيك ميشود. برل به عنوان يك خواننده؛ نويسنده، بازيگر و كارگردان بلژيكي سهم زيادي در شناساندن سينماي اين كشور ايفا كرد.
بين سالهاي 1950 تا 1980 سهم رمان نويسها و نويسندگان ادبي بلژيك در سينماي اين كشور بسيار زياد ميشود. آثار نويسندگاني مانند روبر گوفن(1994-1898)، هانري ميشو(1984-1899)،سوزان ليلار(1992-1901)،ژرژ سمنون(1989-1903)؛هندريك كانشنس(1883-1812)؛هوگو كلاوس(2008-1928) و ديگران در سينماي بلژيك مورد اقتباس قرار ميگيرد.
در دهه 80 ديگر از نسل قديم بدنه سينماي بلژيك خبري نيست. در اواسط اين دهه به پشتيباني مالي دولت؛ توليد فيلمهاي سينماي شدت ميگيرد و كارگردانان جواني مطرح ميشوند.
مارك ديدن(-1949) با فيلمهاي "بروكسل كنار شب" محصول 1983و "استانبول" محصول 1985؛ "رابي ديهرت"(-1942) با فيلمهايي مانند تپه زغال اخته محصول 1989از اين دسته هستند.
در دهه 90 سينماي بلژيك كم كم به استقلال مالي ميرسد. بازيگران جهاني معرفي ميكند و كم كم در فستيوالهاي معتبر سينمايي جايي براي خود دست و پا مينمايد. به نوعي دهه 90 آغاز اعتلاي سينماي بلژيك است.
در اين دهه اولين فيلم مهم؛ "انسان سگ را گاز ميگيرد" محصول 1992 به كارگرداني رمي بلواكس(2008-1966) است. "داينز" محصول 1992 ساخته استين كانينكس(-1957) نيز فيلم مهم اين دهه است. چرا كه در اسكار 1992 نامزد بهترين فيلم خارجي زبان شده بود.
در اواخر دهه 90؛ سروكله برادران داردن در سينماي بلژيك پيدا ميشود. فيلمسازاني كه اعتبار فراواني براي سينماي بلژيك بدست آوردند. برادران داردن در سال 1999 با كاگرداني"روزتا" به نخل طلاي كن رسيدند.
در آغاز هزاره سوم بازهم سينماي بلژيك با موفقيت روبرو است. "مشهور همه" محصول 2000 ساخته دومينيك درودر(-1957)
نامزد دريافت اسكار بهترين فيلم خارجي زبان ميشود و داردن ها نيز دوباره در سال ۲۰۰۵ در فستيوال فيلم كن با فيلم "بچه" بازهم به نخل طلا ميرسند.
سينماي بلژيك در سالهاي اخير نيز فيلمسازان مطرحي مانند فابريز دي ولز(-۱۹۷۲)؛ لوكاس بلواكس(-۱۹۶۱) و بولي لانرز(-۱۹۶۵) را معرفي كرده است.
مهمترين موفقيت سينماي بلژيك در سالهاي اخير اكران فيلم "آدم كودن" ساخته ميشل روسكام(-۱۹۷۲) است. فيلمي كه در اسكار ۸۴ نامزد بهترين فيلم خارجي زبان شده بود. همچنين بايد از ۲ روز و يك شب ساخته برادران داردن نام برد كه در كن ۶۷ در بخش مسابقه اين فستيوال قرار داشت.
جداي از فيلمسازان و نويسندگان بلژيكي؛ بدنه سينماي اين كشور بازيگران سرشناسي را نيز به دنياي هنر هفتم معرفي كرده است. پس از ژاك برل كه مربوط به دهههاي گذشته است؛ "ژان كلود ون دام" شناخته شدهترين بازيگر سينماي اين كشور است. او كه با فيلمهاي اكشن و ماجراجويانه رزمي به سينماي آمريكا آمد؛ با فيلم سرباز جهاني محصول ۱۹۹۴ چهره شد و كمابيش مشهور است.
آن پترسون(۲۰۰۳-۱۹۲۷)؛ آني كوردي(-۱۹۲۸)، ژان دكلر(-۱۹۴۶)؛ اميلي ديكن(-۱۹۹۱)، ماتياس شونيرتز(-۱۹۷۷)؛ فرانسيس داميان(-۱۹۷۳) از ديگر چهرههاي سينماي بلژيك به شمار ميآيند.
سينماي بلژيك از ديرباز فستيوالهاي سينمايي داخلي و خارجي زيادي را برگزار كرده است. جشنوارههايي عمدتا كوچك و منطقهاي كه به لحاظ زباني سرو شكل يافتهاند. از اين ميان "فستيوال بينالمللي فيلم بروكسل" و همچنين "فستيوال فيلمهاي فلاندرزي" مهمترين رويدادهاي سينمايي اين كشور محسوب ميشوند.
به لحاظ آماري نيز در حال حاضر بيش از ۴۶۰ سالن سينما در بلژيك وجود دارد. جمعيت سينماروي اين كشور ساليانه بيش از ۲۲ ميليون نفر برآورد گرديده است.
تعداد فيلمهاي توليد شده در اين كشور نيز ساليانه ۳۶فيلم سينمايي؛۴ فيلم انيميشن و ۷ اثر مستند گزارش شده است.
ارسال نظر