شکلهای زندگی: به مناسبت انتشار «شاه، بیبی، سرباز»
ضدحملههای نابوکوف
ولادیمیر نابوکوف (١٩٧٧-١٨٩٩) علاوهبر علاقهاش به ادبیات، عاشق پروانهها و شطرنج نیز بود. علاقهاش به پروانهها او را به خاطرههای خوش از کودکیاش میبرد و علاقهاش به شطرنج فراتر از علاقه او به یک «بازی» صِرف بود.
«دفاع لوژین» یکی از مهمترین رمانهای نابوکوف منتشرشده در ١٩٣٠ است که در آن به بررسی زندگی فردی بهنام لوژین میپردازد، نابوکوف زندگی وی را در ابتدا تا انتها -تا خودکشیاش- روایت میکند. از همان آغازِ رمان خواننده لوژین را در انزوایی شدید میبیند. انزوای شدید، لوژین را در حالت دفاع قرار میدهد. «دفاع لوژین» عنوان بسیار مناسبی است، زیرا «گاردگرفتن» او چیزی جز واکنش به دنیای بیرون نیست.
در این میان اتفاقی کاملا تصادفی و غیرقابلپیشبینی لوژین را با صفحه شطرنج آشنا میکند. لوژین در ضیافتی که پدرش - لوژین بزرگ- در سالگرد درگذشت پدر همسرش برگزار میکند، مطابق معمول با پرهیز از حضور در جمع به گوشه اتاق پدرش میرود و در آنجا ناخواسته با حضور ویولنزن مراسم پای تلفن مواجه میشود: «ویولنزن گفت: چه بازیای، چه ترکیبهایی دارد مثل ملودی موسیقی، میدانید من حرکتها را میشنوم.»٢
برای لوژین که دنیای بیرون جز حملاتی مدام علیهاش نبود، شطرنج بهترین دفاع بود. از آن پس او بهترین شکل دفاع را در ترکیبات متنوع و بیپایان شطرنج جستوجو میکرد. این ترکیبات از نظرش سدی دفاعی در برابر دنیای ستمگر بود و او میتوانست در ترکیبات شطرنج، درست مانند «در میان هیزمها» پنهان شود. از آن پس شطرنج همهچیز لوژین میشود و او تنها با تصاویر شطرنجی قادر به فکرکردن میشود و ذهنش حتی در امور جزئی زندگی طوری عمل میکند که انگار پشت صفحه شطرنج نشسته است. بدینسان لوژین شطرنج را جدی میگیرد و در آن متوقف میشود. به بیانی دیگر «او با مهرههای صفحه شطرنج کنار میآید - نه با مهرههای جاندار زندگی واقعی که نافرمان و گریزپا هستند.»٣
نابوکوف در رمان «دفاع لوژین» تحلیلی روانشناسانه ارائه میدهد و خوانندگانش را با خود به لایههای پنهان و کشفنشده ذهن شخصیت ميبرد، تا رفتارهای لوژین کمی قابلفهم شود، اما درعینحال خواننده تشابهی نیز میان سیستم دفاعی لوژین با سیستم دفاعی نابوکوف مییابد و گاه فکر میکند علاقه شدید نابوکوف به شطرنج ردّی نیز از خود در میان قهرمانانش باقی گذارده است. هرچند که نابوکوف در پیشگفتاری که در ١٩٦٣ بر رمان «دفاع لوژین» مینویسد نسبت به هرگونه تفتیش برای یافتن تشابهی میان خود با لوژین هشدار میدهد و آن را منکر میشود و برای اثبات نظر خود و راحتی خیال تفتیشکنندگان، سیاهه میراث خود به لوژین را برمیشمرد.
تفاوت اساسی نیز میان این دو شخصیت وجود دارد، این تفاوت در نگرش به مقوله «بازی» خود را نشان میدهد. بازی از نظر نابوکوف استعارهای است برای ارائه ترکیباتی مدام، خلاق و بیبنیان که جز با تغییر پیاپی بازی برای ارائه گشایشهای تازه و بهتعویقانداختن «اتمام» آن تحقق پیدا نمیکند. «ترکیب خوب» برای نابوکوف همواره از اولویت برخوردار است. او اساسا این نگرش- به ترکیب خوب- را پیشنیاز ادبیات عالی نیز تلقی میکند. نابوکوف در مصاحبهای میگوید «... به نظر من یک ترکیب خوب همیشه باید مقدار مشخصی از عنصر فریبکاری داشته باشد.»٥
«شاه، بیبی، سرباز» رمانی است که نابوکوف آن را در سال ١٩٢٨ بعد از اولین رمانش «ماری» و قبل از رمان مهمش «دفاع لوژین» نوشته است. این رمان چنانکه از عنوانش برمیآید اشارهای مستقیم به «بازی» ورق دارد. بازی نابوکوف در این رمان حول سه شخصیت: یک مرد، یک زن، یک مرد- شاه، بیبی، سرباز- شکل میگیرد. «شاه، بیبی، سرباز» همچنین عنوان نمایشی است که در محل وقوع رمان بر روی پرده است. برلین صحنه وقوع اتفاقات رمان است اما چنانکه نابوکوف میگوید رمان میتوانست در شهری دیگر رخ دهد. ماجرای این رمان شباهت به رمانهای «مادام بوواری» و «آنا کارنینا» نوشته فلوبر و تولستوی- دو شخصیت مورد علاقه نابوکوف- دارد و نابوکوف آن را انکار نمیکند. او در دوره نوجوانی به بعد با «آنا کارنینا» آشنا بود و صحنههای مشابه یا به تعبیر خودش شکلکهای بامزهاش از «مادام بوواری» درعینحال ادای دین به فلوبر است.
پینوشتها:
نابوکوف با ارائه استراتژیهای گشایش و اساسا «ایده بازی» با هر نوع دترمینسمی مخالف است. دترمینسم به معنای سرنوشتی محتوم نقطهمقابل بازی بهمعنای اگزیستالیستی خود «شکلدادن» و ساختن قرار میگیرد. به همین دلیل نابوکوف با تحلیل روانکاوانه یا آنچه او دارودسته وینیها (اشاره به فروید) دارد مخالف است و آن را هجو میکند. از نظرش روانکاوی نوعی دترمینسم است و وقتی روانکاوها میگویند تو در کودکی اینطور بوده ولی به این خاطر حالا این کار را میکنی عملا زندگیات را برایت رقم زدهاند. (گفتوگو با رضا رضايی، روزنامه «شرق»، ٢٥ آبان ٩٥).
١، ٢. دفاع لوژین، ولادیمیر نابوکوف، رضا رضايی
٣ و ٨. دفاع لوژین، پسگفتار، رضا رضايی
٤. دفاع لوژین، به نقل از پیشگفتار نابوکوف
٥، ٦، ٧. گفتوگوی نابوکوف با بیبیسی، ١٩٦٢ به نقل از گلستانه ٨٨، مهرشید متولی
٩) «شاه، بیبی، سرباز» به نقل از پیشگفتار نابوکوف
شاه، بیبی، سرباز/ ولادیمیر نابوکوف/ ترجمه رضا رضايی/ نشر ثالث
ارسال نظر