۴۳۵۰۵۷
۵۰۱۴
۵۰۱۴
پ

مژگان ربانی؛ زیر ذره بین مخاطب

مژگان ربانی ۱۶ سال پیش با فیلم زیر پوست شهر به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد جلوی دوربین سینما رفت. پس از آن چند کار تئاتر انجام داد تا این که توسط محمدرضا ورزی برای نقش اشرف پهلوی در سریال معمای شاه انتخاب شد.

همشهری شش و هفت - سعیده نیک اختر: فارغ‌التحصیل رشته مترجمی زبان فرانسه است و سال ۱۳۷۵ در مدرسه عالی حوزه هنری، با گذراندن کلاس‌های تئاتر و بازیگری به دنیای هنر راه یافت. اولین تجربه‌های تئاتری اش در همکاری با کارگردانانی چون میکائیل شهرستانی و آزیتا حاجیان شکل گرفت. شکلات، تب، ستاره، عاشق، کلاه پهلوی و... از جمله فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی این بازیگرند. مژگان ربانی ۱۶ سال پیش با فیلم زیر پوست شهر به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد جلوی دوربین سینما رفت.
مژگان ربانی؛ زیر ذره بین مخاطب
پس از آن چند کار تئاتر انجام داد تا این که توسط محمدرضا ورزی برای نقش اشرف پهلوی در سریال معمای شاه انتخاب شد. این بازیگر با این که گریم سنگینی ندارد، اما یکی از شبیه‌ترین افراد به اشرف بوده و لحن صدایش به او نزدیک است. ربانی توانست با تحقیق و مطالعه و دیدن فیلم‌های مستندی از اشرف، لحن و کلامش را به خوبی تقلید کند و به واقعیت نزدیک شود. مدتی است سریال معمای شاه با تدوین جدید به صورت سریال شبانه از شبکه یک پخش می‌شود. با این که هنوز تولید این سریال ادامه دارد، اما احتمالاپخش آن تا بهمن ادامه خواهد داشت. گفت‌و‌گوی زیر درباره سختی‌ها و قلق‌های بازیگری در سریال‌های تاریخ معاصر است.

قبل از بازی در سریال معمای شاه‌، تجربه بازی در دو سریال تاریخ معاصر را داشتید‌. بازی در این قبیل سریال‌ها چطور است؟

بازی در کارهای تاریخ معاصر برای من بسیار جذاب بود به خاطر این که تمام وقایع این نقش در دوره‌ای نه چندان دور اتفاق افتاده بود. البته در دو کار قبلی یعنی کارهای آقای دری تاریخ به شکل داستان گونه روایت می‌شد و وقایع خیلی مستند و مطابق با واقعیت نبودند. به همین خاطر فشار زیادی روی دوشم نبود، اما در کار آقای ورزی تاریخ مستند بود و مطابق واقعیت مو به مو روایت می‌شد و این کار من را سخت‌تر می‌کرد.در سریال کیف انگلیسی نقش محبوبه را بازی کردم که زن روستایی بود که با خان ازدواج می‌کرد.
در سریال کلاه پهلوی نقش توران دختر ترشیده ای را داشتم که وقایع کشف حجاب برایش جالب بود. فضای دو کار قبلی با معمای شاه به لحاظ مستند بودن بسیار متفاوت بود؛ چون هنوز خیلی‌ها هستند که در دوره پهلوی زندگی کرده‌اند و وقایع آن زمان خوب یادشان هست و ممکن است از هر منظری ایرادی به روایت داستان و مستنداتش وارد کنند. مخصوصا نقش شخصیتی را که بازی می‌کردم خیلی‌ها خوب یادشان است؛ چون یکی از دو چهره برتر پهلوی دوم است. به همین خاطر خیلی‌ها او را زیر ذره بین می‌گذاشتند و بررسی می‌کردند. همه اینها کار من را دشوار می‌کرد.

چقدر سعی کردید به فضا و لحن اشرف پهلوی نزدیک شوید؟ از چه طریقی تقلید را شروع کردید؟

سعی کردم بسیار نزدیک به اشرف پهلوی حرف بزنم. اکثر فیلم‌های مستند مربوط به اشرف را دیده بودم و سعی کردم لحنم را از روی صدایش تقلید کنم. خوشبختانه جنس صدایم دور از جنس صدای اشرف نبود. در ابتدای کار برای نقش یکی از زنان درباری به آقای ورزی معرفی شدم. وقتی ایشان من را دیدند گفتند چقدر تو به اشرف شبیه هستی! این شد که یک تست گریم برایم گذاشتند و بعد از گریم تایید کردند که نقش اشرف را بازی کنم. فکر می‌کنم علت انتخابم بیشتر به خاطر فیزیک چشم‌ها و فرم صورتم بود.
مژگان ربانی؛ زیر ذره بین مخاطب

بازیگری را از کجا شروع کردید و چه دوره‌هایی را گذراندید؟

سال ۷۱ بود که در کانون تئاتر بانوان محراب دوره‌های بازیگری را گذراندم و بعدها در سال ۷۵ کنکور دادم و در مدرسه عالی بازیگری حوزه هنری پذیرفته شدم و آنجا تحصیل کردم. در سه تئاتر بازی کردم تا این که توسط آقای دری برای سریال کیف انگلیسی انتخاب شدم.

واکنش خانواده، مردم و مخاطبان نسبت به نقشی که بازی کردید چه بود؟ آیا تابه حال با واکنش منفی هم روبه‌رو شده‌اید؟

خانواده واکنش خاصی نسبت به این موضوع نداشتند، علتش هم این است که کار مرا پذیرفته‌اند و می‌دانند کاری را که می‌کنم دوست دارم، اما در بین دوستانم بودند کسانی که با من شوخی می‌کردند و سربه سرم می‌گذاشتند و درباره فساد اخلاقی نقشی که بازی می‌کردم نکاتی را به من گوشزد می‌کردند. گذشته از همه اینها بازی کردن این نقش برایم بسیار جذاب بود. شاید علت این که خیلی از بازیگر‌ها دوست دارند در عمرشان یک نقش منفی داشته باشند این است که نقش منفی پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. نقش منفی بالا و پایین زیادی دارد. مردم نسبت به نقش منفی توجه بیشتری نشان می‌دهند تا نقشی که خوب و مثبت و یکدست است و هیچ گونه حیله‌گری و خشونت در رفتارش ندارد. ببینید! کوچک‌ترین حرکتی ولو حرکت چشم در بازی کردن نقش منفی به چشم می‌آید و اهمیت دارد.

بازیگرها قبل از هر بازی تمرین بیانی و بدنی خاصی دارند، گاهی نرمش می‌کنند. شما برای بازی کردن نقش منفی اشرف پهلوی چه تمریناتی داشتید؟

به مرور زمان یاد گرفتم روی میمیک صورتم تسلط داشته باشم. به خاطر پذیرش بهتر نقش‌ها یک دوره‌ کلاس‌های روانشناسی گذراندم. مثل خیلی از بازیگرها تمرین آینه با خودم داشتم و مدت‌ها جلوی آینه به تمرین پرداختم. به تدریج توانستم زبان بدنم را به کار گیرم و در خدمت بازیگری درآورم. اگر دقت کرده باشید اشرف ژست رضاخان را خیلی تقلید می‌کند. مثلا دست به کمرش می‌زند و حرف می‌زند یا این که دو انگشتش را کنار صورتش می‌گیرد. گویا با این حرکات احساس قدرت بیشتری می‌کرد. همین مساله تقلید از پدر نکته جالبی بود که کمکم کرد و بازی را برای من جذاب کرد.

واکنش مردم نسبت به بازی شما چه بود؟

خوشبختانه مردم این نقش را دوست داشتند. برخی از افراد سن بالای فامیل که در دوره پیش از انقلاب زندگی کرده اند، معتقد بودند که انتخاب درستی برای این نقش بودم. با این که برای این کار گریم داشتم، اما هرجا که می‌رفتم، مردم سریع من را می‌شناختند. تصور نمی‌کردم که بدون لباس‌های خاص و گریم این سریال کسی من را بشناسد. بگذارید یک خاطره از همین چند روز اخیر برای‌تان تعریف کنم. چندباری که برای خرید شیرینی به قنادی محل رفتم رفتار همه کارکنان قنادی را خیلی مودبانه و احترام آمیز و خوش برخورد دیدم. با خودم همیشه فکر می‌کردم که چه قنادی خوبی‌است و لابد رمز موفقیتش هم مدیون اخلاق خوب پرسنل‌ آن است.
مژگان ربانی؛ زیر ذره بین مخاطب
تصورم این بود که همیشه و با همه همین‌طورند. چند روز پیش که برای خرید به قنادی رفته بودم وقتی هزینه را سوال کردم با عدد 630 مواجه شدم. مانده بودم که این چه رقمی است! هرچه پیش خودم ریال و تومن کردم متوجه نشدم. دست آخر یک اسکناس 5000 تومانی را روی پیشخوان صندوقدار گذاشتم که یکهو صدای صندوقدار بلند شد که: خانم اشرف را ببین فکر می‌کند هنوز در آن زمان زندگی می‌کند، خانم با 5000 تومان چه چیزی می‌دهند؟! تازه متوجه شدم كه 630 مقدار شیرینی به گرم بوده و رقم قابل پرداخت بیش از این حرف هاست. همان جا کلی خندیدم. اصلا تصور نمی‌کردم کسی من را بشناسد، تازه متوجه آن همه لبخند و احترام شده بودم.
بعد از بازی در نقش اشرف پهلوی، باز هم بازی در کارهای تاریخ معاصر به شما پیشنهاد شد؟ دوست دارید در چه نقش‌هایی بازی کنید؟

نه! تا امروز کار تاریخی خاصی به من پیشنهاد نشده‌است، اما تعدادی کار رئال پیشنهاد شده که محتوای کار را دوست نداشتم. به شخصه دوست دارم در کارهای فانتزی و سوررئال بازی کنم. چند وقت پیش در یک تله فیلم سینمایی به نام شاهدونه و شبح سیاه بازی کردم که هنوز پخش نشده. در آن فیلم نقش یک ملکه منفی را بازی کردم. کارهای غیر واقعی را بیشتر دوست دارم. شاید فیزیک صورتم است که این ماجرا را تشدید می‌کند. در حال حاضر هم در حال تمرین دو تئاتر برای اجرا هستم. در تئاتر «شایعات» کار آقای عبدلی که یک کار فانتزی و کمدی موقعیت است مقابل آقای حسین رفیعی بازی می‌کنم.
باورتان نمی‌شود که چقدر بقیه دوستان سر تمرین می‌خندند و معتقدند در این نقش خوب هستم. کار بعدی با نام«همه دزد‌ها که دزد نیستند» کاری است از آقای جواد حبیبی‌. در این تئاتر یك دسته از آدم‌ها در موقعیت خنده دار قرار می‌گیرند. این کار هم از آثار داریو فو است و به نظرم کار خوبی خواهد شد. سعی خودم این است که تا مدتی فاصله ام را از نقش حفظ کنم و ترجیح می‌دهم در کار رئال فعلا بازی نکنم.

تاریخ معاصر به علت داشتن منابع زیاد و روایت‌های مختلف بحث‌های زیادی دارد و مساله حساسی است. با این مساله چطور کنار آمدید؟

زمانی به گروه پیوستم و وارد کار شدم که فیلمنامه کامل شده بود. طبعا نظر شخصی من در کار دخیل نبود، اما درباره تاریخ خصوصا فیلمسازها ، هرکس روایت مخصوص به خودش را دارد. صرف نظر از این که تاریخ ثبت شده است، هرکس به شیوه‌‌ای آن را تعریف می‌کند. فیلمساز هم بسته به ژانر کارش دیدگاه و روایت مخصوص به خودش را دارد، مثلا همزمان با پخش معمای شاه، سریال شهرزاد هم پخش می‌شد. در واقع، یک رخداد مشترک مربوط به سال ۳۲ را هردو روایت کردند، منتها با دیدگاه‌های متفاوت. شهرزاد چون در ژانر عاشقانه ساخته شده بود خیلی استناد به واقعیت در آن مهم نبود و حتی می‌توانست با اشاره‌ای كلی سر و ته قضیه را هم بیاورد.
در صورتی که معمای شاه چون کار تاریخی بود روایت خودش را داشت. این پرداخت هاست که كار را متفاوت می‌كند. این تفاوت را در روایت‌های مختلفی از ۸ سال جنگ و دفاع مقدس در آثار فیلمسازان مختلف می‌بینیم.

در حین کار با مساله‌ای مواجه شدید که تناقضی با اصل تاریخ داشته باشد و یا به قول معروف گاف سریال باشد؟

با موردی مواجه نشدم. ببینید! این هم شامل آن دسته از موضوعاتی است که هرکس دیدگاه و برداشت خودش را دارد. مثلا در دوره رضاشاه قحطی نان شده بود. گفته‌اند رضاشاه نانوای متخلف را به تنور انداخته و زنده زنده سوزانده است تا از آن به بعد کسی تخلف نکند. عده‌ای این عمل را ناشی از اقتدار رضاشاه می‌دانند و عده‌ای معتقدند ظلم از این بیشتر نمی‌شود و این از خشونت و خباثت رضاشاه بوده. ببینید که هرکسی یک تعبیری دارد و خیلی به نظر مردم نمی‌شود اعتماد کرد.

چقدر درباره خاندان پهلوی مطالعه داشتید و این کار چقدر به شما کمک کرد؟

من حدود سه سال مطالعه کردم و تا جایی که می‌شد کتاب‌ها را از طرق مختلف تهیه کردم و دقیق رفتار این خانواده را مطالعه کردم. مطالعه خیلی به من کمک کرد. کتاب‌هایی را خواندم مثل: چهره‌هایی در یک آینه خاطرات اشرف پهلوی، خاطرات تاج‌الملوک، خاطرات فرح دیبا به اسم کهن دیارا، پاسخ به تاریخ به قلم محمدرضا پهلوی و... وقتی کتاب خاطرات خود اشرف پهلوی را خواندم تازه متوجه شدم چقدر چیزهایی که درباره‌اش نوشته اند، درست است. فهمیدم قدرت چقدر وحشتناک است. شاید اشرف پر قدرت‌ترین زن تاریخ معاصر ایران بوده و واضح است که با این همه قدرت سیاسی شخصیت آدم منفی می‌شود!
در هنگام بازی گاهی عواطفم شدیدا درگیر می‌شد، برای نمونه در جایی از داستان اشرف یک زندانی سیاسی را زنده زنده در حیاط زندان آتش می‌زند و از بابت این کار از خوشحالی قهقهه می‌زند و می‌خندد. بازی کردن این صحنه برای من خیلی دشوار بود.
مژگان ربانی؛ زیر ذره بین مخاطب

از معدود بازیگران سریال هستید که زیر گریم سنگین نرفتید. آیا گریم خاص در وضعیت بازیگر موثر است؟

ببینید! حتی اگر گریم خودم را دوست نداشته باشم نمی‌گویم آن را دوست ندارم. به هر حال، گریم این کارم را خیلی دوست داشتم. اولین باری که گریم شدم و زیر دست خلج نشستم عکسی از اشرف جلویم قرار داشت ؛ دقیقه به دقیقه به عکس شبیه‌تر می‌شدم و همین باعث می‌شد به نقش نزدیک شوم. گریم خیلی به من کمک می‌کرد. همین طور لباس. طراح لباس خانم جیرانی بود و لباس‌ها را ایشان تن ما می‌کرد. بعضی لباس‌ها ژیپون داشت و من مجبور بودم آن‌ها را تحمل کنم. در زمستان هم پوشش خاصی داشتیم؛ از زیر لباسی از جنس نانو می‌پوشیدیم تا سردمان نشود.
بعد روی آن گن می‌پوشیدیم و روی آن هم لباس مخصوص. مجبور بودیم با این لباس مدت‌ها سرپا بایستیم؛ چون حق نشستن روی صندلی‌های کاخ را نداشتیم. گاهی مجبور بودم ساعت‌ها با کفش‌های پاشنه بلند یک‌جا بایستم.در کمپی كه داخل محوطه سعد آباد داشتیم گریم می‌شدیم و بعد به داخل کاخ می‌رفتیم. گاهی می‌شد صبح داخل کاخ می‌شدیم و شب برمی‌گشتیم! باید هر بار لباس‌های ما وارسی می‌شدند و کفپوش‌های مخصوص می‌پوشیدیم. سختی کار اینجا بود که با تمام این مراقبت‌ها باید جلوی دوربین تظاهر می‌کردیم که خانه خودمان است و در آن راحت هستیم!

الان که سریال و نتیجه زحمات تان را می‌بینید چه احساسی دارید؟

سریال را كه می‌بینم بیشتر متوجه اشکالات خودم می‌شوم و با خودم می‌گویم کاش فلان جا فلان کار را می‌کردم. بیشتر به ضعف هایم پی می‌برم، اما در کل از شخصیت درآمده اشرف راضی هستم. تمام تلاشم را کردم، اما می‌توانست بهتر از این هم باشد. از آقای ورزی که به من اعتماد کردند و نقش نسبتا سنگینی را به من سپردند، ممنون هستم. در واقع؛ سه مقطع از زندگی اشرف را از نوجوانی تا انقلاب 57 که اشرف در اوان 60 سالگی بود بازی کردم با سه گریم و بازی متفاوت.

بازی شما چقدرطول کشید؟

سریال از اواخر ۹۱ کلید خورد و هنوز هم بخش‌هایی از آن در حال فیلمبرداری و تولید است. تقریبا ۳ سال بازی من طول کشید که یک سال و نیم از آن را جلوی دوربین بودم. فاز اول سریال در دربار انجام شد و تمام صحنه‌های آن گرفته شد، فاز دوم در شهرک سینمایی غزالی و فاز سوم هنوز در دست تولید است و کار ادامه دارد.

نگاهی به زندگی خواهر دوقلوی پهلوی دوم

ظهور و سقوط پلنگ سیاه

اشرف پهلوی كه همزاد محمدرضا‌شاه بود تنها 5 ساعت بعد از او متولد شد. شاید این دو قلوهای پهلوی تنها دو قلوهای تاریخ پادشاهی ایران باشند که دوشادوش هم در عالم سیاست قدرت نمایی کردند. اشرف پهلوی زندگی عجیب و پیچیده‌ای داشت. با این که از کودکی فرزند محبوب پدر و مادرش نبود و همیشه در سایه تنهایی قرار داشت، اما به شدت از پدرش تقلید می‌کرد. جالب این که به برادرش هم بسیار علاقه‌مند بود و سعی می‌کرد خودش را به او نزدیک کند. به طوری که زمانی که محمدرضا برای تحصیل به سوئیس فرستاده شد بدترین دوران زندگی اشرف محسوب می‌شد.
اشرف از کودکی به سیاست علاقه‌مند بود و کتاب‌های سیاسی را به زبان فرانسه مطالعه می‌کرد و سعی داشت جا پای پدرش بگذارد. در تصمیم گیری‌های سیاسی این قدر از خودش قابلیت نشان داد که رضاخان گفت اگر سنت(پادشاهی) اجازه می‌داد اشرف را به جانشینی خودم منصوب می‌كردم.
به همین خاطر بعد از تبعید رضاخان به جزیره موریس اشرف تنها کسی بود که بنا به توصیه پدر محمدرضا را ترک نکرد تا پشتیبان او باشد. اشرف در دهه 20 قدرت سیاسی فراوانی در کنار برادرش پیدا کرد و سال‌های 30 بعد از ماجرای مصدق و کودتای 28 مرداد در اوج اقتدار بود. اشرف که سعی داشت به شخص اول مملکت تبدیل شود و در چشم مردم به عنوان زنی خیر دیده شود، دست به تاسیس سازمان خدمات اجتماعی شاهنشاهی زد و فروش بلیت‌های بخت آزمایی را به راه انداخت و از این طریق درآمد هنگفتی کسب کرد. راه‌اندازی سازمان زنان یکی دیگر از فعالیت‌های او بود که در آن سعی داشت سبک و سیاق زندگی غربی را به زنان آموزش دهد.
در سال‌های دهه 40 با دوستان و افرادی که دور خودش جمع کرده بود به مقاطعه کاری و کارهای اقتصادی پرداخت. در کنار ساخت و ساز شهرک‌ها و ساختمان‌های معروف، از عزل و نصب‌های سیاسی هم غافل نبود، اما قدرت طلبی او به همین جا ختم نشد و از محمدرضا درخواست کرد تا در خارج از مرزها هم سمت جهانی داشته باشد. به همین خاطر به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل انتخاب شد و سخنرانی‌های فراوانی در آنجا داشت.
حتی آرزوی رسیدن به ریاست سازمان ملل را داشت که امکانش فراهم نشد. متاسفانه قدرت بیش از حد و زیاده خواهی‌های مالی و مقامی از او زن خشن و بی رحمی‌ساخت که توانایی انجام هر کار شقاوت‌آمیزی را به او می‌داد. تا جایی که رسانه‌های خارجی به او لقب پلنگ سیاه را داده بودند. به همین خاطر اشرف تا مدت‌ها با رسانه‌های فرانسوی مصاحبه نمی‌کرد! اشرف در بحبوحه انقلاب اسلامی خیلی زود شستش خبردار شد و زودتر از موعد تمام اموالش را از ایران خارج کرد و آنها را در پاریس و نیویورک مستقر كرد. بعد از انقلاب هم در یکی از گران‌ترین خانه‌های نیویورک زندگی می‌کرد. در تمام این سال‌ها هیچ وقت دست از فعالیت‌های اقتصادی و دشمنی با جمهوری اسلامی برنداشت. چهار سال آخر عمرش را در آلزایمر به سر برد تا این که سال گذشته در هفدهم دی‌ماه درگذشت. کتاب‌های زیادی درباره این شخصیت نوشته شده که علاقه‌مندان می‌توانند آنها را مطالعه کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج