گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع
وقتی که صحبت از هنر خیابانی می شود، قبل از هر چیز باید خیابان را بشناسیم. فضایی که هر روز به شهروندان تعلق می گیرد. این تعلق چه شرایط و تعریفی دارد؟
![گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع](https://static0.bartarinha.ir/servev2/zBmZTQyMTZmM/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
در ابتدا می خواهم از مفهوم کلی خیابان و هنر خیابانی بدانم. چرا هنر به خیابان می آید؟
آن چه مطرح می کنم، نه نخستین نفری هستم که می گویم، نه نخستین باری است که مطرح می شود و آن هم اهمیت خود خیابان است. خیابان، همیشه موضوع منازعه قدرت بوده است. مردم هر وقت به تنگنا می رسند، عصبانیت خود را به خیابان می آورند و خیابان را تصرف می کنند و دولت ها نیز نمایش خود را با بنرها و پلاکاردها به خیابان می برند و آن جا را تصاحب می کنند؛ به این ترتیب خیابان یک حوزه کشمکش می شود، اما خیابان واقعا متعلق به چه کسی است؟
چرا هنر خیابانی مشروعیت و آزادی لازم را ندارد؟
ما هیچ ساز و کار رسمی برای صدور مجوز هنر خیابانی نداریم. یعنی جایی نیست که مجوز لازم برای اجرای هنر خیابانی را بدهد، اصلا مگر هنر خیابانی نیاز به مجوز دارد؟ اگر خیابان را به چشم حوزه عمومی یا حوزه دولتی ببینیم، طرح مسئله متفاوت می شود. در واقع با نوع نگاه به خیابان است که هنر خیابانی ماهیت پیدا می کند. ما کشمکشی بین حوزه خصوصی، حوزه دولتی و حوزه عمومی در کشور داریم.
حوزه عمومی در ایران حوزه فقیری است و عمدتا توسط حوزه دولتی تصرف شده است. کجا را می توانیم پیدا کنیم که عمومی باشد؟ خیابان حدفاصل فضای عمومی و دولتی است که در آن تقریبا آزادی نسبی در پوشش و رفتار، مواجه شدن و تجربه کردن خود را داریم. در خیابان معمولا تفاوتی بین رییس یک سازمان و کارمند نیست، اما اگر بخواهیم خیابان را در ادامه سازمان ها و ادارات دولتی ببینیم، آن وقت صحبت کردن از هنر خیابانی دشوار می شود. ما در خیابان توقع تجربه های آزادتر را داریم؛ چیزی که هنر می تواند در اختیار ما قرار دهد.
![گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع](https://static0.bartarinha.ir/servev2/jAyNGU4ZWU5Y/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
از این منظر فکر می کنید ماهیت هنر خیابانی چگونه باید باشد؟
هنر خیابانی جلوه تنوع و انتخاب است. در هر جایی می توانیم بایستیم یا نایستیم، ببینیم یا نبینیم؛ یعنی همیشه قدرت انتخاب را در هنر خیابانی داریم. قبل از این که بخواهیم از چارچوب و قوانین هنر خیابانی صحبت کنیم، اول باید از قدرت تنوع و انتخاب هنر خیابانی صحبت شود. پس اصولا باید خیابان هم عرصه تنوع و انتخاب باشد.
این جا این پرسش پیش می آید که آیا خیابان عرصه تنوع و انتخاب است؟ ما همیشه این چالش را در خیابان می بینیم. چالش در انتخاب لباس، چالش در مورد نوع رفتار و حتی چالش در مورد انتخاب اتومبیل. چون در خیابان هر کسی می تواند در مورد سلایق شما اظهارنظر کند. بر این اساس هنر خیابانی در خلا تعریف حوزه عمومی قرار می گیرد. اگر ما نتوانیم به درستی از حوزه عمومی و بسط و رشدش صحبت کنیم، پس نمی توانیم در مورد هنر خیابانی هم نظری بدهیم؛ چون عرصه هنر خیابانی در فضای عمومی است.
خب در همین زمینه توضیح دهید؟
هنرمندان این هنر شناخته شده نیستند. گرافیتی همان صورت بندی را دارد که در ابتدای صحبتم به آن اشاره شد. تلاش هنرمندان برای از آنِ خود کردن خیابان ها، نهادهای رسمی با نقاشی های رسمی و پلاکاردهای رسمی خیابان ها را از آن خود می کنند و هنرمندان گرافیتی، شبانه و شتابزده خیابان را از آن خود می کنند.
فضای ارائه هنر خیابانی تعریف مشخصی دارد؟
اینترنت عرصه خصوصی است که بعضی ها، خصوصی ترین مسائل شخصی شان را در آن به اشتراک می گذارند؛ چون فضای مجازی حوزه عمومی به حساب می آید. در فضای مجازی با تنوع بیشتری از آدم های واقعی مواجه می شویم. برای همین است که فضای مجازی عرصه دولتی را با چالش مواجه می کند؛ چون شبیه قلمرویی است که فضای دولتی را کنار می زند و حوزه عمومی را بسط می دهد.
![گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع](https://static3.bartarinha.ir/servev2/TE5Y2I4NWFjO/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
خیابان در نگاه عمومی، خصوصی و دولتی بودنش در کشورهای دیگر چگونه تعریف می شود؟
عرصه عمومی در کشورهای مختلف متفاوت است. در ایران تعریف محدودی دارد، اما در بعضی جاها حوزه دولتی حوزه کوچکی است و حوزه خصوصی هم تعریف مشخصی دارد.
پس با این احساب مقابله ای که دولت با این هنر می کند، با مفهوم این هنرها نیست، بلکه تعارض بر سر از آنِ خود کردن خیابان است؟
دقیقا، در یک نظام نشانه شناختی این درگیری آغاز می شود؛ خیابان از آن کیست؟ البته مفهوم چیزی که کشیده یا نوشته می شود نیز مهم است. قبل از این که وارد محتوای این هنر بشویم، باید بدانیم که خود این گرافیتی، عمل شبانه تعریف نشده و در تعارض با تعاریف دولتی است. این هنر تلاش می کند مرزهای رسمی را کنار بزند و درواقع یک جدال نشانه شناختی را به جریان بیندازد. تازه می توانیم بعد از فهم این قضیه وارد ماهیت خود هنر بشویم.
در همه جای دنیا گرافیتی یک عمل تعریف نشده است و در تعارض با حوزه های کانالیزه شده رسمی و دولتی و حوزه خصوصی قرار می گیرد. اگر قرار باشد هنرمند گرافیتی تعارض کمتری با دیوارهای سازمان های دولتی و خصوصی داشته باشد، هنرشان کجا باید اجرا شود؟ عمدتا گرافیتی ها نه فقط در ایران که در تمام کشورها، در دیوار تونل ها، زیرپل ها و جاهای مرموز ظهور می کند؛ چون این فضاها در بحث شهری نامکان هستند. به کسی تعلق ندارند یا مالکیت مبهمی برای آن ها وجود دارد.
کسی نمی تواند در آن جا مدعی شود. درست است که زیر پوشش مدیریت شهرداری هاست، اما مدیریت شهری به معنای مالکیت آن ها به حساب نمی آید. به این ترتیب هنرمندان در ابتدای امر متوجه نامکان ها می شوند، اما خیابان یک مکان است. هنرمند به راحتی نمی تواند گرافیتی را به خیابان ها بیاورد.
در هر کشوری از نامکان ها تخطی کنند، دچار مشکل می شوند، مگر آن که بخواهند وارد مبارزه نشانه شناختی شوند، یعنی بخواهند در خیابانی مشخص چیز را به تصویر بکشند؛ در این جا هنرمند گرافیتی، صرفا هنر خود را بیان نمی کند، درواقع یک عمل اجتماعی سیاسی انجام می دهد، پس بیشتر از آن که بخواهد هنرش حرف بزند، عملش می گوید.
گرافیتی وقتی به خیابان و دیوارهای دولتی و خصوصی می آید، قبل از این که بگوییم چه کشیده، می گوییم کجا کشیده است، اما وقتی در نامکان هاست، تنها هنرش دیده می شود.
![گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع گرافیتی؛ هنر خیابانی نامشروع](https://static0.bartarinha.ir/servev2/TI3N2M0ZGJhZ/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
کدام کفه در گرافیتی سنگین تر است؟ ارائه هنر یا انجام عملی اجتماعی- سیاسی یا همان مبارزه نشانه شناختی؟
من نمی دانم ماهیت گرافیتی را چگونه می توان تعریف کرد، در مورد نظام نشانه شناختی فرهنگی صحبت کردم و تاکید می کنم مکان اجرا در مرحله اول حضور گرافیتی، باینگر ماهیت آن اثر است. در قدم بعدی این که چه طرحی اجرا کرده، مهم است. خود این عمل شبانه گرافیتی مثل یک کنش و تعارض است؛ چرا که در مرز تعریف عمومی یا خصوصی بودن خیابان حرکت می کنند؛ حول این پرسش که آیا خیابان حوزه عمومی است یا حوزه دولتی؟ به این ترتیب انگار در یک کشمکش سیاسی وارد می شویم.
در همه جای دنیا در کشمکش های سیاسی، گرافیتی خود را نشان می دهد. مثل گرافیتی هایی که در مصر و تونس بعد از بهار عربی دیده شد و حتی همان گرافیتی های دوران انقلاب اسلامی ایران. انگار در شکاف های سیاسی، گرافیتی ماهیت سیاسی خود را نشان می دهد. در شرایط عادی این مفهوم از گرافیتی آن قدر برجسته نیست.
نظر کاربران
تو ایران گرافیتی خلاق وجود نداره همش کپی وتقلیده.اگه شهرداری یا ارگانی بتونه هدایتش کنه وبودجه بزاره،نقاشای خوبین می تونه توی هرزمینه ای سیاسی،تبلیغاتی،اختلافات حزبی و...ازشون استفاده کنه.