«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد
جیمز فرانکو را می توان از پدیده های ۱۳، ۱۴ سال اخیر هالیوود دانست و یا حداقل یک پدیده درجه دوم تلقی کرد زیرا او به طور همزمان به کارهای سناریونویسی، تهیه کنندگی، کارگردانی و البته بازیگری اشتغال دارد و به واقع کمتر هنر و کار مرتبط با سینما است که وی آن را نسنجیده و تجربه نکرده باشد.
محصول این رویکرد وسیع، حضور او به شکل های مختلف و به انحای متعدد در فیلم هایی پر تعداد از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد است و کسانی که او را فقط با فیلم های مبتنی بر ادبیات کلاسیک شناخته اند. بد نیست به قسمت های اول پنجگانه اسپایدرمن هم رجوع کنند تا ببینند چطور فرانکو در عنفوان جوانی در فیلم های کمیک استریپی نیز نقش آفرینی کرده و در این عالم ویژه و فانتزی و جالب هم جا افتاده است.
هر چه سریع تر
انگار فرانکو به رغم سن کم اش اصرار دارد هر چه سریع تر از روی ادبیات معروف داستانی فیلم های سینمایی بسازد تا از این طریق دوستداران ادبیات مجبور به وقت گذاشتن روی کتب- ولو عالی- طولانی نباشند و کل قضایا را حداکثر در دو ساعت ببینند.
بر این اساس او پس از اقتباس سینمایی از روی دو کتاب ویلیام فالکنر با نام های «وقتی به سوی مرگ می روم» و «صدا و خشم» و یک کتاب جیمز مک کارتی (فرزند خدا) به کتاب های جان اشتاین بک روی آورده و این کار را با ساختن فیلمی از روی رُمان «در جنگ نامعلوم» شروع کرده اما این فقط نقطه شروع یک تریلوژی اشتاین بکی از جانب او و اولین کارش در وادی های کلاسیک و جذاب اشتاین بکی است زیرا وی در قدم های بعدی اش از روی رُمان های «از موش ها و مردها» و «خوشه های خشم» نیز فیلم هایی را خواهد ساخت.
بهترین ها و متفاوت ترین ها
جیمز فرانکو برای به تصویر کشیدن هر چه بهتر این قصه شماری از بهترین هنرپیشه ها را برگزیده است که البته خصوصیات متفاوتی را دارند. از آن قبیل اند رابرت دووال، سله نا گومز، نات وولف، سم شپارد، زاک براف و ادهریس، اگر یک عیب- اقتصادی- بر اینگونه اقتباس ها از جانب فرانکو متصور باشد، این است که هیچ یک فروش زیادی نداشته اند و این یکی هم پس از اکران شدن در یکی از قسمت های جشنواره اخیر ونیز ایتالیا و ارجاع شدن به فستیوال های دوویل و تورونتو، برنامه مشخصی برای اکران عمومی ندارد و شاید بجای اکران عمومی در آمریکا و اروپا، مستقیماً وارد شبکه نمایش خانگی شود.
آینه ای حقیقی یا خیالی؟ جالب تر اینکه جیمز فرانکو در اجرایی از نمایشی «از موش ها و مردها» که در سال ۲۰۱۴ در برادوی عرضه شد، بازی کرد و چنان اثر خوبی بر روی او گذاشت که از متیو راجر که سناریوی دو فیلم فالکنری او را نوشت، درخواست کرد که سناریویی هم از روی رمان ۱۹۳۶ جان اشتاین بک یعنی «در جنگ نامعلوم» بنویسد.
زیر چتر حمایتی یک پرتجربه
داستان فیلم متمرکز بر سال ۱۹۳۳ است و کاراکتر جیم (با بازی نات وولف از فیلم «شهرهای کاغذی») در چنین تاریخی وارد یک حزب کوچک اجتماعی و سیاسی در ایالت کالیفرنیا می شود و در آنجا یک سیاستمدار پرتجربه و سخنور به نام مک مک کلاد (جیمز فرانکو) وی را زیر چتر حمایتی خود قرار می دهد. آنها وقتی فعال تر و وارد ماجرا می شوند که در منطقه ای خیالی از آمریکا به نام تورگوس والی در ایالت واقعی کالیفرنیای این کشور حقوق کارگران زیر پا گذاشته می شود.
درون وجود او چه می گذرد؟
با این حال شروع اعتصاب کارگران با دردسرهای تازه ای همراه می شود زیرا زمین داران ثروتمند برای رسیدن به تمامی محصول سیب منطقه و سایر خواسته های خود هیچ ابایی از خشونت و حذف هیچکس ندارند. جیمز فرانکو یکبار دیگر در فیلمی که خلق و کارگردانی آن با وی بوده، به عنوان بازیگر چندان نمی درخشد و مک با بازی او مردی است که خوب می داند به مردم چه بگوید ولی مشخص نیست درون وجود او واقعاً چه می گذرد و فقط مشخص است که براساس داستان برخی مردم فکر می کنند که او انسانی سرد و فاقد شور است و فقط به مسایل و نهضت های سیاسی فکر می کند.
مشخصات فیلم
عنوان : «در جنگ نامعلوم»
محصول : کمپانی های امبی گروپ و آپرتورا مدیا پارتنرز
تهیه کنندگان: وینس جولی ویته، ایریس تورس و آندریا ایروولینو
سناریست : متیو راجر
کارگردان: جیمز فرانکو
مدیر فیلمبرداری: بروس تیه ری چئونگ
تدوینگران: گاری.دی.روچ و آرون ای. باتلر
موسیقی متن : هاسچکا
طول مدت: ۱۱۴ دقیقه
بازیگران: جیمز فرانکو، نات وولف، وینسنت دونوفریو، سله نا گومز، سم شپارد، اد هریس، جاش هاچرسون، اشلی گرین، جان سویج، زاک براف، انالی تیپتون، رابرت دووال و برایان کرنستون.
ارسال نظر