۴۳۱۱۴۷
۵۰۱۹
۵۰۱۹
پ

«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد

جیمز فرانکو را می توان از پدیده های ۱۳، ۱۴ سال اخیر هالیوود دانست و یا حداقل یک پدیده درجه دوم تلقی کرد زیرا او به طور همزمان به کارهای سناریونویسی، تهیه کنندگی، کارگردانی و البته بازیگری اشتغال دارد و به واقع کمتر هنر و کار مرتبط با سینما است که وی آن را نسنجیده و تجربه نکرده باشد.

روزنامه بانی فیلم - وصال روحانی: جیمز فرانکو را می توان از پدیده های ۱۳، ۱۴ سال اخیر هالیوود دانست و یا حداقل یک پدیده درجه دوم تلقی کرد زیرا او به طور همزمان به کارهای سناریونویسی، تهیه کنندگی، کارگردانی و البته بازیگری اشتغال دارد و به واقع کمتر هنر و کار مرتبط با سینما است که وی آن را نسنجیده و تجربه نکرده باشد.
«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد

محصول این رویکرد وسیع، حضور او به شکل های مختلف و به انحای متعدد در فیلم هایی پر تعداد از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد است و کسانی که او را فقط با فیلم های مبتنی بر ادبیات کلاسیک شناخته اند. بد نیست به قسمت های اول پنجگانه اسپایدرمن هم رجوع کنند تا ببینند چطور فرانکو در عنفوان جوانی در فیلم های کمیک استریپی نیز نقش آفرینی کرده و در این عالم ویژه و فانتزی و جالب هم جا افتاده است.
فرانکو مردی است که هر چه وقت دارد، صرف دلبستگی های مختلف سینمایی خود می کند و از گستردگی پروژه اش استقبال می کند زیرا او را به مدارج بالاتری می رساند و درهای تازه و بیشتری را به سوی وی می گشاید. فرانکو حتی در فیلم خبرساز و دراماتیک «۱۲۷ ساعت» که براساس یک واقعه حقیقی ساخته شد، نقش یک کوهنورد مجروح شده و اسیر آمده در کوه ها را به بهترین شکل ایفا کره و این فیلمی است که نشان می دهد کاراکتر او برای نجات دادن خود از شرایطی دشوار و در آوردن خود از زیر صخره ای که زیر آن مدفون شده، چطور دست گرفتار آمده خود را قطع می کند و در سخت ترین شرایط طی طریق می کند تا به نقطه ای امن برسد.

هر چه سریع تر

انگار فرانکو به رغم سن کم اش اصرار دارد هر چه سریع تر از روی ادبیات معروف داستانی فیلم های سینمایی بسازد تا از این طریق دوستداران ادبیات مجبور به وقت گذاشتن روی کتب- ولو عالی- طولانی نباشند و کل قضایا را حداکثر در دو ساعت ببینند.

بر این اساس او پس از اقتباس سینمایی از روی دو کتاب ویلیام فالکنر با نام های «وقتی به سوی مرگ می روم» و «صدا و خشم» و یک کتاب جیمز مک کارتی (فرزند خدا) به کتاب های جان اشتاین بک روی آورده و این کار را با ساختن فیلمی از روی رُمان «در جنگ نامعلوم» شروع کرده اما این فقط نقطه شروع یک تریلوژی اشتاین بکی از جانب او و اولین کارش در وادی های کلاسیک و جذاب اشتاین بکی است زیرا وی در قدم های بعدی اش از روی رُمان های «از موش ها و مردها» و «خوشه های خشم» نیز فیلم هایی را خواهد ساخت.
«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد
«در جنگ نامعلوم» اعتصاب کشاورزان و پرورش دهندگان سیب را در باغات کالیفرنیا در دهه ۱۹۳۰ که به عصر دیپرشن معروف است، به نمایش می گذارد و این اعتصاب زمانی شکل می گیرد که این کشت کاران سیب نه تنها دستمزدهای وعده داده شده را دریافت نمی دارند بلکه بخشی از حقوق ماهانه آنها نیز زده می شود.

بهترین ها و متفاوت ترین ها

جیمز فرانکو برای به تصویر کشیدن هر چه بهتر این قصه شماری از بهترین هنرپیشه ها را برگزیده است که البته خصوصیات متفاوتی را دارند. از آن قبیل اند رابرت دووال، سله نا گومز، نات وولف، سم شپارد، زاک براف و ادهریس، اگر یک عیب- اقتصادی- بر اینگونه اقتباس ها از جانب فرانکو متصور باشد، این است که هیچ یک فروش زیادی نداشته اند و این یکی هم پس از اکران شدن در یکی از قسمت های جشنواره اخیر ونیز ایتالیا و ارجاع شدن به فستیوال های دوویل و تورونتو، برنامه مشخصی برای اکران عمومی ندارد و شاید بجای اکران عمومی در آمریکا و اروپا، مستقیماً وارد شبکه نمایش خانگی شود.

آینه ای حقیقی یا خیالی؟ جالب تر اینکه جیمز فرانکو در اجرایی از نمایشی «از موش ها و مردها» که در سال ۲۰۱۴ در برادوی عرضه شد، بازی کرد و چنان اثر خوبی بر روی او گذاشت که از متیو راجر که سناریوی دو فیلم فالکنری او را نوشت، درخواست کرد که سناریویی هم از روی رمان ۱۹۳۶ جان اشتاین بک یعنی «در جنگ نامعلوم» بنویسد.
اشتاین بک در آن سال می خواست داستانش آینه ای حقیقی از مشکلات کشاورزی و اقتصادی آمریکا باشد اما حاصل نهایی کار جیمز فرانکو و اقتباس سینمایی او بیش از آن که یک کار ژورنالیستی صرف باشد، ادغامی از حقیقت و خیال و رُمانی آمیخته با اتفاقات غیرواقعی است.
«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد
یک ایراد دیگر وارده به «در جنگ نامعلوم» این است که با پرداختن بیش از حد به ریشه های واقعه (اعتصاب کارگران) و توصیف ماجرا، اثری از کاراکترسازی های معمول سینمایی مشاهده نمی شود و برخلاف بافت و ساختار «وقتی به سوی مرگ می روم» تلاشی در برجسته سازی روند قصه گویی تصویری و یا برای یافتن یک مدل سینمایی صادق از روی داستان و فرم آن صورت نگرفته است. در این هنگامه یکی از معدود نقاط قوتی که به جای می ماند یکی- دو بازی خوب از سوی برخی هنرپیشه ها در قلب این فیلم است.

زیر چتر حمایتی یک پرتجربه

داستان فیلم متمرکز بر سال ۱۹۳۳ است و کاراکتر جیم (با بازی نات وولف از فیلم «شهرهای کاغذی») در چنین تاریخی وارد یک حزب کوچک اجتماعی و سیاسی در ایالت کالیفرنیا می شود و در آنجا یک سیاستمدار پرتجربه و سخنور به نام مک مک کلاد (جیمز فرانکو) وی را زیر چتر حمایتی خود قرار می دهد. آنها وقتی فعال تر و وارد ماجرا می شوند که در منطقه ای خیالی از آمریکا به نام تورگوس والی در ایالت واقعی کالیفرنیای این کشور حقوق کارگران زیر پا گذاشته می شود.
وقتی برداشت محصول باغات سیب این منطقه برداشت و جمع آوری می شود، برخلاف ۳ دلار وعده داده شده به هر کارگر به عنوان دستمزد روزانه به هر یک فقط یک دلار ارائه می شود. بهانه زمین دار بزرگ منطقه که بولتون (رابرت دووال) نام دارد، این است که اوضاع اقتصادی زمانه سخت است و همگان باید تن به صرفه جویی بدهند و با کاهش حقوق کنار بیایند.
مک و جیم تصمیم می گیرند بدون معرفی خود به صورت کشاورزان و جمع آورندگان سیب به جمع زارعان مغبون بپیوندند و با آنها یکی شوند و پس از کسب اطلاعات لازم و پایه گذاری امور ضروری، آنها را به سوی یک اعتصاب فراگیر سوق بدهند. هر دو نفر وانمود می کنند که در اکثر زمینه ها استادند و حتی به امور شخصی کارگران نیز یاری می رسانند و در نهایت یک مرد میانسال را از میان کارگران که به تازگی پدر شده است، برای رهبری گروه کارگران اعتصابی انتخاب می کنند.

درون وجود او چه می گذرد؟

با این حال شروع اعتصاب کارگران با دردسرهای تازه ای همراه می شود زیرا زمین داران ثروتمند برای رسیدن به تمامی محصول سیب منطقه و سایر خواسته های خود هیچ ابایی از خشونت و حذف هیچکس ندارند. جیمز فرانکو یکبار دیگر در فیلمی که خلق و کارگردانی آن با وی بوده، به عنوان بازیگر چندان نمی درخشد و مک با بازی او مردی است که خوب می داند به مردم چه بگوید ولی مشخص نیست درون وجود او واقعاً چه می گذرد و فقط مشخص است که براساس داستان برخی مردم فکر می کنند که او انسانی سرد و فاقد شور است و فقط به مسایل و نهضت های سیاسی فکر می کند.
«در جنگ نامعلوم»؛ سیب تلخی که جیمز فرانکو گاز زد
در چنین فضایی نات وولف جوان کنار کاراکتر فرانکو حضوری خوش تر و موفق تر دارد و رفت و آمدهای او با کاراکتر لیزا (سله نا گومز) و همچنین سم شپرد کهنه کار بر کامل بودن قصه می افزاید. این قصه ای است که می گوید سیاست فقط ایده های تحول گرایانه نیست بلکه گاهی محصول واکنش های کارگران در رنج و قبول مسوولیت های برخاسته از آن است و تصوراتی از این دست سبب می شود به دنیای جذاب اقتباس های ادبی یک فیلم تازه اضافه شود که قطعاً آخرین هم نخواهد بود.

مشخصات فیلم

عنوان : «در جنگ نامعلوم»

محصول : کمپانی های امبی گروپ و آپرتورا مدیا پارتنرز

تهیه کنندگان: وینس جولی ویته، ایریس تورس و آندریا ایروولینو

سناریست : متیو راجر

کارگردان: جیمز فرانکو

مدیر فیلمبرداری: بروس تیه ری چئونگ

تدوینگران: گاری.دی.روچ و آرون ای. باتلر

موسیقی متن : هاسچکا

طول مدت: ۱۱۴ دقیقه

بازیگران: جیمز فرانکو، نات وولف، وینسنت دونوفریو، سله نا گومز، سم شپارد، اد هریس، جاش هاچرسون، اشلی گرین، جان سویج، زاک براف، انالی تیپتون، رابرت دووال و برایان کرنستون.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج