این صحنه ها زاییده ذهن بازیگران هستند
باورش سخت است اما تعدادی از محبوب ترین صحنه فیلم های مشهور دنیا در واقع هرگز در فیلمنامه نبوده اند.
zoolander - زولندر
این فیلم محبوب بن استیلر, سرشار از لحظه های خنده دار است اما یکی از صحنه های معروف آن در فیلمنامه نبوده. در صحنه ای یکی از مدل ها توضیح می دهد که صنعت مد چطور در پشت تمامی قتل های سیاسی است. درک زولندر (استیلر) می پرسد :« چرا مدل های مرد؟» مدل در جواب توضیح طولانی می دهد اما "زولندر" باز می پرسد چرا مدل های مرد؟ "بن استیلر" در واقع جمله بعدی در فیلمنامه را فراموش کرده بود و برای همین جمله قبل را تکرار کرد اما قرار شد این صحنه در فیلم وجود داشته باشد چون احمق بودن این شخصیت را به خوبی نشان می داد.
dark knight - شوالیه تاریکی
صحنه های خنده دار زیادی بین "جف دنیلز" و "جیم کری" در این فیلم اتفاق می افتد که نشان دهنده شخصیت های احمق و ساده دل آنها می باشد. در ماشین "کری" نا هنجارترین صداهای ممکن را از خود در می آورد. بازیگر نقش آدمکش در واقع اعصابش از صداها بهم می ریزد و واکنشی نشان می دهد که کاملا واقعی بود و صحنه را بسیار خنده دار تر کرد.
good will hunting - ویل هانتینگ نابغه
"رابین ویلیامز" صحنه های من درآوردی زیادی در این فیلم کلاسیک دارد. او نقش یک روانشناس را دارد که داستان های زیادی را برای "مت دیمون" در این فیلم تعریف می کند. ویلیامز تعریف می کند که چطور همسر مرحومش در خواب باد در می کرد. خیلی از مردم نمی دانند که این داستان شیرین و خنده دار در واقع توسط ویلیامز و سر صحنه ساخته شد. این یکی از دلایلی بود که ویلیامز برای این نقش اسکار برد.
knocked up - باردار
گارانتی شده که هر زمان "سث روگن" و "پل راد" در فیلمی کنار یکدیگر بازی کنند با فیلمی سراسر خنده رو به رو هستیم. در این فیلم کاراکتر "روگن" و "راد" در صحنه ای در ماشین توهین های زیادی درباره همنجسگرایی دیگری به یکدیگر می کنند. این صحنه کاملا ساخته خود آنهاست. در فیلم این صحنه چند ثانیه طول می کشد اما در واقع آنها به مدت ۶ دقیقه به هم توهین می کردند.
saving private ryan - نجات سرباز رایان
"تام هنکس" و "مت دیمون" بازی فوق العاده ای در این فیلم ارایه کردند که توانست اشک را به چشمان هر مردی بیاورد. در صحنه ای که "هنکس" و "دیمون" داستان هایی از خانه برای هم تعریف می کنند، دیمون درباره برادرانش صحبت می کند. این داستان در فیلمنامه نبود و توسط دیمون در صحنه به وجود آمد اما این داستان واقعا با کاراکتر دیمون جور شد.
star wars: empire strikes back - جنگ های ستاره ای: امپراطوری دوباره ضربه می زند
در این فیلم "پرنسس لیا" که توسط "کری فیشر" بازی شد به عشقش نسبت به "هان سولو" اعتراف می کند. جمله هان سولو در جواب بود: منم تورو دوست دارم اما "فورد" عقیده داشت این جمله ای نیست که سولو باید بگه. بنابراین جمله را به "می دونم" تغییر داد. جمله ای بیادماندنی در این سری.
casablanca - کازابلانکا
فیلم کلاسیک کازابلانکا یکی از معروف ترین جمله های سینمایی را دارد. در صحنه ای که کاراکتر "همفری بوگارت" از کاراکتر "اینگرید برگمن" خداحافظی می کند بوگارت می گوید: نگاهی به تو کوچولو. جمله ای که در فیلمنامه نبود. این جمله را "بوگارت" زمانی که به "برگمن" پوکر یاد می داده گفته است و در اینجا به کار برده.
shining - درخشش
این فیلم "کوبریک" که بر اساس نوول "استیفن کینگ" ساخته شد ترس را برای تماشاگران به همراه آورد. در صحنه معروف که "وندی" و پسرش از دست "جک" پنهان شده اند, جک نیکلسون همانطور که در را با تبر خرد می کند سرش را از میان سوراخ ایجاد شده داخل می کند و فریاد می زند "جانی اومد" . این جمله از یک شوی تلویزیونی به نام "شوی امشب با جانی کارسون" توسط "جک نیکلسون" سر صحنه انتخاب می شود. "نیکلسون" عقیده داشت این جمله تماشاگران را حسابی می ترساند. حق با او بود.
taxi driver - راننده تاکسی
یکی از معروف ترین دیالوگ های "رابرت دنیرو" در سکانس معروف آینه در این فیلم اتفاق می افتد. در فیلمنامه "پل شریدر" او نوشته "تراویس" با خود در آینه حرف می زند. تمام جمله هایی که "دنیرو" می گوید درهمان لحظه توسط خود او خلق شده که شامل جمله معروف "تو با منی؟" نیز می شود.
usual suspects - مظنونین همیشگی
در صحنه معروفی که مظنونین به خط می شوند فیلمنامه به این صورت بوده که هرکدام از مظنونین یک بار جمله: "کلیدارو بده به من" رو بگوید. البته نحوه گفتن این جمله به عهده خود بازیگران بود. نحوه ادای این جمله توسط هرکدام از بازیگران با توجه به کاراکتری که دارند بر عهده خود آنها بود و خنده ای که آنها سر صحنه می کنند کاملا واقعی است.
raiders of the lost ark - مهاجمین صندوقچه گمشده
در صحنه معروف در فیلم "ایندی" با مردی شمشیر به دست در بازار مواجه می شود. در فیلمنامه حدود یک صفحه اکشن برای این صحنه در نظر گرفته شده بود اما "هریسون فورد" که دچار مسمویت غذایی شده بود و حال و حوصله درستی نداشته بعد از چند برداشت ناموفق در برداشت آخر ناگهان هفت تیر خود را می کشد و به آن مرد شلیک می کند. این صحنه بلافاصله توسط "اسپیلبرگ" مورد قبول واقع می شود.
نظر کاربران
جالب بود.بازیگر اگه بازیگر باشه هم خلاقیت داره هم کارگردان بهش اعتماد داره نتیجش میشه ی فیلم ماندگار :)
عالی بود واقعا