نارکوس؛ رابین هود تبهکار
زندگی پدرخوانده ها و گنگسترها و سردسته های گروه های تبهکار همیشه ماده خام خوبی بوده برای سینما و تلویزیون. شبکه نت فلیکس که یکی از پرکارترین فیلمسازان روزگار کنونی است هم از این امر مستثنا نمانده.
فصل دوم سریال هم به دوران قدرت اسکوبار می پردازد و سلطه جهانی او بر کارتل مواد مخدر و درگیری سازمان هایی چون سیا و اف بی آی در پرونده اش و نهایتا توجه او به فقرا و زندگی جدیدش تا زمان مرگ.
استقبال از این مجموعه سبب شده که نت فلیکس پیشاپیش برای تولید فصول سوم و چهارم نیز با سازندگان آن به توافق برسد. مغز متفکر اصلی این سریال کریس برنکاتو نام دارد. یک نویسنده و تهیه کننده مشهور که سریال هایی چون «بورلی هیلز، ۹۰۲۱» و «پرونده های مجهول» را در کارنامه دارد. فصل نخست سریال توانست نامزد دریافت هشت جایزه معتبر شود که در میان آنها دو نامزدی امی در رشته های فیلمبرداری تک دوربین و تیتراژ دیده می شود. گلدن گلوب نیز این سریال را در دو رشته بهترین بازیگر مرد و بهترین سریال نامزد کرد. اینها در کنار استقبال بینندگان سریال در سراسر دنیا نشان از بازخورد موفق این مجموعه دارد.
اطلاعات فوری
نارکوس
* کارگردان: ژوزه پادیلا
* فیلمنامه: Chris Brancato
* بازیگران: واگنر مورا، بوید هالبروک، پدرو پاسکال
* نمره در IMDB: 9.1 از 10
* تاریخ انتشار: ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۶
* تعداد فصل: 2 فصل
* تعداد قسمت: ۲۰ قسمت
* شبکه تولیدکننده: نت فلیکس
* محصول: ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ آمریکا
اهمیت اسکوبار
یکی از برگ های برنده این سریال، بازیگر نقش اصلی است. «واگنر مورا» بازیگری مشهور از کشور برزیل این نقش را بر عهده دارد. وقتی عکس های معمولی مورا را می بینید، بعید است بتوانید باور کنید که از پس ایفای این نقش بر آمده است چون زیادی بچه مثبت به نظر می آید اما او در یک پروسه دشوار و طولانی توانست خودش را به نقش نزدیک کند؛ پروسه ای که از آن با عنوان «مسخ شدن» یاد می کند و می گوید کاری کرد تا اسکوبار نه فقط جسم که روح او را تسخیر کند.
او که بابت نقش های درخشان کارنامه اش بیش از ۲۰ جایزه از جشنواره های سینمایی و تلویزیونی برزیل و آمریکای لاتین دریافت کرده، تمام هم و غم خود را صرف نزدیک شدن به نقش رابین هود تبهکار کرد.
اول از همه باید فیزیکش را به اسکوبار نزدیک می کرد، پس باید ۲۰ کیلوگرم به وزن خود اضافه می کرد. از آن جا که برزیلی ها به زبان پرتغالی صحبت می کنند و کلمبیایی ها به زبان اسپانیایی، مورا خانه و خانواده اش را ترک کرد و یک سال در بوگوتا مقیم شد تا زبان اسپانیایی را با لهجه کلمبیایی یاد بگیرد. این اقامت البته باعث شد او بتواند با مردم کوچه و بازار هم درباره اسکوبار حرف بزند و شخصیت او را بهتر بشناسد. بعد به رژیم دشوار خام گیاهخواری روی آورد تا بتواند با تمرکز و مدیتیشن روح اسکوبار را در وجود خود بدمد.
این آمریکای لاتینی ها
این آمریکای لاتینی ها هم دست از این عقایدشان بر نمی دارند. نتیجه رژیمش این شد که کلی وزن کم کرد اما بالاخره انگار روح اسکوبار به سراغش آمد و او آماده زنده کردن این شخصیت شد. مورا اعلام کرد برای فصل دوم زیر بار افزودن وزن نمی رود و رژیم خام گیاهخواری خود را نمی شکند. به همین دلیل سازندگان سریال مجبور شدند برایش شکم و پهلوهای پروتز بسازند تا هیکلش شبیه پابلوی مخوف شود.
پیش از او البته بنیسیو دل تورو در فیلم «بهشت گمشده» نقش اسکوبار را بازی کرده و بابتش بسیار تحسین شده بود اما مورا چیز دیگری است. اصیل و درست و هوشمند، البته شاید قدری زیاده از حد در نقشش فرو رفته چون در آخرین اظهارنظرهایش مدعی شده که طی حضور در این سریال به این نتیجه رسیده که بهتر است مصرف مواد مخدر در دنیا قانونی و محدود شود تا بسیاری از تجارت های کثیف و نبردهای خونین تمام شود.
دروغ های حقیقی
از ابتدا پیدا بود که پرداختن به زندگی این شخصیت که دیگر ماهیتی افسانه ای و اسطوره ای یافته و مدت زیادی هم از مرگش نمی گذرد، حرف و حدیث های بسیاری در پی خواهد داشت. بسیاری از اعضای درجه یک خانواده اسکوبار هنوز در قید حیات هستند و از بس رسانه ها درباره شخصیت سرپرست خانواده شان قصه های مختلف به خورد مردم داده اند، اعصاب شان حسابی به هم ریخته. روبرتو، برادر پابلو اسکوبار بعد از اتمام فصل اول به نت فلیکس گفته بود که می خواهد فصل دوم را پیش از پخش عمومی اش ببیند.
روبرتو اسکوبار که شخصیت عجیبی دارد و کتابی نیز درباره برادرش نوشته، نظریه ای هم در علم پزشکی دارد. او معتقد است نگهداری اسب و زندگی با این حیوان می تواند درمانگر ایدز باشد. او البته پیشنهاد تماشای سریال را به شکلی دوستانه مطرح کرد و گفت چون سریال درباره او، برادرش، زندگی اش و خانواده اش ساخته شده، هیچ کس مثل او محق نیست که صحت رخدادهای آن را تایید کند، البته درخواست او هرگز پاسخی نداشت.
پسر اسکوبار رو در روی سریال
پسر اسکوبار هم وارد میدان شد و سریال را پر از نکات غیرواقعی و جعلی دانست. بعضی نکات البته خیلی مهم هستند و زیاد ربطی به خلاقیت دراماتیک ندارند؛ مثلا برخلاف آنچه در «نارکوس» دیده می شود، کارلوس هرانو برادرخوانده پابلو - اصلا در کار قاچاق مواد مخدر نبود و سرش همیشه به خانه و خانواده اش گرم بود و کاری به کار قاچاق نداشت. او مهندس معماری بود و برای کشورش چندین پل و خانه و عمارت مهم ساخت.
در مورد خود شخصیت اسکوبار هم خطاهایی در سریال وجود دارد. اسکوبار که از هواداران فوتبال و خودش هم مالک یک باشگاه بود، برخلاف داستان سریال اصلا علاقه ای به تیم اتلتیکو ناسیونال نداشت و هوادار دپورتیوو ایندیچندنته مدلین بود. یا مثلا هنگام فرار اسکوبار از کندرال اصلا درگیری بزرگی رخ نداد. تنها یکی از نگهبانان به قتل رسید و اسکوبار نیز برای فرار هیچ رشوه ای به مسئولان قضایی و امنیتی پرداخت نکرد.
دیگر این که اسکوبار خودش کلنل کاربو را به قتل نرساند. او در اواخر دهه ۸۰ به بسیاری از ماموران پلیس حمله کرد اما اتفاقا این یکی اصلا کار او نبود اما عصبانیت عمده پسر اسکوبار از این است که مادر او را هم یک نیمچه گنگستر تصویر کرده اند. او می گوید مادرش در کل عمرش هرگز دست به اسلحه نبرد. سازندگان سریال البته در جواب این نقدها تنها شانه ای بالا می اندازند و می گویند: «خب... این یک قصه است و مقتضیات خودش را دارد. واقعیت مال تاریخ است نه سریال.» با این حال یک نکته را نباید از نظر دور داشت. «نارکوس» هم مثل تمامی سریال های زندگینامه ای برای خودش محدودیت هایی دارد. زندگی واقعی پابلو اسکوبار حتی از چیزی که در سریال نشان داده می شود هم دیوانه وارتر بوده است.
ستاره نیست
یکی از نکات جالب سریال «مارکوس» این است که حتی عواملش هم نمی توانند درباره این که چه کسی ستاره این سریال است، اظهار نظر کنند. پدرو پاسکال، بازیگر نقش خاویر پنا در این سریال، همان درخششی را که در نقش «اوبرین» سریال «بازی تاج و تخت» داشته، اینجا هم تکرار کرده است. او معتقد است سرگذشت اسکوبار همانند نمایشنامه های شکسپیر و تراژدی های یونان باستان است و در این درام، بازیگر هر نقشی باشی، ستاره خواهی بود. وقتی به او می گویند که ستاره واقعی این سریال خود اوست، نمی پذیرد و می گوید: «ستاره این سریال کلمبیاست، یک سرزمین خاص و بی همتا با زیبایی ها و مردمی بی نظیر.»
خوزه پادیلا، مجری طرح سریال، کوکایین را ستاره اصلی می داند. او می گوید خود اسکوبار نیز بدون کوکایین معنایی ندارد و معتقد است: «پابلو اسکوبار مردی بود که تجارت کوکایین می کرد. او پدر این تجارت در دنیا بود. پس سریال درباره کوکایین است و ستاره اش هم همین ماده مخدر است.»
چالش های پیش رو
سریال «نارکوس» هر چند مورد استقبال قرار گرفت اما برای ادامه چالش های بسیار پیش روی سازندگان قرار داشت. یکی از مهم ترین چالش ها این بود که «نارکوس» نمی توانست مثل سریالی چون «برکینگ بد» پیش برود؛ یعنی نمی شد همین طور بی حساب و کتاب و برای غافلگیر کردن تماشاگر شخصیت هایش را حذف کرد و به کشتن داد یا آدم تازه به داستان اضافه کرد. ضمن این که با روندی که سریال در پیش گرفته، نمی شود گفت اسکوبار مثل شخصیت اصلی «برکینگ بد» قرار است یک ضد قهرمان جذاب باشد یا به عنوان یک قهرمان معرفی شود. مشکل بزرگ این بود که تقریبا تمام مردم دنیا انتهای ماجرا - یعنی مرگ اسکوبار - را می دانستند و معلوم نیست سریالی که پایانش کاملا قابل پیش بینی بوده چگونه می تواند سه فصل دیگر را با موفقیت پشت سر بگذارد و مخاطبانش ریزش نکنند.
قسمت چالش برانگیز نارکوس
یکی از نکات مهم چالش برانگیز برای سریال، ماجرای مرگ اسکوبار است. هنوز که هنوز است جزییات دقیق نحوه کشته شدن پابلو اسکوبار مشخص نیست. طبق شواهد او در خاک کلمبیا و طی یک تیراندازی وسیع از چند جهت هدف گلوله پلیس قرار گرفته است اما شلیکی که عامل اصلی مرگ او بوده به نزدیکی گوشش اصابت کرده و شباهتی به گلوله های مورد استفاده پلیس ندارد.
روایتی هست که اسکوبار به برادرش سپرده بود که اگر زمانی دید او جایی گیر افتاده و ممکن است به دست اغیار کشته شود، خود برادر دست به کار شود و کارش را تمام کند و اگر تنها باشد هم خودش این وظیفه را بر عهده خواهد گرفت.
به هر حال متاسفانه اصلا معلوم نیست که آن تیر خلاص را چه کسی به اسکوبار شلیک کرده و نویسندگان سریال خودشان فکری برای حل این معضل کرده اند و درست و غلط اش معلوم نیست. با این حال سازندگان سریال فارغ از این قضایا، برای وفادار ماندن به واقعیت تاریخ صحنه مرگ اسکوبار را در همان جایی که واقعا رخ داده به تصویر کشیدند.
اسکوبار در دقایق آخر زندگی خود تحت محاصره پلیس کلمبیا قرار داشت و از روی بام خانه ها در حال فرار بود و تلاش می کرد به یک خیابان برسد که دررو داشته باشد.
واکنش پابلو اسکوبار به سریال نارکوس
متهمی که شاکی شد
خانواده اسکوبار از منتقدان سرسخت سریال نارکوس هستند. آنها معتقدند که شبکه نت فلیکس تصویری غیرحقیقی از این قاچاقچی ارائه داده است. مشکل آنها با این سریال چیست و چرا با واقعیت همخوانی ندارد؟ اگر می خواهید جواب سوالات مطرح شده را بدانید، این مطلب را تا انتها بخوانید.
یک شخصیت مخوف
پابلو امیلیو اسکوبار گاویریا که در دنیا با نام پابلو اسکوبار شناخته می شود در سال 1993 کشته شد. این قاچاقچی کلمبیایی در طول دوران فعالیت های بزهکارانه خود توانست ثروتی بالغ بر 30 میلیارد دلار بیندوزد و عنوان ثروتمندترین قاچاقچی تاریخ بشریت را به خود اختصاص دهد.
اسکوبار شخصیتی عجیب بود. یک خلافکار حرفه ای و باهوش که در راه رسیدن به اهداف خود از هیچ جنایتی فروگذار نمی کرد اما او در سوی دیگر شخصیت مخوفش، چهره دیگری را هم به جهانیان نشان می داد.
اسکوبار حامی فقرای کلمبیا بود و همواره بخشی از درآمدهای عظیم خود را صرف آنان می کرد. او از یک سو با قاچاق محموله های بسیار بزرگ کوکایین مونوپل پخش این ماده مخدر در دنیا شده بود و پلیس و نیروهای امنیتی قاره آمریکا و حتی اروپا را به استیصال کشانده بود و از دیگر سو چنان اقشار فرودست جامعه را زیر چتر حمایت خود قرار می داد که مردم به او لقب «رابین هود» داده بودند.
یک جنگ تمام عیار
ارتش کلمبیا سرانجام پس از سال ها درگیری با اسکوبار و افرادش توانست او را به قتل برساند. این درگیری ها چهار هزار کشته بر جای گذاشت و دست کمی از یک جنگ تمام عیار نداشت اما با نمایش سریال «نارکوس» بر مبنای زندگی این شخصیت مرموز و مخوف، حالا خانواده اش لب به گلایه و اعتراض گشوده اند و تصویر ارائه شده از اسکوبار در این مجموعه را مخدوش و غیرواقعی توصیف کرده اند.
ایرادهای وارده
سباستین ماروکین، پسر این قاچاقچی کلمبیایی اعلام کرده روایت شبکه نت فلیکس از زندگی پدرش روایتی جعلی است. او پستی در صفحه فیس بوک خود گذاشت و طی آن به 28 مورد نادرست و غیرواقعی در این سریال اشاره کرد. جالب این است که این فهرست همزمان با نامزدی سریال در جایزه «امی» منتشر شد.
از جمله او معتقد است پدرش هرگز طی مراسم عروسی دختر گیلبرتو رودریگوئز - قاچاقچی مخدر - یا هر مراسم مشابهی به آنها حمله نکرده است. او همچنین معتقد است پدرش هرگز چنین خشم و خشونت دیوانه واری نداشته و بیهوده دست به کشتن کسی نمی زده، هر چند خود سازندگان از ابتدا اعتراف کرده بودند که برای دادن رنگ و لعاب دراماتیک به داستان زندگی اسکوبار، شخصیت ها و رخدادهایی تخیلی را نیز به ماجرا اضافه کرده اند.
پسر اسکوبار که یک آرشیتکت برجسته است، بعد از مرگ پدرش درباره سرگذشت او بسیار صریح و بی پرده سخن گفته است. شاید همین دلیلی باشد برای معترض شدنش به سازندگان سریال و انتقاد از آنها به خاطر تحریف واقعیت. با این حال مارکین تا به حال به طور رسمی شکایتی علیه آفرینندگان این مجموعه اقامه نکرده است.
ارسال نظر