وارن بیتی؛ اولین پادکست، یک عمر خاطره!
چهره سرشناس هالیوود در ۷۹ سالگی وقتی برای نخستین بار در یک مصاحبه پادکستی شرکت کرد از ۵۵ سال حضورش در عرصه هنری سخن گفت، از این که چگونه به «کنترل کنندهای دمدمی» بدل شده و چگونه وارد فیلم «بانی و کلاید» شد و چه «دستور کاری» موجب پایین کشیده شدن فیلم «ایشتار» شد و آخرین فیلمش که درباره هاوارد هیوز است…
این تهیه کننده، بازیگر، نویسنده و کارگردان در خانهاش در بورلی هیلز نشست ودر صدمین پادکست میهمان «هالیوود ریپورتر» شد. «قوانین» اولین فیلم وارن بیتی است که او وقتی تنها ۱۵ سال داشت در آن بازی کرد و اولین فیلمش را وقتی ۱۸ سال داشت کارگردانی کرد و این پادکست قرار است در جشن ایافآی در تاریخ دهم نوامبر به نمایش درآید و از ۲۳ نوامبر در سالنهای سینماها اکران شود.
بیتی که زیاد تن به مصاحبه نمیدهد و تا پیش از این هرگز در پادکستی شرکت نکرده بود ۳۰ مارس ۸۰ ساله میشود. او با تاکید بر طول زمانی که وارد عرصه فیلم شد که ۵۵ سال پیش شروع شد، میگوید با این حال فیلمهای زیادی نساخته ، اما در عین حال به طور میانگین بیش از خیلی از چهرههای دیگر در این عرصه حضور داشته است. «شکوه علفزار» در سال ۱۹۶۱، «بانی و کلاید» در سال ۱۹۶۷، «مک کیب و خانم ملر» در سال ۱۹۷۱، «اختلاف منظر نمایش» در سال ۱۹۷۴، «شامپو» در سال ۱۹۷۵«بهشت میتواند منتظر بماند» در سال ۱۹۷۸، «سرخها» در سال ۱۹۸۱ ، «دیک تریسی» در سال ۱۹۹۰ «باگزی» در سال ۱۹۹۱ همه از فیلمهای اساسی کلاسیک محسوب میشوند.
زندگی برای بیتی و خواهر بزرگترش شرلی، با تاثیری بزرگ همراه بود آنقدر که خواهرش نامش را به مکلین تغییر داد و اندکی پیش از این که او وارد سینما شود، به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفت و شد شرلی مکلین مشهور… این دو در خانوادهای دانشگاهی به دنیا آمدند و در محیطی مذهبی و محافظه کار بزرگ شدند و وارن بیتی به عنوان ستاره فوتبال شناخته میشد که حتی بورسیه کالج را به این منظور ول کرد تا بتواند وارد دانشگاه نورت وسترن شود که مدرسه تئاتری قویای داشت.
پس از یک بازگشت کوتاه مدت به نیویورک، برای بازی در نمایشنامهای از ویلیام لنگ به کارگردانی دنی مان با عنوان «از دست دادن رزها» او نامزد دریافت جایزه تونی شد واین بمبی بود که توجه الیا کازان را به او جلب کرد تا او با بازگشت به هالیوود برای بازی در نقش اصلی فیلم کازان امتحان بدهد و برای ایفای نقش فیلم «شکوه علفزار» انتخاب شود.
یک اختلاف خلاق در حال ساختن فیلم «تازه چه خبر، پوسی کت؟» در سال ۱۹۶۵ او را به سمت اقتباسی فلسفی برد که معتقد است او را تاکنون راهنمایی کرده است. می گوید: فکر کردم اوه حالا دیگر می توانم کنترل کننده باشم و همینجا بود که تصمیم گرفتک تا در «بانی و کلاید» بازی کنم.
این فیلم محصول ۱۹۶۷ درباره دوره رکود اقتصادی و دزدی از بانک است و اولین فیلمی بود که او هم در آن بازی کرد و هم تهیه کنندهاش بود. او فیلمنامه را از رابرت بنتون و دیوید نیومان خرید و در گفتگو با فرانسوا تروفو و استخدام آرتور پن کار را پیش برد. او پیشتر با آرتور پن در سال ۱۹۶۵ برای فیلم «میکی وان» همکاری کرده بود.
در طول چند دهه، بیتی به بازیگری ادامه داد و همچنان به صورت گزیده به کارگردانی پرداخت و فیلمهای به یاد ماندنی ساخت. او در فیلم رابرت آلتمن با عنوان «مک کیب و خانم میلر» در نقش یک قمارباز بازی کرد و در نقش یک گزارشگر محقق در جریان قتل سناتور آمریکا آلن جی. پارکر در فیلم «اختلاف منظر» بازی کرد و همراه پاکولا بیشتر فیملنامه را با وجود اعتصاب نویسندگان سینمایی ، نوشت و در فیلم «شامپو» ساخته هل اشبی که فیلمی سیاسی و اولین فیلمی بود که برای نوشتن آن همراه رابرت تون شد، با اقبال زیادی روبه رو شد.
بعد با فیلم «بهشت میتواند منتظر بماند» بیتی دوباره به دنیای کارگردانی بازگشت و این فیلم را با همراهی بیوک هنری ساخت. او در این فیلم در نقش بازیکن فوتبال بازی کرد. بیتی در این فیلم از محمد علی کلی هم استفاده کرده بود و هنوز تاسف می خورد که او میتوانست یک بازیگر درخشان باشد.
سه سال بعد او با «سرخها» برای نخستین بار به صورت تنها به کارگردانی پرداخت و یک فیلم اخلاقی سه ساعت و نیمه ساخت درباره انقلاب روسیه که در باکس آفیس بسیار پرفروش شد و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
البته همه فیلم هایی که وران بیتی دستاندرکار ساخت آن بود با اینهمه اقبال روبه رو نشده و او با داستین هافمن در سال ۱۹۷ در فیلم «ایشتار» همکاری کرد که یک کمدی غیرمعمول بود که از آثار باب هوپ و فیلمهای جادهای الهام گرفته بود. این فیلم را لین می کارگردانی کرد که به قول بیتی «زنی فوق العاده بود» و او با همکاری وی بعدها «بهشت میتواند منتظر بماند» و بعدتر «سرخها» را ساخت.
در دهه ۱۹۹۰ بیتی تولید کننده چند فیلم بود و در برخی از آنها بازی هم کرد. دیک تریس یک کتاب کمیک داشت که او آن را کارگردانی کرد که به باکزی بری لوینستون بدل شد. او در آن فیلم در نقش یک تبهکار بازی کرد . «امر عشق» ساخته گلن گوردون کارون هم در سال ۱۹۹۴ با بازسازی کلاسیک ۱۹۳۹ ساخته شد او در فیلم «باو لورت» هم در نقش یک سناتور بازی کرد که کسی را استخدام می کند تا او را بکشد.
در دهه ۲۰۰۰ او به ساخت فیلم درباره هاوارد هیوز علاقه نشان داد؛ مردی که او وی را ندیده بود ونمی شناخت … وارن بیتی میگوید: احساس کردم باید فیلمی درباره فردی مثل هاوارد هیوز ساخته شود که کمتر شناخته شده و ببینم این فیلم مرا تا کجا می برد و در عین حال به این وسیله ببینیم در هالیوودر ۱۹۵۸ چه می گذشت.
وارن بیتی میگوید: خیلی مهم است که بدانیم این فیلم یک فیلم زندگینامهای از هاوارد هیوز نیست. او با تاکید میگوید: این فیلم داستان دو فرد جوان را روایت میکند که خیلی مذهبی هستند و در سال ۱۹۵۸ به هالیوود میآیند و این درست زمانی است که در آستانه یک انقلاب فمینیستی و تاکید بر آزادی روابط در هالیوود هستیم. در هر حال این فیلم بیش از هر چیز داستانی از وارن بیتی است.
وارن بیتی دارد آماده می شود تا به زودی وارد نهمین دهه عمرش شود و هنوز با همه وجود به اتفاقهایی که در راه هستند گشاده روست.
ارسال نظر