گروه «زرد یواش»، از خیابان تا استودیوی موسیقی
گروه زرد یواش به خاطر تعهد برای انتشار آلبوم یک سال است اجازه ساز زدن در خیابان ندارند و باعث چالش برای آنها شده است.
از اولین مصاحبه من با شما حدود سه سال میگذرد. آن زمان بسیار پرانگیزه به دنبال انتشار آلبوم بودید، در این مدت چه اتفاقی رخ داد؟
پدرام ملکوتی : در همان روزها گروه زرد یواش شکل گرفت و ما تا پیش از آن اسمی برای گروه خود انتخاب نکرده بودیم. در این سه سال تحت عنوان گروه «زرد یواش» به فعالیت خود ادامه دادیم و اولین گروه موسیقی خیابانی بودیم که با اسم مشخص فعالیت کردیم. ویدیوهای بسیاری از ما گرفته شد و ویدیوها به واسطه تکنولوژی دست به دست میان مردم چرخید. به این شکل ما معروف شدیم. تهیهکنندهها سراغ ما آمدند. اولین تهیهکننده یک خانم بود که در جمع کردن آلبوم «یکی نبود» به ما بسیار کمک کرد. این خانم بسیار زحمت کشید تا ما به عنوان اولین گروه موسیقی خیابانی مجوز انتشار گرفتیم البته وزارت ارشاد به شرط ساز نزدن در خیابان به ما مجوز انتشار داد و گفت اگر ساز بزنیم مجوز ما باطل میشود. ما هم به خاطر مجوز انتشار آلبوم تعهد دادیم که موسیقی خیابانی را کنار بگذاریم.
پیام ملکوتی : ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ مصادف با ماه محرم مجوز گرفتیم و از ارشاد خواستیم که اجازه ادامه فعالیت در خیابان به ما بدهند چون تنها راه درآمد ما از همین راه بود و راه دیگری برای تأمین درآمد نداشتیم، اما آنها به ما گفتند که تهیهکننده باید شما را به لحاظ مالی تأمین کند. تهیهکننده دچار مشکل شد و نتوانست از ما حمایت کند. همین عدم حمایت باعث تفرقه شد چون در قرارداد تنها منافع تهیهکننده در نظر گرفته شده بود. ما مشکلاتی به لحاظ مالی داشتیم که برای هیچکس اهمیتی نداشت. در همین اوضاع دوست ما دو تهیهکننده را معرفی کرد تا بتوانیم قراردادمان را جابهجا کنیم. بماند که در ابتدا در لکسوس برای ما باز میکردند و وقتی قرارداد امضا شد جواب سلام ما را هم نمیدادند.
پدرام ملکوتی : من تاکنون معاملهای انجام ندادهام تا با این کار آشنا باشم. شغل ما ساز زدن است. به همین دلیل خیلی زود قرارداد را امضا کردیم. زمانی که قرارداد با این دو تهیهکننده بسته شد گفتند شاید ما نخواهیم تا سه سال ترکی منتشر کنیم چون میخواهیم مردم تشنه آلبوم شما باشند درحالیکه مردم خیلی زود فراموش میکنند. قرارداد ما هشتساله است و بهجز چند پیش پرداخت پولی دریافت نکردیم. حتی پیشنویس قرارداد را به ما نمیدادند. ۳۰۰ میلیون تومان سفته دادیم و یازده تعهد رنگارنگ که براساس این تعهدها اجازه هیچ کاری نداریم. درحالیکه تهیهکننده تنها یک تعهد دارد و آن هم گرفتن مجوز است که ما خودمان در حال پیگیری آن هستیم. در واقع در ازای این قرارداد تنها ۳۰ میلیون تومان دریافت کردهایم و کار خود را از دست دادهایم.
پیام ملکوتی : ارشاد فقط مجوز داد و پیگیر ادامه کار ما نشد در حالی که شعر و لباس ما مدام چک میشود، اما با تهیهکنندهای که با یک قرارداد نادرست میتواند عدهای نوازنده را خانهنشین کند، هیچ برخوردی نمیشود . مانند این است که خانهای باید یک پنجره داشته باشد اما ندارد. واقعاً متأسفم که هنوز هیچکس دلش به حال ما نمیسوزد. موسیقی باید یک بزرگتر داشته باشد و قراردادها براساس معیارهایی مشخص نوشته شود. ما با مشکلاتی که داشتیم ناچار شدیم برخی مفاد قرارداد را بپذیریم. ما را با پیشپرداختهای قبل از قرارداد گول زدند. به وزارت ارشاد نامه دادم که جلوی این تهیهکننده نماها را بگیرید اما هیچ اتفاقی رخ نداد. من دچار افسردگی شدهام چون هیچ حمایتی از ما نشد. دو ماه است که ازدواج کردهام و پولی برای اجاره خانه ندارم. تهیهکننده هم برایش مهم نیست و به ما میگوید شما تفریح ما هستید. ما با شیوه قرارداد بستن آشنا نبودیم اما این تهیهکنندگان که از هنر حرف میزنند چرا این گونه سر ما کلاه گذاشتند.
این تهیهکننده است که باید پس از صدور مجوز از خواننده موردنظر حمایت کند و در این زمینه برای وزارت ارشاد وظیفهای تعریف نشده است.
پیام ملکوتی: سه سال است که اعتیاد را ترک کردهام، اما هیچ حمایتی از من نشده است. حتی موفق به دریافت وام ازدواج نشدهام. باید عصبانی و ناراحت باشم. دو تهیهکننده من را خفه کردهاند و باعث شدهاند صاحبخانه وسایل ما را به خیابان بریزد. تعهدهای بسیاری برای زدن ساز در خیابان دادیم و توهینهای بسیاری شنیدیم. حالا هم که ما را در حال حرکت متوقف کردند. چرا سالار عقیلی با شبکه من و تو در انگلیس مصاحبه میکند و با بازگشت به ایران نه تنها اتفاقی برایش رخ نمیدهد بلکه خیلی زود آلبوم هم منتشر میکند. در حالی که به خاطر پخش ویدیوهایی که مردم از ما گرفته بودند و شبکه «من و تو» آنها را به هم وصل کرده بود وزارت ارشاد خون ما را در شیشه کرد. چطور یک نفر تا این اندازه راحت میتواند فعالیت کند اما من معتادی که پاک شدم و مشکل کرایهخانه دارم به همکاری با «من و تو» متهم شوم. حق دارم معترض باشم چون به حقوق شهروندیام توهین شده است. چه کسی مسوول مشکلات من است؟ تهیهکنندهای که میدانست ما چه مشکلاتی داریم و به حکم انسانیت ما را سر برید. من دوست داشتم آبادانی ایجاد کنم اما امروز حس دردناکی دارم چون یک سال است که متوقف ماندهام.
پدرام ملکوتی : به ما میگوید برای کسب درآمد کارگری کنید. ما حتی مسافرکشی را هم امتحان کردیم، اما چون بلد نبودیم کسی سوار نمیشد. بهنوش بختیاری میخواست در حمایت از ما کنار خیابان همراه ما ساز بزند اما تهیهکننده اجازه نداد چون فکر میکرد این بازیگر میخواهد با استفاده از نام ما مطرح شود. این چه نگرشی است؟ آلبوم ما برای دو سال پیش بود نه حالا. انقدر از ما زمان انتشار آلبوم را پرسیدهاند و هر بار تاریخی اعلام کردیم در آخر هیچ اتفاقی رخ نداده است حتی بین طرفداران هم مسخره میشویم.
شما که هدف اصلیتان گسترش موسیقی خیابانی بود چرا به خاطر انتشار آلبوم حاضر به کنار گذاشتن ساز خود شدید؟
پیام ملکوتی: همه این مشکلات به عدم نظارت بازمیگردد و به ما یاد میدهد حتی به چشم خودمان هم اعتماد نکنیم. من به بهنوش بختیاری، بهاره رهنما و خیلی از مسوولان و هنرمندان زنگ زدم البته خانم رهنما و بختیاری خیلی به ما لطف داشتند. حتی به رامبد جوان زنگ زدم و خواهش کردم من را به برنامه «خندوانه» دعوت کند چون مجوزهای لازم برای حضور در تلویزیون را داشتیم، اما گویا عدهای نمیخواهند ما موفق باشیم. هنرمند باید نسبت به اجتماع واکنش داشته باشد در حالی که بسیاری از هنرمندان ما تنها به خودشان و پر کردن سالنهای کنسرتشان فکر میکنند. ما میخواستیم کار کنیم و نیروی انتظامی و شهرداری در خیابان ما را اذیت میکردند و اجازه فعالیت به ما نمیدادند. ما همه این رفتارها را تحمل کردیم، اما به خاطر خستگی از توهینهایی که در خیابان میشنیدیم سراغ مجوز رفتیم. این نوع موسیقی به کافهای و پاساژی تبدیل شده است و خبری از موسیقی خیابانی نیست. چرا موسیقی خیابانی در ایران صنف ندارد.
پدرام ملکوتی: در این جامعه بستر مناسبی برای رشد موسیقی خیابانی وجود ندارد. شما در خیابان تمامی هنرها از نقاشی گرفته تا تئاتر را میبینید. تنها فضا برای موسیقی وجود ندارد؟
اما گروه زرد یواش روزهای ابتدایی بسیار هدفمند بود و هدفش ترویج موسیقی خیابانی بود نه انتشار آلبوم.
پیام ملکوتی: اگر موسیقی خیابانی راه افتاد ما کتکهای آن را خوردیم. هیچکس تابلوی گروه نداشت.
پدرام ملکوتی : موسیقی خیابانی بهقدری برای شما درآمد ندارد که بتوانید هدفهای خود را دنبال کنید. بودجهای که از ساز زدن در خیابان به دست میآورید تنها به اندازه تأمین هزینههای زندگیتان است، اما هزینه ترانهسرا و آلبوم از آن تأمین نمیشود. هشت سال پیش که رقیبی وجود نداشت اوضاع بهتر بود، اما این روزها بهقدری گروههای موسیقی خیابانی زیاد شدهاند که به این گروهها مثل فال فروشها نگاه میشود. شاید اجرای ما بتواند مردم را جذب کند، اما کمتر پیش میآید پولی بابت حال خوبی که به آنها منتقل میشود، پرداخت کنند. ما قصد داشتیم کنسرت برگزار کنیم و کمپ ترک اعتیاد داشته باشیم. به دنبال تشویق جوانها به سمت موسیقی خیابانی بودیم البته هنوز هم بسیاری از این جوانها از ما مشورت میگیرند. میخواستیم مملکت ما مشکلی نداشته باشد و در هر اجرا از مردم میخواستیم که آشغال نریزند، آب را هدر ندهند یا سیگار نکشند. شاید به خاطر همین پیامهای اخلاقی دوست داشتند کار نکنیم.
چرا تصور میکنید عدهای دوست ندارند شما کار کنید؟
پدرام ملکوتی: چون ما رقیب حساب میشویم. تمامی خوانندگانی که معروف میشوند در ابتدا چند تک آهنگ در فضای مجازی منتشر میکنند تا معروف شوند اما ما تک آهنگ نداده معروف شده بودیم. صفحه ما در فضای مجازی با کاوه آفاق برابری میکند در حالی که او چند آلبوم منتشر کرده و ما حتی یک ویدیو هم منتشر نکردهایم. حتی پیروز ارجمند مدیرکل وقت دفتر موسیقی به ما گفت زمانی که من به شما مجوز دادم سه تهیهکننده با این کار مخالف بودند. چرا مخالف بودند؟ چون ما جای دیگران را تنگ میکردیم. به هر حال ما به دلیل تعهدی که دادیم نمیتوانیم کار کنیم و برای تأمین هزینههای زندگی خود دچار مشکل شدهایم.
ارسال نظر