پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته
«آبنبات چوبی» به کارگردانی محمد حسین فرحبخش با بازی رضا عطاران، سحر قریشی و شقایق فراهانی، درام خانوادگی و جنایی که سعی می کند با غافلگیری و تعلیق همراه باشد اما متاسفانه داستانی است که دیر شروع می شود و بد تمام می شود.
نمایشی که اکثر زمان آن در آشپزخانه می گذرد و روایت گر داستان یک مادر و دختری است که نیت ازدواج دخترمناسبات آن ها را به هم می زند و در این میان مضامینی چون: جنگ و عشق و خیانت وسط می آید و طرح می شود. نکته ی غافلگیر کننده نمایش علاوه بر دکور مناسب و جذاب که تا پایان بیننده را برای خودش نگه می دارد، غافلگری هایی است که تمام حواس مخاطب را جلب می کند، در این نمایش مخاطب از سمت بازیگران درگیر کار می شود و حتی این درگیری با پذیرایی نوشیدنی و افکت های بویایی به اوج می رسد. در حقیقت نمایشی است که شما آن را بو می کنید، مزه اش می کنید و به غایت می شنوید و می بینید و با تمام وجود در ذهنتان رسوخ می کند.
اما این که فرحبخش گونه ای از سینما را نمایندگی می کند که در دهه ی گذشته کمتر به آن توجه شده، اتفاق شایان توجهی است، اما مشکل «آبنبات چوبی» بیشتر از فیلمنامه ای است که کشش لازم برای یک روایت غیر خطی و غافلگیر کننده را ندارد و همین عامل در کنار عواملی چون ریسک استفاده از عطاران در یک نقش متفاوت و یا استفاده از سحر قریشی در نقشی که در حد و اندازه هایش نیست به فیلم ضربه زده، گرچه که با همین شرایط هم « آبنبات چوبی» احتمالا فروش بدی نخواهد داشت و احتمالا با بازگشت سرمایه مواجه خواهد بود که بیشتر از هر چیز به خاطر مضمونی است که همیشه جذاب است و خواهد بود.
اما این فیلم را نبینید، فیلمی بسیار ضعیف و حوصله سر بر و بی مزه که سعی می کند با تکیه بر خاطره ذهنی مخاطب از رضا عطاران تماشاچی را بخنداند، فیلم به جز معدود صحنه هایی هیچ چیز برای عرضه ندارد، نه از فیلمنامه ای حتی ساده و ابتدایی خبری است، نه از بازی خاصی و نه حتی مضمونی درگیر کننده ، همه چیز در «من سالوادور...» ضعیف و دم دستی است. از این لحاظ به کنایه می شود گفت که همه ی اجزای فیلم در هماهنگی کامل است؛ موسیقی، فیلمنامه و بازی ها. حتی شوخی ها مستعمل و کهنه نشان می دهد. همت می خواهد تماشای این فیلم تا پایان کار. فقط پرسشی که می ماند؛ چگونه این فیلم تا این اندازه فروش داشته؟
چلچراغ از نظر نفرات هم دچار تحولات عظیمی شد و به مرور افت کرد، اما حالا یکی دوماهی است که با چلچراغی شبیه به گذشته طرفیم، اگار آن روح جستو جو گر و خلاق به تحریریه چلچراغی ها بازگشته، این را می شود از گزارش های سرحال و قبراق و پرونده های جاندار مجله درک کرد، چلچراغ دوباره دارد همانی می شود که بود، فقط ای کاش این تیم خوش ذوق خودشان را پای سوژه های لاینحل سیاسی تلف نکنند و حیات نشریه به خطر نیفتند، فراموش کردم اینجا پیشنهاد می دهیم، چلچراغ را بخرید از همان روی جلد تا انتها جذاب است.
عشق با دو چیز شناخته میشود: عمق ارتباط متقابل و شادی. و در ادامه تبیین میکند که هر گاه رابطه یا حسی را دیدیم که از این دو خالی است، نام عشق را باید از آن باز پس بگیریم. این کتاب را بخرید و بخوانید کلی نکته روانشناسی و جامعه شناسی به شما هدیه می کند.
نظر کاربران
امثال فرحبش و هادی سلیقه مزدم رو تنزل دادن اصلا هنوز نمیدونن سینما و فیلمسازی یعنی چی ! هر سال هم میسازن
الان برای آبنبات چوبی تبلیغ کردی؟ اینکه بیشتر ضد تبلیغ بود