جرد لتو، جوکر کتف شکسته
جرد لتو یک متداکتینگکار، موسیقیساز، کارگردان ویدوئی و سرمایهگذار تکنولوژی است. تازه اینها منهای هنر خاص بازیگری و خوشقیافهگی ذاتی و بسیارش است. خودش میگوید که در سن چهل و چهارسالگی اصلا احساس پیری نمیکند و هنوز فکر میکند باید بیست و نه ساله باشد.
البته او اینروزها ورزشکردن را از ضرورتهای زندگیاش میداند و نوشیدن را نیز کنار گذاشته است. او میگوید: راههای بسیار زیادی وجود دارد که فکر شما تغییر کند و بتوانید خود واقعیتان باشید.
میپرسم: با مراجعه گاه به گاه به روانکاور؟ میگوید، نه فقط کافی است که بخواهید به درجهای از پختگی برسید.
لتو بسیار شوخطبع است و میگوید که برای بازی در نقش جوکر ساعات بسیار خوشی را گذرانده است. اذعان دارد که اگرچه به طور کلی در فیلمهایی که بازی میکند خوش میگذراند اما نقش جوکر خوشی عمیقتری نسبت به دیگر نقشها به او بخشیده است.
لتو در کلاس دهم یک بار مدرسه را ترک میکند اما بعد مدتی تصمیم میگیرد که به تحصیلاتش ادامه بدهد و بعد از آن چندین کالج هنر را امتحان میکند. مدرسه هنرهای تجسمی در منهتن جایی که او نقاشی و عکاسی میآموزد. در این باره میگوید: هزارها نگاتیو نگه داشتم که همهاش را خودم ظاهر کردم.
عکاسی و سفرهای مکرر به خانه تئاتر و هنر محلی وی را به فکر بازیگری انداخت. برای همین او به لسآنجلس سفر کرد با فکر مبهم و نامطمئنی در مورد بازیگری که شاید به کارگردانی هم منجر شود.
وی توانست در یک سریال نوجوانانه که برای بچههای دبیرستانی ساخته میشد -که سریال موفقی هم از آب در آمد- بازی کند. لتو در آن، نقش تقریبا پررنگی داشت اما بعدها توانست نقشهای بهتری را عهدهدار شود. این سریال، سکویی برای صعودش شد.
بعد از جدایی طولانیمدت او از هالیود، پیشنهاد اکثر فیلمنامه هم به طور کامل به وی منتفی شدند اما لتو در گذشته فیلمنامه «کلوپ خریداران دالاس» را خوانده بود و با یکی از کاراکترهای آن(شخصیت گلام رایانِ عشق موسیقی راک) ارتباط برقرار کرده بود که سعی کرد با کارگردان آن تماس بگیرد.
وقتی او اولین ارتباط خود را با کارگردان کار، ژانمارک والی از طریق اسکایپ برقرار کرد از همان زمان در قالب نقش خود راین فرو رفته بود. والی تحتتاثیر وی قرار گرفت و از اینکه او در طی مدت صجت در قالب نقشی که هنوز معلوم نبود عهدهدار آن باشد با وی صحبت میکرد تعجب کرده بود ولی خوشش هم آمده بود.
برای والی که یک کارگردان هدایتکننده است، همکاری با لتو که به روش متداکتینگ کار میکرد کمی نگرانکننده بود. والی میگوید: او مرا از منطقه آرامشم بیرون کرده بود. نمیدانستم چطور باید او را خطاب کنم چون او از نقشش بیرون نمیآمد! در برخورد با او، من و عوامل فیلمبرداری؛ بهخاطر نقش خاصی که برعهده داشت یک کمی دست و پایمان را گم میکردیم که باید چه ضمیری او خطاب قرار بدهیم. میدانید او کاملا خود آن نقش بود.
وقتی فیلمبرداری تمام میشد، لتو چند لحظه کوتاهی در کنار مک کاناهی از نقشش بیرون میآمد اما اصلا نمیگذاشت که والی تا ماهها او را بیرون از نقشش ببیند. بعد از فیلم «خریداران کلاب دالاس» بود که کارگردان «جوخه انتحاری» دووید آیر به وی برای نقش جوکر اندیشید.
آخرین کسی که عهدهدار نقش جوکر شده بود. هیث لجر در فیلم حیرتانگیز کریستوفر نولان «شوالیه تاریکی» بود که او را به یک کاراکتر افسانهای بدل کرد و مرگ نابههنگام و شوکهکننده لجر، حتی شخصیت جوکرش را فراافسانهای کرد و جایزه اسکار بهترین مکمل را بعد مرگش به او بخشیدند.
بعد از هیث لجر عهدهداری نقش جوکر بهراستی جرات میخواست و لتو دچار تردید شده بود. البته قبل از هیث، جوکرهای زیادی بودند که هر یک کاراکتر و تیپ خاص خود را داشتند. لتو میگوید: فکر کردم که این جوکر هیث است و از جوکر کمیکبوک خیلی دور است و وقتی به گذشته جوکرها نگاه کردم با خود گفتم که میتوانم من هم یک جوکر جدید باشم اگرچه شاید از آنها سرتر نشوم.
وقتی لتو کار خود را شروع کرد و قابل پیشبینی بود که شروع به تماشای فیلمهایی با جرایم خشونتآمیز واقعی از اینترنت بکند. لتو میگفت: جوکر در مقابل اعمال خشونتآمیز به طرز حیرتآوری آرامش دارد. او خشونت واقعی را تنها تماشا نمیکند بلکه آن را چون مواد مخدری مصرف میکند. چشمهای او سردی خاصی را ساطع میکنند.
.در حین فیلمبرداری همه او را جوکر، شکلک یا آقای جی صدا میزدند، حتی دیگر بازیگران. والی تعریف میکند، سعی میکرد در طی فیلمبرداری بدجنس ظاهر شود، من همیشه مجبور بودم به او بگویم جرد داری چه کار میکنی؟دست از این کارهایت بردار.
شخصیت جوکر، تیپ بسیار مهمی در جوخه خودکشی است. او شخصیت بسیار محبوبی است و مردم وقتی که در صحنه ظاهر میشود برایش کف میزنند. علاوه بر آن لتو بداههگوی خیلی خوبی هم است. میگوید: جوکر برای افرادش بسیار سرگرمکننده ظاهر میشود. با جوکر تو میتوانی همزمان حس خطر هوس و دیوانگی را با هم داشته باشی و راجع به آن احساس خوبی هم بکنی.
لتو خاطرنشان میکند که زیاد راجع به میراث یا مرگ فکر نمیکند. اگرچه راجع به زندگی پس از مرگ کنجکاو است. میگوید: هیجان دارد که فکر کنید پله بعدی قرار است با چه روبهرو شوید. راستش را بخواهید فکر کردن راجع به آن باعث می شود چشمهای آدم برق بزند.
نظر کاربران
متن جالبی بود ولی شنن برادر جرده نه دوستش :/