«چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» روایتی ایپزودیک از سیمای فقر که در سه کاراکتر؛ جلال، لیلا و ستاره تکثیر پیدا کرده است.
برترین ها - ایمان عبدلی:
آلبوم: «تو کیستی» اثری از حمید متبسم با صدای سالارعقیلی به بازار آمده، اثری در حوزه موسیقی سنتی که با بهره گیری از اشعار شاعرانی چون: احمد شاملو، نیمایوشج و سعدی نشان می دهد که متفاوت است، این که هم اشعار کلاسیک هم اشعار نو در یک آلبوم قرار بگیرد، تجربه ی جالبی است که البته چندین بار قبل از این مورد استفاده قرار گرفته و غالبا هم موفقیت آمیز بوده، حال باید دید سالار عقیلی در این تجربه موفق نشان میدهد یا خیر؟(به زعم من به عنوان یک شنونده عادی موسیقی مجموع کار دلنشین از آب در آمده است)
حالا تصور کنید اشعاری قدرتمند از شاعرانی این چنین در کنار صدای سازهایی نظیر: تار و سه تارو عود قرار بگیرد، نوازندگان گروه مضراب در آلبوم «توکیستی» به رهبری حمید متبسم همکاری جالب توجهی با عقیلی داشته اند(همخوانی های دلچسب با صدای بانوان)، آلبومی که شاید بزرگترین غافلگیری اش این باشد که موضوعی و مضمونی تدوین شده و به مفهوم «تو» در عاشقانه های پارسی پرداخته است،انتخاب اشعار «تو کیستی؟» بر اساس «تو»یی است که در آثار این شاعران، با احساسی نزدیک و مشترک به چشم میخورد و آهنگساز این اثر، تلاش کرده است تا با کلام این شاعران به رمزگشایی «تو» در موسیقی خود بپردازد.
نمایش خانگی: «چهارشنبه 19 اردیبهشت» روایتی ایپزودیک از سیمای فقر که در سه کاراکتر؛ جلال، لیلا و ستاره تکثیر پیدا کرده است. «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در میان فیلم های که از فقر گفته اند موقعیت ویژه ای دارد، زیرا فیلم موفق می شود از فقر بگوید و به دام شعار زدگی نیفتد و خب این موفقیت کمی نیست ، گرچه به نظر از لحاظ مصالح داستانی کمی فقیر به نظر می رسد اما همین ایده ی مختصر هم به مرور و با گذشت زمان به خوبی بسط پیدا می کند.
تنها ایراد قابل ذکر این روایت شاید تلخی عامدانه ای است که به ذهن مخاطب تزریق می شود وگرنه دیگر اجزا در قدرتمند و جاندار است، در مجموع با فیلمی طرفیم که ارزش خریدن و تماشا کردن در منزل را دارد، اصلا «چهارشنبه.و.» را چه بهتر که در سینما تماشا می کردید و حالا هم در نمایش خانگی این فرصت را از دست ندهید.
کیوسک: «۲۴» از آبرومند ترین مجلات گروه همشهری است ، ماهنامه ای قدرتمند در فضایی سینمایی که علاوه بر این که قیمت مناسبی دارد از کیفیت قابل توجهی هم برخوردار است، «۲۴» در این شماره به بهانه اکران فیلم «دراکولا» پرونده ای راجع به این فیلم اختصاص داده و و کارنامه عطاران در سینما را بررسی کرده، پرونده ی مفصل دیگر این شماره بازخوانی آثار و نگاه کیارستمی است که از یادداشت ژولیت بینوش تا بررسی انگاره های فلسفی سینمای او را در برمی گیرد.
بررسی فیلم های روز نظیر: آدم خوب ها و آنومالیا اثرچارلی کافمن (روایت عروسکی از پوچی و تنهایی) و «ویژه نیمه شب» از جف نیکولز از دیگر خواندنی های این شماره است، پایان بخش مطالب این شماره هم بررسی کارنامه بازیگری در قالب یک مصاحبه مفصل با کوین اسپیسی است که خواندنی نشان می دهد
اکران: در اکران عمومی تحول خاصی رخ نداده، « دختر» همچنان می تازد وهر روز بهتر از دیروز است هم در فروش و هم در میان منتقدین، دراکولا و زاپاس و .. دیگران هم که خیلی نای رقابت ندارند و فقط چون صرفا کمدی اند می فروشند( حق انتخاب برای تفریح محدود است) شرایط شاید مدد رسان این فیلم ها شده، وگرنه هیچ کدام کیفیت قابل ملاحظه ای ندارند.
در «هنر و تجربه» که حالا با اضافه شدن تبریز و بابل، دایره ی مخاطبان وسیع تری دارد، «ممیرو» ساخته ی هادی محقق در اکران است، فیلمی مدل هانکه ای با ریتمی آرام و البته دلنشین، که روایتگر داستان « ایاز» پیرمردی است که در یک روستا زندگی می کند، ایاز به گمان دیگران جن زده شده و تسخیر شده، داستان حول نجات ایاز از دنیای مردگان توسط نوه اش می گردد، در واقع در تمام طول فیلم ما تضاد دنیای مردگان و زندگان را شاهدیم که در مجموع اجرای خوبی دارد.
توضیح: ممیرو به معنای : آن که نمی میرد( فیلم در بویراحمد میگذرد)
تماشاخانه: نمایش «داستان عامه پسند» به کارگردانی مهدی احمد پناه بر اساس داستانی از نیل سایمون در خانه هنرمندان در حال اجراست، نمایش بر اساس متنی معروف و بارها کار شده اجرا شده اما این اجرا طراوت خاص خودش را دارد، نمایشی که از همان ابتدا مخاطبش را درگیر می کند و با توجه به فضای فرح بخشی که دارد، درگیری اش شیرین است.
نمایش از دکور مینی مال تا اجرای قدرتمند بازیگرانش همه جور در آمده و چفت شده و هماهنگ است، محتوای انتقادی کار وقتی با ریتمی جذاب همراه شده، نتیجه اش نمایشی است که تماشاچی دوستش دارد و راضی از سالن بیرون می آید.
کتاب: «گاهی فکر میکنم آدمها خیلی نمیتوانند با خاطرات با حال نسل قبل از خودشان حال کنند. با وجود این مطمئنم ما هم برای بچههایمان خاطراتمان را تعریف میکنیم. میدانی چرا؟ چون پدر و مادرها از گذشته حرف نمیزنند که ما لذت ببریم. آنها از به یاد آوردن روزهای خوش و ناخوش گذشته کیف میکنند، چون فکر میکنند، حداقل برای لحظهای فکر میکنند، امکانش هست که گذشته تکرار بشود.»
«آلبوم خانوادگی» نوشته مجتبی پور محسن در نشر زاوش و در ۹۲ صفحه، روایت یک دهه هفتادی از دهه شصت، خواندی و خوش خوان است البته که ضعف هایی هم دارد اما برای نسل جدیدی ها تصویری از یک دهه فراموش نشدنی ارائه می کند که با واقعیت نسبت نزدیکی دارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
پیشنهاد می کنم ملبورن را ببینید