ساخته ای دیگر از وقایع سال ۸۸ و گلایه های تهیه کننده اش
مسعود اطیابی مشغول ساخت «ماه گرفتگی» است. او مدتی است که دور از دسترس است. کامبیز دیرباز نقش اصلی فیلم را بازی می کند.
فیلم اما داستان شلوغی های سال ۸۸ است. ماجرای درگیری خونین در تقاطع خیابان نواب- آزادی که مسجد لولاگر به آتش کشیده شد و تیراندازی هایش تلفات روی دست کشور گذاشت. تیراندازی هایی که شش سال بعد، تلویزیون در مستندی اعلام کرد از پشت بام مسجد انجام شده بود و اغتشاشگران هم از پایین به مسجد حمله کرده بودند و شبی تلخ برای تهران رقم خورده بود.
اما این چه فیلمی است که دارند می سازند و هیچ یک از عواملش حتی نمی خواهند درباره اش حرف بزنند و حتی بنای شان این بوده تا قبل از اکرانش در جشنواره در سکوت مطلق باقی بماند. فیلمی که خیلی از هنرپیشه های اولیه اش، از کار جدا شده بودند چون نمی خواستند در این فیلم و حاشیه هایی که ایجاد می کند، نقشی داشته باشند.
پیش از این، فیلم «قلاده های طلا»ی طالبی سر و صدای زیادی به راه انداخته بود. درست مثل «پایان نامه» حامد کلاهداری. البته آنها را اصولگرایان می پسندیدند و در مقابل فیلم هایی مثل «آشغال های دوست داشتنی» که مجوز اکران هم نگرفتند، از سوی اصولگرایان نقد می شدند و جنجال ساختند. «ماه گرفتگی» چه فیلمی است؟ هادی انباردار، تهیه کننده فیلم هم در این باره پاسخ داده است.
جالب نیست که دارید فیلمی می سازید و هراس دارید که خبری درباره اش منتشر کنید؟
همین چند خبری هم که درآمده، ما خبررسانی نکرده ایم. دوستان و همکاران شما آنقدر زرنگ هستند و آنقدر مسئله را این طرف و آن طرف کشیدند تا بالاخره از آن خبر درآوردند.
سوال همین است که چرا اینقدر پنهان کاری؟
ما پنهان کار نیستیم.
سراغ سوژه خیلی حساسی رفته اید. در شرایطی که وقتی کارگردانانی مثل حاتمی کیا و امیر یوسفی یا حتی کمال تبریزی، فیلم هایی می سازند که کنایه هایی به اتفاقات سال 88 می زند، شلوغ می شود و رسانه های اصولگرا به آنها می تازند. یا تمام انرژی شان را می گذارند که فیلمی مثل قصه ها اکران نشود، طبیعی است که اصلاح طلب ها هم روی فیلمی مثل فیلم شما حساس شوند. مخصوصا که در خلاصه داستانش آمده به مسائل مسجد لولاگر پرداخته اید. مثل «قلاده های طلا» و «پایان نامه» حامد کلاهداری!
اولا من واقعا افسوس می خورم که برای همه این فیلم ها چنین اتفاقاتی افتاده و اینکه ما باید دلهره داشته باشیم که درباره فیلم مان اطلاع رسانی کنیم و اسیر حاشیه هایش بشویم. ما در کشوری هستیم که در هر شرایطی گفتار، قلم، زبان آزاد است و هرکس هر دیدگاهی دارد می تواند نظر خود را مطرح کند. چه دلیلی دارد که چه این دیدگاه و چه آن دیدگاه وقتی فیلمی می سازند با آنها برخورد شود؟ آقای امیریوسفی «آشغال های دوست داشتنی» را می سازد با او برخورد می شود. واقعا نمی دانم چرا این اتفاق می افتد. یک فیلم ساخته می شود که به ذائقه یک عده خوش می آید و برای یک عده باب طبع نیست.
هر چند که ما اصلا سعی نکرده ایم فیلم بسازیم که عده ای دوست داشته باشند و عده ای دوست نداشته باشند ما یک فیلم خوب ساخته ایم. فیلمی که خیلی روان باشد و برای کل مردم مفهوم داشته باشد. هرکس که فیلم را می بیند، قضاوت منصفانه ای درباره آن داشته باشد و بداند که ما از شعار و بحث پرهیز کرده ایم.
من که خودم با تحقیقاتی که انجام داده ام کامل در جریان هستم چه اتفاقاتی رخ داده. بحث مسجد لولاگر در فیلم ما تنها یک بهانه است. در آن مقطع جامعه و جوان های ما آسیب دیدند و برای همه ما مقطع خیلی تلخی بود. برای همه تلخ بود. ما در فیلم از کسی یا گروهی جانبداری نکرده ایم.
پس این همه احتیاط چه دلیلی دارد؟
ما در این باره هیچ واهمه و پنهان کاری نداشته ایم. از همان ابتدا که برای ساخت این فیلم به دنبال پروانه بودیم، رک صحبت کردیم. گفتیم که می خواهیم این کار را انجام بدهیم. اصلا بنای ما یعنی گروه سازنده این فیلم روی صداقت بود، ولی یک مقدار که پیش رفتیم دیدیم این صداقت به ما لطمه می زند. چون هر بار یک حاشیه برای ما درست می کردند. در فضای مجازی و واقعی حاشیه ناامنی می ساختند که باعث می شد ما نتوانیم از آدم هایی که مد نظر داریم، در پروژه استفاده کنیم.
یعنی هنرپیشه ها از بازی در فیلم کنار می کشیدند؟
بله می ترسیدند. من برای این قضیه یک مثنوی صحبت دارم، ولی الان زمانش نیست. باید فیلم تمام شود بعد صحبت کنم. بازیگری بود که با یک شوق و ذوقی آمد و وقتی می خواست بیرون برود در خروجی را پیدا نمی کرد بیرون برود اما بعد به خاطر حاشیه سازی ها از همکاری با پروژه منصرف شد.
یعنی چه؟
چون ما صادقانه صحبت می کردیم و درباره فیلم و حساسیت های آن می گفتیم اتفاقاتی می افتاد. در فضای مجازی به هنرپیشه های ما حرف هایی می زدند که نیابند. مثال ورزشی اش برخورد گروهی از ما در فضای مجازی با لیونل مسی آرژانتینی بود.
کامبیز دیرباز با وجودی که عکس هایش هم منتشر شده دوست ندارد درباره این فیلم صحبت کند.
من واقعا از خیلی ها ممنونم که ما را تنها نگذاشتند. می دانستند که ما خط و ربط خاصی نداریم و از همین بدنه و با همین دوستان هستیم. فیلمسازی به خودی خود سخت است. من فیلم های زیادی کار کرده ام، مخصوصا فیلم های جنگی، ولی به اندازه این کار برایم سخت نبودند.
هر طرز فکری که هست، تند یا کند، اینها کی باید نظر بدهند؟ باید منتظر باشند وقتی فیلم ساخته شد و فیلم را دیدند نظر بدهند. فیلمی که هنوز ساخته نشده و آن را ندیده اند، می نشینند. درباره اش پشت سر ما حرف می زنند و بعد اتفاقاتی می افتد که نمی گذارند کار پیش برود. درست مثل اینکه به شما بگویند با یک دست بسته روی رینگ بوکس برو و مبارزه کن. خب مشخص است که از ابتدا بازنده هستید. بازیگری که من از ابتدا برای این فیلم با او صحبت کردم، خیلی خوب و تاثیرگذار بود. من با این بازیگر هماهنگ کردم و قرار بود با او قرارداد ببندیم.
همان روز یکی از روزنامه ها زد فلان بازیگر با همسرش به این پروژه پیوست. شما نمی دانید چه هجمه ای علیه این بازیگر صورت گرفت. معلوم است که دیگر نمی توانستیم او را داشته باشیم. چون در این فیلم خود بازیگر راوی فیلم است و مطرح بودنش خیلی موثر است نباید این نقش را به یک نابازیگر می دادم.
من برای این فیلم یک پوشه پر از قرارداد با بازیگرهای مختلف دارم که امضا کرده اند و حتی بعضی از آنها قسط اول دستمزدشان را هم گرفته اند ولی بعد آمدند پول را پس دادند و رفتند. فقط هم به خاطر همین هجمه ای که بچه های مطبوعاتی درست کردند. من گاهی مطالبی درباره فیلمم می خوانم که اصلا ربطی به قصه ما ندارد و اصلا نمی دانم اینها را از کجا آورده اند.
دقیقا این بازیگرانی که نیامدند چه کسانی بودند؟
اسم که نمی آورم. من از هیچ کس دلخور نیستم چون به نظرم حق مسلم شان است که از هجمه ها دوری کنند. حتی من به عنوان تهیه کننده می توانستم بروم شکایت کنم. برای اینکه وقت من را گرفتند بعد به جایی رسیدیم که می خواستیم کار را شروع کنیم دیدیم طرف را نداریم و باید کار را تعطیل کنیم.
کامبیز دیرباز از ابتدا هنرپیشه نقش اول فیلم بود؟
جزو کاندیداهای اصلی ما بود و من هم به همکاری با او افتخار می کنم که پسر بسیار خوبی ست و می شود گفت مرد است. اصلا من به او داش آکل سینما می گویم.
نه. به خاطر اینکه مردانه آمد و ایستاد. حالا همه با هم فیلم را خواهیم دید. اصلا این طور نیست که فکر می کنند. آنقدر که نگاه ما به آن طرف نزدیک شده به این طرف نشده.
اینکه اطیابی فیلم را می سازد دو دلیل می تواند داشته باشد. یا او براساس اعتقاداتش این فیلم را می سازد یا پول خوبی گرفته. به نظر خودتان کدامش است؟
اولش به نکته خوبی اشاره کردید اما بعد زدید به جاده خاکی. روزی که من در ارشاد برای این فیلم جلسه داشتم گفتم که این فیلم بالاخره ساخته می شود ولی بهتر است که آقای اطیابی آن را بسازد. چون اگر آدم های دیگر بسازند نقطه نظرات و دیدگاه های خود را روی این فیلم اعمال می کنند و شاید خیلی شعاری شود. ولی اگر آقای اطیابی باشد همه جوانب را درنظر می گیرد و واقعا هم ایشان این کار را کرد. باید این فیلم را ببینید. بجث پول هم نبود. بودجه این فیلم خیلی کمتر از یک فیلم معمولی شهری است که ساخته می شود.
علیرام نورایی قبلا در پروژه هایی از این دست بازی کرد و برای او تبعات منفی داشت. بازیگرهای شما این ترس را داشتند؟
خب راستش من نمی خواستم اسم بیاورم اما حالا که اسم آوردید عینا مسائل منتقل شود چون خویلی صادقانه دارم حرف می زنم و نمی خواهم بد منعکس شود، یک بار یک دوستی این کار را کرد و من خیلی مودبانه و منطقی با او برخورد سختی کردم. بالاخره من بچه نازی آباد هستم!
شبیه دیالوگ روحانی فیلم مارمولک حرف زدید!
راستش خیلی حساسیت داریم که حرفی جا به جا نشود. چون اسم آوردید می گویم؛ من سر این فیلم شرمنده علیرام شدم. ما قبلا با علیرام نورایی کار کرده ایم. او یکی از افرادی بود که پای فیلم ما ایستاد. ولی فقط به این دلیل که او این قالب را به خودش نگیرد که همه بگویند برای بازی در این جور فیلم ها، فقط علیرام را دارند، از همکاری با او منصرف شدیم. من شرمنده شدم که نتوانستم با او کار کنم ولی ملاحظه ای بود که باید رعایت می کردیم.
فیلم سرمایه گذار خاصی دارد؟ نهاد یا ارگان ویژه ای؟
قطعا همین طور است. من نمی خواهم اسم بیاورم ولی قطعا مشارکت داریم؛ البته آن هم با شرایطی. یکسری شروط داشتند که اگر در فیلم اجرا می کردیم، حمایت می کردند.
نهادهای امنیتی یا نظامی و موسسات خاصی که معمولا فیلم های سیاسی را می سازند؟
من اسم نمی برم. حمایت داریم. ولی این طور نبوده که نظراتشان را اعمال کنند. در کستینگ حمایت کردند. فیلمسازی، اول دیالوگ است، تا به عمل برسد خیلی اتفاقات رخ می دهد.
تمام هدف ما این است که آن را به جشنواره برسانیم و دوستان بیایند و ما را نقد کنند.
پروانه ساخت در این دولت صادر شده یا دولت قبل؟
دقیقا در همین دولت بوده. آقای ایل بیگی به نمایندگی از آقای ایوبی و حتی آقای وزیر آمدند صحبت کردیم و در جلسات مختلف به این نتیجه رسیدند که مشکلی برای ساخت این فیلم نیست.
حساسیتی نداشتند که دوباره پرونده سال 88 باز شود؟
در ابتدا تمام این حرف ها بود، ولی در جلسات مختلفی که ما گذاشتیم و دیدگاه های مان را گفتیم مجاب شدند که مشکلی نیست و توافق کردند و پروانه ساخت را دادند.
ارسال نظر