نمایی تازه از «يه تيكه زمين» برای محرم
شبكه دو اين روزها در حال ساخت سريالي براي ايام محرم است؛ مجموعهاي با كلي بازيگر و يك قصه جذاب كه بايد منتظر ماند و ديد ميتواند جذابيت را به قاب اين شبكه برگرداند؟گزارشی از پشت صحنه سريال «يه تيكه زمين»را بخوانيد.
با نزديك شدن به ايام ماه محرم، شبكههاي تلويزيون تلاش خود را براي ساخت سريالهاي مناسبتي آغاز كردهاند كه گويا شبكه دو مثل پارسال كه سريال «فرات» را روي آنتن برد در اين قضيه خيلي جديتر است. «يه تیكه زمين» سريالي است كه روزهاي مياني تصويربردارياش را ميگذراند و قرار است در دهه دوم محرم از شبكه دو پخش شود. اين سريال اولين تجربه سريالسازي مهدي كرمپور است كه عمده فعاليتش در سينما بوده تا به حال چند تله فيلم را براي تلويزيون كارگرداني كرده و اين بار با سناريوي اوليه علي اكبر محلوجيان و بازنويسي خسرو نقيبي به سراغ سريالسازي رفته است. حضور بازيگران سرشناس دراين كار نشان ميدهد كه شبكه دو قصد دارد موفقيت سريال هاي مناسبتي محرم امسال را به نام خودش تمام كند.
قرار است در «يه تیكه زمين» ماجراي زندگي خانواده حاج حيدر به تصوير كشيده شود، خانوادهاي سنتي كه به يكباره دچار اتفاقات پيشبيني نشدهاي ميشوند. اتفاقاتي كه اين خانواده را تا آستانه از هم پاشيده شدن پيش ميبرد. در شبي كه تقريبا اكثر بازيگران اصلي به جز نقش هاي منفي جلوي دوربين رفتند سري به پشت صحنه كار زديم و با عوامل سريال به گفتوگو نشستيم. گزارشي كه در ادامه ميخوانيد حاصل حدود هفت ساعت حضور ما در پشت صحنه اين سريال است.
داد و فرياد در انتهاي كوچه بن بست
ساعت نزديك به ۲۱ است كه ما به لوكيشن مي رسيم. صداي داد و فرياد در يكي از كوچههاي بنبست پيچ شميران توجه عابران زيادي را به سمت خود جلب ميكند. در انتهاي كوچه خانه باغي است كه گويا محل زندگي خانواده حاج حيدر است. دم در حامد(حميد ابراهيمي) پسر كوچك خانواده با كت و شلوار نشسته و يك شرخر (مجيد شهرياري) با يك مامور انتظامي با داد و هوار قصد دارد به جرم كشيدن چك بلامحل او را بازداشت كند كه سر و كله احمد(كوروش تهامي) برادر بزرگترش پيدا ميشود.
گويا امشب قرار است صحنههايي تصويربرداري شود كه به نوعي نقطه عطف سريال محسوب ميشود. ما در كوچه منتظر مي مانيم تا برداشت تمام شود و اجازه پيدا كنيم كه داخل لوكيشن شويم، اما انتظار ما بيشتر از آن چه فكر مي كرديم طول مي كشد. كارگردان به يك برداشت راضي نميشود و پلان چند بار تكرار مي شود تا او از تصوير گرفته شده راضي شود.
بالاخره پس از اينكه كرمپور برداشت را تاييد ميكند گروه آماده ميشوند كه پلان ديگري را بگيرند و ما هم از فرصت استفاده ميكنيم و داخل لوكيشن ميشويم. همان گونه كه فكرش را ميكرديم اكثر بازيگران حضور دارند، داريوش ارجمند، رويا تيموريان، شراره دولتآبادي، نفيسه روشن، اميرحسين رستمي، حديث ميراميني و سپيده علايي بازيگراني هستند كه در ابتداي ورودمان با آن سلام و احوالپرسي ميكنيم.
پلان بعدي قرار است آغاز شود و همه بازيگران به جز داريوش ارجمند بايد جلوي دوربين قرار بگيرند، به همين دليل هم فرصت را مغتنم ميشماريم و به سراغ ارجمند ميرويم تا در مورد شخصيت حاج حيدر از او سوال كنيم.
قصه يه تيكه زمين حاج «حيدر» نانوا و همشيرهاش
شبكه دو اين روزها در حال ساخت سريالي براي ايام محرم است؛ مجموعهاي با كلي بازيگر و يك قصه جذاب كه بايد منتظر ماند و ديد ميتواند جذابيت را به قاب اين شبكه برگرداند؟گزارش هفتصبح از پشت صحنه سريال «يه تيكه زمين»را بخوانيد
تاوان يك تصميم خودخواسته
ارجمند با گفتن اين جمله كه هر چيزي در مورد اين شخصيت بگويم ممكن است داستان لو برود در مورد حاج حيدر اطلاعات چنداني به ما نميدهد اما با استناد به آن چيزي كه دستگيرمان شد حاج حيدر رئيس صنف نانواهاست كه خودخواسته تصميمي در حيطه كارياش ميگيرد كه آن تصميم زندگي شخصي و خانوادگي او را دچار بحران ميكند.
ارجمند در خصوص اينكه چرا بازي در اين نقش را پذيرفته ميگويد:« در اينگونه كارها كه محوريتش مسائل اعتقادي است چون خودم آدم معتقدي هستم اين عرق ريزان روحي را دوست دارم. شايد اينجا تيپ نقشي كه بازي ميكنم را خيلي بازي كرده باشم ولي حاج حيدر خصوصيات خاص و منحصر به فرد خودش را دارد كه همين مسئله آن را برايم خيلي جذاب كرده است.»
اما در كارنامه كاري ارجمند نقشهاي ديني محور و اعتقادي خوبي مثل مالك اشتر و حضرت عبدالعظيم حسني پيدا ميشود اما اينكه نقشهايي از قبيل حاج حيدر چه ويژگي منحصر به فردي دارند ميگويند: «اينگونه آدمهاي امروزي و كوچه بازاري كه جنبه مسائل اعتقادي در زندگيشان بسيار مهم، عميق و درست است هميشه جذابيتهايي دارد كه من را به عنوان بازيگر وسوسه ميكند.
يكي از اين جذابيتها اين است كه مخاطب آنها را از نزديك لمس كرده و ميشناسد و حرف و عمل آنها براي مخاطب امروز ناآشنا نيست.» به گفته ارجمند فضاي كار شاداب و پرانرژي است و معتقد است اين براي كاري كه به مسائل اعتقادي ميپردازد خيلي مهم است شرايط به گونهاي رقم بخورد كه بازيگران و عوامل همه با انرژي كامل جلو و پشت دوربين كار كنند.
تلاش براي حفظ كيفيت در عين وسواس
خسرو نقيبي كه كار بازنويسي فيلمنامه را به عهده دارد با گفتن اين جمله كه «يكي از سختترين پلانها شروع شده» ما را دعوت ميكند كه پلان را ببينيم. واقعا پلان شلوغي است، غير از آتيلا پسياني(التفاط) و عارف لرستاني (عنايت) كه نقشهاي منفي كار هستند و داريوش ارجمند كه همچنان پشت صحنه حضور دارد تمام بازيگران اصلي جلوي دوربين هستند. كار با دو دوربين و با مديريت ابراهيم غفوري تصويربرداري ميشود. كرمپور پلان را با بازيگران تمرين ميكند.
اين تمرين چندين بار انجام ميشود، وقتي ازكرمپور ميپرسندكه بالاخره تصويربرداري را شروع كنند، ميگويد: «تا زماني كه آنچه ميخواهم در نيايد نه. » نكته جالبي كه يادمان ميآيد اين است كه چندين كارگردان ديگر هم بودهاند كه در شروع ساخت يك كار مناسبتي همين سختگيريها را داشتهاند ولي زماني كه به نزديكي پخش رسيدهاند مجبور شدند كه همه چيز را دم دستي تمام كنند، اين نكته را با كرمپور در ميان ميگذاريم و او هم در پاسخ ما ميگويد:«خيلي تلاش ميكنيم اين اتفاق رخ ندهد. تا اينجا كه راندمان كار مطابق همان چيزي بوده كه انتظار داشتيم.
بنابراين دليلي نميبينم كه با چنين مشكلي مواجه شويم. با وسواس كامل كار را ادامه ميدهم و تنها مشكلي كه وجود دارد اين است كه خب خيلي خسته ميشويم.» اما نكته ديگري كه با كرمپور در ميان ميگذاريم در خصوص دو بازيگر اصلي سريال است.
داريوش ارجمند با گريمي تقريبا مشابه ماه رمضان امسال سريال نه چندان موفق «راز پنهان» را روي آنتن داشت و از آتيلا پسياني هم تا قبل از پخش اين يكي سه سريال «خداحافظ بچه»، «ديوار» و «راستش را بگو» روي آنتن رفته؛ اين مسئله ممكن است براي سريال او خيلي خوب نباشد اما كرمپور نظر ديگري دارد: «من بر مبناي توانايي بازيگرانم را انتخاب كردهام و برايم مهم نيست قبل از سريال من چه كارهايي از آنها پخش شده يا ميشود.
هر دو بازيگري كه شما ميگوييد تواناييهاي زيادي دارند و همين باعث ميشود كه من در مورد انتخابم مطمئن باشم، تركيب فعلي بازيگران به نظرم درست است، بازيگر آماتور در بين آنها نيست و ميدانم كه نتيجهاش هماني ميشود كه ميخواهم اما اينكه اين نتيجه نهايي چقدر مخاطب را جذب كند بايد منتظر زمان پخش شويم.» از كرمپور موقتا جدا ميشويم تا او به تصويربرداري پلان مشغول شود.
يك زن روستايي با فرهنگ شهري
كارگردان و تصويربردارش در حال صحبت و چيدن ميزانسن مناسب براي اين پلان هستند كه سراغ رويا تيموريان ميرويم تا چند دقيقهاي قبل از شروع تصويربرداري با او همكلام شويم. تيموريان تجربه يك موفقيت استثنايي در سريالهاي مناسبتي را با بازي در سريال شب دهم دارد. او در «يه تیكه زمين» ايفاگر نقش خاتون خواهر بزرگتر حاج حيدر است.
از او ميپرسيم كه فكر ميكند اين سريال هم ميتواند موفقيتي شبيه شب دهم براي او به وجود آورد يا نه. تيموريان با ذكر اين نكته كه در شرايط فعلي نبايد هيچ چيزي را با گذشته مقايسه كنيم ميگويد:« ما قرار نيست در اين سريال كار خيلي بزرگ و استثنايي انجام دهيم. جذابيت يه تيكه زمين براي من داستان بسيار ساده و سر راست آن است.
اين سريال قرار است يادآور بعضي چيزهايي باشد كه زماني در بين خانوادههاي ايراني مرسوم بود. نوعي از عشق و عاطفه بين اعضاي يك خانواده كه شما فقط در خانوادههاي ايراني ميتوانيد آن را پيدا كنيد و با توجه به شرايط زندگي امروز كمي اين مسئله كمرنگتر شده است.»
گويا خاتون زني است كه در روستاي آبا و اجدادي خانوادهشان زندگي ميكند و گهگداري به شهر و خانواده برادرش سر ميزند. تصور مخاطب از زنان اين چنيني آدمهايي بسيار سنتي و ساده دل است كه كمتر رنگ و بوي زندگي مدرن در شخصيت آنها يافت ميشود ولي تيموريان معتقد است خاتون ميخواهد اين تصور را در ذهن مخاطب بشكند:« درست است كه خانواده خاتون و حيدر در روستا زندگي كردهاند ولي آنها زميندار هستند و اهل روستا به معناي عام آن به شمار نميآيند. خانوادهاي كه با شهر هم در ارتباط بودهاند و به همين دليل خاتون زني است كه با شرايط زندگي شهري و مناسبات آدمها در شهر نه تنها بيگانه نيست بلكه به آن اشراف خوبي هم دارد. اين آدم شاهنامه ميخواند، سواد قرآني دارد و فرهنگ شهري را هم در زندگياش رعايت ميكند. ساختار و متن كار قابليت اين را دارد كه يك مدل جديدي از اين گونه شخصيتها در تلويزيون ارائه شود و تلاش ما هم اين است كه اين خاتون كاملا متفاوت با آن چيزي باشد كه مخاطبان نمونههاي مشابهاش را سراغ دارند.»
به گفته تيموريان اتفاقي در اين خانواده ميافتد كه همه اعضاي خانواده پا به پاي هم تلاش ميكنند كه حيثيت، صداقت و درستكاري خانواده را حفظ كنند اما روستايي كه خاتون در آن زندگي ميكند طبق صحبت نقيبي محلي است كه قرار است درگيريها و مشكلات خانواده حاج حيدر را به اوج خود برساند. روستايي كه خاتون در آن به نوعي بزرگتر همه محسوب ميشود و به نظر تيموريان آدمهايش سمبلي هستند از آدمهاي بكر و ساده دل.
ته تغاري، مدير، تنبل
دوباره تمرينها براي گرفتن پلان آغاز ميشود؛ ماجراي پلان از اين قرار است كه حامد و مرجان(حديث ميراميني) كه تهتغاري حاج حيدر محسوب ميشوند به جرم كشيدن چك بيمحل توسط مامور انتظامي به كلانتري برده ميشوند و تمام اعضاي خانواده متشكل از خاتون، احمد، رعنا مادر خانواده (شراره دولتآبادي)، آرش (اميرحسين رستمي)، مژگان (نفيسه روشن) و سيما (سپيده علايي) در تلاشند كه اين اتفاق نيفتد و با مصالحه قضيه را قبل از آبروريزي بيشتر حل و فصل كنند.
حديث ميراميني بازيگري است كه در ماه رمضان سريال خداحافظ بچه را روي آنتن داشت. او كه معمولا نقش دخترهاي سرتق و يك دنده را بازي ميكند در اين سريال هم نقش مرجان تك دختر و ته تغاري حاج حيدر را بازي ميكند.
به گفته خودش مرجان دختري است كه خيلي سرزباندار است اما معتقد است اين نقش تفاوتهاي زيادي با نقشهاي گذشتهاش مثل روشنك در سريال «دلنوازان» دارد:«روشنك در دلنوازان خيلي مغرور و برونگرا بود و خيلي مواقع كارهايي كاملا غيرمنطقي انجام ميداد، برعكس نقش مرجان كه در اين سريال بازي ميكنم ، دختر بسيار معقولي است. حتي آنقدر معقول كه پدرش مديريت يك محل كاري را به او واگذار ميكند. مرجان مجرد و عزيزدردانه پدرش است، با عمهاش خاتون ارتباط خيلي خوبي دارد و كلا همه خانواده به شدت او را دوست دارند با اينكه حتي بعضي مواقع آن روي دختر ته تغارياش بالا ميآيد، تنبلي ميكند و كارهايش را به گردن زنداداشهايش مياندازد»
به گفته ميراميني خانواده حاج حيدر سنتي است اما نه از مدلهايي كه مخاطب مشابهاش را در ذهن دارد. اين خانواده به زنها اجازه پيشرفت و كار ميدهد، مرجان هم در همين راستا مديريت ميكند، دسته چك دارد و فعاليتهاي كاري جدي بر عهدهاش است اما زماني كه به محيط خانواده برميگردد همان دختر ته تغاري است كه پدرش خيلي دوستش دارد.
فرصتي براي ابراز ارادت به اهل بيت(س)
ساعت نزديك به دو نيمه شب شده و تمرينها تقريبا به اتمام رسيده، كرمپور ميزانسنهايش را چيده و قرار است تا دقايقي ديگر تصويربرداري نهايي كار آغاز شود. اما نكتهاي كه به ذهنمان ميرسد اين است كه سريالهاي مناسبتي معمولا بيشترين فشار ممكن را براي عواملش به همراه ميآورد و كارگردانهاي باتجربه در سريالسازي هم گاهي تسليم اين فشارها ميشوند.
اينكه چرا كرمپور در اولين تجربه سريالسازياش به سراغ يك كار مناسبتي رفته سوالي بود كه او اين گونه پاسخ ميدهد:«كار مناسبتي محاسن و معايب خودش را دارد. زمان محدود بزرگترين عيب آن است و ديده شدن بيشتر در اين ايام كه باكس سريالسازي در آن تبديل به يك سنت شده حسن بزرگ آن است. هميشه دوست داشتم مديومهاي مختلف كارگرداني را تجربه كنم. درست در زماني كه در سينما به شدت اذيت شدم و به خاطر مشكلات فيلم پل چوبي شرايط سختي را ميگذراندم دوست عزيزم آقاي اسلامي و مديريت شبكه دو پيشنهاد ساخت اين سريال را به من دادند كه من هم از آن استقبال كردم. ضمن اينكه به دليل ارادت قلبيام به اهل بيت(س) خيلي دوست داشتم در باكسي اين چنيني كاري بسازم كه خدا را شكر اين اتفاق افتاد.»
نويسنده اوليه اين سريال علياكبر محلوجيان است، نويسندهاي كه سريالهاي بسيار موفقي چون «زير تيغ» و «مثل هيچكس» را نوشته است اما كرمپور فيلمنامه را توسط خسرو نقيبي بازنويسي كرده است. كرمپور دليل اينكه چرا فيلمنامه بازنويسي شده را اينگونه توضيح ميدهد:«اين فيلمنامه زير نظر من چهار بار توسط آقاي محلوجيان بازنويسي شد اما نهايتا اتفاقي كه ميخواستم در متن رخ نداد، كليت كار را خيلي دوست داشتم ولي تصور من از شروع، پايان، سرنوشت كاراكترها و جنس روابطشان با هم آن گونه نبود كه ميخواستم به همين دليل هم از خسرو نقيبي دعوت كردم كه دوباره كار را بازنويسي كند.
به هر حال در طول اين چند سالي كه با نقيبي كار كردهام به يك همگرايي و سليقه مشترك رسيدهايم كه باعث ميشود حرف همديگر را بهتر بفهميم و نتيجه كار حداقل براي خودم به عنوان كارگردان چيزي باشد كه در ذهنم داشتم.»
كارگرداني بدون لجبازي
اين آخرين صحبتهاي ما با كرمپور بود چون بعد از آن تصويربرداري پلان را آغاز كرد، برداشتهاي مداومي كه بازيگران بدون شكايت و ناله گروه را همراهي ميكردند. ارجمند معتقد است كار كردن با كرمپور به علت اعتقادش به خرد جمعي براي هر بازيگري ميتواند تجربه خوبي باشد: «كرمپور كارگردان منعطفي است، از ايدههايي كه دارد به سادگي عبور نميكند اما از دريچه منطقي كه وارد شويد، آدم بسيار متواضع و باهوشي است.
وقتي شما پيشنهادي به او ميدهيد خيلي خوب در مورد آن فكر ميكند و اگر ببيند به كليت آنچه در ذهنش دارد ضرري وارد نميكند حتما از آن استفاده ميكند. در كل آدمينيست كه از سر لجبازي و موضع كارگرداني در كار حضور داشته باشد و به نوعي به يك خردجمعي در كار معتقد است.» ساعت نزديك به سه بامداد است كه آخرين پلان هم گرفته ميشود و داريوش ارجمند به عنوان آخرين بازيگر جلوي دوربين ميرود.
اوايل آذرماه و در دهه دوم محرم «يه تيكه زمين» روي آنتن شبكه دو خواهد رفت. بايد تا آن زمان منتظر ماند و ديد اولين تجربه سريالسازي مهدي كرمپور با اين تركيب بازيگران و چيزي در حدود ۱۲ لوكيشن متفاوت كه داستان در آنها روايت خواهد شد ميتواند مخاطبين سختگيرتر شده تلويزيون را راضي كند يا نه.
چه كساني يه تيكه زمين را ميسازند؟
كارگردان: مهدي كرمپور، تهيه كننده: محمد علي اسلامي، نویسنده: علی اکبر محلوجیان، فیلمنامه نهايي: خسرو نقیبی،مدیر تصویربرداری: ابراهیم غفوری، تصویربردار: رضا شیبانی، مدیر تولید: مسعود عسگری، صدابردار: بابک اخوان، طراح صحنه و لباس: مهران یوسفزاده، طراح گریم: کیان اولاد وطن، تدوین: میثم مولایی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: شکوفا کریمی، مدیر تدارکات: ابراهیم زائری، منشی صحنه: آسیه حیدری، عکاس: دنیا راد، بازيگران: داريوش ارجمند، رويا تيموريان، آتيلا پسياني، كوروش تهامي، شراره دولتآبادي، نفيسه روشن، اميرحسين رستمي، حديث ميراميني، سپيده علايي، حميد ابراهيمي، عنایت بخشی، پوراندخت مهیمن، عارف لرستانی و مجید شهریاری.
ارسال نظر