اول گفتند با یاس مشکلی نداریم، ولی بعد...
«بارکد» بدون صدای یاس اکران می شود؛ این برای مصطفی کیایی که احتمالا روی نام خواننده تیتراژ فیلمش برای به سینما کشاندن بخشی از مخاطبان و هواداران این خواننده رپ حساب کرده بود و از تناسب این آهنگ با ریتم تند فیلمش می گفت، خبر خوبی نبود.
این طور نبوده، به این دلیل که من همیشه با ارشاد روراست برخورد کرده ام. از زمان ارائه فیلم نامه هم همین کار را می کنم یعنی خیلی ها یک فیلم نامه برای دریافت مجوز ساخت ارائه می دهند و بعد هنگام ساخت، چیزهایی به آن اضافه می کنند؛ ولی من واو به واو به فیلم نامه ای که به ارشاد می دهم وفادار هستم. ما جزو فیلم هایی بودیم که خیلی دیر به جشنواره رسیدیم برای همین در آن زمان موسیقی تیتراژ هنوز آماده نبود و من برای اینکه بگویم خواننده فیلم، یا است یک کار دیگر از او را روی فیلم گذاشتم و به دفتر بازبینی جشنواره دادم. به آنها هم گفتم خواننده من این است ولی موسیقی عوض می شد. استعلام هم گرفتم و گفتم خواننده من یاس است مشکلی ندارد؟ گفتند نه مشکل ندارد. بعد روی دی سی پی که برای جشنواره آماده کردیم آهنگ اصلی را گذاشتیم که همانی است که در جشنواره هم پخش شد.
این مساله را خیلی ساده مطرح می کنید ولی موضوع می توانست جدی باشد. یاس می توانست هر مضمون دیگری را خوانده باشد.
الان بحث خود یاس مطرح است نه مضمون آهنگ.
آقای ایل بیگی می گویند چیزی که در جشنواره پخش شد با نسخه ای که به شورای نمایش داده شد هم فرق می کند.
شما می توانید به نسخه جشنواره رجوع کنید. از وقتی دی سی پی شده همین موسیقی روی آن بوده و نسخه ای که به پروانه نمایش ارائه شده هم همین موسیقی را دارد.
این موسیقی اگر همان باشد که در جشنواره ارائه شد از نظر مضمونی مشکل دارد ولی آقای ایل بیگی گفته اند از نظر مضمون هم مستهجن است.
این همان است.
به زعم آقای ایل بیگی جلف است ولی همین موسیقی است. اصلا این آهنگ را یاس قبلا خوانده بود و وقتی ما خواستیم برای بارکد از آن استفاده کنیم یک بخش هایی از شعر را تغییر داد و یک ورژن جدید از آن را آماده کرد. این دقیقا همان چیزی است که در جشنواره پخش شده و همان چیزی است که برای پروانه نمایش رفته و پروانه نمایش هم گرفته. تنها مشکلی که وجوددارد شاید این باشد که چون ارشاد آن قدر از ما نسخه های مختلف می گیرد شاید خودش هم اشتباه کند. شاید چون ما در نسخه ای که برای بازبینی به دفتر جشنواره داده بودیم آهنگ دیگری از یاس را گذاشته بودیم ممکن است آنها اشتباه گرفته باشند. بعد از جشنواره ولی نسخه ای که در جشنواره پخش شد، برای پروانه نمایش رفت و پروانه هم گرفت.
بعد از جشنواره چه اتفاقی افتاد؟
نسخه ای که ما برای پروانه نمایش دادیم اصلاحیه خورد. ما اصلاحیه ها را درست کردیم و مجددا اوکی آن را از ارشاد گرفتیم و داشتیم دی سی پی ها را برای سینماها کپی می کردیم. سه چهار روز قبل از اکران من از جشنواره کلن برگشتم، آقای ایل بیگی تماس گرفت و گفت فیلم را یک بار دیگر دیده ایم و یک سری اصلاحیه جدید باید انجام بدهید که از جمله آنها آهنگ یاس بود.
شما از سینا حجازی قبل از مجاز شدن استفاده کردید و الان هم از موسیقی یاس استفاده کرده اید؛ این با سلیقه شما که دوست دارید یک مقدار خط شکن باشید و از بعضی از خط قرمزها رد شوید هماهنگ است.
واقعیتش اصلا این طور نبوده که من بخواهم خط شکنی کنم. من حس کردم این موسیقی الان با کار من مچ است و تلاشم را کردم که این اتفاق بیفتد. یک جاهایی هم اصلا موسیقی نداشته ام مثل عصر یخبندان.
در عصر یخبندان موسیقی داخل متن داشتید.
بله، ولی به عنوان تیتراژ نداشتم. مثلا برای خط ویژه رضا یزدانی موسیقی ساخت. به این دلیل که موسیقی ای که او برای خط ویژه ساخت و جنس صدا با آن فضای خیابانی و پلان پایانی فیلم هماهنگ بود. بحث خط شکنی نبود ولی از طرفی هم چرا نباید از اینها استفاده کرد؟
خط شکنی همیشه هم معنای منفی ندارد. با سلیقه شما یک مقدار حس می شود دوست دارید کارهایی کنید که کمتر در سینما انجام شده.
اگر به مدل فیلم سازی من برگردید همه اینها توجیه می شود. فیلم سازی من فیلم سازی مخاطب است یعنی دوست دارم جاذبه های سینما را برای مخاطب داشته باشم.
این به این معنی نیست که هر چیزی که مخاطب دوست دارد در محدوده مجازها قرار می گیرد؟
به هر حال ما در کف جامعه زندگی می کنیم. من شخصا جزو فیلم سازهایی هستم که در کف جامعه هستم و دارم همه چیز را می بینم. یاس این همه طرفدار دارد و مردم موسیقی اش را دوست دارند، یا همایون شجریان این همه طرفدار دارد. می شود در فضای مجازی دید که وقتی اینها یک آلبوم می دهند چقدر مورد توجه قرار می گیرد.
ما هنگام نمایش این فیلم بازخورد خوبی از موسیقی اش گرفتیم و من فکر می کنم ارشاد هم این موسیقی را شنیده و به آن توجه کرده، ولی تحت شرایطی این کار را انجام داده است. چون به هر حال کسانی که در شورای نمایش هستند به مسائل ریزتر از این حساس می شوند و آنقدر پیگیر می شوند تا تهش را در می آورند. من اصلا این حرف را نمی پذیرم که بگویند ما نمی دانستیم یاس بوده یا زیرزمینی بوده و مجوز نداشته.
شورای پروانه نمایش همه چیز را به دقت می بیند و روی کلمات حساس می شود. نمی دانید یاس چه کسی است؟ اسمش را که در تیتراژ آورده ام، بروید بپرسید. من چون می دانستم یاس ممکن است به مشکل بخورد از شورای نمایش پرسیدم که شما با تیتراژ من مشکل ندارید؟ گفتند نه، و فیلم با همین آهنگ پروانه گرفت. از این گذشته من حتی یک مورد بازخورد منفی در اکران های مختلف این فیلم ندیده ام.
به نظر من این زود قضاوت کردن است. ما در جشنواره فیلم را با طیف های مختلف دیدیم. واکنش همه مثبت بود یا حداقل منفی نبود. ضمن اینکه من خیلی کم در فیلم هایم از شوخی زشت استفاده می کنم چون فکر می کنم فیلمم به خودی خود بار کمدی دارد چرا بخواهم از شوخی های زشت استفاده کنم.
آلترناتیو یا جایگزینی برای ترانه یاس نداشتید؟
نه. ترانه ای را برای همین ساخته بودیم و نمی توانستیم جایگزینی بگذاریم.
الان فیلم چطور تمام می شود؟
با همان آهنگ بدون کلام. اولین شبی که در سینما آزادی نمایش داشتیم یک سری مردم بعد از پایان فیلم با موبایل های شان آهنگ را به نشانه اعتراض پخش کردند.
چطور به این جمع بندی رسیدید که بهرام رادان خبر حذف صدای یاس را اعلام کند؟
من خیلی حالم بد بود. نیم ساعت با او تلفنی گپ زدم. بعد جایی بودم که اینترنت نداشتم. مدتی گذشت و برایم پیام های زیادی آمد که بهرام چنین چیزی را در اینستاگرام گذاشته. بعد رفتم و دیدم.
به نظر می رسید روی برد بهرام برای انتشار این خبر حساب کردید.
من بعدا به بهرام گفتم چطور به ذهنت رسید این خبر را روی اینستاگرام بگذاری؟ گفت یاد سنتوری افتام و آن متن را نوشتم. وقتی بهرام آن متن را گذشت شب اکران بود و تقریبا برای ما قطعی شده بود که صدای یاس را نداریم و نمی توانیم کاری کنیم. استدلال بهرام این بود که ممنوعیت صدای یاس قطعی شده و دو روز بعد که زمان اکران است مردم به سینما می روند و می بینند صدای یاس در کار نیست و فکر می کنند ما به آنها دروغ گفته ایم پس باید ذهن ها را آماده می کردیم و از قبل می گفتیم یاس نیست.
نکته دیگری که آقای ایل بیگی گفته اند این است که شورای نمایش ما خیلی از موسیقی سر در نمی آورند ولی اگر قرار باشد فیلم تک آهنگ داشته باشد باید از واحد موسیقی وزارت ارشاد مجوز بگیرند که شما این کار را نکرده اید.
اصلا چنین چیزی در ارشاد مرسوم نیست. سینا حجازی با فیلم خط ویژه من مجوز گرفت و بعد از نمایش خط ویژه خواننده رسمی شد و الان کنسرت می گذارد. تا حالا چنین چیزی سابقه نداشته. اینجا که صدا و سیما نیست که موسیقی فیلم به واحد موسیقی بروند. یک فیلم یک پکیج است که برای فیلم ساخته شده است. ما که نمی خواهیم سریال تلویزیونی بسازیم که برای موسیقی اش به واحد موسیقی برویم. مگر می شود من بروم برای موسیقی از واحد موسیقی مجوز بگیرم برای فیلم نامه از واحد کتاب مجوز بگیرم؟
اینها یک پکیج است که یک سری آدم هم با سختگیری خیلی زیاد آنجا نشسته اند و دارند فیلم ها را از زیر تیغ می گذرانند. آنهایی هم که در واحد موسیقی هستند با خواننده ها و شعرها هزار مشکل دارند. ارگ قرار باشد این سختگیری ها باشد ما باید به چهار تا شاعری که همه اینها قبول شان دارند محدود شویم و یا چهار تا نویسنده یا خواننده ای که مجوز دارند.
اصلا موسیقی مورد علاقه خود من رپ نیست و بیشتر موسیقی سنتی گوش می دهم. آنهایی که من را از نزدیک می شناسند می دانند که من از ۱۳ سالگی شجریان گوش می دادم ولی چون ریتم فیلم تند است و فضایش جوان است، نمی توانم آهنگ آقای شجریان را روی فیلم بگذارم. من موسیقی را براساس نیاز جوان ها انتخاب می کنم و بازخورد دارد.
ما سال ها در خانه سینما یک بحثی داشتیم که فیلمبردار را باید فقط از صنف فیلمبردارها انتخاب کنی یا خواننده حتما باید در صنف خواننده ها باشد. این اصلا با ذات حافظه خلاقانه فیلم سازی منافات دارد. وقتی من دارم فیلم می سازم یک جوانی یک باره یک ملودی برای من می آورد، می گوید همین است. حالا بیایم از این بگذرم چون عضو سندیکای خانه سینما نیست؟ یا یک نفر می تواند یک طراحی صحنه خیلی خوب برای فیلم من انجام بدهد من از او استفاده نکنم چون عضو صنف نیست؟
ارسال نظر