۴۰ موسیقی متن فراموش نشدنی و محبوب سینما (۴)
بسیاری از موسیقی های محبوب ما تم هایی کاملا فراموش ناشدنی هستند که در بهترین فیلم های کل تاریخ سینما مورد استفاده قرار گرفته اند.
«سلطان همگان، جناب دوک»، استیوی واندر با این توصیف از دوک الینگتون به عنوان برترین استاد سبک جز یاد می کند. در فیلم جنایی و معمایی اتو پرمینگر الینگتون با موسیقی خود اتمسفری سبک و روشن برای فیلم ایجاد می کند که برای چنینی ژانری غریب است. جیمز استوارت در نقش وکیلی ظاهر شده که می کوشد ثابت کند موکلش بی گناه است و قتلی مرتکب نشده. موسیقی پیچیده، شگفت انگیز و بانشاط الینگتون کاملا با فیلم هم خوانی دارد. در یک سکانس از فیلم هم خود جناب دوک را می توانید پشت پیانو در یک رستوران ببینید.
نینو روتا همکار مطلوبی برای فدریکو فلینی بود. آهنگ هایش همان عناصری را که فلینی در فیلمش نشان می داد به همراه داشت: پارودی، نشاط، تلخی شیرین و نوستالژی. آن ها در چندین فیلم با یکدیگر همکاری کردند. از جمله در «هشت و نیم» و «کازانووا». آثار روتا تلفیقی بود از موسیقی ایتالیایی، موسیقی کلاسیک و موسیقی جز.
در زندگی شیرین روتا با جزیی ترین کیفیت خود موسیقی نوشت و این اصیل ترین اثر جز اوست و انگار مدام با مشاهیر و شایعه پردازان و پاپاراتزی های ایتالیایی دیالوگ برقرار می کند.
محله چینی ها بدون تردید بهترین فیلم نئوآری است که تا به حال ساخته شده. فیلمی به کارگردانی رومن پولانسکی، سناریوی رابرت تاون و بازیگری جک نیکلسون که شاهکاری درخشان است با توییست های فراوان در پلات و دیالوگ های فریبنده فراموش ناشدنی؛ اما موسیقی متن آن هم شاهکار است. موسیقی را جری گلداسمیت نابغه ساخته و سازبندی نامعلومی دارد: یک ترومپت، چهار پیانو، چهار چنگ، دو پرکاشن و البته ارکستر زهی، تلفیقی از ملودی های نوآر جز با موسیقی کلاسیک مدرنیستی به همراه نویزهای تند. می توان آن را به مثابه یک جز نئوآر شناخت که با عناصر زیبایی شناسانه جز نوآر ترکیب شده است.
شاهکاری که از آن با عنوان آخرین فیلم نوآر عصر طلایی این ژارن (1958- 1941) یاد می کنند. اورسون ولز در رشته های مختلفی نابغه بود، از جمله در نوازندگی پیان. هنری مانجینی نقل کرده که اورسون ولز یک دورنما از تمام عناصر فیلمش داشت، از جمله از موسیقی. او واقعا موسیقی متن را درک می کرد و نشانی از شر یکی از بهترین چیزهایی است که در زندگی ام ساخته ام. مانچینی که آهنگ سازی خلاق بود با تلفیق جز و موسیقی کلاسیک و پاپ به یک ترکیب بی نظیر رسید. کار و در نشانی از شر می تواند به عنوان بخشی زنده از فیلم نامه تلقی شود.
جان کاساواتیس پدر سینمای جز است. فیلم های او پر هستند از سکانس های بداهه پردازی توسط بازیگرانی که تنها ایده اصلی و جهت حرکت شان را می دانستند و فضایی داشتند تا خودشان را در مسیر آزاد بیندازند. در «اشباح» نسل بیت را در فرم سینمایی جز در تنشی نژادی می بینیم. نخستین انتخاب او برای ساختن موسیقی فیلم مایلز دیویس بود اما وقتی شیند مکایلز با کلمبیا رکوردز قرارداد بسته به دنبال موسیقی دانی مستقل تر گشت: چارلز مینگوس، مسنگوس و کاساواتس مشابهت های زیادی داشتند. کار ضبط این موسیقی بسیار دشوار بود. خصوصا که کاساواتس عقیده داشت: «حتی یک دقیقه هم ارزش دارد.»
حوالی نیمه شب فیلمی است با داستانی درباره محیط جز دکستر گوردون افسانه ای در نقش دیل ترنر، موسیقی دان جز که مهاجرت کرده و در پاریس زندگی می کند ظاهر شده. در کنار دکستر گوردون، هربی هنکاک نقش پیانیست گروه را بازی می کند. فیلمی به کارگردانی برتران تاورنیه که اقتباسی دور است از زندگی فرانسیس پادرا موسیقیدان فرانسوی.
موسیقی را هربی هنکاک تنظیم کرده است و در حقیقت کل موسیقی یک گزیده است از آثار موسیقیدانان سبک جز در قرن بیستم و پدیدآورنده حالتی نوستالژیک است به احترام بزرگ ترین هنرمندان این ژانر.
مایلز دیویس انتخاب لویی مال بود برای ساختن موسیقی فیلم جنایی آسانسوری به سوی قتلگاه. مایلز آدمی مرموز و خونسرد بود. موسیقی او بازتابی بود از لحن آثاری که در آن دوران می اسخت. تغییرکول جز به مودال جز که شفاف ترین و کلاسیک ترین قطعه آن «نوعی آبی» بود. آسانسوری به سمت قتلگاه از کارهای قبلی مایلز دیویس صدایی شهری تر دارد و تحت تاثیر جنبش بیپاپ است. مایلز همه چیز را از «دیزی» و «برد» آموخت.
در انتهای دهه 50 او برای آغاز جنبش مختص خویش مهیا شده بود. او تنها در یک جلسه شبانه موسیقی فیلم را نوشت و این طلیعه ای شد برای سبکی که مایلز در یک سال آینده هم دارد.
کلینت ایستوود یکی از کهنه هواداران سبک جز بود. او به خاطر مشارکتش در مستندها و فیلم هایی که درباره چهره های شاخص سبک جز ساخته شده مشهور است. او یک بار گفت جز و وسترن شاید تنها سبک های اصیل هنر آمریکایی هستند. او در جوانی اجرای چارلی پارکر را چندین بار دیده بود و بعدها تصمیم گرفت تا فیلم پرنده را با الهام از همان اجرا بسازد. موسیقی متن این فیلم مجموعه ای است از بازنوازی آثار پارکر توسط لنی نیهاوس و گروهی به همراهی بیس نواز افسانه ای ران کارتر، مجموعه ای عالی برای معرفی آثار چارلی پارکر.
2- شیرین و رذل (1999)
وودی آلن از منظر فیزیکی و روانی و سیاسی کاملا در جناح مخالف کلینت ایستوود قرار می گیرد اما در پهنه دموکراتیک جز هر دوی آنها شبیه هم هستند. آل هنوز هم در یک گروه نیویورکی کلارینت می نوازد. در این فیلم آلن از جنگو رایندهارت بزرگ تقدیر می شود و شون پن در نقش امت ری که کاراکتری خیالی است حضور درخشانی داشته. قطعات نشان می دهد که رایندهارت تا چه حد بی همتا بوده. گیتارنوازی او مولد نوایی پیچیده، پرچرخش و پرنشاط است که بسیار از موسیقی جیپسی کنیگ الهام می گیرد.
اتو پرمینجر همیشه آدم خوش اقبالی بود که چنین گروهی را در این فیلم در اختیار داشت. برنستاین یک رویا پرداز بود وقتی با سرگروه های جز ساحل غربی همکاری کرد تا موسیقی این فیلم را بسازد؛ اما المر برنستاین خودش قطعات را راهبری کرد و بعدها در فوریه 1956 آلبوم موسیقی فیلم را نیز منتشر کرد. این قطعات را بهترین موسیقی متن جز دهه 50 دانسته اند که هنوز هم بی نقص و درجه یک جلوه می کند. تسلط برنستاین روی جزییات بسیار کوچک موسیقی چیزی است که انرژی لازم برای این موسیقی را فراهم می آورد.
نظر کاربران
موسیقی ، فقط فیلم مادر علی حاتمی