«فروشنده»، شاهکاری دیگر از اصغر فرهادی
فیلم فروشندهی اصغر فرهادی هفتین اثر اوست که اولین اکرانش را در جشنواره کن امسال خواهد داشت. این کارگردان برندهی اسکار بعد از ساخت فیلم «گذشته»، به ایران بازگشته تا دست روی یک موضوع اجتماعی دیگر بگذارد. با ما و نگاهی به فیلم فروشنده همراه باشید.
او بعد از برنده شدن در دهها جشنوارهی سینمایی و دریافت دو نامزدی اسکار، برای منتقدین و دنبالکنندگان جدی سینما در خارج ایران به چهرهی معروفی تبدیل شد و تجربهی فیلم اروپایی «گذشته» هم فرصتیهای تازهای برایش به وجود آورد. در ادامهی همین فعالیت در سینمای اروپا بود که فرهادی تصمیم گرفت این بار فیلمی در اسپانیا بسازد و با مذاکرات اولیه، پنهلوپه کروز را هم برای نقش اصلی انتخاب کرد. اما برای اینکه تا شروع تولید دومین اثر فیلم خارجیاش بیکار ننشیند، پروژهای را در ایران و با تیم همیشگیاش کلید زد. استارت «فروشنده»، با نام اولیهی «برسد به دست آهو»، پاییز ۹۴ زده شد و اواخر سال هم فیلمبرداریاش به پایان رسید. این فیلم به تازگی مراحل پس از تولید را پشت سر گذاشته و منتظر است تا برای اولین بار در جشنوارهی کن روی پرده برود. اما فروشنده چه جور فیلمی است؟
فرهادی، مرموزتر از همیشه
فروشنده، احتمالاً جنبههای معمایی بیشتری نسبت به باقی آثار فرهادی خواهد داشت. کشف رازهای ساکن قبلی خانه و رابطهی احتمالی شخصیتهای اصلی با او، میتواند دستمایهی فرهادی برای خلق تعلقی باشد که در فیلمهای او کمتر دیدهایم. البته فعلاً هرچه هست حدس و گمان است و به خاطر علاقهی فرهادی به پایان باز و حفرههای داستانی، حتی با دیدن فیلم هم نمیتوانیم از همهی ریزهکاریهای داستان مطمئن شویم. اینکه هیچ اطلاعات خاص دیگری غیر از داستان کلی فیلم منتشر نشده، ما را تشنهی دیدن آن میکند و حداقل در ایران باید تا تابستان برایش صبر کنیم.
حواشی همیشگی شبکههای اجتماعی
فرهادی در همین مدت نه چندان بلندی که در سینمای ایران فعالیت داشته، کارهایی کرده که در کل تاریخ این سینما کمنظیر بوده است. او برای انتخاب بازیگر در یکی از نقشهای فرعی فروشنده، فراخوانی از طریق شبکههای اجتماعی ارسال کرد و از مردم خواست فیلمی از خود بگیرند و شانسشان را برای ایفای نقش در فروشنده امتحان کنند. این فراخوان محدودیت سن و جنسیت نداشت و نقشهای کوتاه و بلندی هم برای این نابازیگرها در نظر گرفته شده بود. بهرهگیری از نابازیگر در ایران اتفاق جدیدی نیست و خود فرهادی در چند فیلم خود این کار را کرده، اما استفاده از شبکههای اجتماعی با توجه به گسترش روزافزون آنها بین مردم از اتفاقاتی بود که کمتر در سینمای ایران رخ داده است.
مرگ رویا
اما این نمایشنامه همان قدر که به ماتریالیسم و نظام سرمایهداری میپردازد، لایههای شخصیتی زیرین افرادی را که در چنین دنیایی زندگی میکنند هم بررسی میکند و واقعیت آنها را آشکار میکند. این همان جنبهای از داستان است که احتمالاً نقش بیشتری در فیلم فروشندهی فرهادی دارد، فروریختن باورهای کسی که تمام زندگیاش رویایی در سر میپرورانده اما در انتها به دیوار محکم واقعیت برخورد کرده است. فیلم فرهادی برداشتی از این نمایشنامه نیست اما حتماً تأثیراتی از آن گرفته و کاراکترهایش به کسی که با نمایشنامه آشنا است، نزدیکتر و برای او باورپذیرتر هستند.
فروشنده یکی دو هفتهی دیگر درجشنوارهی کن روی پرده میرود و فعلاً نه تیزری از آن منتشر شده و نه آن معدود عکسهایی که در شبکههای اجتماعی پیدا میشوند اطلاعات خاصی راجع به فیلم فاش میکنند. فروشنده در بخش رقابتی کن شرکت کرده و امیدواریم مانند اثر قبلی فرهادی که جایزهی بهترین بازیگر زن را نصیب برنیس بژو کرد، خوش بدرخشد و اعتبار دیگری باشد برای عوامل فیلم و سینمای ایران. فروشنده مورد انتظارترین فیلم امسال برای من است، نظر شما در موردش چیست؟
ارسال نظر