پشت پرده کنسرت ها در ایران!
از آغاز سال ۹۵، به رسم چند سال اخیر کنسرت گذاران و تهیه کنندگان موسیقی به تکاپو افتاده اند تا در فاصله عید و ماه محرم بتوانند روی دست هم بلند شوند و آمار تعداد برگزاری کنسرت های شان را بالا ببرند و به عبارتی رکورد هم را بزنند.
مدت زمان زیادی است که این جمله نقل محافل اکثر فعالان عرصه موسیقی شده: «پر نمی کنه». حالا دیگر تقریبا همه می دانند که تنها چند خواننده وجود دارند که به راحتی می توانند سالن های کنسرت شان را بدون اینکه بلیت های شان را رایگان به دوستان و نزدیکان یا حتی ارگان ها بدهند، پر کنند. خوانندگانی مثل «سیروان خسروی»، «بنیامین بهادری»، «بابک جهانبخش»، «محسن یگانه»، «امید حاجیلی»، «محمد علیزاده» و «رضا یزدانی».
این روزها وقتی به سایت های فروش بلیت کنسرت سر می زنید، حتما روی پوستر آنها مهر سلد اوت را می بینید. خوانندگانی که تنها با گذشت چند روز بعد از اعلام فروش بلیت شان سالن های دو هزار نفری را با تعداد سانس های بالا به راحتی پر می کنند؛ اما رمز موفقیت آنها چیست؟ کیفیت بالای اجرای شان یا تبلیغات هدفمندشان؟
بسیاری از مخاطبان حرفه ای موسیقی اعتقاد دارند که حتی همین خواننده های به اصطلاح بفروش در کنسرت های شهرستان شان آنچنان که از آنها توقع می رود، برای کارشان مایه نمی گذارند و اغلب قطعات شان را سرسری می خوانند و می روند. در مقابلش خواننده ها هم می گویند کیفیت سالن های شهرستان ها آنقدر پایین است که ناخودآگاه کیفیت اجرا پایین می آید.
در ابتدا قصد داشتیم با تهیه کنندگان با سابقه موسیقی در این باره صحبت کنیم و به قولی به آسیب شناسی این موضوع بپردازیم اما جالب اینجاست که وقتی موضوع را با چند تهیه کننده در میان گذاشتیم همه شان از صحبت در این باره سر باز زدند و به نوعی ما را پیچاندند. در نهایت به این فکر افتادیم که با یکی از مدیران اجرایی با سابقه موسیقی و چند خواننده مطرح این روزها صحبت کنیم اما حرف های آنها هم آنقدر بی پرده نبود که بتوانیم چند و چون ماجرا را در بیاوریم و نه آنقدر در لفافه که چیزی دستگیرمان نشود.
امید حاجیلی: همه چیز دست خواننده نیست
تقریبا دو هفته طول کشید تا بلیت های هر دو سانس اجرایش در سالن نمایشگاه بین المللی به فروش برسد و این زمان برای پر کردن سالن کنسرت یک خواننده پاپ زمانی تقریبا خوب به حساب می آید.
حاجیلی به دلیل موسیقی ریتمیکش همیشه یکی از افرادی بوده که بلیت کنسرت هایش سریعا به فروش رسیده یا به اصطلاح سلد اوت شده. او روز چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه، دو سانس اجرا در تهران دارد و با وجود این که چند روز به اجرای او مانده، دیگر هیچ صندلی خالی در سالن مخاطبانش نمانده.
وقتی از او می پرسم چرا وضعیت کنسرت ها به این شکل درآمده؟ چرا بلیت ها فروش نمی رود و فقط چند خواننده هستند که غم این موضوع را نمی خورند، این طور جواب می دهد: «همان طور که برگزاری کنسرت های متعدد می تواند به زیادتر شدن مخاطبان یک خواننده کمک کند، همان طور هم می تواند از تعداد مخاطبان یک خواننده کم کند یا به عبارتی ریزش مخاطب را به همراه بیاورد. مسئله هم فقط در کیفیت اجرا است. یعنی شما اگر یک کنسرت با کیفیت برای مخاطبت تدارک ببینی دفعه بعد همان مخاطب به دوستان و آشنایان خودش هم پیشنهاد می کند که به کنسرت فلان خواننده بروند.
همانطور که می دانید الان با هزینه های بالای تبلیغات شهری، خیلی ها به صرف شان نیست که چنین پول هایی برای تبلیغات هزینه کنند. الان به غیر از یکی دو نفر شما بیلبوردی برای تبلیغ کنسرت در شهر نمی بینید. خیلی ها دوست دارند که به کنسرت بروند ولی به دلیل عدم تبلیغات صحیح، اصلا خبردار نمی شوند که چه خواننده ای در چه زمانی کنسرت دارد.»
در آخر وقتی از او می پرسم اگر روزی کنسرت های خودت سلد اوت نشود چه می کنی؟ می گوید: «همه چیز دست خواننده نیست. من فقط تلاشم را می کنم که کسی از سالن کنسرتم ناراضی بیرون نرود و پولی که بابت آن شب می گیرم حلال باشد.»
بهزاد عمرانی: کنسرت در ایران، حساب و کتاب ندارد!
بهزاد عمرانی، خواننده و سرپرست گروه تازه به شهرت رسیده «بمرانی» است که در دسته به اصطلاح تلفیقی ها جا می گیرد. این گروه تا امروز در سالن های کوچک ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفره اجرا داشته اند و حالا برای اولین بار قرار است روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی اجرا داشته باشند.
تا این لحظه که تنها دو روز از زمانی که بلیت فروشی شان آغاز شده گذشته، نزدیک به یک چهارم سالن اجرای شان پر شده و پیش بینی می شود که تا روز اجرا، درصد زیادی از بلیت ها به فروش برسد. با این وجود، خودش خیلی آمار دقیقی از وضعیت فروش بلیت ها ندارد و می گوید که اهل چک کردن وضعیت فروش نیست: «راستش آمار دقیق ندارم ولی مثل اینکه روند خرید بلیت خوب پیش رفته. این اولین اجرای ما در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی است و چیزی که برای خودمان جالب است این است که ما پنج سال پیش در یادمان آقای محمد نوری قرار بود در آن سالن آهنگ «کهکشان عشق» را اجرا کنیم.
یادم است که همه خواننده های دیگر اجراهای شان تمام شد و وقتی نوبت ما شد اجازه ندادند اجرا کنیم. آن زمان برای مان خیلی سنگین تمام شد و الان جالب است که بعد از پنج سال قرار است اجرای اختصاصی خودمان را در آن سالن داشته باشیم. این یک تسویه حسابی است که از آن زمن روی دل مان مانده بود و الان هم قصد داریم همان آهنگ را با همان تنظیم روی استیج اجرا کنیم.»
یکی از اتفاقات جالب ماه های اخیر سلد اوت شدن بلیت های دو کنسرت گروه پالت و علی زند وکیل در سالن همایش های برج میلاد بود که برای اولین بار اتفاق می افتاد. دو خواننده تلفیقی که تا پیش از این در سالن های کوچک اجرا می گذاشتند و توانایی برگزاری کنسرت هایی با جمعیت زیاد را نداشتند، در ماه های اخیر گوی سبقت را از خوانندگان پرطرفدار پاپ ربوده اند و این بار توانستند سالنی را به راحتی پر کنند که بسیاری از تهیه کنندگان با سابقه موسیقی برای پر کردن آن به زحمت می افتند.
از بهزاد می پرسم که وقتی دیدی امید نعمتی و علی زند وکیل توانستند سالن برج میلاد را پر کنند نگران این نشدی که مبادا سالن میلاد نمایشگاه را که ظرفیت بیشتری هم دارد نتوانی سلد اوت کنی؟
«آنها ژانرشان عامه پسند تر است و مسلما از ما راحت تر سالن را پر می کنند اما شاید ما چون فضای موسیقی مان خیلی باب طبع همه نباشد نتوانیم خودمان را در رقابت با آنها ببینیم. البته کنسرت در ایران مقوله عجیبی است و هیچ حساب و کتابی ندارد. من واقعا هیچ وقت نفهمیده ام که چطور یک کنسرت بدون هیچ تبلیغی خوب می فروشد و یک کنسرت با کلی تبلیغات باز هم فروش نمی کند. تازه یکی از بزرگ ترین مشکلات مان ساعت برگزاری اجرای مان است. آخر ساعت ۶:۳۰ روز یکشنبه کی می آید کنسرت؟ من نمی دانم آنهایی که بلیت خریده اند اصلا می توانند آن روز و ساعت از کارشان مرخصی بگیرند و به کنسرت بیایند یا نه.»
فریدون آسرایی: سال ۸۸ دوست نداشتم کنسرت بگذارم
فریدون آسرایی، خوانده ای است که سابقه طولانی در موسیقی ایران دارد و عملا جزو نسل دومی های موسیقی پاپ است. آسرایی بعد از انتشار آلبوم «عشق یعنی» بعد از سال ها توانست دوباره به اوج موفقیت شغلی اش برسد و تور کنسرت هایش را شروع کند.
آسرایی هم مثل دیگر خوانندگان هم سبک و سیاقش این روزها در تکاپوی اجرای جدیدش در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی است. او درباره وضعیت کنسرت های خودش و همچنین وضعیت اجراهای دیگر هم سبکانش چنین می گوید: «من تا حالا جایی نرفته ام که پر نشده باشد. البته به اطلاع رسانی و تبلیغات هم بستگی داشته. مثلا شهرستان هایی هستند که تازه یک روز یا دو روز قبل از اجرا اعلام می کنند که فلانی قرار است بیاید اینجا کنسرت بگذارد، در حالی که هنوز حتی یک پوستر هم نزده اند.
مثلا در کنسرت اردکانم به من گفتند که نمی توانیم تبلیغات محیطی داشته باشیم و فقط باید در فضای مجازی تبلیغ کنیم یا از طریق اس ام اس اطلاع رسانی کنیم. خب مسلما خیلی ها در شهرستان های کوچک دسترسی به اینترنت ندارند. ما هم که اجازه نداریم طور دیگری تبلیغ کنیم.
دست آخر همه این عوامل باعث می شوند که کنسرت گذار برای پر کردن سالن به مشکل بخورد. کنسرت ها هم آنقدر زیاد شده و قیمت بلیت ها آنقدر بالاست که فقط عده ای خاص توان آمدن به کنسرت را دارند. شما حساب کن یک خانواده پنج نفره با درآمد معمولی، حتی اگر بخواهد بلیت یک جای معمولی سالن را بخرد باید حداقل ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هزینه کند. به همین دلیل کنسرت، تفریحی برای همه اقشار جامعه نیست و تازه مگر اقشاری که درآمد بالا هم دارند چقدر می خواهند در ماه کنسرت بروند؟ آیا اصلا کسی می تواند یا اصلا می خواهد بلیت همه کنسرت ها را بخرد؟»
عوامل دیگری هم دخیل می شود و اتفاقا آن عوامل در پر کردن یا خالی ماندن سالن ها تاثیر بیشتری دارد. من در جشنواره فجر و چند مراسم دیگر جایزه بهترین آلبوم سال را گرفتم اما چرا این باعث نشده که کنسرتم پر شود؟ یا حداقل آن طور که دلم بخواهد استقبال شود. در واقع می خواهم بگویم ساپورت تبلیغاتی عملا تعاثیر بیشتری از کیفیت کاری شما در پر کردن سالن کنسرت دارد. الان بعد از این همه سال که من می خوانم، تازه بعد از برنامه شب کوک خیلی ها با چهره من آشنا شده اند و تا قبل از آن تنها صدای من را شنیده بودند. همین ها هم می تواند از دلایلی باشد که روی چهره شدن شما تاثیر بگذارد. تازه علاوه بر اینها کنسرت های ارگانی هم برای خودش داستانی دارد. مثلا خیلی ها دوست ندارند من را برای اجرای ارگانی ببرند.
ممکن است حتی آن ارگان بخواهد که من برای اجرا بیایم اما واسطه می گوید فریدون آن روز خودش کنسرت دارد و نمی تواند بیاید. اینها را به چشم دیده ام که می گویم (می خندد). اینها همه هدایت می شوند و خیلی دست من و شما نیست. من که همیشه سعی کرده ام خودم را در یک جایگاهی نگه دارم. نه خیلی بالا رفته ام و نه خیلی پایین. همیشه جایگاه خودم را داشته ام. حتی در مواقعی مثل سال ۸۸ اصلا دوست نداشتم حتی کنسرت بگذارم و همیشه تلاشم بر این بوده که موسیقی خوبی را تولید کنم تا مردم از کارم راضی باشند.»
****************************
گفتگو با مسعود پارسیانی، مدیر اجرایی و کنسرت گذار
دلال ها موسیقی پاپ را به این روز انداخته اند
پارسیانی، مدیر اجرایی بسیاری از کنسرت هایی بوده که تا امروز برگزار شده. او به جز معدود دفعاتی که تهیه کنندگی کنسرت را بر عهده داشته، در اغلب موارد مسئولیت اجرایی داشته و به همین دلیل هم خودش را رقیب هیچ تهیه کننده ای نمی داند و می گوید که ارتباطش با همه خواننده ها، تهیه کنندگان و عوامل موسیقی ایران خوب است. از پارسیانی درباره وضعیت پر شدن سالن ها، دلالان کنسرت و خواننده هایی که بی برنامه کار می کنند پرسیدیم.
کدام خواننده ها واقعا با فروش بلیت سالن شان پر می شود؟
- قطعا اگر از تهیه کنندگان و کنسرت گذاران بپرسید که کدام خواننده سالن را پر می کند و کدام یک پر نمی کند، هیچ جوابی به شما نمی دهند چون منافع شان با این اطلاعات گره خورده و مسلما حاضر نیستند رمز و رازهای کارشان را با رسانه ها در میان بگذارند. در این صنف با ظاهرسازی های زیادی مواجه هستیم.
شاید خیلی ها باشند که از خواننده ها و تهیه کنندگان دیگر بد بگویند یا مثلا بخواهند برای تخریب رقیبان شان بگویند فلانی کنسرت هایش پر نمی شود و به ضرب و زور صندلی های سالنش را پر می کند، در حالی که ممکن است خود کسی که این حرف ها را می زند وضعیت مشابهی داشته باشد و از دیگر رقیبانش عقب تر باشد.
- با ورود دلال ها و خرده سرمایه دارها به این صنف، موسیقی ما ضربه های زیادی خورد. این افراد باعث شدند کنسرت های این روزها به این حال و روز بیفتند. در مقطع زمانی سال ۸۸ تا ۸۹ به دلیل اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن زمان، تقاضای کنسرت از سمت مردم زیاد بود و طبعا تعداد کنسرت ها هم زیاد شد. این بابی شد برای افرادی که تخصص در امر تهیه کنندگی و کنسرت گذاری نداشتند و فقط چون تقاضای مردم زیاد بود توانستند سودی به جیب بزنند اما بعد از مدتی، تعداد زیاد کنسرت ها باعث شد تا مردم اشباع شوند و آمار فروش بلیت ها پایین آمد.
حالا آن عده ای که تخصص نداشتند تازه فهمیدند که با این سیستم نمی توانند ادامه دهند و عملا به مشکل خوردند. آنها نه بلد بودندکه خواننده بسازند و نه می توانستند این بیزینس را به صورت اصولی پیش ببرند. همین هم باعث شد تا موسیقی پاپ ما به این روز بیفتد.
مگر تهیه کنندگان چه مین کنند که دلال ها آن را بلد نیستند؟
- تفاوت دلال ها با تهیه کنندگان حرفه ای در این است که آنها نمی توانند برنامه ریزی کنند و بازار را به دست بگیرند. کسی که وارد این حرفه می شود باید سرمایه بگذارد و خرج کند و در نهایت سود کند اما دلال ها نه سرمایه ای در این کار می گذارند و نه به زیرساخت های بازار فکر می کنند. صرفا به این فکر می کنند که چند اسپانسر پیدا کنند، یک پولی به فلان خواننده معروف بدهند و سالن را هم با دوست و آشنا و بلیت زیر قیمت پر کنند و بعد از برنامه هم یک پولی به جیب بزنند و بروند سراغ نفر بعدی. منتها یک تهیه کننده این را می داند که خواننده را ابتدا باید پخت و بعد وارد بازار کرد. برای خواننده باید برنامه ریزی کرد و عمر کاری اش را تعیین کرد.
در این میان خود خواننده ها هم مقصر هستند که با چنین افرادی کار می کنند. البته از جهتی هم حق دارند و شاید خود ما هم اگر بودیم وقتی مدام پیشنهادهای خوب مالی دریافت می کردیم خام می شدیم و قرارداد می بستیم. خواننده هم وقتی این کار را انجام می دهد، نمی داند که دوام و قوامش کمتر می شود و عمر هنری اش خیلی زود به پایان می رسد. الان فقط چند خواننده هستند که سال هاست با تهیه کنندگان و مدیر برنامه های مشخصی کار می کنند و برای کارشان هم برنامه ریزی می کنند و همان طور که می بینید روز به روز به جای پسرفت، پیشرفت می کنند و همه کارهای شان روی حساب و کتاب است.
ارسال نظر