روزهای سختی که «محمد علیزاده» گذراند
در روزهایی که بسیاری معتقدند موسیقی پاپ کشور با رکود مواجه شده و شاهد آنیم که کمتر کاری به موفقیت میرسد و از طرفی کنسرتهای پاپ با اقبال کمتری نسبت به گذشته مواجه میشوند، «محمد علیزاده» از معدود هنرمندانی است که اوضاعش مثال نقض همه این موارد است.
بله. نوع تربیت من و خواهرهایم طوری بوده که وابستگی زیادی به خانواده داریم و همیشه با هم در ارتباطیم. پدر و مادرم دلیل اصلی این وابستگی هستند.
لابلای این برنامههای پیاپی، فرصت میکنی به آنها سر بزنی؟
روزی سه یا چهار بار به صورت تلفنی با هم در ارتباطیم و در کوچکترین فرصتی که به دست بیاید به هم سر میزنیم. امروز هم روز پدر هست و بخاطر کنسرت هنوز فرصت دیدار خانواده را نداشتم، اما بعد از کنسرت اولین جایی که خواهم رفت، خانه پدری است.
این روزها بحث حضورت در کنسرت اروپا (سوئد و آلمان) مطرح است. تو برای اولین بار به آنجا میروی و برای اولین بار چهار هنرمند از داخل کشور در اروپا اجرا خواهند داشت. از این برنامه بگو و چه شد که برای حضور در کنار محمد اصفهانی، شهرام شکوهی و بنیامین انتخاب شدی؟
قبلاً صحبتی شده بود مبنی بر اینکه برای اولین بار چهار خواننده که در ایران مشغول فعالیت هستند در «اوبرهاوزن» کنسرت برگزار کنند. با من هم رایزنیهایی در این زمینه صورت گرفت. برای من افراد دیگری که در این سفر همراهم هستند بسیار مهم بود که خدا را شکر همه از دوستان من هستند. هم آقای اصفهانی که من از طرفداران صدای ایشان هستم و این را به خودشان هم گفتهام، و هم بنیامین بهادری و شهرام شکوهی که از دوستان قدیمی من هستند.
امیدوارم در این سفر اتفاق خوبی بیفتد و مردم لذت ببرند. تمام تلاش من در کنسرتهایم این بوده که بهترین اتفاقها بیفتد. چون حس میکنم وقتی کسی به کنسرت من میآید، باید آن شب برای او خاطره ساز شود و اگر این اتفاق نیفتد، من بازی را باختهام. باختهم. باختهامتسدرسترنوودر کنسرت باید انرژیهای مثبت موج بزند. کنسرت باید مردم را بهم وصل کند و حال ما را خوب کند.
برنامه ی خاصی برای اجرای سوئد و آلمان دارید؟
در حال حاضر در مرحله تمرین ارکستر هستیم. ۶ نفر از اعضای ارکسترم در این سفر من را همراهی خواهند کرد. آقای اصفهانی هم از رهبر ارکسترشان (امیر فتحی) و بنیامین و شهرام هم هر کدام از دو یا سه نفر از نوازندگانشان استفاده میکنند.
صحبتهایی صورت گرفته و پیشنهاد شده که با هم بخوانیم، اما باید بررسی کنیم و ببینیم آیا این کار تاثیر خوبی دارد یا نه. ولی این قول را به دوستان حاضر در اروپا میدهم که این کنسرت خاطره خوبی برایشان شود. شخصاً از این که کاری فقط انجام بشود فرار میکنم و دوست دارم نتیجه خوبی داشته باشد. به ایرانیهای اروپا قول میدهم این کنسرت برایشان خاطره شود.
چیزی که هواداران تو را آزرده کرده، مسئله آلبوم جدید تو است که مدتهاست در مورد آن صحبت شده. لطفاً الان یک بار برای همیشه بگو که آلبومت در چه وضعیتی قرار دارد و کی منتشر خواهد شد؟
من در سال 94 خیلی درگیر برگزاری کنسرتها بودم. بعضی وقتها پیش میآمد که من و نوازندههای گروه در سفر بودیم و تنها 4 ساعت در شبانه روز میخوابیدیم. کنسرتهای شهرستان که به خاطر رفتن از شهری به شهر دیگر واقعاً انرژی زیادی از گروه ما میگیرد و کنسرتهای تهران هم که بسیار سنگین هستند...
چرا کنسرتهای تهران اینطور است که انرژی زیادی میگیرد؟
راستش را بخواهی نمیدانم! شاید به خاطر جمعیت بیشتری است که به کنسرت میآیند. از طرفی تهران همیشه ویترین بوده است. در حالی که من شاید گاهی انرژیای که در شهرستانها میگذارم بیشتر هم بوده و این را مردم میبینند، اما بعد از کنسرتهای تهران وقتی به خانه میرسی قبل از اینکه تصمیم بگیری، خوابت میبرد! این کنسرتها هم باعث تحلیل رفتن جسم میشود، شما بسیار پر مشغله هستید و ممکن است این مسئله کمی خواننده را از مسیر تولید دور کند.
اما حقیقتاً در کنار کنسرت به تولید هم پرداختم و تقریباً آلبوم من آماده است. ۳۰ قطعه تولید کردم که ۸ تای آن را انتخاب کردیم. از این ۸ تا یکی حذف شده و ۲ یا ۳ اثر دیگر به آلبوم اضافه میشود. چون ماه تولدم زوج است، دوست دارم تعداد قطعات آلبوم هم زوج باشد! دوست ندارم طوری باشد که فقط بگویند محمد یک آلبوم منتشر کرد. میخواهم آلبوم من طوری شود که مردم در کنار خانواده و دوستان یا در تنهایی خودشان به آن گوش کنند و لذت ببرند.
اشکالی ندارد. من همیشه توقعم از خودم بالا است. اگر روزی همان فرم «همینه که هست» یا «کجا میری» را تکرار کنم که باختهام. ترانه ها باید حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشند. ما هر روز بزرگ.تر میشویم و دنیایمان هم بزرگتر میشود. وقتی این اتفاق میافتد باید جنس ترانهها و کلام من هم تغییر کند..
هر چند اهالی رسانه به سختی از این دست اظهارنظرها میکنند، اما با توجه به موفقیت قطعات، برگزاری اجراهای متعدد در تهران و شهرستانها و تمدیدهای پیاپی کنسرت تهران، میتوانیم تو را نفر اول موسیقی پاپ کشور در حال حاضر بدانیم و این چیزی است که در محافل موسیقی پاپ مطرح است. میخواهم نظرت را در این باره بدانم، با نگاهی به گذشتهات...
این را با افتخار میگویم که من روزهای سختی را در موسیقی سپری کردم. این «محمد»ی که مردم میبینند، کسی نبوده که یکشبه برایش اتفاقی بیفتد. روزهایی را گذراندم که ناامید شدم و حتی به رها کردن این کار فکر کردم. اما این فکرها شاید چند دقیقه هم دوام نداشته و باز هم شروع کردم.
هیچوقت به دنبال اینکه نفر اول ایران بشوم نبودم. هرچند به نظر من نفر دوم همیشه بازنده است. چون او به دنبال اول شدن بوده و مقام دوم برایش باخت است. من همیشه به این فکر میکنم که از وقتی به دنیا آمدم، رسالتی داشتهام. من از اینکه آوازه خوان مردم ایران هستم خدا را شکر میکنم. امسال دومین سالی بود که به دلایلی عید را از خارج کشور بودم و اصلاً به من خوش نگذشت. سالهای قبل که کرج بودم، شبهای عید به خیابان میرفتم و از اینکه مردم با شور و هیجان مشغول خرید بودند لذت میبردم. من از اینکه مردم لذت ببرند خوشحال میشوم و با همین طرز فکر پا به عرصه موسیقی گذاشتم.
بعد از اینکه مرتضی [پاشایی] فوت شد، بعضی از همکاران صحبتهایی کردند که من هم از درون آنها بخشیدم و امیدوارم خدا هم ببخشد. اما این واقعیت است که وقتی آهنگ مرتضی را در خیابان میشنیدم، خوشحال میشدم و انگار آهنگ خودم را شنیدهام.
چند وقتی است کمتر کاری در فضای موسیقی به موفقیت رسیده و هیت شده. به نظرت دلیل این مسئله چیست؟
به این دلیل که همه از روی دست هم نگاه میکنند. وقتی کاری هست میشود، آن را میشنوند و سعی میکنند از روی آن چیزی در قالب تفکرات خودشان بزنند، اما این اشتباه است. در هر هنری، وقتی خلاقیت نباشد نمیتوانی اثر خوبی تولید کنی. من حس میکنم کمی دچار تکرار شدهایم و بزرگترین مشکل این است که در گذشتهمان سیر میکنیم. من سال ۸۷ «جز تو» را منتشر کردم. الان هشت سال از آن گذشته و باید ببینم بعد از آن چه کردهام. باید کارهایی عرضه شود که از جنس خودمان ولی نو باشد.
در این فضایی که گفته شد، تو چند کار هیت مثل «همینه که هست»، «فکرشم نکن» و... داشتهای. اینها چطور پیش آمده؟ اتفاق بوده یا تفکری پشت آن وجود داشته؟
شاید باورت نشود ولی تقریباً نود درصد ملودیهایی که موفق شدهاند را در چند دقیقه ساختهام. به حال درونم در آن روز بستگی دارد.
بله. واقعاً کار سختی است.
گویا قطعه جدیدی هم آماده انتشار داری. به موفقیت آن هم امیدواری؟
بله یک قطعه جدید آماده کردم و منتظرم بعد از پخش شدن نظر مردم را بدانم. خیلی این قطعه را دوست دارم و امیدوارم مردم هم دوستش داشته باشند. خدا همواره به من لطف داشته و همیشه بعد از اتمام کارم و قبل از پخش شدن آنها، از خدا میخواهم که علاقه به آهنگم را در دل مردم بیاندازد.
من معجزات خدا را در زندگیام حس کردهام. ببین، تکنیک و استعداد یک بخش ماجرا است و نگاه خدا بخش ویژهتری از آن. من این را در کنسرتهایم هم میگویم. شنیدهام که میگویند محمد خیلی از خدا حرف میزند. خوب، اگر از خدا نگویم پس از چه چیزی باید حرف بزنم؟! از صدا و هنرم؟ خیلی افراد بااستعدادتر و خوشصداتر از من هم در ایران هست.
قبل از به بازار آمدن این قطعات فکر می کردی این اتفاقات برایشان بیفتد؟
بعد از ساختن قطعات «فکرشم نکن» و «همینی که هست» فکر میکردم مورد استقبال مردم قرار بگیرد، اما نه در این حد. حتی در مورد آهنگ «جز تو» وقتی که با میلاد ترابی کار را ساختیم، میدانستیم شنیده میشود اما توقع چنین بازتابی نداشتیم. آن بخشی که درباره «خدا» گفتم خیلی تاثیر داشته. من «بینهایت - هیچ» از خدا عقبم!
به نظرت امسال میتوانی در جشن سالانه موسیقی ما تندیسی دریافت کنی؟
امیدوارم که دریافت کنم.
نمیدانم. اما دوست دارم در بخش مردمی برگزیده شود. چون در بخش کارشناسی مقام نمیآورم! (با خنده)
میخواهم در مورد این اسمهایی که میگویم اظهارنظر کنی.
احسان خواجه امیری
پسر ساده دل، خوب و دوستداشتنی.
صدرالدین حسینخانی
کسی که از ابتدای کار کنارم بوده و دوستش دارم.
میلاد ترابی
عزیز دلم! انسانی تاثیرگزار در زندگی موسیقایی من.
محسن یگانه
صدا، هیجان و شیطنت درونش را دوست دارم.
رفیق روزهای خیلی دور، رفیق روزهایی که دیگر نیست و خبری از او ندارم.
سایت موسیقی ما
سایت خیلی خوبی که در کمک به بچههای موسیقی بسیار تاثیرگزار بوده.
استاد شجریان
با شنیدن صدای استاد، که قطعهای در افشاری خوانده بودند، من ترغیب شدم که ردیفهای موسیقی را یاد بگیرم و با صدای ایشان عاشق شدم. «شب، سکوت، کویر» استاد در سال ۷۶ با من چه ها کرد! برای همه بیماران دعا میکنم که حال جسمیشان خوب شود. استاد شجریان همیشه حال روحی همه را خوب کردهاند و با دعای مردم حتما حال جسمی خودشان هم خوب میشود.
ارسال نظر