یک سربررس: من هیولا نیستم!
ما بررس ها معمولا در جاهای دیگر شاغل هستیم، حتی برخی از ما مدیر انتشاراتیم. روحانی هم بین ما است که البته ایشان هم در زمینه نشر فعالیت می کنند. دستمزد بررسی کتاب برای ما حکم یک آب باریکه کمک خرج را دارد.
سلام آقای بررس! سوال اول من این است که آیا بررسان استخدام ارشاد هستند یا پروژه ای با این ادارهه کار می کنند.
علیک سلام. پیش از شروع سخن اجازه بدهید بگویم ما بررس نیستیم. ما ارزیاب هستیم و جواب سوال شما این است: خیر هیچکدام از بررسی های اداره کتاب استخدام وزارتخانه نیستند. عموما افراد شاغلی هستند که مدرس دانشگاه یا حوزه یا کارشناسان فرهنگی ادارات دیگر هستند یا خودشان ناشر و نویسنده اند. ما ارزیابی که بررسی کتاب شغل اولش باشد اصلا نداریم. ما گروه های مختلف ارزیابی داریم که شامل یک سربررس و تعدادی بررس به عنوان اعضای گروه هستند. درواقع بررس های از راه کار در وزارت ارشاد به این عنوان، ارتزاق نمی کنند.
دستمزد بررسان چگونه پرداخت می شود؟ صفحه ای، کلمه ای یا چی؟ این دستمزد چقدر است؟ آیا متون مختلف دستمزدهای مختلف دارد؟
گفتم که ما بررس ها معمولا در جاهای دیگر شاغل هستیم، حتی برخی از ما مدیر انتشاراتیم. روحانی هم بین ما است که البته ایشان هم در زمینه نشر فعالیت می کنند. دستمزد بررسی کتاب برای ما حکم یک آب باریکه کمک خرج را دارد. صفحه ای پول می گیریم و این دستمزد از صفحه ای ۲۰۰ تا ۴۰۰ تومان متفاوت است. تفاوت به سطح تحصیلات و تجربیات ما در نشر بستگی دارد نه به متون. گاهی سربررس چون فقط کار انجام شده دیگری را نظارت می کند کمترین دستمزد را می گیرد. یک چیزی را همین جا به شما بگویم آناین است اینکه می گویند بررس ها بی سواد هستند بسیار بی انصافی است. لااقل من شاهد هستم در این دو سال دولت یازده سعی شده است آن تعداد انگشت شمار از بررسان که سواد و تحصیلات کافی نداشتند عذرشان خواسته شود.
محمد سلگی، مدیر اداره کتاب وزارت ارشاد
هر بررس چند کتاب در ماه می خواند؟
چهار یا پنج کتاب.
یعنی با یک حساب انگشتی فقط ماهی 200 تا 400 هزار تومان! اینکه خیلی کم است.
گفتم که ما بررس ها روی پول ارشاد به عنوان یک کمک هزینه نگاه می کنیم. برخی از روی اعتقادی که به ارتقای فرهنگ دارند حتی دستمزد نمی گیرند.
برگردیم به همان سوال قبلی؛ بررس ها چگونه انتخاب می شوند؟
معمول کار این است که مدیریت اداره کتاب با مشورت با مشاورانش عده ای را برای تصدی وظیفه ارزیابی متون کاندیدا می کند. لیست این کاندیداها توسط یک هیات تخصصی نهایی می شود و برای تصویب نهایی به شورای نظارت بر کتاب که منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی است معرفی می شوند. عده ای از آنان انتخاب می شوند. انتخاب شدگان به عنوان سربررس برگزیده می شوند و هر یک از این سربرس ها تیم مورد نظر خود را می چینند. بررس های منتخب هر سربررس دیگر لزومی ندارد، به تایید هیات نظارت بر کتاب برسند.
پیش از این چنین روندی فقط برای اداره کتاب بود. بعد از انتخاب آقای جنتی در دوره ریاست قبلی اداره کتاب پنج استان قم، مشهد، کرمان، اصفهان و تبریز هم دارای تیم و گروه های ارزیابی کتاب برای خود شدند و در دوره رییس فعلی اداره ما نه تنها اعضای آن پنج استان بازنگری شدند بلکه برای چهار استان اهواز، شیراز، یزد و همدان هم این گروه ها تشکیل شدند.
معمولا مشکلات و اختلافات بین نویسنده یا ناشر با اداره ممیزی کتاب در حوزه ادبیات داستانی خیلی بیشتر رخ می دهد، این طور نیست؟
بله! حوزه ادبیات داستانی حوزه ای است که تاویل بردار است. قالب ویژه ای ندارد. از این نظر بسیار سخت است. مثلا ما به نویسنده می گوییم اینی که نوشتی مصداق اشاعه فحشاست؛ او می گوید دارد یک آسیب اجتماعی را مطرح می کند. در زمینه ادبیات داستانی حتی بین بررسان مختلف نیز اختلاف نظرهای گوناگونی وجود دارد. درست می گویید بیشترین دغدغه ها در حوزه ادبیات داستانی است. در این حوزه است که ایهام، مجاز، استعاره و نماد حرف اول را می زند. حوزه های دیگر بدین سختی نیست و مشکلات کمتر است و تا بدین حد انرژی صرف نمی شود.
شنیده می شود که حتی با تغییر دولت ها و مدیریت وزارت ارشاد، در انتخاب و کارکرد بررس ها تغییری ایجاد نمی شود. به طور شفاف بررس دولت اصلاحات با بررس دولت اصولگرا و بررس دولت اعتدال هیچ فرقی نمی کند. آیا این شنیده درست است؟
مشخصا در سال گذشته یکسری تغییرات در بدنه بررسی کتاب به وجود آمده است. همواره هم این تغییرات وجود داشته؛ گاهی خود بررس ها استعفا می دهند گاهی اعلام عدم همکاری با ایشان می شود. دلیل نمی شود همه این تغییرات اعلام شود.
شنیده می شود ناشران کتاب هایی را که مجوز نمی گیرند با نام دیگر به ارشاد ارسال می کنند و امکاناینکه این کتاب با عنوان جدید و کمی احتمالا تغییر مجوز بگیرد، وجود دارد؛ این تجربه تمام ناشران است. تحلیل این امر این است که مجوزها یا عدم مجوزهای صادر شده کاملا بستگی به سلیقه بررس دارد. آیا این تحلیل می تواند درست باشد؟
از لحاظ آماری این اتفاق احتمالش صفر یا منفی است. سالی بیش از هفتاد هزار عنوان کتاب مجوز می گیرند. ممکن است این اتفاق یک یا دو مورد بیفتد که اصلا قابل بحث نیست. در ضمن این گونه نیست که ما نفهمیم ولی حق را به انتشار می دهیم نه عدم انتشار. باید در نظر داشته باشید که ارزیابی کتاب به هر حال یک امر کیفی است و وقتی امری کیفی باشد ذهنی می شود یعنی غیرعینی است. هرچند در علوم اجتماعی و انسانی تلاش این است که به این امور ذهنی سر و سامانی داده شود ولی از نظر کمی این ادعا آنقدر کم است که قابل تامل نخواهدبود. از سوی دیگر همان طور که گفتم این حوزه تاویل بردار است. کتابی را ممکن است یک بررس رد کند، بررس دیگر مشروط اعلامش کنند و بررس سوم اصلا آن را تایید کند؛ من یکی منکر این قضیه نیستم.
آیا نام نویسنده روی نظر شما بر اثر تاثیر دارد؟
حتما تاثیر می گذارد. ارزیابی کیفی یکی از المان هایش همین است. شاید روزی برسد که مثل ورقه های امتحانی که دست استادان می رسد متون را هم بدون نام نویسنده به دست ناشر برسانند. به هر حال یادتان نرود بررس اول اگر روی نویسنده یا حتی ناشری نظر مثبت یا منفی داشته باشد، بررس دوم و سومی هست و بعد هم بررس و بعد هم اگر اعتراضی شود شورای نظارت بر کتاب نظر می دهد.
بررس های یک گروه را که سربررس انتخاب می کند بنابراین اینکه نظر همه شان در مورد یک نویسنده منفی باشد ممکن است؟
بالای سر همه ما شورای نظارت بر کتاب است؛ نویسنده می تواند اعتراض کند. امسال از طرف شورا به ما تاکید شده که نباید به اسم نویسنده کار داشته باشیم.
مثلا در مورد کتاب های آقای محمد دولت آبادی اگر تمام یک گروه بررسی نظر مساعد نداشته باشند...
در مورد شخصیتی مانند ایشان که یک بررس یا سربررس یا حتی رییس اداره کتاب نمی تواند نظر دهند. کار حتما به بالادستی ها حتی وزیر کشیده می شود.
تمام روسای اداره کتاب تاکنون اذعان داشته اند که آیین نامه مدون با جزییاتی وجود ندارد که معلوم شود جه کلماتی باید در متون حذف شوند، ولی با این حال بارها دیده شده که کلماتی مانند شراب یا لباس زیر و امثال آن حتما از متن حذف می شود که سبب تمسخر بسیاری نیز می شود. آیا واقعا چنین آیین نامه ای وجود ندارد؟ اگر ندارد شما چگونه حذف می کنید؟ اصولا تصمیم در مورد این کتاب آیا به مرور زمان نباید تغییر کند؟
ببینید ما یک قانون کلی نشر داریم که به آن استناد می کنیم اگر به مورد بربخوریم از شورای نظارت بر کتاب استفسار می کنیم. الان به شما نشان می دهم. ببینید این یک لیست از این استفسارهاست. (لیستی شامل این سوالات نشانم می دهد: در مورد ترجمه منظوم قرآن نظر دهید، در مورد تعبیر خواب چه موضعی باید داشته باشیم. عرفان و تصوف، ترویج خرافه، طالع بینی، تجزیه طلبی...) توجه داشته باشید که هیات نظارت برآیند عقل جمعی است. ترکیبی دارد که برآیند نگاه فرهنگی به مقوله کتاب است.
آیا شما برای بررس شدن دوره خاصی گذراندید؟
دوره خاصی که نگذروندیم. اما غیر از تجربیات مان در امر نشر معمولا بررس های قبلی تجربیات خودشان را سینه به سینه به ما منتقل می کنند.
آیا در اعمال نظر برسی خود تاریخچه فعالیت های اجتماعی، سیاسی و حتی سابقه زندگی شخصی نویسنده تاثیر دار؟ اگر نه؟ چرا در گزارش های بررس ها که گاهی به چشم نویسنده یا ناشر دیده شده تحلیل های کاملا اطلاعاتی از تاریخچه فعالیت های نویسنده وجود دارد؟
روال این نیست. از وقتی که من اینجا آمده ام تنها چیزی که گزارش می دهیم شبیه این ورقه است (یک ورقه تایپ شده نشان من می دهد، بسیار تمیزتر و مرتب تر از موارد مشابه در سال های قبل است. روی ورقه سطرهایی که باید در کتاب حذف شود تایپ شده است.)
آیا از کار خودتان راضی هستید؟ آیا احساس می کنید به ارتقای فرهنگ کشور خدمت می کیند؟ آیا حاضرید به اطرافیان و دوست و اشنایان خود بگویید شغل تان چیست؟ آیا در یک جمع فرهنگی حاضرید شغل خود را اعلام کنید؟
توجه داشته باشید که این کار اصلی من نیست. مسلما همه ما در فکر ارتقای فرهنگی کشور هستیم. برخی می گویند که کار بررسی کتاب هم انجام می دهند، برخی نمی گویند؛ این دیگر به شخصیت بررسی بر می گردد.
شما چیزهایی را می خوانید که ما به عنوان خواننده امکان خواندن آنها را نداریم. منظورم آن بخش هایی است که توسط شما در ادبیات داستانی حذف می شود. بنابراین شما باید آگاهی بیشتری از خواننده نسبت به موقعیت ادبیات ما و اصولا جهان ادبیات داستانی ایران داشته باشید. این آگاه بیشتر چه تاثیری در نوع نگرش و جهان بینی شما گذاشته است. اگر بر شما تاثیر منفی نگذاشته، چرا باید بر دیگر فرهیختگان کتابخوان تاثیر منفی بگذارد؟
توجه داشته باشید که مخاطبان ما متنوع و مخلف هستند. بنابراین پیش بینی تاثیر من روی تک تک آنان بسیار مشکل است. هرچیزی که گسترده پخش شود گشتالت آن فرق می کند. در روانشناسی اجتماعی بحثی داریم که افراد که جمع شوند رفتارشان کاملا با افراد تنها فرق می کند. شکل اش عوض می شود. این فرق می کند با اینکه حتی افراد جامعه بی خبر از دیگری متنی را بخوانند. افراد مختلف برداشت های مختلف دارند.
ناشری می گفت ممیزی در ایران مانند این است که سربازان ژنرال ها را کنترل می کنند. نظر شما در این باره چیست؟
اینجا بحث شخص نیست؛ بحث یک فرآیند است. شخص تصمیم نمی گیرد. این فرآیند از بررس اول شروع می شود و به هیات نظارت بر کتاب می رسد بنابراین بحث سرباز و ژنرالی مطرح نیست.
از اینکه نویسندگان، شما را دشمن خود می دانند چه حسی دارید؟
فکر نمی کنم الان دیگر بدن گونه باشد. ما اکنون به تعامل با نویسنده رسیدیم. رییس اکنون اداره کتاب روزهای سه شنبه را روزهای ملاقات با نویسنده گذاشته. اگر نویسنده یا ناشری اعتراضی داشته باشد رییس، من بررس را صدا می کنند تا در آن نشست باشم و با نویسنده تعامل کنم. بخدا ما هیولا نیستیم. گاهی با نویسنده ها دوستان نزدیکی هم می شویم.
آیا تا به حال شده متنی را حذف کنید و دل تان از این حذف به درد بیاید؟
نه؛ تاحالا که پیش نیامده. چون اگر مشکلی با متنی داشته باشم از هیات نظارت بر کتاب استفسار می کنم. خودم را از مسیر تصمیم گیری خارج می کنم. هیچگاه در تردید تصمیم نمی گیرم.
شما خود را یک بررس خوب می دانید یا یک بررس متعصب؟ فرق بررس خوب یا بررس متعصب چیست؟
واژه خوب بار ارزشی دارد. بررسی باید بین قوانین نشر و فرهنگ کشور و رشد فرهنگی یک امتزاجای به وجود بیاورد تا بتوانیم این دو را به هم متصل کنیم. کار ما نباید به رشد فرهنگ ضربه بزند. از طرف دیگر باید مراقب اخلاق هم باشیم و همچنین مراقب استقلال و وحدت ملی. باید به فکر مخاطب باشیم. مثلا نمی شود که در کتاب کودک، کلمه خودکشی را بگنجانیم. در همه جای دنیا راهکارهایی برای این نظارت وجود دارد. باید به گفت و گو با نویسنده و ناشر بنشینیم. باید نویسنده باور کند که ما دشمن او نیستیم.
ارسال نظر