مانی رهنما از معضلات موسیقی پاپ میگوید
تقریباً اواسط دهه هفتاد بود؛ آن روزها تازه پای موسیقی پاپ به موسیقی ایرانی باز شده بود و برای خود، طرفدارانی پر و پا قرص از نسل جوان یافته بود.
سالها گذشت و شرایط به گونه دیگری رقم خورد، نگاهها به موسیقی تازه تغییر کرد و نواهای موسیقی امروزی و یا پاپ ایرانی برای بخشی از مخاطبان موسیقی جایگزین موسیقی سنتی شد و حتی جایگاه ویژهای نیز نزد جوانها و برخی پا به سن گذاشتهها پیدا کرد. نکته حایز اهمیت در این مسیر پر پیچ و خم کمرنگ شدن و یا حتی از یاد بردنِ نام و یاد پایه گذارانی بود که در دهه هفتاد این موسیقی را بعد از انقلاب در ایران پایه گذاری کردند.
به اعتقاد شما کدامیک از مؤلفههای صدا، شعر و ملودی تأثیر بیشتر و بهتری در بالارفتن جایگاه یک خواننده پاپ نزد مخاطبان خواهد داشت؟
از نگاه من هر سه موردی که به آن اشاره کردید حلقههایی مهم برای یک اجرای موفق در ذهن مخاطب است اما متأسفانه درشرایط فعلی تقریباً هیچ چیز از جمله همین سه اصلِ اساسی، سر جای خود قرار ندارد؛ در واقع امروزه میبینیم بسیاری از آهنگسازان و ترانهسراها مشغول ساختن و نوشتن بر روی ملودیهای یونانی و ترکی هستند.
وقتی داخل مجموعهای باشیم نمیتوانیم تمام جوانب آن مجموعه را با هم ببینیم؛ بنابراین بهطور قطع افرادی که از بیرون موسیقی پاپ به مجموعه نگاه میکنند مسلطتر و بصورت بازتر مسائل را میبینند؛ در حال حاضر خود من بهعنوان یک خبرنگار از بیرون مجموعه خوانندگان پاپ میبینم که اشخاصی چون شما، امیر تاجیک، قاسم افشار و... تا حدی از خوانندگان جوان و پرمخاطب عقب ماندهاید، این مسأله به سبب ضعف در کار شما است یا قوت خوانندگان پر مخاطب و یا دلایلی دیگر؟
ریشه این اتفاق را باید در تحولات جامعه ایرانی جست وجو کرد. در واقع موسیقی مثل مد شده و به مرور زمان نیز در حال تغییر و تحول است و شاید دوباره به اصل خود بازگردد. در حال حاضر هم هم نسلان من کم و بیش فعالیت خود را دارند اما بخوبی دیده نمیشوند.
این تغییرات زمانی، تنها به دست شما خوانندگان دهه هفتاد صورت میگیرد؟
خیر. به هیچ عنوان از دست ما کاری بر نمیآید. من و هنرمندان همدورهایام در این اجتماع کارمان را با وجدان کافی و کامل انجامدادهایم و دیگر نوبت جامعه است که به درک و فهم زیبایی آثار برسد. اما در حال حاضر میبینیم که تنها موسیقی ترکیه، عربی خوراک مردم میشود و در این رابطه نه حرفمان به گوش کسی میرسد نه زورمان.
برخی مدعی اند بحث مافیا درهمه عرصههای هنر وجود دارد و این مسأله مربوط به یک یا دو نفر نیست. فکر میکنید که مافیا باعث نزول در کارشما شده است؟
من به مافیا و خوانندگان دیگر کاری ندارم. ما هنرمندانی بودیم که صدا داشتیم و میخواندیم اما برخی به دنبال یک تعداد خواننده سطحی بودند و برایشان تنها تجارت موسیقی اهمیت داشت نه خود موسیقی.
چرا هر هنرمندی که به موفقیت میرسد میگوید شرایط خوب است و وقتی هم با عدم موفقیت روبهرو میشود بحث دستهای پشت پرده و پنهانی را مطرح میکند؟
من خوانندهای مستقل هستم و هیچگاه کمکاری نکردهام، اما نمیگذارند دیده شوم در صورتی که فلان آقا در زیرزمین صد تا کلیپ تولید میکند و براحتی هم در جامعه پخش میشود. اگر این خوانندهها که به قول شما میگویید موفقاند، به مانند ما از همان مجرایی که در این ۱۵- ۱۰ سال کار کردهایم وارد میشدند و با تلاششان پیشرفت میکردند، محال بود به جایی برسند.
اگر از من درخواست کرده باشند و من نخوانده باشم آن زمان جای شرط و اعتراض دارد. اتفاقاً در زمینه تیتراژ سریال کم و بیش فعالیت دارم و حدوداً دو سال گذشته تیتراژ سریال «پروانه» را خواندهام و به نظرم از سوی مردم هم با استقبال خوبی روبهرو شد.
شما را هم مافیا برای تیتراژ فیلم «مرسدس» انتخاب کردند؟
خیر. چنین چیزی نبوده و بحث مافیا برای من وجود ندارد. حرف من و شما هم هیچ تأثیری در این موضوع نخواهد داشت.
هنرمند آنچه را که مطابق سلیقه و عقیدهاش است ارائه میدهد و شعری را انتخاب کرده و میخواند که در سطح دانش خودش باشد حال باید دید در طول زمان و با گذشت چند دهه از دوران ما، قضاوت به چه صورت خواهد بود! چه کسانی ماندگار میشوند و چه ترانههای سطحی خواهد ماند!
در واقع باید زمان و جامعه خود قضاوت کنند. باز هم تأکید میکنم هر انسان یک عقیده و توانایی دارد و من بهعنوان یک هنرمند به این موضوع توجهی ندارم که امروز طبع جامعه چه میطلبد و طیف جدید مخاطبان از چگونه آثاری استقبال میکنند! مسلماً از سبک کاری ما هم استقبال نشده اما من کار خودم را انجام میدهم و امیدوارم روزی این نوع خواندن من با نظر مردم همسو شود.
چرا در عرصه موسیقی پاپ به این وضعیت رسیدهایم که مفاهیم و اشعار از حالت درونی به حالت بیرونی و بسیار سطحی رسیده است.
در خصوص وضعیت فعلی موسیقی کشور هیچ نظری ندارم به این علت که خود من هم در این جریان قرار دارم و قضاوت در این مورد، بر عهده داورانی متخصص و حرفه ای است به همین سبب نظر دادن در مورد این مسأله صحیح نیست.
یقیناً سیاست کاری این دوستان انتشار کارهایی است که برآن پافشاری دارند اما سیاست ما ارائه آثاری است که در آن تخصص داریم. با این حال هیچگاه نمیگویم خوانندههای امروزی بهتر یا بدتر از ما هستند هرکسی کار خودش را میکند و به قول معروف مردم و جامعه تعیین کننده کار خوب یا بد هستند.
اما امروزه مردم به نوعی وقتشان را با موسیقی پر میکنند تا اینکه به محتوای یک اثر توجه داشته باشند. از این رو، تنها قشر محدودی وجود دارند که موسیقی را بصورت جدی و چراغ خاموش دنبال میکنند.
تأکید شما براجرای ترانههای عاشقانه مسألهای است که بارها از سوی شما شنیده شده است. اما چرا مخاطبان، خوانندههای دیگری چون احسان خواجهامیری- محسن یگانه و... را رتبههای نخست این جایگاه میدانند؟
این سؤال شما راجواب نمیدهم!
ارسال نظر