۱۰۰ فیلم سینمایی موردانتظار سال ۲۰۱۶ (۵)
اگر میخواهید خودتان را برای از دست ندادن مهمترین فیلمهای سال پیشرو آماده کنید، همراه ما و شمارش معکوس ۱۰۰ عدد از موردانتظارترین فیلمهای ۲۰۱۶ باشید.
بعد از جمعبندی بهترین فیلمها و استودیوهای ۲۰۱۵، در این مجموعه مطالب فهرست ۱۰۰تایی موردانتظارترین فیلمهای سال پیشرو را از سایت معتبر «ایندیوایر» برایتان آماده کردهایم تا به این ترتیب به چشماندازی بهتر از چیزهایی که میتوانیم در سال ۲۰۱۶ از سینمای دنیا انتظار داشته باشیم، برسیم؛ از بلاکباسترهای پُرسروصدا گرفته تا فیلمهای مستقل کارگردانانِ سرشناس که اکثر اوقات نامشان در میان اخبار وسیع هالیوود گم میشود. پس، بیشتر از این معطل چه هستید؟ بزن بریم:
۲۰- زن ناشناس (ژان پیر و لوک داردن)
The Unknown Girl
آنها اگرچه با آخرین فیلمشان سومین جایزهی نخل طلایشان را برنده نشدند، اما کماکان باید «دو روز و یک شب» را با توجه به نقدهای درخشان، فروش خوب و یک نامزدی اسکار برای ماریون کوتیار یکی از موفقترین کارهایشان به حساب آورد. اگرچه اسم فیلم جدیدشان معماییتر از قبلیها است، اما به نظر میرسد آنها روش کاریشان را موبهمو در این یکی هم اجرا خواهند کرد.
۱۹-این فقط پایان دنیاست (زاویه دولان)
It's Only The End Of The World
بهطوری که همه برای کار کردن با او صف کشیدند. از اَدل که کلیپِ «سلام»اش را دولان کارگردانی کرده گرفته تا جسیکا چستین که قرار است در اولین فیلم انگلیسیزبان او، «زندگی و مرگ جان اف.داناوان» بازی کند.
اما زمان تولید این فیلم کمی عقب افتاد و دولان از این فرصت استفاده کرد تا سرش را با پروژهی دیگری گرم کند. او برای این فیلم فرانسویزبان، برخی از بهترین بازیگران فرانسوی را دور هم جمع کرده و باید دید دولان میتواند بعد از موفقیت «مامی» این سیر صعودی را ادامه دهد یا نه.
۱۸-شلیک آزاد (بن ویتلی)
Free Fire
این اکشنِ گانگستری به افراد یک باند خلافکاری ایرلندی میپردازد که تلاششان برای معاملهی اسلحه با یک باند بوستونی به بیراهه کشیده میشود و به خون و خونریزی و شلیک گلوله میانجامد.
تاکنون جزییاتی که از جدیدترین فیلم بن ویتلی شنیدهایم، خیلی امیدوارکننده بوده است. بگذارید از مارتین اسکورسیزی شروع کنیم که نامش را به عنوان تهیهکنندهی اجرایی به فیلم قرض داده است. این یعنی فیلمنامه اینقدر خوب بوده که از یکی از استادانِ ژانر جنایی «اوکی» گرفته است.
از سویی دیگر، بـری لارسن را در نقش مهمی داریم که این روزها به خاطر «اتاق» چپ و راست نامزد میشود و جایزه میگیرد. خودِ ویتلی هم قول یک فیلم جنایی آرامسوزِ زیبا را داده است و خلاصهی داستانی فیلم هم که حالوهوایی «سگهای انباری»وار دارد. دیگر چه میخواهید؟
۱۷-آدمهای خوب (شین بلک)
The Nice Guys
وقتی تریلر «آدمهای خوب» منتشر شد، چیزهای زیادی برای هیجانزده شدن پیدا کردیم. اول از همه گروه بازیگران فیلم به رهبری راسل کرو و رایان گاسلینگ در سر و ظاهر پروتاگونیستهای قلدرِ دههی هفتادی عالی است.
نکتهی دیگر این است که فیلم توسط شین بلکی نوشته و کارگردانیشده که از زمان «بوس بوس بنگ بنگ» بیش از یک دهه است که هیچ فیلم اریژینالی عرضه نکرده است. شین بلک با انتخاب غیرمنتظرهاش در کارگردانی «مرد آهنی۳» یکی از لذتبخشترین و متفاوتترین آثار مارول را ساخت که به یک انفجار میلیاردی در باکس آفیس ختم شد.
اما همهی ما میدانیم که بلک وقتی در اوج تواناییشان قرار دارد که به خانهی اولش برگردد، آزادی خلاقانه داشته باشد و درجهبندی سنی مارولی هم دست و بالش را نبندد و اجازه داشته باشد تا بگذارد کاراکترهای دیوانهاش فحش بدهند و بکشند!
۱۶-شکارچیان ارواح (پاول فیگ)
Ghostbusters
چون در بازخوانی مجموعه تمام گروه مردانهی فیلم اول جای خودشان را به یک گروه زنانه دادهاند. چنین تصمیمی شاید در زمان دیگری، نگرانکننده و از ثانیهی اول اشتباه به نظر میرسید.
اما درحال حاضر نباید فراموش کنیم که پاول فیگ کارگردان این فیلم است؛ کسی که با «ساقدوشها»، «حرارت» و «جاسوس» خودش را به عنوان سازندهی کمدیهای خندهدار و موفق متعددی ثابت کرده است؛ کمدیهایی که شخصیتهای اصلیشان را زنها تشکیل میدهند.
آیا بازخوانی «شکارچیان ارواح» به معنی این است که هالیوود از ایده تهی شده؟ یا برعکس برای خنده گرفتن رو به ایدهها و روشهای جدید میآورد؟ باید صبر کرد و دید.
۱۵-نور بین اقیانوسها (دِرک سیانفرنس)
The Light Between Oceans
«ولنتاین غمگین» که برای اولینبار او را به همگان معرفی کرد، نمایش عجیبی از ازدواجی در حال تجزیهشدن بود و «مکانی آنسوی کاجها» هم نمایش غیرمنتظرهی انتخابها و عواقبی بود که تا نسلها ادامه پیدا میکنند و زندگیها را تحت تاثیر قرار میدهند.
«نور بین اقیانوسها» میتواند تبدیل به تغییر جالبی برای این کارگردان باشد. فیلم که یک اثر تاریخی محسوب میشود در سالهای بعد از جنگ جهانی اول جریان دارد. با حضور مایکل فاسبندر و آلیشیا ویکاندر باید انتظار تجربهی تاملبرانگیز و قدرتمندی را داشته باشیم.
۱۴-زندگی عالی (کلر دنیس)
High Life
شاید هیچوقت فکر نمیکردیم کارگردان هنریای مثل کلر دنیس بعد از این همه آثارِ جشنوارهپسند سراغ ساختِ اولین فیلم انگلیسیزبانش در ژانر علمی-تخیلی با وجود یکعالمه جلوههای کامپیوتری برود.
اما همیشه از حضور کسانی که روش داستانگوییهای هنرمندانهشان را در بازار فیلمهای جریان اصلی به کار میگیرند، استقبال میشود. حداقل اینطوری شاید فیلمهای علمی-تخیلی عمیقتری تحویل بگیریم.
از بازیگران «زندگی عالی» باید به رابرت پتینسون و پاتریشیا آرکت که همین اواخر برای «پسرانگی» اسکار گرفت، اشاره کرد. «زندگی عالی» فقط به این دلیل در ردهی بالاتری قرار نگرفته که با توجه به مقدار بسیار زیاد جلوههای ویژه، احتمال دارد برای اکران ۲۰۱۶ آماده نشود.
۱۳-لا لا لند (دمیین شزل)
La La Land
دمینین شزل جوان طوری ضربات چوب بر سطح درام را به تصویر کشید و طوری کاراکترهایش را در نبردی خونبار به جان هم انداخت که در آخر فیلم از شدت هیجان گرگیجه گرفته بودیم. حالا شزل قصد دارد در همان ژانری که خوب چموخمش را میشناسد باقی بماند و یک موزیکال دیگر در قالب «لا لا لند» تحویلمان دهد.
جاستین هورویتس که آهنگساز «ویپلش» بود بازگشته و شزل هم بعد از معروفشدنش، توانسته دو بازیگر درجهیک، یعنی رایان گاسلینگ و اما استون را جذب کند. این احتمال وجود دارد که «لا لا لند» به فاجعهای مشهور تبدیل شود، اما شزل کاری با «ویپلش» کرد که این موضوع خیلی خیلی بعید به نظر میرسد. اگر «لا لا لند» نیز بترکاند، شزل رسما به یک اسطوره تبدیل خواهد شد.
۱۲-جیسون بورن (پاول گرینگرس)
Jason Bourne
اگرچه در ابتدا اینطور به نظر میرسید که شاید دیگر خبری از یک بورن کلاسیک نباشد، اما خبر رسید که مت دیمون با پاول گرینگرس همراه شده تا این مجموعه را دوباره به روزهای اوجش بازگرداند و جای خالیاش را در میان قسمتهای جدید «۰۰۷» و «ماموریت غیرممکن» پُر کند.
فعلا چیز زیادی دربارهی داستان «جیسون بورن» نمیدانیم، اما مت دیمون که در کنار گرینگرس و کریستوفر رز (از نویسندگان قدیمی مجموعه) در نوشتن فیلمنامه دست داشته، گفته که تم اصلی ماجرا حول و حوش نگرانیهای دنیای معاصر، بحرانهای مالی سرتاسر دنیا و ادوارد اسنودن میگردد.
۱۱-زنان قرن بیستمی (مایکل میلز)
20th Century Women
اگرچه «تازهکارها» به مذاق همه خوش نیامد، اما به قول برخی منتقدان اگر بتوانید چشمتان را روی کلیشههای آگاهانهی بسیارش ببندید، با روایت جالبی دربارهی فراموش کردن از دست رفتهها و به آغوش کشیدنِ هویت، روبهرو میشوید. از قرار معلوم مگان الیسون و کمپانیاش که از طرفداران میلز هستند، روی پروژهی بعدی او سرمایهگذاری کردهاند.
«زنان قرن بیستمی» داستان سه نسل از زنان بسیار متفاوتی است که در سانتا باربارای دههی ۱۹۷۰ زندگی میکنند. به نظر میرسد در «زنان قرن بیستمی» هم به سبک کارهای قبلی میلز با یک سری کاراکترهای رنگارنگ و آرمانهای بلندمتربهشان سروکار داریم.
۱۰-شهر گمشدهی زِد (جیمز گری)
The Lost City of Z
اما با اکران درام تاریخی «مهاجر» در سال ۲۰۱۳ بود که گری باز دوباره نامش به عنوان یکی از کارگردانان طراز اول سینما به دنیا یادآوری شد. اگرچه «مهاجر» نصف لیاقتش، نه فروخت و نه مورد توجه قرار گرفت، اما خوشبختانه جیمز گری برای ساخت اقتباسی از روی رمان «شهر گمشدهی زد» نوشتهی دیوید گرن بازگشته است.
این کتاب روایتگر رویدادهای واقعی ماجراجوییهای پرسی فاوسِت است؛ کسی که در دههی ۱۹۲۰ آمازون را برای کشف شهر اسرارآمیزی زیر پا گذاشت و داستانِ وقایعی که بر او گذشته سرشار از موانع و مشکلات خطرناک بسیاری است. گشتوگذاری که در نهایت به ناپدید شدن او انجامید. از آنجایی که گری قبلا تواناییاش را ضبط تراژدی ثابت کرده باید دید با این فیلم چه کار میکند.
۹-داستان زندگی تو (دنیس ویلنوو)
The Story Of Your Life
بعد از ادامهی موفقیتهایش با «محبوسان»، «دشمن» و «سیکاریو»، او برای ساخت دنبالهی بهشدت موردانتظار «بلید رانر» انتخاب شده است. اما قبل از آن، ویلنوو برای گرم کردن موتورهای علمی-تخیلیاش، سراغ اقتباس از روی رمانی از تد چیانگ رفته است.
در تئوری، این هم یکی دیگر از صدها داستان حملهی موجودات فضایی به زمین است و اگر کارگردان دیگری به جز او، ساخت آن را برعهده داشت، شاید فیلم اینقدر در فهرست ما بالا نمیآمد. اما حساب ویلنوو جداست. او بارها ما را غافلگیر کرده و از همین رو باید انتظار داشته باشیم تا او عناصر و تمهای شگفتانگیزی را از دل این سوژهی کلیشهای بیرون بکشد.
۸-جنگ ستارگان: سرکش (گرت ادوادز)
Star Wars: Rogue One
چه برسد به وقتی که قسمت جدیدش بعد از سالها هم نامش را در کتابهای رکورد ثبت کرد و هم هیجان طرفداران را بروزرسانی کرد و هایپشان را به سقف چسباند.
اگرچه هنوز آتشبازی «نیرو برمیخیزد» به پایان نرسیده، اما دیزنی قصد دارد به محض فرو کش کردن گرد و خاک اپیزود هفتم، با یک قسمت فرعی باز دوباره آتش بازی خود را شروع کند! این درحالی است که به نظر میرسد با حضور گرت ادوارز که «گودزیلا»اش یکی از زیباترین بلاکباسترهای سال بود، قرار است با سیاهترین «جنگ ستارگان» روبهرو شویم!
۷-شیطان نئونی (نیکولاس ویندینگ رفن)
The Neon Demon
آخرین فیلم نیکولاس ویندینگ رفنِ دیوانه، «فقط خدا میبخشد» بود که چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و همین باعث شد تا از هیاهویی که این کارگردان با فیلم خارقالعادهی قبلیاش، «رانندگی» راه انداخته بود، کاسته شود.
اما با «شیطان نئونی» به نظر میرسد ویندینگ رفن باز دوباره میخواهد ما را به بخش دیگری از دنیای فرا-خشونتبار، سورئال و الکترونیکِ ذهنیاش که با لامپهای اغواکنندهی نئون تزیین شده، دعوت کند.
و برای این فیلم سراغ گروه فوقالعادهای از بازیگران که شامل اِل فانینگ، جنا مالون، بلا هیتکوت، کریستینا هندریکس و کیانو ریوز است رفته تا این داستان سیاه را به زیباترین شکل ممکن به تصویر بکشد.
۶-فروشنده (اصغر فرهادی)
The Salesman
اگرچه فرهادی مدتی در سکوت به سر میبرد، اما اکران «دربارهی الی» برای اولینبار در امریکا باعث شد تا نام او باز دوباره سرزبانها بیافتد. بهطوری که حتی نویسندهی سایت ورایتی پیشنهاد داده بود که «دربارهی الی» در جوایز اسکار ۲۰۱۶ حضور داشته باشد.
خلاصه بعد از غوغای «یک جدایی» و «گذشته»، فرهادی درحال سروسامان دادن به پروژههایش بود که فهمیدیم او قبل از جلوی دوربین بردن فیلم بعدیاش در اسپانیا، قرار است «فروشنده» را در ایران بسازد.
جزییات بیشتری از داستان و حالوهوای فیلم به بیرون درز نکرده است اما از نظر ما مهم نیست که با یک درام اجتماعی دیگر طرف هستیم یا چیزی تجربیتر چون ما در هرصورت بیصبرانه منتظریم.
۵-درود بر سزار! (جوئل و ایتن کوئن)
Hail, Caesar!h
همین الان که درحال خواندن این مطلب هستید، جدیدترین فیلم برادران کوئن اکرانش را آغاز کرده است. اما ما که هنوز فیلم را ندیدهایم. پس، «درود بر سزار!» کماکان جز موردانتظارترین فیلمهای ۲۰۱۶ باقی میماند.
کوئنها همیشه عادت داشتهاند بعد از کارهای جدیشان، با ساخت کمدیهای دیوانهوار و مسخرهشان تعادل را حفظ کنند و «درود بر سراز!» درست بعد از «درون لویین دیویس» میآید. طبق معمول با یک کمدی معمولی طرف نیستیم. بلکه این خلاصهی داستانی دروازهی به درون اتفاقات عجیب و غریب و پیچیدهای است که فقط در سینمای برادران کوئن یافت میشود.
۴-ماشین جنگی (دیوید میشِد)
War Machine
کمدی «ماشین جنگی» نیز قرار است قدم در ردپای «جانوران بدونِ کشور» بگذارد که یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۱۵ بود. «ماشین جنگی» روایت واقعی زندگینامهی استنلی مککریستال، ژنرال معروف امریکایی است که از سوی باراک اوباما به عنوان مسئول جنگ افغانستان انتخاب شد.
اما به مرور زمان مککریستال به انتقاد از سیاستهای جنگی امریکا و رؤسایش پرداخت و پرده از برخی رازهای پشتپردهی جنگ برداشت. برد پیت بازیگر اصلی فیلم است و دیوید میشد که این اواخر فیلم پسا-آخرالزمانی و بینژانری «ولگرد» (The Rover) را ساخته بود، کارگردانی فیلم را برعهده دارد.
با توجه به ۶۰ میلیون دلاری که نتفیلکس برای خرید فیلم خرج کرده، «ماشین جنگی» فیلم ریسکیای به نظر میرسد، اما اگر موفق شود، یک دلیل دیگر برای قبول نتفلیکس به عنوان غولِ تولید محتوا داریم.
۲-بیوزنی و ۳-سفرِ زمان (ترنس مالیک)
Weightless and Voyage of Time
مهمترینشان درام عاشقانهای به نام «بیوزنی» است که در آستین تگزاس جریان دارد و دربارهی صنعت موسیقی است و شامل گروه بازیگران دیوانهواری از جمله رایان گاسلینگ، ناتالی پورتمن، رونی مارا، مایکل فاسبندر، کریستین بیل، کیت بلانشت و بنسیو دلتورو میشود و نوید تجربهی هیجانانگیز و متفاوتی را از سوی مالیک میدهد.
سپس، به فیلمی به اسم «سفر زمان» میرسیم که موسیقی متنش توسط انیو موریکونه نوشته شده و در حقیقت شامل دو فیلم میشود.
اولی نسخهای ۴۰ دقیقهای در فرمت آیمکس است که گویندگیاش برعهدهی برت پیت است و نسخهی طولانیترش توسط کیت بلانشت روایت میشود و از قرار معلوم، قرار است در ستایش تولید زمین تا سقوط نهاییاش باشد و مطمئنا بدجوری به مذاق طرفداران «درخت زندگی» خوش خواهد آمد.
از آنجایی که اکران ۲۰۱۶ همهی اینها بارها مورد تایید قرار گرفته، امسال سال درخشانی برای مالیک خواهد بود.
۱-سکوت (مارتین اسکورسیزی)
Silence
چون به دلیل کنارهگیری کن واتابه از پروژه و اجبار گروه برای فیلمبرداری دوبارهی صحنههای او، کار فیلمبرداری تا ماه می ۲۰۱۵ طول کشید. اگرچه دنیل دیلوییس به عنوان بازیگر شخصیت اصلی فیلم جایش را به لیام نیسن داد، اما خیالی نیست.
نیسن این فرصت را دارد تا ثابت کند کارهای بیشتری به جز کتک زدن مردم از او برمیآید. این درحالی است که از «سکوت» به عنوان پروژهی آرزوهای اسکورسیزی یاد میشود که پروسهی تولیدش از سال ۱۹۹۱ شروع شده بود.
همچنین «سکوت» را باید در ردهی کارهای مذهبی اسکورسیزی مثل «آخرین وسوسهی مسیح» قرار دارد که شاید باکس آفیس را منفجر نکند، اما در فصل جوایز غوغا خواهد کرد.
ارسال نظر