نگاهی به فیلمهاي بخش سودای سیمرغ در روز هشتم
در هشتمین روز فعالیتهای کاخ جشنواره که تا نزدیک ۳ بامداد سهشنبه ادامه داشت، هیچ نشستی برگزار نشد و باز هم اکثر فیلمهای به نمایش درآمده صحنههای مرگ و قتل داشت.
پیش از این اعلام شده بود که نشست فیلم «مالاریا» برگزار نمیشود و دو نشست دیگر هم که به «دختر» و «خماری» اختصاص داشت به دلیل کسالت رضا میرکریمی و منیژه حکمت برگزار نشد.
بعد از بر پا نشدن نشستهای روز گذشته، مدیر ارتباطات و اطلاعرسانی جشنواره فیلم فجر ضمن پوزش از اهالی رسانه اعلام کرد: آرزوی همه عوامل جشنواره، برگزاری منظم نشستهای خبری بود که برخی از عوامل فیلمهای سینمایی بنا به دلایل مختلفی تمایلی به حضور در این نشستها نداشتند اما اصحاب رسانه این تعامل را به بهترین نحو ممکن انجام دادند و لایق تقدیر و قدردانی هستند.
طی شبهای گذشته بسیاری از اهالی رسانه تا نیمهشب در کاخ جشنواره حضور داشتند و پس از چند ساعت بار دیگر برای پوشش نشستها به سالن همایشهای میلاد بازگشتند که در اکثر نشستهای این دوره، عوامل فیلمها ضمن انتقاد از این برنامه فشرده از تلاش خبرنگاران و عکاسان تقدیر کردند.
«پل خواب» در بخش نگاه نو دیگر فیلم روز گذشته بود که اکبر زنجانپور با بازی در این فیلم پس از 20 سال به سینما آمد. در مراسم فرش قرمز این فیلم حضور شمسلنگرودی و جواد مجابی به عنوان دو چهره ادبی و گلوریا هاردی همسر ساعد سهیلی که این روزها «کیمیا» را در حال پخش دارد جلب توجه میکرد.
«عادت نمیکنیم» فیلم ساعت 21 روز هشتم بود که برای آن ظرفیت سالن کاملا پر شد و تعداد زیادی هم روی پلهها به تماشای این فیلم نشستند. هدیه تهرانی، محمدرضا فروتن و حمید آذرنگ به عنوان بازیگران اصلی این فیلم از غایبان مراسم فرش قرمز و نمایش فیلم بودند. فروتن برای فیلم «نقطه کور» هم به کاخ جشنواره نیامده بود.
«برادرم خسرو» از دیگر فیلمهای به نمایش درآمده در روز گذشته بود که این فیلم هم بهویژه با بازی شهاب حسینی در نقش یک بیمار روانی با استقبال همراه شد. مراسم فرش قرمز این فیلم در غیاب شهاب حسینی برگزار شد و ناصر هاشمی پس از سالها با «برادرم خسرو» به جشنواره فیلم فجر آمد.
آخرین سانس روز گذشته به «اژدها وارد میشود» اختصاص داشت که ساعت یک بامداد روی پرده رفت و علیرغم فضای گفتوگوی مستندی که بخشهایی از فیلم داشت، با استقبال همراه شد. پیش از این اعلام شده بود که گروه سازنده فیلم روی فرش قرمز حاضر نخواهند شد اما پیش از نمایش در برج میلاد حضور خواهند داشت.
در حالیکه پیش از آغاز فیلمهای روز گذشته تیزر های «دیرین دیرین» با موضوع مضرات سیگار پخش شد اما به روال روزهای قبل، همه فیلمهای به نمایش درآمده صحنههای متعددی از کشیدن سیگار داشتند و از پنج فیلم داستانی نیز تماشاگران در چهار فیلم شاهد صحنههای مرگ و قتل بودند.
کامبوزیا پرتوی، شادمهر راستین، ساره بیات، بهروز افخمی، مرجان شیرمحمدی، رسول توکلی، اسماعیل عفیفه و رعنا آزادیور از چهرههای روز هشتم در کاخ جشنواره بودند که نامشان در روزهای قبل قید نشده بود.
اژدها وارد میشود
کارگردان :ماني حقيقي
امتیاز: چهار ستاره
یعنی صحنههایی که در آن تئاتر نعلبندیان بازسازی شده و یا تصاویر خشت و آینه پخش میشود و حوادث عجیب و غریبی رخ میدهد با این تفاوت که لحن هجو و کمدی سیاه ندارد. داستان محوری فیلم مانند داستان درخشان بهرام صادقی«ملکوت» شروع میشود.
یعنی در ابتدا شخصیتی برای انجام کاری میرود و بهسرعت متوجه حوادث عجیب و غریبی میشود که ماموریت اولیهاش تنها بهانه یا دروازهای است برای ورود به داستان. درست مانند داستان «ملکوت» که حلول جن در آقای مودت تنها بهانهای است برای شروع داستان و در ادامه دیگر هیچ اهمیتی ندارد. همچنین همانند ملکوت فیلم هیچ شخصیت اصلی یا اولی ندارد.
از این منظر که تک تک نماهای فیلم توجیه منطقی دارد و هیچکدام کارکردی اضافی ندارند «اژدها وارد میشود» فیلم موفقی است و سیر و ادامه روند داستان در نهایت با حل معما و کشف واقعیت به پایان میرسد و از این نظر هم مخاطب در انتهای جستوجوهایش به نتیجه میرسد و معمای صداگذار مفقود شده فیلم «خشت و آینه» حل میشود.
فیلم در سطح بصری بسیار چشمگیر و درخشان است. طراحی صحنه و لباس فوقالعاده است و همچنین فیلمبرداری بهمنش خیرهکننده.اکستریملانگشاتهای فیلم با کلوتهایی در پس زمینه بهشدت شبیه نماهای مشابه در سینمای وسترن است.
به نوعی «اژدها وارد میشود» عجیب و غریبترین فیلم تاریخ سینمای ماست که عجیب و غریب بودنش دلیل دارد و مستدل است.همچنین فرم روایی آن متهورانه و ساختارشکنانه است در حدی که هیچ نمونه مشابه داخلی ندارد .نمونه مشابه خارجی هم گمان نمیکنم داشته باشد.به نوعی تجربهای نو و بدیع است در سینما.
پل خواب
کارگردان :اكتاي براهني
امتیاز: دو ستاره
به جای مادر در داستان واقعی راسکولنیکفِ براهنی یک پدر (اکبر زنجانپور) دارد. تنها سکانس جنایت منبع و بهانه اقتباس فیلم بوده و مابقی ماجرا بهکل متفاوت از داستان اصلی است.
یعنی نه انگیزههای قتل همانند داستان از عمق قابل اتکایی برخوردار است و نه اینکه اساسا شخصیتی که سهیلی بازی میکند شخصیتی همچون راسکولی نیکف درونی است و از بحرانهای ذهنی رنج میبرد و نه از بعد جنایت دچار بحران جنون میشود.
یعنی زمانیکه در انتها سهیلی در حال اعتراف به رفیقش هومن سیدی است هیچ کنش درونی و منطقی برای سهیلی تدارک دیده نشده که با سیر آن به مرحله اعتراف برسد و همچنین توضیحی برای رابطه پدر ودوستِ پسرش(هومن سیدی) وجود ندارد که سبب اطلاع پدر از جنایت پسرش میشود.
همچنین شک و پارانویای سهیلی نسبت به اطرافیانش با مخدر شیشه منتقل نمیشود و مضمون تحقیر سهیلی هم عمق کافی ندارد.رابطه آناهیتا افشار با سهیلی هم درست و حسابی باورپذیر نیست.
درواقع عشقی نمیبینیم تنها رفاقت بین آنها وجود دارد و نه عشق و رابطه عاطفی و احساسی که ملزم به طی مسیری درونی در شخصیت است. با اینحال فیلم براهنی در فیلمنامه و اجرا اصلا بد نیست.
فیلم داستانش را با پایانبندیسانتیمانتال که میخواهد مخاطبش را تحتتاثیر قرار دهد میبندد که به نظرم با شخصیتپردازی نسبتا منطقی و توجیه پذیر زنجانپور و توضیحات بسنده و منطقی ای که در مورد رابطه او با پسرش در میزانسن و دیالوگ وجود دارد در تاثیرگذاری نهایی نسبتا موفق است.
همچنین یک هومن سیدی جذاب اما تکراری دارد که در این نقش بسیار دیده شده و یک سکانس تاحدودی نفسگیر که به نوعی کل فیلم را نجات میدهد. یک پلانسکانس هفت،هشت دقیقهای دیدنی در کارگردانی و اجرا که ساعد سهیلی هم خوب از پس آن سکانس برمیآید.
آدت نمیکنیم
کارگردان :ابراهيم ابراهيميان
امتیاز: سه ستاره
در واقع ماده خام سلطانی پیرنگی معمایی است که در سیر و روند داستان مخاطبش را در شکی نادرست فرومیبرد و در نهایت برگ برنده و غافلگیرکنندهاش را رو میکند.داستان کشش لازم برای دنبال کردن تا انتها را دارد و این امتیاز فیلم ابراهیمیان است.
هرچند بهنظرم پایان باز داستان متناسب با فیلم نیست. در پایان فیلم رابطه مهتاب(ساره بیات) با احمد(محمدرضا فروتن) به یک نقطه مشخص و معینی میرسد یعنی با کشف شدن حقیقت بهنوعی یک شخصیت تبرئه و یک رابطه زن و شوهری تکلیفش مشخص میشود مسئلهای که در مورد سرنوشت رابطه زوج سیما(هدیه تهرانی) و منصور(حمیدرضا آذرنگ)روشن نیست و اما و اگر و حدس درموردشان تا بینهایت میتواند ادامه داشته باشد.
در نهایت بهنظر میرسد زوج ابراهیمیان-سلطانی توانستهاند به اجرا و ترسیم قابل قبولی برسند. فیلم غالبا در فضاهای بسته میگذرد و این خفگی موجود بر پرده به مخاطب منتقل میشود. با توجه به صحبتهای کارگردان پیرامون مسئله «قضاوت نکردن» توضیح یک نکته ضروری است.قضاوت کردن امری طبیعی و ذهنی و ناخودآگاه است و انسان نمیتواند مانع آن شود.
هر انسانی قضاوت دارد، دست خودش نیست این روندی ناخودآگاه است و شاید ترجمه درست و منطقیتر عبارت «ما نباید همدیگر را قضاوت کنیم» این باشد که«نباید لزوما قضاوت خود را بیان کنیم»-که البته صاحب این کیبورد با این گزاره هم مخالف است- و مهمتر از همه مخاطب به سینما میرود تا موضع ابراهیمیان یا هر فیلمسازی را نسبت به موضوع و مضمون فیلم ببیند .
فیلمساز در مقام خالق باید دیدگاه و نظرش را در فیلم بگنجاند و نه برعکس فیلم را از آن تهی کند و نسبت به مضامین و موضوع فیلم خنثی و منفعل باشد. گرچه برخلاف گفته کارگردان، فیلم قضاوت دارد و این نکته مثبتش است.فیلمساز درمورد تکتک مضامینی که در ابتدا به آن اشاره شد قضاوتی مشخص و اخلاقی دارد.
ارسال نظر