پروژههاي خوب درآرشيوهاي غبار گرفته
نگاهی به فیلمهایی که درباره هنرمندان ساخته میشوند
در میان هنرهای هفتگانه،بیشک و بهطور معمول بیشترین جذابیت و تاثیر را هنر هفتم یعنی سینما بر جامعه و مخاطب دارد.سینماگران و بخصوص دسته کارگردانان،اغلب درباره موضوعات متنوعی فیلم میسازند،ولی به ندرت مواردی پیش میآید که کسی در مورد خود آنها فیلم بسازد.
البته این آمار فقط مربوط به سینمای کشور ماست،وگرنه سینمای جهان مملو از فیلمهایی است که کارگردانان بزرگ درباره همکاران و سینماگران نامدار دنیا یا حتی هنرمندان سایر رشتههای هنری ساختهاند.
در سینمای ایران نیز،فیلمهایی از این دست که با رویکردی داستانی درباره زندگی،آثار و اندیشههای یک هنرمند تولید شده باشد،کم نیستند.مشکل آنجاست که غالب این فیلمها در گونه مستندهای کوتاه و خانگی ساخته میشوند و ازاینرو،چنین آثاری که با هدف معرفی و ثبت تاریخی و پژوهشی زندگی یک هنرمند تهیه میشوند،پس از چند نمایش محدود و نیمهخصوصی در سالنهاي پرتافتاده و کوچک،سر از آرشیوهای شخصی یا سازمانی درمیآورند و هرگز مجالی برای اکران عمومی و تماشا و قضاوت از جانب عموم مردم نمییابند.
با اینحال استثناهایی هم در میان آنها وجود دارند که یک فیلم بیوگرافیک را تبدیل به اثری در خاطرماندنی میکند.در این فرصت کوتاه،مروری داریم بر چند عنوان از مهمترین فیلمهای سینمای ایران که تاکنون درباره هنرمندان تولید شدهاند.
... و آسمان آبی(غزاله سلطانی)
معروفترین نمونه از فیلمهایی که درباره هنرمندان ساخته و دست بر قضا روانه اکران عمومی سینماها شده، مستند بلندی درباره آقای بازیگر سینمای ایران بود.«...و آسمان آبی» که سال ۸۹ در سینماها به نمایش درآمد،فیلمی بود در مورد زندگی «عزتالله انتظامی» که خودش آن را اثری منطبق بر حقیقت و زندگی هنریاش دانسته است.«... و آسمان آبی» مستندی بسیار ساده و دلنشین است که کارگردان آن هوشمندانه،تمام پتانسیل نهفته در اثر را آزاد کرده است،از جمله حضور شگفتانگیز انتظامی در فیلم است که فاصله میان تماشاگر و هنرمند را کم میکند و تصویری حقیقی از زندگی این هنرمند به نمایش میگذارد.همانطور که «آندرهبازن»(؟؟؟) گفته است: «سینما را زمانی هنر میدانم که به واقعیتهای زندگی نزدیک شود و سایهای از زندگی آدمیان باشد.» فیلم «سلطانی» گویا سایهای مشابه به اصل زندگی انتظامی است.
مهرجویی،کارنامه چهلساله(مانی حقیقی)
«مانی حقیقی» را بیشتر به اعتبار چهار فیلم بلند داستانیاش میشناسند. با این حال،او هرازگاهی به سینمای مستند هم سرک میکشد و فیلمهای کوتاهی میسازد.از جمله همین فیلم «مهرجویی، کارنامه چهلساله» که سال گذشته در بخش مستند سیامین جشنواره فیلم فجر شرکت داشت و جایزه بهترین کارگردانی مستند را دریافت کرد.این اثر مستند،فیلمی در مورد «داریوش مهرجویی» است که خودش به عنوان یکی از معتبرترین کارگردانهای سینمای ایران،شماری از مهمترین و مطرحترین فیلمها را ساخته است.گروه تولید فیلم «حقیقی»،از سرشناس و حرفهایترین سینماگران فعال در کشورند که همین چیدمان عوامل، برکیفیت محصول نیز تاثیر چشمگیری گذاشته است. برای نمونه میتوان از «فرهاد توحیدی»(تهیهکننده)،«نیما حسنینسب»(مشاور تحقیق) و «بهمن کیارستمی» و «پیمان خاکسار»(تدوینگران) نام برد.مانی حقیقی پیشتر مستندی هم درباره فیلم «هامون» و با عنوان «هامونبازها» ساخته بود.حقیقی درخصوص فیلم «مهرجویی،...» گفته است: «ما باید دایره المعارف مهرجویی و فیلمهایش را می ساختیم.از اینرو،فیلم ما در مورد کارنامه کاری مهرجویی است و به زندگی خصوصی او نمیپردازد. هنرمندان و صاحبنظراني مانند مجيد اسلامي،گلي ترقي،زندهیاد خسرو شكيبايي،داريوش شايگان،ليلا حاتمي،علی مصفا،اميد روحاني،بيتا فرهي،گلشيفته فراهاني،هوشنگ گلمكاني،محمود كلاري و ژيلا مهرجويي در این فیلم حضور دارند.
بعد از خانم شماره ۱۱(طاها شجاعنوری)
«رضا میرکریمی» از چند سال پیش به اینسو با همکاری «سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران» تولید سریمستندهایی را درباره سینماگران ایرانی آغاز کردند که یکی از فیلمهای آن مجموعه، به زندگی هنری و خصوصی «رضا کیانیان» اختصاص داشت.این فیلم با عنوان «بعد از خانم شماره ۱۱» به کارگردانی «طاها شجاع نوري»،توانسته با شكستن فرمولهاي كليشهاي در ساخت فیلمهای موسوم به «مستندهاي زندگينامهاي»،ابعاد پنهان و جذابی از زندگي اين بازيگر را به نمایش بگذارد.مخاطبان سينما «كيانيان» را بیشتر بهعنوان بازيگر ميشناسند اما در بررسي شخصيت هنري اين بازيگر، نميتوان از سرككشيدنهاي گاه و بيگاه او به سایر رشتههاي هنری غافل شد.«كيانيان» غیر از بازيگري،در حوزههای فيلمنامهنويسي،طراحي صحنه،مجسمهسازي، بازيگرداني و نويسندگي نيز فعاليت دارد.
رقص با دوربين(سمیرا سینایی)
«سميرا سينايي»(فرزند «خسرو سینایی»،از کارگردانان نامآور سینما)،زمانی گفته بود: «هميشه دلم ميخواست درباره پدرم فيلمي بسازم که مخاطبان زيادي داشته باشد». به نظر میرسد این خواسته او با کارگردانی «رقص با دوربین»،محقق شده است.این مستند در مدتزمان ۵۰ دقيقه درباره خسرو سينايي است که تولید آن اواخر سال ۸۴ آغاز و در خردادماه ۸۵ تمام شد.«سينايي»،از معدود سينماگران بازمانده دهه ۴۰،همیشه به غرب نگاهي داشته که غربزده نبوده.سينماي او بيشتر توام با حالتی منحصر به فرد و ايراني است.
او در نخستین نمایش عمومی فیلمش گفته بود: «من فقط بازيگر فيلم بودم و بارها به دخترم تذکر دادم، سعي کن فراموش کني من پدرت هستم.او به تنهايي ساخت اين اثر را دنبال کرد. به طور معمول،فرزندان کساني که مشهورند، زير سايه شهرت آنها قرار ميگيرند اما خوشبختانه من آنقدر بزرگ و مشهور نیستم که خانوادهام نتوانند اين سايه سنگين را تحمل کنند.»
وقت خوب مصائب(ناصر صفاریان)
شاید بتوان به جرات از «ناصر صفاریان» با عنوان طلایهدار فیلمهای ادبی یاد کرد.او کسی است که تاکنون دو فیلم درباره «احمدرضا احمدی» و سهگانهای در مورد زندهیاد«فروغ فرخزاد» ساخته است. «وقت خوب مصائب» نخستین ساخته او درباره «احمدرضا احمدی»،شاعر پرآوازه و با تاکید بر وجه شاعری،روحیات و شخصیت احمدی تولید شده است. برای تولید «وقت خوب مصائب»، به نقل از کارگردان آن،۶۰ ساعت راش ضبط و از میان آنها،۵۰ دقیقهاش گزینش شده که حاصل تکجملههایی از گفتوگوهای طولانی است.«سرد سبز» نیز نخسـتین اثر از سهگانهاى مستند است که صفاریان درباره فروغ فرخزاد و از سال ۷۸ ساخت آنها را شروع كرده بود.این فیلم روایتى مستندگونه درباره زندگى و مرگ فروغ فرخزاد(۱۳۴۵-۱۳۱۳) دارد.تماشاگر در «سرد سبز»،علاوه بر آنکه شكلى مستندوار از زندگى فروغ فرخزاد را مىبیند، با گوشهاى از روحیات و ناگفتههاى پنهان این شاعره توانا آشنا مىشود. صفاریان پس از استقبالى كه از این فیلم به عمل آمد، مستندهاي «جام جان»(شعرهاى فروغ) و «اوج موج» (سینما،تئاتر و نقاشىهاى فروغ) را با موضوع «فروغ فرخزاد» ساخت. او مستندی به نام «آواز آفتاب» نيز درباره ادبیات داستانی ایران ساخته که محمود دولتآبادی،جواد مجابی و علیاشرف درویشیان در آن حضور دارند.صفاریان مستند «خاطره در قاب» را هم که گفتوگویی با زندهیاد «خاطره پروانه»(چهره ماندگار موسیقی) است،کارگردانی و تولید کرده.در این فیلم فقط به مصاحبه با مرحومه «پروانه» اکتفا شده است.
مستندی درباره «پدرسالار»(مریم پیروند)
این فیلم مستند که تولید آن از سال ۸۷ آغاز شد، به زندگی روزمره «محمدعلی کشاورز»،از پیشکسوتان بازیگری سینما،تئاتر و تلویزیون ایران میپردازد.همچنین در این اثر به سفرهای کشاورز و گفتوگو با همکارانش نیز پرداخته شده است.«مریم پیروند» تلاش کرده در این فیلم زندگی حرفهای کشاورز را به موازات روزگار فعلی او به نمایش بگذارد.این مستند با مدتزمان ۶۰ دقيقه و به وسیله دوربین دیجیتال تصویربرداری شده است.
فیلمهای نامبرده،فقط مشتی نمونه خروار بودند.این فهرست میتواند با فیلمهایی مانند «ایران درّودی،نقاش لحظههای اثیری» و «احمد محمود،نویسنده انسانگر»(هر دو ساخته بهمن مقصودلو)،«درباره کیومرثپوراحمد»(ساختهسجاد آوینی)،«فریدون گله کجاست؟»(ساخته رضا درستکار)،«صدا بود و سپیدی»(ساخته نورالله فتاحی،درباره زندگی «امین الله رشیدی»،(آهنگساز و خواننده پیشکسوت) و... ادامه پیدا کند. با اين حال جایی برای نمایش و عرضه چنین فیلمهای ناب و جذابی موجود نیست و به دلیل عدم حمایت دولتیان و متولیان سینمای مستند،آثاری از این قبیل در نهایت سر از آرشیوهای غبارگرفته درمیآورند.
ارسال نظر