۲۷۴۷۱۷
۵۰۱۶
۵۰۱۶
پ

تورج شعبانخانی: «رپ» با ادبیات ما همخوانی ندارد

"جوان‌های ما به‌ویژه موزیسین‌ها می‌روند سبک‌های مختلف را یاد می‌گیرند و گوش می‌کنند تا از میان آن‌ها چیزی بیرون بکشند.

روزنامه صبا: تورج شعبانخانی از آن دسته آهنگسازان تاثیرگذاری است که در هر دوره‌ای توانسته، خوانندگان بسیاری را به عرصه موسیقی معرفی کند، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن!

«آدمک» اولین فیلمی است که وی برای آن آهنگسازی کرد که در این فیلم، آهنگ «آدمک» با صدای فریدون فروغی که بعد‌ها به شهرت رسید، خوانده شد.

این آهنگساز که همکاری با بسیاری از خوانندگان مطرح پیش از انقلاب را درکارنامه هنری خود دارد، سال‌ها مجبور به سکوت بود تا این‌که همزمان با باز شدن فضای جامعه و به‌خصوص فضای موسیقی، فعالیت خود را از سر گرفت و در همکاری با خوانندگان جوان و جویای نام وارد این عرصه شد.

شعبانخانی به‌عنوان یکی از منتقدان موسیقی سخیف و مصرفی، سعی بر تربیت و معرفی خوانندگانی کرده است که علاوه‌بر داشتن استعداد، از علم لازم برای این حرفه برخوردار باشند. در همین ارتباط با او گفت‌و‌گویی کرده‌ایم.

تورج شعبانخانی: «رپ» با ادبیات ما همخوانی ندارد

به‌عنوان پیشکسوتی که در عرصه موسیقی فعالیت دارید، از موسیقی کنونی و فضایی که در آن است، چه برداشتی دارید؟ آیا راهی که امروزه جوان‌های موزیسین دارند می‌روند، راه درستی است؟

اگر هم این جوان‌ها راه درست را نروند، آن‌ها نیستند که مقصرند، بلکه مقصر بزرگ‌ترهای عرصه موسیقی هستند که خط می‌دهند. بزرگ‌تر‌ها یک تعدادی آزاد‌تر کار می‌کنند و تعدادی محافظه‌کارانه‌تر کار می‌کنند و آن کاری را که به سلیقه وزارت ارشاد و مسئولان آن نزدیک است، انجام می‌دهند.

پس با توجه به این‌که این بزرگان به چنین مقوله‌هایی آشنا هستند، این‌ها هستند که باید جوان‌ها را روشن کنند.

حتی مردم که گناهی ندارند و این ما هستیم که باید به مردم خط بدهیم، سبک خوب و کار نو به آن‌ها ارائه کنیم. جوان‌ها یک جور، مسن‌تر‌ها یک جور دیگر، نیاز فرهنگی و هنری دارند و ما باید حواس‌مان به همه این چیز‌ها جمع باشد. یک هنرمند باید دلش برای مردم و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، بتپد.

من به‌عنوان کسی که سال‌هاست در این عرصه فعالیت می‌کنم، سعی می‌کنم کاری با صلابت، درخور شان و خوب ارائه بدهم تا این کار (موسیقی) از شأنی که دارد نیفتد.

هر‌کدام از ما که در عرصه موسیقی کار می‌کنیم، مشکل خاص خود را داریم. جوان‌ها نسبت به خودشان، مسن‌ها نسبت به خودشان، شاغل‌ها به نوبه خودشان، هر‌کس یک جور، ما که داریم بیرون و به صورت آزاد برای خودمان کار می‌کنیم، یک جور دیگر با این مشکلات روبه‌رو هستیم.

من که سال‌هاست دارم در این زمینه کار می‌کنم، هنوز نه بیمه‌ای دارم، نه ازحمایتی برخوردار هستم و نه کمکی به من می‌شود. خودمان داریم خودمان را می‌گردانیم. من فکر می‌کنم خداوند به من لطف دارد ولی در شرایط زندگی سخت من هم کم می‌آورم.

چند سالی است که بیشتر اقتصاد موسیقی کشور از راه اجرای صحنه می‌گذرد. شما چرا کنسرت نمی‌گذارید؟

کنسرت‌ها افتاده توی دامن یک‌سری از آدم‌هایی که برای خودشان یک برند هستند و سفره انداخته‌اند و دارند ارتزاق می‌کنند. بنده از بیرون بخواهم کنسرت بگذارم، حتما باید بروم وارد این برند شوم و آقای ایکس و ایگریگ و... را که با فلان کس ساخت و پاخت دارند، ببینم تا بیایند و برای من کنسرت بگذارند.

کنسرت گذاشتن برای هر‌کسی آزاد نیست. مساله این است که آن آزادی که باید باشد، نیست. حالا که این آزادی نیست، باید حواسمان بیشتر به مردم جمع باشد و به آن‌ها توجه و کمک کنیم.

من به نسبت خودم، بچه‌های جوان به نسبت خودشان، هر‌کس هر کاری از دستش برمی‌آید، باید انجام بدهد. مهم‌ترین چیزی که در مملکت لازم است داشته باشیم، این است که به هم خدمت کنیم، به هم کمک کنیم.

واله ایرانیان، از سال‌های سال پیش، به لحاظ قوانین و آداب و رسوم بهترین بوده‌اند. از دانشمندان آن گرفته تا شعرا و هنرمندان و معماران و... اصلا از ایران بوده که موسیقی به جهان راه پیدا کرده است. این یک واقعیت است و این‌طور نیست که چون من یک ایرانی هستم، این حرف را بزنم.

سند چنین گفته‌ای کجاست؟

باید مطالعه کرد. تاریخ موسیقی این کشور نشان می‌دهد که چنین چیزی صحت دارد و حرف من نوعی نیست. ما همیشه آبروی مملکت بوده‌ایم و در همه‌چیز حرف اول را می‌زده‌ایم.

شما هرکجای دنیا را نگاه کنید، می‌بینید که بهترین‌های هر رشته هنری، علمی و فرهنگی و... ایرانی‌ها هستند.

ما موزیسین‌های ایرانی بسیاری در جهان داریم که واقعا به لحاظ احساسی و علمی، جزو بهترین‌ها هستند. جوان‌ها اشتباهی که می‌کنند، این است که یک سبک فرنگی را دنبال می‌کنند.

منظورتان همین موسیقی پاپ است؟

نه، بلکه کسانی هستند که ادای خواننده‌های قدیم مثل فریدون فروغی با سبک و سیاق او را درمی‌آورند ولی اصلا منطبق با سبک و سیاق موسیقی ایرانی نیست.

موسیقی رپ اصلا یک موسیقی ایرانی نیست که امروزه به وفور شاهد آن هستیم. متاسفانه این‌گونه از موسیقی به شدت از غرب تقلید شده است وگرنه ما اشعاری به آن شکل و فرم نداریم که در رپ از آن‌ها استفاده می‌شود.

تورج شعبانخانی: «رپ» با ادبیات ما همخوانی ندارد

با این وجود به نظر شما یک هنرمند باید چگونه در این کشور فعالیت کند که همه از او راضی باشند؟

هنرمند جماعت اگر بخواهد در این جامعه خوب کار کند، باید دور سیاست را خط بکشد، این قانون و قاعده هنر است. ما که سیاسی نیستیم، بلکه داریم هنر خود را ارائه می‌کنیم.

اصلا دنبال سیاست نیستیم که این مدل موسیقی رپ چنین ویژگی‌ دارد، حالت پرخاشگرانه است و فریاد دارد و... که اصلا شنونده را بسیار تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

با موسیقی رپ کاملا مخالف هستید؟

من مخالف موسیقی رپ نیستم. جوان‌های ما به‌ویژه موزیسین‌ها می‌روند سبک‌های مختلف را یاد می‌گیرند و گوش می‌کنند تا از میان آن‌ها چیزی بیرون بکشند.

در چنین صورتی باتوجه به این‌که یک‌سری از افراد هم به چنین چیزی علاقه دارند، هیچ اشکالی ندارد و مهم نیست، ولی این‌که بروند با شعر و کلام فارسی آن سبک را دنبال کنند، برای ادبیات کم است و هویت ادبیات فاخر فارسی را زیر سوال می‌برد.

این‌که ایرادی ندارد، چون این عده در‌واقع دارند با کلام فارسی، این موسیقی را ایرانیزه‌ می‌کنند تا مردم بتوانند با آن‌ها ارتباط تنگاتنگ‌تری برقرار کنند.

چنین چیزی خوب است و روبه جلو رفتن و در واقع مدد است، چون از اشعار خودمان استفاده می‌کنند که رنگ و بوی ایرانی دارد، اما قرار نیست به صرف ایرانیزه کردن، به بیراهه بروند.

درچه حالتی ممکن است موسیقی به بیراهه کشیده شود؟

آن موسیقی‌ که از سنت‌ها، دستگاه‌ها و مقام‌های ایرانی گرفته می‌شود، می‌تواند در آینده به موسیقی پاپ و مدرن ما کمک کند.

ولی کارهایی که در آمریکا روی کلام انگلیسی پیاده می‌شود، نمی‌تواند با ادبیات ما به روانی ارتباط برقرار کند، به دلیل این‌که اگر اشعار آن طرف را گوش بدهید، می‌بینید که یک‌سری عاشقانه‌های سطحی و دم‌دستی است که ساختار آن‌چنانی ندارد.

ولی در ایران که بچه‌ها عاشقانه می‌گویند، بهتر و پربار‌تر از آن طرفی‌هاست. چون در ایران شاعران برای اشعارشان بیشتر مایه می‌گذارند.

بر این باورید که در زمینه موسیقی، بچه‌های حاضر در ایران از لس آنجلسی‌ها جلو‌تر هستند؟

صد در صد! چرا که امروزه خوراک موسیقی لس‌آنجلسی‌ها را بچه‌های داخل تامین می‌کنند. اکثر ترانه‌هایی که آن‌ طرف اجرا می‌شود، از ترانه سرایان داخل ایران است.

معمولا کسانی ترانه برای خوانندگان آن طرف می‌فرستند که عشق شهرت و مطرح شدن دارند. به همین دلیل حتی پولی بابت این مساله دریافت نمی‌کنند و همکاری با آن‌ها را صرفا افتخاری برای خود می‌دانند. بنابراین نمی‌توان چنین چیزی را ملاک قرار داد.

البته آن دسته از افرادی که جویای نام هستند این کار را می‌کنند نه کسانی مثل ما! یک کار هم از دستم در رفت که آن‌هم به دلیل رفاقتی بود که با طرف داشتم و در رودربایستی قرار گرفتم و مجبور شدم این کار را بکنم. اما‌‌ همان ‌طور که گفتید، خیلی‌ها برای شهرت و مطرح شدن دست به چنین کاری می‌زنند.

چنین چیزی باعث می‌شود چرخه اقتصادی موسیقی بخوابد. این‌طور نیست؟

بله، بنابراین به صراحت می‌گویم که اگر موسیقی آزاد شود، خیلی بهتر است تا همه بتوانند آزادانه با همه کار کنند تا بتوانند به درآمدزایی برسند. همین‌طور باعث می‌شود کسی توی هیچ برند و باندی نرود و کنسرت‌ها حول یک سری خواننده و تهیه‌کننده نچرخد.

این کار بسیار غلط است! پس بقیه خواننده‌ها چه کنند؟ حالا چهار نفر موزیسین این کار را بکنند و وضعشان هم خوب شد، بقیه باید چه کنند؟ این برند نباید برای تمامی موزیسین‌ها بچرخد؟

تورج شعبانخانی: «رپ» با ادبیات ما همخوانی ندارد

چه باید کرد؟ الان با توجه به این شرایط توصیه شما چیست؟

همان که گفتم، آزادسازی موسیقی! این‌جور نباشد که دولت بیاید و پایش را وسط بگذارد و دخالت کند. موزیسین‌ها هم باید کاری غیرقانونی نکنند.

فکر می‌کنید این عده که غیرقانونی کار می‌کنند، به بدنه موسیقی لطمه می‌زنند؟

همه آن‌ها که نه! یک عده موزیسین هستند که کارشان خیلی خوب است و اصلا هم برایشان فرق نمی‌کند مشتری از شرق اروپاست یا از غرب آسیا و... بلکه آن‌چه برایشان مهم است، مشتری است.

تجربه نشان داده کسانی که با خوانندگان آن طرف همکاری می‌کنند، ممنوع الفعالیت می‌شوند.

متاسفانه همین‌طور است و ممنوع کردن یعنی بدبخت کردن یک خانواده! به هر‌حال آن‌ها نیز با این کار امرار معاش می‌کنند. درست مثل کارمندی که او را از نان خوردن بیندازیم. اما امروزه خیلی راحت این کار را می‌کنند در حالی که یک موزیسین ارزشش خیلی زیاد است. از هزاران نفر، فقط یک نفر موزیسین می‌شود.

در این میان خیلی از ناخواننده‌ها به سمت موسیقی سرازیر شده‌اند و با پولی که دارند به‌راحتی وارد این حوزه می‌شوند. اگر این عده ضرر و زیانی ندارند، آیا سودی دارند که عاید موسیقی شود؟

چنین چیزی اصلا بد نیست. همه باید آزاد باشند و بتوانند خواننده شوند. خیلی‌ها هم هستند که اصلا قرار نیست خواننده شوند، اما دوست دارند بخوانند. خوب چه ایرادی دارد برای دلش یک قطعه بخواند و یادگاری نگه دارد؟

هیچ‌کس جای بقیه را تنگ نمی‌کند و هر‌کس در زندگی خودش است و کار خودش را می‌کند. بگذاریم مردم با دلشان جلو بروند و لذت زندگی را ببرند. موسیقی یک هنر آزاد است که هر‌کسی اگر داشته باشد بهتر از این است که نداشته باشد. ما حق نداریم آن‌ها را از نان خوردن بیندازیم و به آن‌ها شدت عمل نشان بدهیم.

به‌عنوان یک پیشکسوت از کسی که صدای خوبی دارد اما پولی ندارد که هزینه کند، حمایت می‌کنید؟

من بار‌ها این کار را کرده‌ام و اگر باز هم با چنین چیزی مواجه شوم، قطعا حمایت خواهم کرد. اگر کسی استحقاقش را داشته باشد، صدای خوبی داشته باشد و... خرجش را به یک پنجم می‌رسانم.

شما در گذشته کارهایی ساخته‌اید که شنیدنی و ماندگار شده‌اند، اما امروزه با کم‌تر کار ماندگاری مواجه می‌شویم، چرا؟

در زمینه موسیقی چنین چیزی اتفاق افتاده است و کاری هم نمی‌شود کرد. فقط بچه‌ها باید عمیق‌تر شوند و آن‌چه را انجام بدهند که ماندنی‌تر است.

مثلا چه کار بکنند؟

ما احساسمان صد برابر امروز بود. امروزه احساس در همه کشته شده است. زمانی که پول داری، همه‌چیز داری ولی وقتی پول نداری هیچ‌چیز نداری. درست است که ممکن است امکانات نباشد، اما هیچ‌چیز نباید باعث شود که بد کار کنند. اتفاقا کمبود‌ها باید باعث شود این‌ها بهتر کار کنند.

جامعه و مردم آن امروزه نیاز به موسیقی مصرفی دارند و شرایط ایجاب کرده که مردم تنبل شوند و موسیقی دم دستی انتخاب کنند. موافقید؟

این را دیگر کاری نمی‌توان کرد، کار زمانه است. ولی یک سری‌ها هستند که عمیقا کار می‌کنند. من خودم این‌گونه هستم که کار سبک دست کسی نمی‌دهم، بلکه کاری ارائه می‌کنم که می‌تواند توقع همه را برآورده کند.

منتهی نمی‌توان توقع داشت همه همین‌طور فکر کنند. من بعداز سال‌ها تجربه و شناخت به این‌جا رسیده‌ام که بفهمم جامعه خیلی مهم است و باید آن را حفظ کرد، برای آن ارزش قائل شد و چیزی را ارائه نکنیم که سلیقه آن‌ها را پایین ببرد. چون مردم به ما اعتماد دارند که کار‌هایمان را گوش می‌کنند، پس باید با آن‌ها صادقانه جلو آمد.

تورج شعبانخانی: «رپ» با ادبیات ما همخوانی ندارد

ولی همسو شدن با مردم، ممکن است باعث پایین آمدن سطح هنرمند شود.

نه، این فکر را نکنید. وقتی می‌گوییم مردم، منظورمان از سن ۱۰ سالگی تا ۷۰ سالگی است! این‌ها چند طبقه‌اند که هر‌یک از نوع خاصی موسیقی خوششان می‌آید. ولی کلا موسیقی پاپیولار مملکت باید طوری باشد که از آن‌چه بوده‌ایم، عقب‌تر نیفتیم.

شخصا اعتقاد دارم که این اتفاق افتاده است و در زمینه موسیقی کلی عقب ماندگی داریم؟

اصلا این‌طور نیست و عقب نیستیم. چون سواد بچه‌ها کم که نشده، هیچ، بلکه بیشتر هم شده است. ممکن است کمی بدسلیقه‌تر شده باشند، ولی سوادشان رو به جلو است. خیلی از آن‌ها هم کارهایی کرده‌اند که مردم از آن راضی‌اند.

پس با این حساب روی موسیقی ایران حساب باز کرده‌اید؟

باید حساب بازکنیم، چون حرف برای گفتن داریم. حتی‌المقدور باید مردم را برای خودمان نگه داریم. باید راهی را برویم که آبرومند است و مردم دوست دارند. چون چاره دیگری نداریم و باید مردم را راضی نگه داریم. خوشبختانه به جایی رسیده‌ایم که بتوانیم مدعی خوب بودن در عرصه موسیقی باشیم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج