چرا باید «شهرزاد» را ببینیم؟
شهرزاد نمادي از ايران است در چنبره عاشق بيمسئوليت، مرد عياشي كه قرار است عاشقش شود و پدرخواندهاي كه عاطفه خاموشش را درز گرفته تا به وقتش سر دختر مثل آوار خراب شود.
هر كدام به دليلي يا تماشاگر خود را در ادامه داستان از دست دادند يا انقدر بد بودند كه اصلا از همان ابتدا ديده نشدند. در ميان اين عناوين مهم و دهن پركن، «شهرزاد» اما چيز ديگري است. حاصل حرفهاي بودن و تمركز و جدي گرفتن ملزومات ساخت يك اثر پرمخاطب.
با رويكردي متفاوت نسبت به تمام محصولات توليد شده در شبكه نمايش خانگي، مانوس و نزديك به روحيه كارگردان و خالقش. روايت يك داستان عاشقانه در روزگار گذشته. به انضمام استعارههايي كه كاركرد امروزي دارند و داستان را از حالت محدود و شخصي به شكل داستان يك «ملت» ارتقا ميدهند.
غير از محدوديتهاي سختافزاري سينماي ايران در بازسازي «روزگار سپري شده» كه دليلي براي طفره رفتن فيلمسازان ايراني بوده، منظر و افق ديد محدود فيلمسازان و تهيهكنندگان عافيت طلب، دليل مهمتري است كه اثري از تاريخ و روايتهاي تاريخي در فرهنگ عامه ايراني نباشد.
در حاليكه با كمي ذوق ميتوان ميني سريال يا فيلمهاي درجه يكي درباره بخشهاي مهم تاريخ معاصر و شخصيتهاي اثرگذار آن ساخت. از آيتالله خميني و محمد مصدق تا ماجراي «سياهكل» و دوران طولاني نخست وزيري اميرعباس هويدا. «شهرزاد» تلاشي است براي جدي گرفتن اين موضوع مغفول مانده.
به سياق كارهاي قبلي حسن فتحي (سريالهاي شب دهم و مدار صفر درجه، و فيلم خوب و دست كم گرفته شده «پستچي سه بار در نميزند») شاهد فراز و فرودهاي يك داستان عاشقانه در دل يك واقعه مهم سياسي/ اجتماعي (كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) هستيم.
علي نصيريان: يكي از بهترين نقش آفرينيهاي چند سال اخير سينما و تلويزيون ايران. مويد اين نكته كه نصيريان چه بازيگر بزرگي است و كارگردانان نتوانستهاند به اندازه استعدادش از او در فيلمها بهره ببرند.
او در نقش پدرخوانده داستان (بزرگ آقا) حيرتانگيز است. با طمطراق و تبختري كه از بازيگران فيلمهاي كوئنتين تارانتينو سراغ داريم و وقاري كه يادآور برت لنكستر «يوزپلنگ» ويسكونتي است. نصيريان فراتر از نقشي كه برايش نوشته شده، در حال خلق مهمترين پدرخوانده ايراني است.
سنگين و اخمو و سنتي كه به وقتش مهر و عاطفهاش را نثار ديگران ميكند و بيشتر از هر شخص ديگري در داستان متوجه زير و زبر شدن سنت در دنيايي كه دارد در آن زندگي ميكند، است.
كسي كه عشق خاموشش نسبت به دختر زيباروي داستان (شهرزاد)، به شرط برملا شدن در داستان ميتواند او را از ايني كه هست در ذهن تماشاگر ماندگارتر كند.
شهرزاد همان ايران است : ترانه عليدوستي تنها بازيگر زن ايراني است كه قابليت در مركز قرار گرفتن يك داستان، به عنوان كانون يك جهان استعارهاي را دارد.
شهرزاد نمادي از ايران است در چنبره عاشق بيمسئوليت، مرد عياشي كه قرار است عاشقش شود و پدرخواندهاي كه عاطفه خاموشش را درز گرفته تا به وقتش سر دختر مثل آوار خراب شود.
تماشاي شهرزاد/ ايران وقتي دارند دست به دستش ميكنند و تيشه به ريشهاش ميزنند، آگاهي بخش است. همانطور كه خواندن تاريخ و فهم گذشته، ميتواند چراغ راه آينده باشد.
آيندهاي كه شهرزاد/ ايران در صدد احياي خود برميآيد؛ پدرخواندهها بايد قرباني شوند تا شهرزادها بتوانند راحت زندگي كنند.
موسيقي و ترانه: بعد از مدتها (به استثناي موسيقي كارن همايونفر براي «جرم» كيميايي) موسيقي متني ساخته شده كه هم احساساتي ميكند و هم اينقدر تاثيرگذار است كه وادارتان ميكند با سوت بزنيدش.
يك موسيقي ملوديك با طعم و لحني عاشقانه كه به موقع لحظات احساساتي داستان را موكد ميكند و گوياي منظر رمانتيك اين قصه تاريخي است.
علاوه بر موسيقي به يادماندني فردين خلعتبري، ترانههايي كه محسن چاوشي براي سريال خوانده هم بعد از مدتها، نمايانگر يك چاوشي سينه سوخته است كه احوالات ملت عاشق را در سالهاي اخير، در بهترين ترانههايش نمايندگي كرده.
اينجا هم ترانه «رفيقم كجايي» كه در انتهاي اپيزود پنجم روي تصوير جدايي و دلتنگي زوج عاشق شنيده ميشود، در مدت زماني كوتاه راه خود را به فرهنگ عامه باز كرد و قلوب ملت را به تسخير درآورد.
شبيه به حس متفاوتي كه شنيدن موسيقي «هيپ هاپ» امروزي روي تصاوير بردههاي رنگين پوست قرن نوزدهمي در «جنگوي رها از بند» تارانتينو برميانگيخت؛ اينجا هم موسيقي پاپ، باروت بيداد صحنه و داستان را مشتعل ميكند و قلب تماشاگر را مشحون از عواطفي كه پوسيدند و عاشقانههايي كه در خلوت دل پژمردند، به تپش مياندازد.
نظر کاربران
هر کی شهرزاد و ندیده پیشنهاد میکنم نگاه کنه...خیلی زیبا هستش
الله اکبر ، چند تومنی کاسب شدی که اینجوری اراجیف می گی ، این سریال در برابر مدار صفر درجه یه شوخیه ، اسمش تاریخیه ولی همش از این خونه به اون خونست
پاسخ ها
شما خوبی؟؟!!
هنوز پنج قسمت از سریال بیشتر پخش نشده و اینقدر محکم شروع کرده که امیدوارم پایان عالی هم داشته باشه.
ببین پول چه ها که نمیکنه!!!
فیلم خوبیه
چرا این سریال ها رو در تلویزیون نشون نمی دن؟
چرا صدا و سیما این سریال ها رو توی تلویزیون پخش نمی کنه؟
واقعا متاسفم!!
پاسخ ها
اینا از اول برای شبکه خانگی ساخته بودن ! نه اینکه برای تی وی بسازن بعد تی وی پخش نکنه بفرستن شبکه خانگی!نشونشم اینکه ترانه علی دوستی همیشه گفته من تو تی وی بازی نمی کنم!
به جای اینکه همش متاسف باشی یکم فک کن
عالی عالی عالی
بعد از مدت ها یه سریال ایرانی به درد بخور دیدم
به هیچ وجه سریال درجه یکی نیست.کارگردانی آشفته و دم دستیه.تدوین هم که گاف های زیادی داره.
ایران حالا حالاها با سریال های بزرگ دنیا فاصله داره.
پاسخ ها
شما هم هنوز تماشاچیه حرفه ای نیستی
فیلم بی نظیریه
من که واقعا لذت میبرم
الان شما کار خوبی کردی قصه رو لو دادی؟! عشق آقا بزرگ به شهرزاد؟!
واقعا تا اینجای داستان لذت بردم از دیدنش و حرفه ای بودنی که در کار کاملا حس می شه.
یا داستان نسازین یا وقتی میسازین اسمون ریسمون و بهم نبافین چه ربطی به ایران داره ؟فک کنم از دلواپسان باشی که این حرفها رو میزنی ؟این قصه ربطی به برجام داره یا نه اینو بگو ؟ایشششششششششششششششش حالم بهم خورد
تاقبل از قسمت پنجم کار متوسطی بود اما الان بهتر شده.مهم سرانجام سریاله. اکثر سریال های ایرانی آخرشو گند میزنن.
اونجایی که شهرزاد و فرهاد از هم جدا میشن و برای اولین بار آهنگ محسن چاووشی شروع به خوندن میکنه واقعا دردناکه.یعنی اگه اشکت در نیاد حتما آدم آهنی هستی.
واقعا سریال قشنگیه به صدتا سریال صدقسمتی می ارزه