۲۶۳۴۷۰
۱۲ نظر
۵۰۱۴
۱۲ نظر
۵۰۱۴
پ

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

ماحصل سه سال تلاش محمدرضا ورزی و گروهش سرانجام جمعه شب گذشته بعد از مدت ها تبلیغ و پخش تیزر روی آنتن رفت اما نکته اینجا بود که سریال برخلاف تصور شروع کوبنده ای نداشت و شاید هم تا حدودی ناامیدکننده بود.

روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمی، احمد رنجبر: «معمای شاه» ماحصل سال ها آزمون و خطای محمدرضا ورزی در زمینه ساخت آثار تاریخی است. او دانش آموخته تاریخ است، تاکنون در آثارش برهه های مختلف تاریخی را به تصویر کشیده است؛ از دوران قاجار بگیرید تا دوران پهلوی اما در میان تمامی این برهه های تاریخی او علاقه وافری به روایت تاریخ پهلوی دارد و تا به حال هم در قالب یک فیلم و دو سریال مناسبتی بخش هایی از دوران پهلوی اول و دوم را به تصویر کشیده است. آثاری که در زمان پخش واکنش های زیادی را به همراه داشت و خیلی ها معتقد بودند که ورزی نتوانسته در خصوص این دوران حق مطلب را ادا کند.

با وجود تمام انتقادهایی که به ساخته های قبلی ورزی وارد شده بود، مسئولان سیمایی بی توجه به آنها، پروژه الف ویژه «معمای شاه» را به این کارگردان سپردند تا او به شکل جامع و کامل به روایت تاریخ پهلوی دوم بپردازد.

ماحصل سه سال تلاش او و گروهش سرانجام جمعه شب گذشته بعد از مدت ها تبلیغ و پخش تیزر روی آنتن رفت اما نکته اینجا بود که سریال برخلاف تصور شروع کوبنده ای نداشت و شاید هم تا حدودی ناامیدکننده بود. بر همین اساس به تحلیل قسمت اول پرداخته ایم و نقاط ضعف و قوت آن را در گفتگو با خود کارگردان مرور کرده ایم.

محمدرضا ورزی، کارگردان سریال «معمای شاه» بعد از پخش اولین قست از این سریال، به سوالات، انتقادات و ابهامات ما پاسخ داد.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

قسمت اول دنبال قصه نبودیم

درست است که پخش اولین قسمت از یک سریال ۸۰ قسمتی زیاد وقت مناسبی برای مصاحبه با کارگردان آن نیست اما از آنجایی که تصمیم داشتیم قسمت اول را به لحاظ نقاط قوت و ضعف، به طور کامل آنالیز کنیم نمی توانستیم یکطرفه به قاضی برویم. این بود که در همین نقطه شروع سراغ محمدرضا ورزی رفتیم و خواستیم تا در همین نقطه شروع، به برخی انتقادات و ابهامات پاسخ دهد. البته پیدا کردن این کارگردان چندان هم راحت نبود و این مصاحبه به آخرین ساعات روز گذشته موکول شد. مشروح گفتگوی ما با ورزی درباره اولین قسمت سریال را بخوانید.

سریال در قسمت اول به لحاظ ایجاد فضاسازی، اثری قوی به نظر می رسید. طراحی صحنه به خصوص در بخش های داخل کاخ گلستان، رعایت شده بود و در یک جمله می شود اثر را از این جنبه ها دارای نقاط قوت دانست. در واقع بستر اصلی برای روایت یک داستان جذاب فراهم بود. طبق شنیده ها قرار بود سریال با قصه فرعی خانواده دکتر وزیری شروع شود و این خرده داستان، پیش برنده تمام اتفاقات باشد؛ چرا چنین اتفاقی نیفتاد؟

- ما به موازات روایت تاریخ فکر کردیم که اگر بخواهیم تاریخ را خشک و خالی روایت کنیم، یک مقدار دافعه ایجاد می کند. این ابداع من هم نبوده و از خیلی سال پیش توسط بزرگان سینما انجام می شده. ما هم این راه را ادامه دادیم و فکر کردیم تاریخ باید دراماتیزه شود. خانواده ای را ایجاد کردیم تحت عنوان خانواده دکتر وزیری. هر کدام از اعضای این خانواده، نمادی از قشرهای مختلف جامعه آن زمان هستند. هر اتفاقی در فضای جامعه می افتد، ما فیدبکش را در این خانواده می بینیم.

در قسمت اول سعی کردیم بیشتر بخش دربار را معرفی کنیم و وارد قصه نشویم. برای اینکه این معرفی حالت خش و جدی پیدا نکند فکر کردیم داستانکی را که خوشبختانه منبعش را از خود تاریخ گرفته بودیم به آن اضافه کنیم. علیشاه وارد گداخانه ای می شود و از آن وارد شخصیت های دربار می شویم. بنابراین دنبال قصه در قسمت اول نبودیم. قسمت دوم هم همین ویژگی را دارد با این تفاوت که در قسمت دوم شخصیت های داستانی معرفی می شوند.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

گفتید در قسمت اول قصدتان این نبوده که داستان داشته باشید و صرفا می خواستید شخصیت ها را معرفی کنید اما مخاطبان در هر شرایطی دلشان داستان می خواهد. در واقع با شروع قصه است که مردم تصمیم می گیرند سریالی را تماشا کنند یا نه.

- ما باید شخصیت ها را اول در یک داستان معرفی کنیم، بعد سراغ روایت قصه برویم.

یعنی فکر می کردید نمی شود داستان را همزمان با معرفی پیش برد؟

- بله اما اواسط آن آمده ایم بخش هایی را گذاشته ایم که مخاطب، معرفی شخصیت ها را به صورت صرف، پس نزند. البته در قسمت دوم، در کنار شخصیت پردازی خانواده وزیری، قصه هم استارت می خورد. تا الان هم فیدبک هایی که از افراد مختلف جامعه داشته ام همه خیلی خوششان آمده. برخلاف افرادی که خب از اساس کار را می زنند به نظرم توانستیم طیف بزرگی را همراه کنیم.

پایان قسمت اول با گره یا تعلیق خاصی به پایان نرسید؛ در حالی که مخاطب انتظار داشت برای تماشای ادامه سریال در هفته آینده، انگیزه خاصی داشته باشد و برای هفته آینده دنبال باز شدن گره خاصی باشد.

- شکل این کار به این صورت نیست که در هر قسمت تعلیق داشته باشیم. من طی این سال ها کار را طوری نوشتم که در هر قسمت یک اتفاق می افتد؛ اتفاقی که در همان قسمت تمام می شود. گاهی اوقات هم پیش می آید که در دو قسمت یک اتفاق ادامه پیدا کند. منظورم از اتفاق مثلا چیزی مثل بحران نان است.

در سریال های تاریخی معاصر، اصول زبان و دیالوگ ها با زبانی که ما در محاورات شخصی این روزها پی می گیریم متفاوت است. با این حال اما دیالوگ های شخصیت های مختلف سریال همه از یک جنس نبودند. یعنی به صورت مجزا نمی توانستیم متوجه شویم که کل این دیالوگ ها متعلق به یک دوره زمانی خاص است.

مثلا رضاشاه زمانی که محمدرضا و همسرش را به داخل خانه می برد به محمدرضا می گوید: «فعلا عروست رو به مادرت نشون بده. یا شمس و اشرف دارن روی مخ من راه می رن یا این اظهر من الشمس...» در صورتی که قطعا آن زمان از چنین اصطلاحاتی استفاده نمی شد یا در شرایطی که محمدرضا و سایرین از زبان درباری استفاده می کردند، رضاشاه کاملا به زبان محاوره ما حرف می زند.

- سریال در دوره ای اتفاق می افتد که زیاد از وضعیت کنونی دور نیست. مثلا زمان امیرکبیر نیست که زبانشان با ما فرق داشته باشد. مدل صحبت کردن رضاشاه در تاریخ با بقیه فرق داشته. مثلا عبارت «اظهر من الشمس» کاملا قدیمی است و نمی توانیم بگوییم به زمان حال تعلق دارد.

البته منظور از آوردن این دیالوگ، تاکید روی اصطلاح «روی مخ من راه می رن» بود؛ اصطلاحی که همین چند سال است که استفاده می شود.

- چون کاراکتر رضاشاه این مدلی بوده. کسی هم آن زمان نبوده که ببیند رضاشاه کلا چطور صحبت می کرده. اصلا چنین اصطلاحی را می گفته یا نه. روی مخ راه رفتن مال امروز نیست. ما بچه بودیم هم اینها را می گفتند، ضمن اینکه داستان سریال مال دوره قاجار نیست که این مدلی حرف نزنند. نمی توانیم قاطعانه حکم کنیم که این اصطلاحات مال چه زمانی است؛ در صورتی که ما با دوره رضاشاه فقط ۶۰ سال فاصله داریم.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

موضوع فقط اصطلاح نیست. اگر بیاییم دیالوگ های مردم کوچه و بازار را از درباریان جدا کنیم، در خود دربار هم یک دستی خاصی برای زبان دیالوگ ها وجود ندارد. مثلا در دربار، محمدرضا و هویدا و متین دفتری و ... رسمی حرف می زنند. تاج الملوک و علیرضا کاملا عامیانه صحبت می کنند و رضاخان طور دیگر.

- صحبت کردن علیرضا و تاج الملوک در تاریخ معروف بوده. همه می دانند تاج الملوک مشهور است به بد صحبت کردن. اصلا مثل نقل و نبات فحش می داده. علیرضا و اشرف هم چون به آنها نزدیک بودند شبیه آنها حرف می زنند. محمدرضا اگر اینطوری صحبت نمی کند به خاطر این است که مدت ها دور از آنها زندگی می کرده. من اینها را از خاطرات خودشان گرفتم.

از خاطرات اسدالله علم، فردوست و ... ممکن است این شبهه به وجود بیاید که شخصیت فردوست تحریف شده یا اغراق آمیز راجع به او صحبت کرده ایم اما فردوست یکی از نزدیکترین دوستان محمدرضا بوده و همیشه به او حسادت می کرده. همیشه یکجور کینه و بغض نسبت به محمدرضا داشته.

همین که الان دارید می گویید فردوست یکی از نزدیکترین دوستان شاه بوده، می شد در قسمت اول این نزدیک بودن به شیوه دیگری نمایش داده شود. اینکه محمدرضا به محض دیدن او بگوید فردوست تو بهترین دوست دوران کودکی من بودی... شاید آنطور که باید گزینه مناسبی برای معرفی یک شخص نباشد چون اصولا کسی با نزدیک ترین دوستش اینطوری صحبت نمی کند.

- کسی در این مورد اعتراضی نکرده. یعنی دیدگاه عمومی بر این نیست که شیوه معرفی شخصیت ها به این صورت اشتباه بوده. به نظرم یک مقدار سلیقه ای است. یک موقع ممکن است خود من به مثلا دستیارم بگویم تو خیلی برای من زحمت کشیدی و جایگاه ویژه ای توی قلب من داری. یا مثلا به گریمورم گفتم تو واقعا دستت طلاست. ما اینقدر حرف های دلمان را به هم نمی زنیم برایمان غریب می شود. آنها هم چند ماهی است همدیگر را ندیده اند و می تواند چنین جمله ای را بگوید.

یکی از مهمترین نقاط قوت سریال، انتخاب حسین نورعلی برای نقش محمدرضاست. در واقع برگ برنده اصلی قسمت اول، حضور این بازیگر است. نورعلی چند سال قبل در سریال «عمارت فرنگی» خود شما بازی کرده بود و آنجا هم همین نقش را به خوبی ایفا کرده بود. چقدر میان نقش او در «معمای شاه» با «عمارت فرنگی» تفاوت وجود دارد؟

- بله در «عمارت فرنگی» نقش محمدرضا شاه را داشت و آن حضور باعث شد که ترغیب شوم در «معمای شاه» هم او را دعوت کنم. خیلی کارش را بلد بود. جا دارد از آقای دژاکام تشکر کنم که حسین نورعلی زیر نظر او ماه ها آموزش دید.

ابتدای امر این سریال قرار بود ۵۰ قسمت تولید شود اما نهایتا به ۸۰ قسمت رسید و حتی علی لدنی گفته که از این تعداد هم فراتر می رود. این ازدیاد قسمت ها باعث شده که در قسمت اول عملا اتفاق خاصی را شاهد نباشیم؟

- ما ۵۰ قسمت داشتیم که هر قسمت با تیتراژ می شد نزدیک ۷۰ دقیقه. من پیشنهاد دادم که این طولانی بودن قسمت ها اتفاق خوبی نیست و باید غیر از قسمت های اول تا سوم، زمان سایر قسمت ها را یک مقدار کمتر کنیم. یعنی آنها را بیاوریم به زیر ۵۰ دقیقه. یعنی از هر قسمت یک ربع باید کم می شد. به همین دلیل بود که وقتی تایم هر قسمت را کم کردیم، تعداد قسمت ها بالا رفت. تنها مطالبی که به سناریوی اولیه اضافه کردیم این بود که راجع به مبارزات آیت الله طالقانی صحبت کردیم و دیدیم جایش خیلی خالی است و مفصل روی آن کار کردیم. از طرف دیگر هم حس کردیم فرازهایی از مبارزات و حضور شهید مرتضی مطهری در تاریخ باید تقویت شود. این دو قسمت فقط اضافه شد.

نقاط ضعف

مروری بر ۴ ضعف بزرگ معمای شاه که در قسمت اول گل درشت بودند و به چشم آمدند

عدم وجود داستان جذاب

مهمترین مسئله ای که باید در سریال های مهم و طولانی مدت رعایت شود این است که در قسمت اول، میخ اش را برای مخاطبان خیلی خوب بکوبد. یعنی داستان آنقدر جذاب باشد که مخاطب از همان ابتدا تصمیم خودش را برای تماشای کل کار بگیرد.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

مثلا در سریال های الف ویژه «امام علی (ع)»، «مختارنامه»، «مدار صفر درجه» یا «کیف انگلیسی»، در همان قسمت اول، مخاطبان با داستانی جذاب روبرو شدند. اتفاق دراماتیک جذابی در آنها رخ داد؛ اتفاقاتی که شاید به کل ماجرای اصلی چندان ارتباطی نداشتند اما به خودی خودشان توانایی این را داشتند که مخاطب را درگیر کنند. تجربه نشان داده سریال هایی که در قسمت اول برای مخاطب قلاب نینداخته اند تا آخر هم سریال های پرقدرتی نبوده اند.

دیالوگ ها

دیالوگ مردم کوچه و بازار درست شبیه دیالوگ های محاوره مردم امروز انتخاب شده بود و اتفاقا این مسئله به دلیل ارتباط گرفتن راحت مخاطبان با داستان، جذاب تر به نظر می رسید. دیالوگ ها زمانی مشکل ساز شدند که داستان به داخل دربار رسید. آنطور که پیداست قرار است زبان دیالوگ ها در دربار رضاشاه، زبان درباری باشد اما عملا چنین اتفاقی نیفتاده.

محمدرضا شاه، فردوست، هویدا، متین دفتری و ... کاملا به زبان درباری صحبت می کنند و خبری از اصطلاحات عامیانه در صحبت هایشان نیست اما یکمرتبه شاپور علیرضا، مادر محمدرضا و گهگاه خود رضا شاه از دیالوگ های کاملا عامیانه استفاده می کنند. مثلا رضاشاه می گوید: «شمس و اشرف دارن روی مخ من راه می رن»؛ اصطلاحی کاملا جدید که اصلا آن موقع ها وجود نداشته.

افزایش تعداد قسمت ها

یک یاز آفت های اصلی سریال های الف ویژه این است که به بهانه بالا رفتن قسمت ها، یک قسمت را در دو الی سه قسمت روایت می کنند؛ اتفاقی که در «کلاه پهلوی» یا «در چشم باد» هم به وفور شاهد بودیم. در این صورت شاید قسمت اول به خودی خودش می توانست قصه جذاب و گیرایی روایت کند اما به دلیل گسترش پیدا کردن و تقسیم آن در دو قسمت، عملا گره های مهم و جذاب به یک قسمت شیفت می شوند و قسمت دیگر فاقد جذابیت روی آنتن می رود.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

به نظر می رسد سریال «معمای شاه» هم از چنین آفتی رنج می برد. این سریال ابتدا قرار بود ۵۰ قسمتی باشد. بعد از مدتی اعلام شد که می خواهند آن را به ۸۰ قسمت برسانند. در واقع سریالی که پایه اصلی اش برای ۵۰ قسمت زده شده بود یکباره ۳۰ قسمت اضافه شد.

بازی ها

برای قضاوت درباره کیفیت بازیگران سریال «معمای شاه» باید صبر کرد؛ اما در قسمت اول معلوم شد سریال از این منظر دچار چندپارگی است. اگر بازی حسین نورعلی در نقش جوانی محمدرضا پهلوی و نیز خارج شدن ثریا قاسمی از کلیشه های این چند سال را برگ برنده بدانیم، نمی توان از بازی بد جعفر دهقان در نقش رضاشاه و علی شجره در نقش علیرضا پهلوی به راحتی عبور کرد.

اتفاقا ورزی در «عمارت فرنگی» از احمد نجفی در نقش رضاشاه استفاده کرده بود که به عنوان یکی از «شاه»های خوب سینما و تلویزیون لقب گرفته بود. جایی که جعفر دهقان ساکت و ساکن بود، شمایلش بیننده را یاد رضاشاه می انداخت. وقتی دارای اکت می شد، ذات دهقان از زیر گریم تحسین شده اش بیرون می زد! علی شجره هم برای نشان دادن هیجان روحی علیرضا دچار اغراق بود.

نقاط قوت؛ مرهمی بر زخم!

چند نکته کلی در قسمت اول توانست سریال معمای شاه را قابل تحمل کند:

گریم

یکی از نگرانی های همیشگی در سریال هایی که با موضوع معاصر ساخته می شوند، میزان انطباق چهره بازیگران بر آدم های آشنا است. خوشبختانه سینما و تلویزیون ما در این زمینه خوب عمل کرده و کمتر سراغ داریم اثری که از این منظر اعتراضی را به همراه داشته باشد.

در «معمای شاه» هم یکی از برگ های برنده آن، گریم های بازیگران است. همخوانی شمایل بازیگران با کاراکترهای واقعی، باعث باورپذیری آدم ها شده. شهرام خلج گریمور پر کار و نام آشنایی برای مخاطبان حرفه ای سینما و تلویزیون است.

او پیش از این با محمدرضا ورزی در سال های مشروطه، ابراهیم خلیل الله، سقوط، ستاره خضرا، عمارت فرنگی همکاری داشته و گریم بازیگران شهریار کمال تبریزی هم حاصل ذوق و توانایی اوست. اتفاقا سازندگان «معمای شاه» روی گریم سریال شان مانور زیادی داده اند.

فضاسازی

یکی از پردامنه ترین بحث های ژورنالیستی در مواجهه با سریال های تاریخی، مسئله فضاسازی است. در فیلم و سریال هایی که با موضوع تاریخ معاصر ساخته می شوند، همیشه موارد زیادی از حضور المان های دهه هشتاد و نود دیده شده و این به باورپذیری داستان لطمه زده.

«معمای شاه» ناامیدکننده بود

«معمای شاه» در قسمت نخست نشان داد اتمسفر خوبی برای روایت داستانش ایجاد کرده. محمدرضا ورزی با استفاده از لوکیشن «سرزمین کهن» و افزودن دکورهای اختصاصی دیگری از آن در شهرک غزالی، امتیازی مثبت به حساب سریالش واریز کرده.

تصویربرداری در کاخ سعدآباد، کاخ نیاوران، کاخ موزه گلستان، موزه عبرت و ... به واقعی شدن فضای سریال کمک دو چندانی کرده. طراحی لباس هم فاکتور دیگری است که به کمک «معمای شاه» آمده.

دکوپاژ

کمترین توقع از محمدرضا ورزی این است که بعد از ساخت چندین فیلم و سریال تاریخی در این زمینه به امضایی مشخص و «تسلط» بر کارش برسد و بتواند دکوپاژی متناسب داشته باشد.

در «معمای شاه» این پختگی در دکوپاژ مشهود است؛ به ویژه آن که ورزی به جای استفاده صرف و کلیشه ای از قاب های تک نفره و دو نفره، به اندازه کافی هلی شات و پن کردن استفاده کرده.

این تمهید باعث می شود تصاویر سریال چشم نوازتر باشند. پیش تر در هفت صبح به این مسئله اشاره کرده ایم که سریال های ترکی پیش پا افتاده ترین داستان ها را در رنگ و لعاب و تصاویر چشم نواز می پیچند و با این کار زیبایی بصری آثارشان را تضمین می کنند. دکوپاژ سریال «معمای شاه» یکی از امتیازات آن در قسمت نخست بود؛ مگر این که در ادامه کارگردان مقهور این صحنه ها شود و به اغراق برسد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ایلیا

    ضعف اصلی سریال های ورزی، ضعف تاریخیشه

  • ایمان00000000001

    صد رحمت به فیلم هندی

  • بدون نام

    نقد بالا را نخوندم اما مقداری از سریال را که نگاه کردم کاملا متوجه شدم که روایت درستی نداره و بعنوان کسی که در آن دوران نیز زندگی کردهام و 25 سال از عمرم در آن دوران بوده است انتظار داشتم حداقل روایت درستی اگر ندارد , میتواند روایت نکند )منظورم اینست اگر قسمت هایی را نمیتواند واقعا به تصویر بکشد حداقل دروغ نگوید واز روایت آن پرهیزکند)

  • ابان

    ورزی عمیق کار نمیکنه

  • ترسو

    بازيهاي مسخره و ديالوگ مبتذل ! حيف پولي كه خرج اينگونه آثار فاخر !!!؟ اونم به كارگرداني شخصي امتحان پس داده ! ميشود . اينجوري ميخواين از پس ماهواره برآييد !؟!؟

  • بدون نام

    باز هم کاری تاسف اور در کارنامه درخشان!!! صدا و سیما
    موردی جدید اضافه شده به لیست سریالهای تاریخی با روایت مغرضانه(اب دوغ خیاری)
    حیف از اییییییین همه هزینه که اینطور به هدر میره

    پاسخ ها

    • بدون نام

      جالبه که ایشون جواب داده: ما بچه بودیم هم اینها را می گفتند، یک دانش آموخته تاریخ، با این استدلال کار تاریخی میکنه! کارای ایشون همیشه ضعیف هست و اصراف منابع، همین قسمت اول رو مقایسه کنید با سریال سربداران، بو علی سینا، امیرکبیر و ... تا به ضعف دانش و مهارت کارگردان پی ببرید

  • احسان

    به نظر من که سریال جالب و خوبیه

    هرچند ضعف هایی هم داره،ولی در کل خوبه

    با دو قسمت نمیشه قضاوت کرد ولی متوسط رو به بالا بوده

  • بدون نام

    حيف اين كاخ كه اينا رفتن توش فيلم پرکنن..... حیف پول مملکت و مردم که واسه یه همچین سریالی خرجمیشه.... چقدرافتضاح.... این همه پول و بازیگر آخرش این ?!?!?!??!!!!!!!

  • بهناز

    مزخرف بی محتوا وغرض ورزانه ساخته شده فیلم

  • فاطمه

    سریال خوب با کیفیت عالی نقش شاه هم حسین نورعلی خوب ایفا کرده خسته نباشید

  • فاطمه

    من ازگریم سعیدداخ درنقش دکترشریعتی خوشم امد هنرمنددوست داشتنیه موفق باشی عزیزم

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج